آموزههاي اخلاقي حجم قابل توجهي از متون ديني و كتب آسماني را به خود، اختصاص داده است.
فراخواني گسترده و تأكيدهاي مكرّر قرآن كريم به سازندگي اخلاقي و تهذيب نفس و ارزشهاي والاي انساني، بيانگر جايگاه بسيار جدّي مقوله اخلاق در ميان اهداف دين است. در هيچ جاي قرآن كريم، شاهد يازده سوگند پياپي نيستيم، مگر در سوره شمس كه خداي سبحان درصدد گوشزد نمودن اهميّت تربيت نفس و خودسازي اخلاقي برآمده است.
چنانكه در مقام تبيين هدف از ارسال رسل و انزال كتب، بارها تزكيه را پيش از تعليم كتاب مطرح فرموده است. نبوي مشهور «إنّي بُعِثتُ لِاُتَمِّم مكارمَ الأخلاقِ» نيز جهتگيري قويّ اخلاقي دين خاتم را مشخص ميسازد. تجارب انباشته تاريخي بشر نيز گوياي اين مطلب است كه هر جامعهاي كه از مقوله اخلاق و اهتمام بدان فاصله بگيرد و بهاي لازم براي پاسداشت نظري و عملي اخلاق را نپردازد، متحمّل خسارتهاي جبرانناپذير و شاهد فاجعههاي دهشتناك انساني خواهد شد و به سرعت راه انحطاط را خواهد پيمود. پرواضح است كه كاوشهاي نظري در حوزه مفاهيم و گزارههاي اخلاقي، پيشنياز اساسي ارائه يك دستگاه منسجم و جامع، منقّح و پالوده و بيابهام و سرانجام كارآمد و عملي بهشمار ميآيد با فقدان چنين دكتريني، نميتوان در عصر تغييرات شتابنده ساختار جوامع و پيچيدگيهاي فزاينده شبكههاي روابط اجتماعي، بسياري از رفتارهاي چندبُعدي را به راحتي در قالب كنشهاي بهنجار يا نابهنجار طبقهبندي كرد.
از سويي انسان موجودي است كه "ارزش داوري" پايه بسياري از تصميمات او را تشكيل ميدهد و طبيعتاً اين ارزش داوريها هم در داخل يك دستگاه فكري با سنجههاي اخلاقي تعريف شده، صورت ميپذيرد. نقش تعيينكننده سنجههاي اخلاقي در سوگيري كلان رفتارهاي آدمي، بشر را سخت دغدغهمند پالايش و ژرفكاوي و باز تعريف مفاهيم اخلاقي و تدوين و بازنگري در موازين و قوانين اخلاقي و بازخواني انگارههاي عام انسانشناختي و معرفتشناختي در حوزه فرااخلاق، ساخته است و اين دلمشغولي و علقه خاطر، وي را در طول تاريخ معرفتاندوزي بشري به انديشهورزي اخلاقي واداشته است. در ساحت ترابط دين و اخلاق، خواه ناخواه با اين واقعيت روبروييم كه اتقان نظام اخلاقي هر دين، يكي از معيارهاي حقانيّت و برتري در مطالعات تطبيقي بينالاديان بهشمار ميرود.
همچنان كه تبيين مدلّل مكتب اخلاق يك دين، ميتواند نقش بيبديلي در كاميابي متولّيان رسمي دين، در انجام وظيفه تربيت ديني و جهتبخشي معنوي به رفتار جامعه متديّنان، بازي كند. اكنون شايسته است به وضعيت كنوني پژوهشهاي اخلاقي در حوزههاي علميه نگاه بيافكنيم.
در حالي كه جهان معاصر سخت تشنه پيام معنوي تشيّع و چشم در راه رهآورد رهاييبخش انفجار نور؛ يعني انقلاب اسلامي است، كارنامه حوزههاي علميّه در بيست و پنج سال گذشته در عرصه توليد انديشه اخلاقي، قابل دفاع نيست. در حالي كه پژوهشهاي فقهي و كلامي در حوزه، رونق فراوان دارد به عرصه اخلاق توجه جدي نميشود. علم اخلاق پس از ظهور انديشمندان بزرگي در مكاتب چهارگانه اخلاق اسلامي از قرن هفتم، تاكنون تحول انقلابي و شالودهشكني را به خود نديده و بر خلاف بسياري از علوم اسلامي، نظريهپردازي و قاعدهسازي در آن قرنها است كه درحال ركود است. از اين رو و نيز به جهت فقدان نگاههاي آسيبشناسانه و مسئلهياب، پژوهش اخلاقي ماهيتي توصيفي و تكراري به خود گرفته و جذابيتي براي دانشوران و پژوهشگران حوزوي علاقهمند به مباحث انتقادي، يا مشتاق باريكانديشي و نكتهسنجي در معارف دربرندارد. بر پايه آنچه گذشت، امروزه حركتي حسابشده و جدّي و عزمي همگاني براي ساماندهي و تعميق مطالعات بنيادين نظري به منظور ارائه مكتب اخلاق اسلامي، سخت ضروري است. از سوي ديگر بايد گفت بيگمان يكي از مهمترين رسالتهاي تبليغي حوزه علميه قم و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي دفتر تبليغات اسلامي تعميق و گسترش آموزههاي اصيل اخلاق اسلامي در جامعه و اهتمام به پيشنياز اصلي آن، يعني توليد تفكر اخلاقي براساس مباني اسلامي و استخراج نظام اخلاقي اسلام و تهيه پاسخهاي متقن براي پرسشهاي نوپديد در حوزه اخلاق و عرفان و تربيت است كه تشكيل گروه اخلاق گامي اساسي براي نيل بدين هدف به شمار ميرود.
1. تبيين مباني و چارچوبهاي نظري دانش اخلاق اسلامي به منظور توانمندسازي و توسعه آن به عرصههاي گوناگون فردي و اجتماعي.
2. تبيين نظام اخلاقي اسلام و اثبات كارآمدي و برتري آن نسبت به ساير نظامهاي اخلاقي.
3. دفاع عقلاني از آموزههاي اخلاقي اسلام و پاسخگويي به شبهات اين حوزه.
4. ارائه الگوهاي نوآمد اخلاقي در راستاي پاسخگويي به نيازهاي انسان و جامعه معاصر.
5. تأمين پايههاي نظري توسعه اخلاقي نظام جمهوري اسلامي و ترسيم هندسه اخلاقي تمدن اسلامي.
1. تدوين و اجراي طرحهاي پژوهشي در حوزه تاريخ و فلسفه علم اخلاق اسلامي.
2. تدوين و اجراي طرحهاي پژوهشي در حوزه مسائل جديد اخلاقي جامعه ديني.
3. تدوين و اجراي طرحهاي پژوهشي در حوزه بازسازي روششناسي اخلاق.
4. تدوين و اجراي طرحهاي پژوهشي در حوزه نظام اخلاق اسلامي و مقايسه آن با ساير نظامهاي اخلاقي.
5. تدوين و اجراي طرحهاي پژوهشي در حوزه نيازهاي اخلاقي نظام جمهوري اسلامي.
6. تدوين و اجراي طرحهاي پژوهشي در حوزه اخلاق كاربردي.
7. بازخواني مستمر آثار نمايندگان مكاتب اخلاق اسلامي و ترجمه جهتدار و هدايتشده آثار عمده اخلاقي اديان و مكاتب بشري همراه با نقد و مقايسه.
8. آسيبشناسي مداوم اخلاق عمومي از طريق اجراي طرحهاي پيمايشي.
9. بازشناسي مستمر ظرفيتهاي علوم انساني پيرااخلاقي و بسترسازي علمي جهت انتقال اين ظرفيتها به حوزه انديشه اخلاقي.
10.تشكيل كارگروهها و گروهپروژههاي تخصصي در دپارتمان اخلاق جهت اجراي طرحها و پروژههاي مربوط.
11.راهاندازي سيستم توانمند اطلاعرساني در عرصه اخلاق و فراهم كردن منابع مطالعاتي قديم و جديد اسلامي و غيراسلامي (كتاب، مجله، پاياننامه، نرمافزار و...) در حوزه انديشه اخلاق و علوم وابسته به منظور تسهيل اخلاقپژوهي در حوزههاي علميه.
12.شناسايي، جذب و سازماندهي منابع انساني مورد نياز جهت انجام وظايف پژوهشي.
13.ارتباط و همكاري با سازمانها، نهادها، شخصيتها و نخبگان فرهنگي و مؤسسات و مراكز علمي ـ پژوهشي و اجرايي به منظور پيشبرد اهداف گروه.
14.فراهم آوردن زمينه رشد و ارتقاي دانش و توانايي پژوهشگران وابسته و پيوسته گروه از طريق تشكيل كارگاهها و كلاسهاي آموزشي ـ پژوهشي و حمايتهاي لازم علمي.
15.برقراري ارتباط فعال و سازنده با ساير واحدهاي زيرمجموعه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي با هدف برقراري هماهنگي، اجراي طرحهاي مشترك و جلوگيري از انجام كارهاي موازي و تكراري.
1. التزام به مباني و عناصر اصيل نظام اخلاق اسلامي اهلبيت.
2. اهتمام به مشكلات عيني جامعه اسلامي در عرصه اخلاق و توجه به مسائل و شبهات روز.
3. پرهيز از سطحينگري و جزئينگري در عرصه فعاليتهاي پژوهشي.
4. تلاش در جهت تعالي و رشد اخلاقي جامعه اسلامي و افزايش تقيّد كارگزاران نظام، نخبگان علمي و توده به هنجارهاي اخلاق ديني.
5. رعايت معيارها و استانداردهاي علمي و بهكارگيري روشها و ابزارهاي نوين در پژوهشهاي اخلاقي.
6. اهتمام به ايجاد ارتباط علمي فعال و مؤثر با مراكز پژوهشي حوزوي و دانشگاهي و بهرهگيري از توان و دستآوردهاي نخبگان علمي حوزوي و دانشگاهي در راستاي بالندهسازي دانش اخلاق اسلامي.
7. اهتمام به ارائه پژوهشها به زبان و ادبيات روز.
8. نهادينه كردن توليد انديشه در قالب همانديشي گروهي و تعريف كارهاي مطالعاتي در قالب تيمهاي تخصصي.
9. بهرهگيري از ظرفيتهاي دانش بشري و ساير فرهنگهاي تعاليطلب و معنويتگراي بشري توام با مطالعه انتقادي آنها.
10.پرهيز از كارهاي موازي و تكراري و حركت در عرض برنامههاي ساير مراكز علمي ـ پژوهشي.
11.طبقهبندي و اولويتگذاري در طرحهاي پژوهشي بر پايه امكانات و مطالبات.
كلانپروژهها
- روششناسي در الهيات اخلاق
- اخلاق دينداري
- اخلاق مديريت با رويكرد اسلامي
- اخلاق زيستي
-