دوشنبه 24 اسفند 1388

نزول رحمت الهى

بار ديگر شبانگاهان دست فياض الهى ازآستين كريمه به در آمد و چراغى به روشنى خورشيد برافروخت. سخن از گذشته هاى دور نيست، بلكه حقيقتى است محقق در جمعه شب 23/2/73. آرى بار ديگر در آن شب شاهد گشوده شدن خزائن غيب و نزول رحمت الهى گشتيم. آن كه مورد عنايت قرار گرفت، مسافرى بود از راه دور، دخترى چهارده ساله از اهالى «شوط» ماكو، از شهرهاى آذربايجان، كه خود چنين مى گويد: رقيه امان الله پور هستم از اهالى «شوط» ماكو، چهار ماه پيش بر اثر يك نوع سرما خوردگى از ناحيه هر دو پا فلج شدم. خانواده ام مرا به بيمارستان هاى مختلف در شهرهاى ماكو، خوى و تبريز بردند، ولى همه پزشكان پس از عكس بردارى و انجام دادن آزمايش هاى مكرر، ازدرمانم عاجز شدند و من ديگر نمى توانستم پاهايم را حركت دهم تا اين كه چهارشنبه شب 21/2/73 در عالم رويا ديدم كه خانمى سفيد پوش سوار بر اسبى سفيد به طرف من آمد و فرمود: «چرا از همان ابتداى بيمارى پيش من نيامدى تا شفايت دهم؟». با اضطراب از خواب پريدم و جريان خواب راباعمو و عمه ام در ميان گذاشتم و آن ها نيز بلافاصله مقدمات سفر به قم را فراهم كردند.

لذا روز جمعه 23/2/73 به قم آمديم و ساعت 30/7 دقيقه بعد از ظهر به حرم مطهر مشرف شديم. پس از نماز، مشغول خواندن زيارتنامه شدم كه ناگهان صداى همان خانمى كه در خواب ديده بودم به گوشم رسيد كه فرمود: «بلند شو راه برو، كه شفايت دادم» من ابتدا توجهى نكردم و باز مجدداً همان صدا با همان الفاظ تكرار شد ; اين بار به خود حركتى دادم و مشاهده كردم كه قادر به حركت مى باشم و مورد لطف آن بى بى دو عالم قرار گرفته ام .

منبع : سايت حضرت معصومه (س)

 
امتیاز دهی
 
 

Guest (PortalGuest)

معاونت فرهنگي تبليغي - دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
مجری سایت : شرکت سیگما