دوشنبه 24 اسفند 1388

مقام علمى حضرت معصومه(س)

محمداصغرى نژاد

حضرت معصومه(س) در خاندانى كه سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقى بودند, نشو و نما يافت. پس از آن كه پدر بزرگوار آن بانوى گرامى به شهادت رسيد, فرزند ارجمند آن امام يعنى حضرت رضا(ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز متكفل گرديد. در اثر توجهات زياد آن حضرت هر يك از فرزندان امام كاظم(ع) به مقامى شامخ دست يافتند و زبانزد عام و خاص گشتند. ابن صباغ مالكى در اين باره گويد: ((هريك از فرزندان ابى الحسن موسى معروف به كاظم فضيلتى مشهور دارد.))(1) نيز اربلى در اين زمينه مى نويسد: ((براى هريك از فرزندان ابى الحسن موسى(ع) فضيلت و منقبتى معروف وجود دارد.))(2)

آنچه مسلم است اين كه در ميان فرزندان امام كاظم(ع) بعد از حضرت رضا(ع), حضرت معصومه(س) از نظر علمى و اخلاقى والا مقام ترين آنان است. اين حقيقت از اسامى و القاب و تعريفها و توصيفاتى كه ائمه اطهار(عليهم السلام) از وى نموده اند, هويداست. و با توجه به اين حقيقت كه ارتباط تنگاتنگ و غير قابل انفكاكى ميان تهذيب نفس و طى مدارج اخلاقى و عرفانى و حصول علوم اصيل الهى و حكمت وجود دارد, مى توان به رتبه و مقام علمى غير قابل توصيف حضرت معصومه(س) پى برد و به اين نكته واقف گشت كه ايشان نيز چون حضرت زينب(س) عالمه غير معلمه بود.(3)

آنچه سخن فوق را تإييد مى كند, روايت صالح بن عرندس حلى, عالم بزرگوار شيعى قرن نهم ه'. :در كتاب ((كشف اللئالى))(4) است. وى گويد: روزى جمعى از شيعيان به قصد ديدار حضرت موسى بن جعفر(ع) و پرسيدن سوالاتى از ايشان به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام كاظم(ع) در مسافرت بود, سوالات خود را به حضرت معصومه كه در آن هنگام كودكى خردسال بيش نبود, تحويل دادند. فرداى آن روز براى بار ديگر به منزل امام شرف حضور پيدا كردند, ليكن هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. چون ناگزير به بازگشت بودند, مسائل خود را مطالبه نمودند تا در مسافرت بعدى خدمت امام برسند. غافل از اين كه حضرت معصومه جواب پرسشها را نگاشته است. وقتى پاسخها را ملاحظه كردند, بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزارى فراوان شهر مدينه را ترك گفتند. از قضاى روزگار در بين راه با امام موسى بن جعفر(ع) مواجه شده, ماجراى خويش را باز گفتند. چون امام پاسخ سوالات را مطالعه كرد, سه بار فرمود: ((فداها ابوها))(5); پدرش فدايش.

روايات حضرت معصومه(س)

فاطمه معصومه(س) از جمله راويان گرانقدر و عظيم الشإن آل محمد(ص) است. ايشان از پدرگرامى خويش و اجداد شريف و بزرگان و جمعى از خاندان جليل القدرش احاديثى نقل كرده كه قابل قبول علماى شيعى و سنى است.(6)

متإسفانه نگارنده به بيش از پنج روايت از اين بانوى گرامى دست پيدا نكرد:

1 ـ ابوالخير شمس الدين محمد بن محمد بن جزرى شافعى (م 833) در كتاب ((اسنى المطالب فى منافب سيدنا على بن ابى طالب))(7) سخن حضرت فاطمه دختر پيامبر(ص) را آورده است:

((... آيا فرمايش رسول خدا(ص) را در روز غدير به فراموشى سپرده ايد كه فرمود: هركه من مولاى اويم, پس على مولاى اوست... و سخن ديگر رسول خدا(ص) را: تو (اى على!) نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى(ع) هستى؟!))(8)

در سند روايات فوق اين اشخاص وجود دارند: بكر بن احمد قصرى, فاطمه دختر امام رضا(ع), فاطمه (معصومه) و زينب و ام كلثوم دختران امام كاظم(ع), فاطمه دختر امام صادق(ع), فاطمه دختر امام باقر(ع), فاطمه دختر امام سجاد(ع), فاطمه و سكينه دختران امام حسين(ع), ام كلثوم دختر فاطمه زهرا(س), حضرت فاطمه(س) و كسانى كه پيش از بكربن احمد در اين سلسله هستند.

2 ـ در روايت ديگرى نظير روايت فوق از لسان مبارك رسول الله(ص); آمده است: ((من كنت مولاه فعلى مولاه))(9) هركه من مولا و رهبر او هستم, على رهبر ومولاى اوست.

در سند اين روايت اشخاص ذيل وجود دارند: فاطمه دختر گرامى امام رضا(ع), زينب و ام كلثوم و فاطمه دختران گرامى امام كاظم(ع), فاطمه دختر گرامى امام صادق(ع), فاطمه دختر گرامى امام باقر(ع), فاطمه دختر گرامى امام سجاد(ع), فاطمه و سكينه دختران گرامى امام حسين(ع), ام كلثوم دختر گرامى حضرت فاطمه(س) و حضرت فاطمه(س).

3 ـ روايت ديگر را ابى محمد بن احمد بن على قمى در كتاب ((المسلسلات))(10) خويش اين گونه ذكر مى نمايد: از محمدبن على بن الحسين از احمد بن زياد بن جعفر از ابوالقاسم جعفر بن محمد علوى عريضى ازابوعبدالله احمد بن محمد بن خليل از على بن محمد بن جعفر اهوازى از بكر بن احنف از فاطمه دختر على بن موسى(ع) از فاطمه (معصومه) و زينب و ام كلثوم دختران موسى بن جعفر(ع) از فاطمه و سكينه دختران حسين بن على(ع) از ام كلثوم دختر على(ع) از فاطمه زهرا(س) دختر رسول خدا(ص) كه فرمود: ((از رسول خدا(ص) شنيدم كه مى فرمود:

وقتى در شب معراج به آسمان برده شدم, داخل بهشت گرديده, قصرى از مرواريد سفيد و درخشان مشاهده كردم. درى داشت كه برآن پرده اى آويزان و با تزيين به مرواريد و ياقوت درخشندگى پيدا كرده بود. چون سرم را بالا بردم, ديدم برآن در نوشته شده است: ((لااله الاالله, محمد رسول الله, على ولى الله.)) و برآن پرده: ((خوشا, خوشا به مثل شيعه على.)) آنگاه داخل قصر شدم. در آنجا قصرى از عقيق سرخ بود و درى از نقره داشت كه به وسيله زبرجد سبز درخشان شده بود. برآن در, پرده اى بود. چون سرم را بالا بردم, ديدم برآن در نوشته شده است: ((محمد رسول خداست. على جانشين مصطفى است.)) و برآن پرده: ((بشارت ده پيروان على را به حلال زادگى.)) آنگاه داخل قصر شدم. در آنجا قصرى از زمرد سبز بود. زيباتر از آن مشاهده نكرده بودم. درى از ياقوت سرخ داشت كه با تزيين به مرواريد رخشان شده بود. برآن در پرده اى قرار داشت. وقتى سرم را بالا بردم, ديدم بر آن پرده نوشته شده است: ((پيروان على, رستگارانند.))

به دوستم جبرئيل گفتم: اين قصر از آن كيست؟

گفت: محمد! از آن پسرعمو و جانشين تو على ابن ابى طالب است. در روز قيامت همه مردم برهنه پا و عريان محشور مى شوند مگر شيعيان على. و همگى به نامهاى مادرانشان فراخوانده مى شوند مگر پيروان على كه به نامهاى پدرانشان خوانده مى شوند.

به دوستم جبرئيل گفتم: اين براى چيست؟

گفت: زيرا آنان على را دوست داشتند, حلال زاده اند.(11)

4 ـ در روايت سوم از كتاب ((امالى)) از احمد بن حسين از حسن بن على سكرى از محمد بن زكرياى جوهرى ازعباس بن بكار از حسن بن يزيد از فاطمه (معصومه) دختر موسى بن جعفر(ع) از عمر بن على بن الحسين از فاطمه دختر امام حسين(ع) از اسمإ دختر عميس از صفيه دختر عبدالمطلب آمده است:

((وقتى حسين(ع) از مادرش متولد شد, پيامبر(ص) فرمود: عمه! فرزندم را نزدم بياور.

من عرض كردم: اى رسول خدا! او را پس از ولادت پاكيزه نكرده ايم. رسول خدا(ص) فرمود: عمه! تو مى خواهى او را پاكيزه كنى؟! خداوند تبارك و تعالى او را پاكيزه و از آلودگى ها منزه كرده است.))(12)

5 ـ حديث ديگر را محمد غمارى شافعى در كتاب خويش بدين طريق نقل كرده است:

از فاطمه دختر حسين رضوى از فاطمه دختر محمد رضوى از فاطمه دختر ابراهيم رضوى از فاطمه دختر حسن رضوى از فاطمه دختر محمد موسوى از فاطمه دختر عبدالله علوى از فاطمه دختر حسن حسينى از فاطمه دختر ابى هاشم حسينى از فاطمه دختر محمدبن احمد بن موسى مبرقع از فاطمه دختر احمد بن موسى مبرقع از فاطمه دختر موسى مبرقع از فاطمه دختر امام رضا(ع) از فاطمه دختر امام موسى بن جعفر(ع) از فاطمه دختر امام صادق(ع) از فاطمه دختر امام باقر(ع) از فاطمه دختر امام سجاد(ع) از فاطمه دختر امام حسين(ع) از زينب دختر اميرمومنان(ع) از فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص).

در اين روايت حضرت فاطمه زهرا(س) به نقل از رسول خدا(ص) مى فرمايد: ((آگاه باشيد, هركس با دوستى آل محمد بميرد, شهيد مرده است!))

روايت مزبور به حديث ((فاطميات)) مشهور است. چون جز دو تن از كسانى كه در سلسله آن وجود دارند, بقيه ((فاطمه)) نام دارند.(13)


پى نوشتها:

1 ـ الفصول المهمه, ص 240.

2 ـ كشف الغمه, ج 3, ص 30.

3 ـ توجه به اين مطلب كه اخلاص در اعمال در طى يك دوره چهل روزه باعث جارى گشتن چشمه هاى حكمت از قلب برزبان مى شود, اذعان و اعتراف به حقيقت فوق را سهل مى نمايد. چون حضرت معصومه(س) نه تنها چهل روز كه در تمامى عمر شريفش مخلصانه عمل مى كرد.

4 ـ كشف اللئالى تاكنون به چاپ نرسيده و به صورت مخطوط در كتابخانه شوشترىهاى نجف اشرف وجود دارد. مرحوم ميرجهانى نسخه اى از اين كتاب را در كتابخانه شيخ محمدسماوى ديده است. (مهدى پور, كريمه اهل بيت, متن و پاورقى ص 62.)

5 ـ كريمه اهل بيت, ص 64 و 63. (با تصرف)

6 - فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر, ص 58 و 57 و اعلام النسإ, ص 577.

7 ـ در كتاب اسنى المطالب پاره اى از رواياتى كه در شإن و منزلت اميرمومنان(ع) وارده گشته, گردآورى شده است. در اين كتاب تنها احاديثى ذكر شده كه در مصادر و كتب معروف و با سندهاى قوى و محكم بيان گرديده است. (امينى, مقدمه اسنى المطالب, ص 32).

8 ـ ص 51 ـ 49. اين كتاب توسط محمدهادى امينى تحقيق شده است. نيز بنگريد به الغدير, ج 1, ص 197.

9 ـ احقاق الحق, ج 6, ص 282, به نقل از مسند فاطمه معصومه, ص 61.

10 ـ ص 108. اين كتاب در ضمن مجموعه اى از آثار مولف در يك مجلد به سال 1369 ه' . در تهران به چاپ رسيده است.

11 ـ بحارالانوار, ج 65, ص 77 و 76, فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر, ص 60 و 59.

12 ـ فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر, ص 61.

13 ـ رازى, محمد شريف, گنجينه دانشمندان, ج 1, ص 17 و 16.

 
امتیاز دهی
 
 

Guest (PortalGuest)

معاونت فرهنگي تبليغي - دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
مجری سایت : شرکت سیگما