«قاسم پورحسن» عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي در گفتوگو با خبرنگار آئين و انديشه فارس در مورد ضرروت عقلي اخلاق اظهار داشت: در ميان متفكران اسلامي ما دو رويكرد اساسي در رابطه با اخلاق و عقل داريم. رويكرد نخست تاكيد دارد كه پشتوانه اخلاق حقيقت است و عقل تشخيص ميدهد كه چه چيزي غيراخلاقي است و چه چيزي فضيلت به شمار ميآيد.
وي افزود: البته تفسيري موسّع از نظريه حسن و قبح اصلي است. حسن و قبح عقلي اينگونه نبود كه شريعت ناديده گرفته شود اما در تفسير گستردهتر اينگونه عقل به عنوان يك منبع پايه و اساس اصل عقلي را شكل ميدهد.
پورحسن ادامه داد: براساس اين نگاه، هر هنجار و اخلاقي كه در سازگاري و مورد تاييد عقل قرار گيرد امر اخلاقي است و در غير اين صورت اخلاقي نيست.
مدير گروه فلسفه دين پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي گفت: برخيها بر اين اعتقادند كه تفسير فوق ارسطويي است ولي با اين تفسير موافق نيستم اين تفسير لزوما تفسير ارسطويي نيست.
وي ادامه داد: بلكه اگر پايه اخلاق را عقل بگيريم در سنت اسلامي و متفكران اسلامي جايگاه دارند برخي از متفكران اسلامي از جمله فارابي و ابنسينا به اين مسئله پرداختند و استدلال آنها اين بود كه عقل موجب استيلاي امور اخلاقي ميشود.
پورحسن گفت: رويكرد دوم معتقد است هر آنچه كه شريعت در احكامش به تقويت اخلاق پرداخته است آن را اخلاقي ميگوييم و آنچه را مسكوت و ساكت گذاشته است در جرگه اخلاق و فضيلت قرار نميدهيم.
وي ادامه داد: حسن و قبح شرعي كه در ديدگاه اشاعره وجود داشت و هنوز هم كم و بيش وجود دارد اين است كه مسئله اخلاق تنها مبتني بر شريعت است.
عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي ادامه داد: شهيد مطهري در كتابهاي اخلاق نكته بسيارمهمي تحت تاثير علامه طباطبايي مطرح ميكند كه اخلاق دو پشتوانه مهم عقل و شريعت دارد.
وي گفت: عقل و شريعت پشتوانه عقل هستند در حقيقت سبب ميشوند كه هم فضيلت قابل تعريف باشد و هم قابل حصول و از نظر ديني محدوده و اندازه و حريم اخلاق را بتوانيم مشخص كنيم.
پورحسن افزود: شهيد مطهري ميگويد هرچند كه پشتوانههاي اخلاق شريعت است اما دليلي بر كم رنگ شدن عقل نيست. عقل ديني همان پشتوانه را براي اخلاق ميآورد.
پورحسن با بيان اينكه مراد ما از عقل، عقل ديني است همان گفته مشهور است كه بر اين باور است كه عقل حق است و شريعتي كه حق است با عقل به ستيز برنميخيزد، گفت: سخن من اين است كه نبايد به عقل بياعتنا باشيم عقلي كه در پيوند با شريعت باشد.
وي ادامه داد: ما بايد به فربگي عقل اعتنا كنيم، عقل را مدخليت دهيم به عنوان پايايههاي اخلاق، اما اين عقل ديگر عقل ابزاري نيست بلكه عقل كنشگر است.
پورحسن در پايان تأكيد كرد: دو پشتوانه مهم براي اخلاق وجود دارد دقيقا در سنت اسلامي ما اين دو پشتوانه در كتاب متفاوت از ابوعلي مسكويه و خواجه نصير وجود دارد و خواجه در دو كتاب اوصافالاشرار و اخلاق ناصري بر اين امر تاكيد دارد.