به گزارش پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی (
تبلیغ نیوز )، حجت الاسلام محمدرضا بنیانی، مدیر گروه مشاوره اسلامی موسسه امام رضا علیه السلام، با تبیین خلقت و آفرینش انسان و قراردادن انس میان زن و مرد در اسلام و فضای روابط زن و شوهر و همچنین دارابودن مسئولیت اصلی خانواده با مرد؛ درباره مفهوم خودشکوفایی گفت: مفهوم خودشکوفایی ابتدا در نظریات غربی مطرح شد به این معنا که انسان بتواند حداکثر توانایی های خود را بالفعل و شکوفا نماید. آنچه که انسان می تواند بشود، بشود. این رویکرد، ذیل رویکرد انسان گرایانه در نظریات غربی (خصوصاً نظریه مزلو) است که شاید نزدیک ترین نظریه به اسلام باشد. انسان خودشکوفا انسانی است که می تواند آینده (ابهام) را تحمل کند (تحمل ابهام) و واقعیت را به صورتی کارآمد مشاهده و مطالعه نماید.
وی با ناصحیح دانستن برخی مفاهیم این نظریه ادامه داد: رفتار و اندیشه خودجوش و فضیلت دانستن عدم رعایت هر نوع قید و بند و ارزش و هنجار؛ نادرست است بطوری که طرفداران این نظریه صریحاً بیان می کنند محکم ترین قید و بند، دین است. چون دین به شما چارچوب می دهد و دستتان بسته می شود.
مزلو از بنیانگذاران این نظریه معتقد است واقعیت مطلقی برای انسان وجود ندارد و هر کدام از انسانها، یک «واقعیت» است. و آن واقعیت، همان چیزی است که از پشت چشم ما دیده می شود. واقعیت، همان چیزی است که دیده می شود نه چیزی بیرونی و مطلق.
وی اعتقاد پیروان فمینیسم را مردانه نوشته شدن ادیان و قوانین داست و گفت: ایشان معتقدند پیامبران مرد بوده اند و وحی را مردانه دریافت و درک می کرده اند. لذا قدرت و ابزار قدرت از زنان گرفته شده و نتوانسته اند خود را در جامعه ابراز کنند. اما اکنون هرم، در حال معکوس شدن است. اکنون، مادر در رأس هرم است و فرزندان در میانه هرم و پدر، در پایین ترین جایگاه قرار گرفته است.
دکتر بنیانی، مشکل دیگر را عدم واگذاری وظایف خانواده مانند خریدهای روزمره به فرزندان، به بهانه تحصیل عنوان کرد و گفت: با این رویه، فرزندان ما مسئولیت پذیری را نمی آموزند و ابزار قدرت علاوه بر زنان به فرزندان نیز داده شده است و تمام وظایف خانواده بر دوش مردان است، بدون آنکه حق امر و نهی در مسأله ای را به همسر یا فرزندان داشته باشند و در نتیجه در حال حاضر، پایین ترین جایگاه در خانواده به مردان اعطا شده است.
دکتر بنیانی نتیجه این وضعیت را بروز و تقویت روزافزون آسیب های اجتماعی بخصوص برای زنان دانست و گفت: زن، وقتی وارد جامعه می شود جنبه رقابت طلبی بیشتری خواهد داشت و در روابطی که براساس معامله است وارد می شود و لذا مجبور به استفاده از جذابیتهای خود برای رشد و پیشرفت شغلی خواهد بود. اینجا زن می خواهد مرد شود و اوج موفقیت اش، مردبودن و دورشدن از ذات و طبیعت خود است. لذا خودشکوفایی در یک نگاه پست مدرن، شکل گرفت که ضد دین و ضد سنت بود.
دکتر بنیانی در پایان، خواستار آسیب شناسی و همچنین نظریه پردازی در برابر فمینیسم شد.