يكشنبه 12 ارديبهشت 1389
صحيفه سجاديه (3)

خطرات دينى زمان امام سجاد(ع)

دو خطر بزرگ، جامعه زمان امام سجاد(ع)را تهديد مى‏كرد:

(1)فرهنگهاى متنوع بيگانه:

(2)خطر تجمل پرستى:

از اين روى لازم بود در زمينه علمى كارى انجام شود تامسلمانان به اصالت فكرى و شخصيت قانونگذارى ويژه خود، كه ازكتاب و سنت در اسلام الهام مى‏گيرد، واقف گردند.

در اينجا ضرورت يك حركت فكرى اجتهادى(اطلاع رسانى قوى)به نظرمى‏رسيد تا در چهارچوب تعاليم اسلامى افق فكرى مسلمانان گسترش‏يابد و بايد اصالت‏شخصيت اسلامى حاصل كنند و بذر اجتهاد و تلاش‏از براى يافتن راه حق در دل آنها افشانده شود. و اين كارى بودكه امام على بن الحسين زين العابدين(ع)بدان دست‏يافت. او كلاس‏درس خود را در مسجد پيامبر(ص)آغاز كرد... و از اين كلاس درس‏تعداد قابل توجهى از فقهاى مسلمين فارغ التحصيل شدند.

خطر دوم ناشى از پيشامد امواج رفاه و آسايش در جامعه اسلامى‏در پيامد هولناك فتوحات نامبرده بود. خطر خاموش شدن آن عشق‏سوزانى كه از ارزش‏هاى اخلاقى و پيوندهاى روحى نسبت‏به خدا و روزقيامت در مسلمانان پديد آمده بود.

امام على بن الحسين(ع)اين خطر را احساس فرموده، و براى علاج‏آن آغاز به كار كرد. براى جلوگيرى از آن «نيايش‏» را بنيادقرار داد.

«تلخ‏ترين حادثه پس از حادثه عاشورا رخ مى‏دهد و مرارت اين‏مصيبت عظمى آنچنان زياد است كه كاسه صبر امام صبرآفرين حضرت‏امام العابدين والعارفين سجاد(ع) لبريز مى‏شود و آن غيرت عالم‏امكان و امام زمان از عمق جان نداى:

فياليت امى لم تلدنى و لم اك يزيد، يرانى فى البلاد اسيرا

سر مى‏دهد، يعنى اى كاش مادرم مرا نزاده بود و به دنيا نيامده‏بودم تا يزيد مرا در شهر و ديار اسير ببيند.

بلى باز هم پيمانى با پيام رسانى، و باز هم وظيفه و صدورانقلاب كه بهترين شاهد، خطبه امام سجاد(ع)در كوفه و مدينه منوره‏مى‏باشد كه تمام پنهانيها را در قالب پيام، نمايان مى‏نمايد.

صدور انقلاب:

«اسيران آزادى آفرين كربلا، با تبيين معرفى و روشنگرى

درباره:

1 اصل نهضت

2 رهبران و شخصيتهاى نهضت

3 مكتب امامت و ولايت در بعد فرهنگى و فكرى

و سپس:

در بيدار كردن و شوراندن مردم در بعد عاطفى و سياسى،نقش بنيادين در صدور انقلاب و نهضت‏حسينى داشتند و اين، نقشى‏فراتر از حفظ نهضت و استمرار و تداوم آن است.

خلاصه راه خدا بدون سيلى نيست. سيليها را بايد به جان خريد واز كانال سيلى‏ها بايد صدور انقلاب را تدارك ديد و از اين تاكتيك‏كمال استفاده را نمود.

آرى براى صدور انقلاب امام حسين(ع)، افراد قافله عاشورا،بويژه اطفال و بچه‏ها، در طول سفر بسيار سيلى خوردند و بدن آنهاتازيانه‏هاى زيادى را تحمل كرد. خلاصه:

«اگر حماسه حسينى و «قيام عاشورا» را تاريخساز، مكتب‏فضيلت و مبارزه و فضيلت و مدرسه عشق و انسان سازى بدانيم، دقيقا كاروان كربلا را نيز همين سان خواهيم دانست‏» .

دعاى مرز داران استراتژى ناب:

«اسلام عزيز داراى مرزهاى:

1 اعتقادى و معنوى

2 سياسى و اجتماعى

3 فرهنگى و تربيتى

4 اقتصادى و طبيعى است،

و براى هر يك از اين مرزها مرزدارانى است كه مسئوليتشان درپاسدارى از هر يك از مرزها بسيار عظيم است.»

دعاى مرزداران دعاى‏27 دستورالعملى است‏كه بيانگر:

1 مسائل سياسى

2 مسائل نظامى

3 عقيدتى است.

آنجائيكه تمام راهها بسته شود و هيچ روزنه‏اى براى مبارزه‏علنى باقى نماند و دشمن مست و هوى پرست‏بظاهر پيروز، همسان گرگ‏خونخوار، دست‏به هر اهانتى دراز مى‏كند... در چنين اوضاع واحوالى، امام سجاد(ع)مى‏نشيند و براى مرزداران اسلام دعا مى‏كند.

1 اين كار و اين شيوه چه معنايى پيدا مى‏كند؟

و چگونه تحليل مى‏شود؟

ضمن اينكه امام سجاد(ع)، در قالب دعا، بحثهاى سياسى، نظامى وعقيدتى را شروع مى‏كنند; مى‏خواهند به كنايه بفهمانند كه اگر من‏لشكر و نيرويى داشتم از قيام مسلحانه باز نمى‏ماندم و همانندپدر خودم انقلاب خونينى را عليه شما آغاز مى‏كردم و امن و امان‏را بر شما، تلخ مى‏ساختم; ولى چون راه از اين حيث ناهموار گشته،انقلاب فرهنگ و بازسازى و نوسازى معنوى همه جانبه‏اى را در قالب‏دعا آغاز مى‏كنم تا مرزدارانى را، در اين دانشگاه تربيت‏بكنم كه‏در آينده از سنگر اسلام، پاسبانى و نگهبانى بكنند.

اللهم كثر عدتهم، والحذ اسلحتهم... اين شدنى نيست مگر آنكه‏اعتقادات و شناخت مردم، درست گردد. لذا امام(ع)با صلوات كه‏جهان بينى پاسداران است كارش را شروع و به عنوان يك شعار،همواره آنرا تكرار كرده و در گردنه‏هاى پر فراز و نشيب و دركورانهاى سخت‏سياسى، حركت و جهت گيريش را بر اساس آن تنظيم‏مى‏كند.

در صلوات سه اصل از اصول دين به وضوح مطرح شده است.

1 اصل توحيد

2 اصل نبوت

اصل امامت

انواع استراتژى امام سجاد(ع):

در خفقان دوران بنى اميه، امام(ع)با چه شيوه‏اى مبارزه راشروع مى‏كرد خوب بود؟

امام سجاد(ع)، در قالب:

1 دعا و نيايش

2 گريه و شيون

3 برده دارى و برده بانى

مبارزه را شروع مى‏كند.

زمينى(مكان)و زمان، نقش بسيار سازنده‏اى را در تمام امورزندگى، بويژه در امر امامت و ولايت(امر حكومت)، ايفاء مى‏كند.

تغيير استراتژى در امر امامت امت، امرى است اساسى و جدى.

«شيوه‏هاى مبارزه، شيوه‏اى است گسترده و كشدار كه قادر است درتمام فراز ونشيب‏هاى شرايط متحول گوناگون تاريخى، فكرى،اجتماعى، طبقاتى، نظامى... راه خود را پيدا كرده و همواره‏بصورت مستقيمى رو بسوى هدفهاى خويش گام بردارد.»

پس مبارزه گاهى بصورت:

1 نظامى و جنگ گرم است و 2 جنگ سرد.

امام سجاد(ع):

«در آنچنان شرايط دشوارى قرار مى‏گيرد كه حتى «شهادت‏» راهم نمى‏تواند انتخاب كند. بر عكس امام حسين(ع)در شرايطى قرارمى‏گيرد كه نه ياورى چون عباس، و نه پيام آورى چون زينب. مى‏بيندشهادت، براى او مرگى در خاموشى است نه مرگى كه در طول زمان ودر عرض زمين، با همه كس سخن مى‏گويد(چقدر دردناك است‏براى بزرگ‏مردى كه حتى «خوب مردن‏» هم برايش امكان نداشته باشد...» .

در چنين اوضاع و احوال چه بايد كرد؟

امام(ع)، كار خودش را با دعاء كه جهاد و مبارزه اجتماعى وجمعى در يك وضعيت نابهنجار اجتماعى است، شروع مى‏كند.

اين كتاب دعا اصلا وسيله چيز خواستن نيست، بلكه يك كتاب آموزش‏است. آموزش عميقى، در زيباترين حالات فرد است، و اسمش دعاست.

اما با آن معناى معمولى‏اش اصلا دعا نيست، يك كتاب آموزش عميق وعلمى اخلاقى و فلسفى است.

بنابر اين دعاى شيعه بصورت كاملترين مكتب، خودش، در چهار بعدمشخص‏» مى‏شود.

پس دعا داراى چهار بعد مى‏باشد كه عبارتند از:

1 نياز:

2 عشق:

3 آگاهى:

4 مبارزه:

«گفتار امام(ع)در صحيفه سجاديه‏» فريادى است‏به «همه‏تاريخ‏» كه در هر شرايط و بهر شكلى و با هر امكانى كه دراختيار هست‏حرف حق را بايد زد و نهضت و انقلاب را بايد پاسدارى‏كرد و در هيچ شرايطى اين مسئوليت‏سلب نخواهد شد.»

دعاى مرز داران(پاسداران) بصورت دستورالعمل:

1 سياسى

2 نظامى

3 عقيدتى، بيان شد.

بنابر اين مى‏توان به قول شهيد مدنى اشاره كرد و آن اينكه:

«اگر ميدان را براى فرصت طلبان خالى كنيم در خون بهشتى وبهشتى‏ها سهيم هستيم. »

ابعاد مبارزات امام چهارم(ع)

با مظالم و مفاسد عصر:

مبارزه منفى يا جنگ بى مرز در قالب و لباس گريه:

زنده نگه داشتن ياد و خاطره عاشورا.

براى آنكه اين فاجعه فراموش نشود، امام با گريه بر شهيدان وزنده نگهداشتن خاطره آنان، مبارزه منفى را به صورت گريه، آنهم‏گريه‏هاى پر سوز كه ريشه عاطفى داشت ادامه مى‏داد.

بى‏شك چگونگى برخورد امام سجاد با اين موضوع اثر و نتيجه‏سياسى داشت، يادآورى مكرر فاجعه كربلا نمى‏گذاشت ظلم و جنايت‏حكومت اموى از خاطره‏ها فراموش شود.

پند و ارشاد امت

امام در قالب موعظه، مردم را با انديشه درست اسلامى آشنامى‏كرد.

3 تبيين معارف در كلاس دعا. يكى ديگر از شيوه‏هاى مبارزاتى‏امام(ع).

مجموع دعاهاى امام سجاد به نام صحيفه سجاديه معروف است كه‏بدان:

1 اخت القرآن

2 انجيل اهل بيت

3 زبور آل محمد، لقب داده‏اند.

«در سال‏1353 ه.ق مرجع فقيد، مرحوم آيت ا... العظمى‏مرعشى(ره)نسخه‏اى از صحيفه سجاديه را براى علامه معاصر مولف‏تفسير طنطاوى(مفتى اسكندريه)به قاهره فرستاد. وى سپس از دريافت‏اين هديه گرانبها و ستايش فراوان از آن، در پاسخ چنين نوشت:

«اين از بدبختى ماست كه تاكنون بر اين اثر گرانبهاى جاويدكه از مواريث نبوت است، دست نيافته بوديم، من هر چه در آن‏مى‏نگرم، آن را از گفتار مخلوق برتر و از كلام خالق پايين‏ترمى‏يابم.»

خلاصه در صحيفه سجاديه ابعاد سياسى فراوانى مطرح گشته و يك‏كتاب دعاى صرف و بى‏روح نيست. لذا ما از آن به اينترنت جهانى والهى نام برده‏ايم‏» .

4 برخورد و مبارزه با علماى در بارى.

5 نشر احكام و آثار تربيتى و اخلاقى.

6 دستگيرى از درماندگان.

7 كانون تربيتى.

همه اين موارد شيوه‏هاى مناسب مبارزه بودند كه امام(ع)درشرايط زمانى خود آنرا برگزيد.

«قهرمان معنويت‏»

«وجود مقدس زين العابدين(ع)قهرمان معنويت است.»

«كسى كه مى‏خواهد خدمتگزار اسلام باشد، همه مواقع فرصت است‏ولى شكل فرصتها فرق مى‏كند. ببينيد امام زين العابدين به صورت‏دعا چه افتخارى براى دنياى شيعه درست كرده؟! و در عين حال درهمان لباس دعا امام كار خودش را مى‏كرد.»

«الدعاء سلاح المؤمن‏»

اگر دعا سلاح مؤمن است

اگر دعا صلاح مى‏آورد

امام سجاد(ع)از اين سلاح، به عنوان يك استراتژى ناب استفاده‏مى‏كند تا جامعه را به سمت صلاح سوق داده و انقلاب عظيمى را باانقلاب فرهنگى شروع بكند و مى‏كند.

«امام چهارم(ع)نكات برجسته اصول عقايد را از راه تعليمات‏عاليه خود بعنوان دعا بر اهل عالم عرضه داشته است.»

دعا بهترين روش براى دعوت، در شرايط تقيه.

دفاع فرهنگى، در قالب دعا، در دل ظلمتهاى شب، كه هيچ نيرويى‏را تاب مقاوت و هيچ پرچمى را توان دفاع نيست، بسيار زيبا وگوياست و كارآمدترين روش دفاعى در عصر خويش مى‏باشد. اگر مى‏شوددر قالب و لباس دعا، همه مسائل، اعم از سياسى، نظامى، عقيدتى،اخلاقى و عرفانى و... را مطرح كرد، چرا نكرد؟

چرا از اين سلاح، براى صلاح جامعه اسلامى و به سعادت رساندن‏افراد استفاده نگردد؟ هر نوع استراتژى و هر نوع سلاحى، درمبارزه بكار گرفته شود، هدف واحدى را دنبال مى‏كند و آن امر به‏معروف و نهى از منكر است.

دعا دفاع فرهنگى.

فلسفه دعا:

1 دادخواهى، 2 تلطيف فضاى خشونت و قساوت،3 پرهيز ازلغزش، 4 استغفار، 5 بهره‏گيرى از امداد غيبى،6 لباس حق،7 تحمل محيط نامساعد و شرايط تنهايى، 8 استقامت در مقابل جوسازيها،9 پاسخ در خور به نيكى‏ها و بديها.

عناصر دعا: محتوى دعا.

1 نياز

2 عشق

3 آگاهى و تفكر

4 مبارزه.

«اول بايد كسى را كه مى‏خواند و كسى را كه به دعا مى‏طلبد واز او چيزى مى‏خواهد، به دقت و با آگاهى و روشنايى منطقى و درست‏در متن زيارت يا دعا بشناسد و بعد بگويد من از تو چه‏مى‏خواهم.»

حضرت سجاد در اختناق شديد و محيط استبداد در قالب دعا ونيايش به نشر تعاليم اسلام اقدام نموده است.

انا زين العابدين و تاج البكائين.

گريه و درد و غم و زارى خود شادمانى دان ببيدارى خود

(مولوى)

گريه صدايى بى معنا نيست.تا چه رسد به گريه اهل معنا و امام

انواع گريه به اعتبار افراد:

1 گريه عارفان،

2 گريه مصيبت زدگان،

3 گريه‏ى ترحم،

4 گريه نفاق،

5 گريه حسرت،

6 گريه غم،

7 گريه روزگار.

«خنده و گريه مظهر شديدترين حالات احساسى انسانى است. آنوقتى‏كه كسى بتواند مالك خنده و گريه مردمى بشود، به حقيقت مالك قلب‏آنها شده و با عواطف آنها بازى مى‏كند. كارهاى قلبى غير ازكارهاى عقلى است...»

شاعر عرب مى‏گويد:

اگر اشك نبود سرزمين وداع آتش مى‏گرفت.

گريه بوقت‏بهتر از خنده بى‏وقت است.

گريه درمانى و آثار گريه:

گريستن بخصوص مى‏تواند بسيار جنبه درمانى داشته باشد.

ما بطور غريزى مى‏دانيم گريستن مى‏تواند به تخليه غم‏ها ونگرانى‏ها از سيستم كمك كند. اشكهايى كه بر اثر غليان هيجانات‏توليد مى‏شود حاوى انكافالين مى‏باشد كه خود يك مسكن توليد شده‏طبيعى است.

فلسفه گريه و عزادارى و آثار آن

(1)روان درمانى است.

(2)يك مسئله مهم سياسى است.

(3)مجالس عزا يك سازماندهى سراسرى كشورهاست.

(4)مبارزه زيرزمينى است.

(5)اطلاع رسانى و ايجاد سؤال كردن است.

(6)فرياد قهرمانانه ملتهاست‏بر سردمداران‏ستم پيشه. فرياد ستم شكن است.

(7)باعث‏حفظ خون شهداء و زنده نگه داشتن نهضت است.

(8)و من بكى او ابكى واحدا فله الجنه و من تباكى فله الجنه.

(9)جهت روانى آن كه قلوب را بهم متصل مى‏كند و ايجاد وحدت‏مى‏نمايد. نوعى بسيج عمومى است.(وحدت آفرين است)

(10)يك مسئله اجتماعى است و حيات آفرين است .

(11)گريه آدم ساز است.

(12)تبليغات ويژه بر ضد طاغوت است.

(13)ايثار آفرين است.

(14)ارباب‏ها از اين گريه‏ها مى‏ترسند.

(15)يك شعار سياسى است.

(16)تجديد بيعت‏با عاشورا و فرهنگ شهادت است.

(17)تغذيه فكرى و روحى با مكتب است.

(18)اشك ريختن نوعى امضاء كردن پيمان و قرار داد مودت باسيدالشهداء است.

انواع گريه‏ها:

(1)گريه عجز و زبونى:

(2)تزوير و دروغ: اشك تمساح ضرب المثل

(3)گريه پشيمانى: على(ع): من بكى من ذنب غفر له.

(4)گريه شوق:

(5)رحم و رافت:

(6)غم و اندوه:

(7)گريه فراق:

اين چهار نوع گريه، براى حضرت سيدالشهداء و ساير شهيدان‏عاشورا، سزاوار و به جاست.

«همه كارهاى ما نوعى ارتباط است.»

اگر به قول روانشناسان همه كارهاى ما نوعى ارتباط است;و اگر به قول امام صادق(ع):

من تباكى فله الجنه; امام سجاد(ع)كه تاج البكائين است و به‏قول‏امام صادق(ع)كه فرموده:

«فبكى على بن الحسين عشرين سنه، ما وضع بين يديه طعام الابكى...»

گريه‏هاى طولانى و جانسوز امام سجاد(ع)چه معنايى مى‏تواند داشته باشد؟!

دعاهاى بين المللى و نيايش‏هاى با مضامين بلند كه فوق بشرمعمولى است چه؟ لذا است كه بزرگان مى‏گويند:

صحيفه سجاديه «كتاب دعا، كتاب ثنا، كتاب حال، كتاب قال،كتاب حكمت، كتاب فلسفه، كتاب عرفان، كتاب خانواده، كتاب جامعه،كتاب تربيت، كتاب قانون، كتاب حسنات، كتاب حلال و حرام، كتاب‏هدايت، كتاب فرقان بين حق و باطل... » مى‏باشد.

اين است كه «جنبه‏هاى پيام رسانى گريه‏» بسيار زياد است و دراين مورد ائمه(ع)يا خود به عنوان استراتژى از آن استفاده‏كرده‏اند و يا براى خود اجير گرفته‏اند كه «حضرت باقر(ع)وقتى كه‏مى‏خواستند فوت كنند وصيت كردند كه ده سال ظاهرا كه در منا اجيركنند كسى را، كسانى را كه براى من گريه كنند.» و يا به گريه‏كردن و گرياندن، حتى به تباكى وصيت كردند و براى آن ارزش زيادى‏قائل شده‏اند.

اين كار نيست مگر «سياست ناب‏» و تداوم بخشيدن به انقلاب وزنده نگه داشتن انقلاب حسينى.

كانون تربيتى:

«هنگام ظهور اسلام، بردگى در سراسر جهان آن روز حتى در مهدتمدن آن زمان يعنى يونان و روم رواج داشت، و چون لغو چنين‏پديده گسترده‏اى بيكباره مقدور نبود اسلام از راههاى مختلفى‏زمينه لغو تدريجى(گام به گام)آن را فراهم ساخت. » بدين‏ترتيب:

1 راههاى برده‏گيرى را تقليل داده آن را محدود ساخت.

2 آزاد سازى بردگان را كفاره بسيارى از گناهان قرار داد.

3 از طرفى پيامبر اسلام به مسلمانان توصيه كرد كه با بردگان‏همچون عضوى از خانواده رفتار انسانى داشته باشند.

4 آزاد سازى بردگان، ارزشمند تلقى شد...

امام چهارم و موضوع آزاد سازى بردگان:

انگيزه والاتر:

زندگى امام چهارم(ع)محفوف است‏به موضوع آزاد سازى بردگان‏آنهم در سطح بسيار وسيع و گسترده كه تنها با محاسبات بالا قابل‏توجيه نيست.

معقول نيست كه گفته شود امام چهارم(ع)از اين كار قصد ثواب‏داشته و يا از روى دلسوزى، مى‏خواست عده‏اى از بردگان را آزادسازد كه يك همچون كارى را ممكن بود افراد معمولى هم انجام‏بدهند.

آنچه در اين زمينه جلب توجه مى‏كند اين است كه امام(ع)از اين‏كار انگيزه‏هاى والاترى داشته و آن تربيت نيروى انسانى بوده است‏كه تربيت دينى، حرف آخر را در جهان مى‏زند.

شكل كار امام(ع)بدين صورت بوده كه امام بردگان را خريدارى‏مى‏كرد و مدتى آنها را تحت آموزش و تربيت ناب خودش قرار مى‏داد وسپس آنها را آزاد مى‏كرد و آنان بصورت انسانهاى نمونه به فعاليت‏فرهنگى و تربيتى مى‏پرداختند و پس از آزادى نيز ارتباطشان باامام قطع نمى‏شد.

پس به طور مختصر محور كار امام اينگونه بود:

1 خريدارى بردگان.

2 آموزش و تربيت آنان حداكثر به مدت يكسال.

3 آزادى آنان.

امام(ع)با اين برنامه، در واقع يك كانون تربيتى بوجود آورده‏بود. آرى اى جهانيان و اى بشريت، اين بود از زيركيها وزيبائيهاى كار امام(ع)كه در واقع كربلايى ديگر و پيوند و پيمان‏با كربلا، كربلاى نوين و جنگ نوين.

يكى از مصاديق زيباى سياست گام به گام در اسلام، سياست الغاءبردگى و استقرار آزادى بردگان بود آنهم با بيش از چهارده قرن‏قدمت تاريخى.

«حدود يك قرن پيش كه مى‏خواستند مسئله بردگى را در آمريكالغو كنند طى چهار سال چه جنگهايى و مبارزات خونينى درگرفت تابصورت ظاهر مسئله بردگى لغو گرديد ولى تاكنون هيچگاه برابرى وبرادرى ميان نژاد سياه و سفيد برقرار نگشته است.

اما اسلام با روش عالى و تدريجى نو، آنچنان مسئله را حل كردكه اكنون در هيچ يك از كشورهاى اسلامى اين مشكل وجود ندارد.

نمونه بارز آن اجتماع سالانه مسلمانان ملل مختلف و نژادهاى‏گوناگون بهنگام حج است.

ملت آمريكا با جنگهاى چهارساله روبرو شد و عاقبت ابراهام‏لينكلن رئيس جمهور آمريكا جان خود را بر سر اين‏كار گذاشت‏» .

حضرت امام خمينى(ره)مى‏فرمايد:

«اسلام احكام اخلاقيش هم سياسى است، همين حكمى كه درقرآن هست‏كه مؤمنين برادر هستند، اين يك حكم اخلاقى است، يك حكم اجتماعى‏است، يك حكم سياسى است.»

در جاى ديگر مى‏فرمايند:

«شما اگر ادعيه امام سجاد و ساير ائمه را ملاحظه بفرماييدمشحون است از اينكه مردم را بسازند براى يك امر بالاتر از آن‏كه‏مردم عادى تصور مى‏كنند. دعوت به توحيد، دعوت به تهذيب نفس،دعوت به اعراض از دنيا...»

آرى، وقتى اسلام، تمام مسائلش سياسى باشد كه هست; چطورمى‏توان، استراتژى امام سجاد(ع)را يك كار معمولى و فردى و ياغير سياسى انگاشت. جايى كه همه، از زمين و هوا مى‏خواهند تبليغ‏كنند و براى رسيدن به اهداف خودشان، از هر فرصتى استفاده‏مى‏كنند و امروزه كشورها، از كانال فوتبال، استفاده‏هاى سياسى‏مى‏كنند; معقول است كه حركت امام سجاد(ع)را، در تمام زمينه‏هاحتى در زمينه بردگى و برده دارى يك كار معمولى و غير سياسى‏بدانيم؟!

يقينا چنين برداشتى نمى‏تواند مصادف با صواب باشد و امام‏چهارم(ع)بدون آنكه بهانه‏اى به دست دشمن بدهد كار سياسى مى‏كرده‏و با استراتژى ناب، كه نتيجه نهايى‏اش، فلاح بشريت مشغول تهذيب‏خود و اجتماع بود.

نتيجه:

استراتژى امام سجاد(ع)، در ارتباطات، عاليترين نوع استراتژى‏بود كه در زمان خودش آنرا برگزيد. اگر دشمن در اوج قدرت و غيرت‏كذايى، همه انسانيت انسانهاى كريم را كريه و زشت جلوه مى‏دهد وهمانند «خوكهاى‏» خوار جنگل، زور آزمايى و جدل مى‏كنند و اگرزمينه براى يك مرگ پايدار و جاودانه، ناهموار است و اگر همه‏درهاى ورودى و خروجى را به روى خاندان خاتم پيامبران بستند واگر دشمنان همسان گرگان هار جلوى هدايت گرى هاديان دين رامى‏گيرند و اگر... از طرف ديگر، اگر مسئوليت‏خطير پيام رسانى‏انقلاب خونين كربلا بر دوش امام سجاد(ع)قرار مى‏گيرد و اگرامام(ع)حادثه سنگين كربلا را لمس كرده كه اين خود مسئوليت امام‏سجاد(ع)را صد چندان مى‏كند و خلاصه اگر امام(ع)امامت امت را«منصوبا عندالله‏» به امانت مى‏پذيرد... در چنين گير و دارى چه‏بايد كرد؟! و وظيفه امام و امامت چيست؟

امام سجاد(ع)بايد متد صحيح «مبارزه‏» انتخاب مى‏كرد و انتخاب‏كرد و آن تشكيل و احداث مركز اطلاع رسانى جهانى‏الهى(اينترنت)بود كه بتواند از كانال آن چهره انقلاب كربلا وپيام اسلام الهى را به تصوير بكشد و آن را از كانالهاى گوناگون‏همانند دعا، گريه و برده دارى در معرض نمايش گذاشت كه «صحيفه‏سجاديه‏» خود به اخت قرآن مشهور گشت و همه انسانهاى آزاده به‏اين نكته واقف و آگاهند.


ماهنامه پاسدار اسلام شماره 223

 
امتیاز دهی
 
 

Guest (PortalGuest)

معاونت فرهنگي تبليغي - دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
مجری سایت : شرکت سیگما