چهره ها
tehrani
ميرزا جواد آقاي تهراني

سيماي معرفت

مرحوم آيت اللّه‏ ميرزا جواد آقا تهراني، انساني وارسته، با كوهي از معرفت و دانش بود. اندام نحيف و قامت بلندش را گذر روزگار كماني كرده بود. رخسار گيرايش را هاله‏اي از روحانيت فراگرفته و در چهره آرامش، وقار به خوبي نمايان بود. چشمان پرفروغش از پس ابروان سياه وانبوهش چون آتش زبانه مي‏كشيد و نگاه نافذش، پيكان محبتي آميخته با هيبت و شكوه بر دل بيننده مي‏نشاند. در سراسر عمرش لباس‏هايش به غايت ساده و همواره پاكيزه و تميز بود.

ولادت

عالم مجاهد، فقيه پرهيزكار و عبد صالح خدا مرحوم آيت اللّه‏ ميرزا جواد آقا تهراني در سال 1283 هجري شمسي در خانواده‏اي اصيل و مذهبي در تهران به دنيا آمد. پدر بزرگوارش مرحوم حاج محمد تقي و برادرش مرحوم حاج آقا رضا شاهپوري، هر دو از تاجران پرهيزكار و مورد اعتماد بازاريان بودند. برادر بزرگوارش حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آيت اللّه‏ العظمي بروجردي، تا آخر عمر در سمت سرپرستي مسجد اعظم قم تلاشي مخلصانه و موفق داشت.

تحصيلات و هجرت

مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني، براي فراگيري علوم ديني، از تهران راهي قم شد. وي پس از چند سال كه مقدمات و بخشي از سطوح را در حوزه علميه قم فرا گرفت، رهسپار نجف اشرف گرديد. او در مدت اقامت دو ساله خود در نجف، از محضر استاداني همچون آيت اللّه‏ حاج شيخ مرتضي طالقاني، آيت اللّه‏ سيد شهاب الدين مرعشي نجفي و آيت اللّه‏ حاج شيخ محمد تقي آملي بهره‏هاي علمي و اخلاقي فراواني برد. او بر خلاف اينكه تصميم داشت در نجف بماند و تحصيلاتش را ادامه دهد، با رسيدن نامه‏اي از مادر بزرگوارش كه وي را به تهران فرا مي‏خواند، به تهران بازگشت. ايشان تحصيل را واجب و اطاعت امر مادر را ضروري‏تر مي‏دانست.

بازگشت از نجف

ميرزا جواد آقا تهراني، بعد از اينكه به درخواست مادرش از نجف به تهران عزيمت كرد، رهسپار مشهد مقدس شد. وي پس از پايان تحصيل سطح در محضر مرحوم آيت اللّه‏ حاج شيخ هاشم قزويني، در حوزه درس خارج فقه و اصول و معارف مرحوم آيت اللّه‏ العظمي غروي اصفهاني حاضر شد و نزديك ده سال از محضر وي مباني اصولي مرحوم آيت اللّه‏ ميرزاي ناييني، و فقه ومعارف اهل‏بيت عليهم‏السلام را فرا گرفت.

استادان

آيت‏اللّه‏ ميرزا جوادآقا تهراني، همواره در پي كسب دانش و معارف اهل بيت عليهم‏السلام بود و از هيچ كوششي در اين راه فروگذار نمي‏كرد. او از محضر بزرگاني چون آيت‏اللّه‏ سيد شهاب‏الدين مرعشي نجفي، آيت‏اللّه‏ حاج شيخ مرتضي طالقاني، آيت اللّه‏ حاج شيخ محمد تقي آملي، آيت اللّه‏ حاج شيخ هاشم قزويني و آيت اللّه‏ ميرزا مهدي غروي اصفهاني استفاده كرد و از گوهر علم و كمالات آنها بهره جست. آيت‏اللّه‏ ميرزا جواد آقا، از لحاظ مشي علمي و سلوك معنوي، بسيار تحت تأثير آيت‏اللّه‏ ميرزا مهدي غروي اصفهاني بود و يكي از اركان مكتب او به شمار مي‏آمد.

پيرو مكتب استاد

مرحوم آيت اللّه‏ ميرزا مهدي غروي اصفهاني، در حوزه علميه مشهد از جمله استادان ميرزا جواد آقا بود و ميرزا نيز مانند استاد خويش، به «مكتب تفكيك» يعني تحصيل در دو حوزه معارف عقلي و الهي گرايش داشت. ايشان كاملاً از اين مكتب تأثير پذيرفته بود و بعد از رحلت استاد، مروج و مدرس اين مكتب شد و راه استاد را پي گرفت. ايشان معتقد بودند كه انسان براي رسيدن به حقيقت، به ناچار بايد به معرفت خالص و ناب و وحياني روي آورد. از اين رو براي رسيدن بدين مقصود، چاره‏اي جز تفكيك و جداسازي ميان معارف نيست تا از اين راه از خطر انحراف مصون ماند. اين مكتب با چنين روش وحي‏مدارانه، سعي در پرورش عقلي و فكري شاگردان خود دارد.

بر كرسي تدريس

مرحوم آيت اللّه‏ ميرزا جواد آقاتهراني، پس از رسيدن به درجات عالي علوم متعارف حوزه و كسب كمالات معنوي و اخلاقي از محضر اساتيد خويش، خود نيز به تدريس پرداخت. وي سعي مي‏كرد موضوعاتي را براي تدريس انتخاب كند كه مورد نياز جامعه و به صلاح مسلمانان و طلاب باشد. او ساليان دراز به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت و معارف را بر اساس آموخته‏هاي مكتب استاد مرحومش، ميرزاي غروي تدريس مي‏كرد. ميرزا جوادآقا به درخواست طلاب، چند دوره به تدريس شرح منظومه سبزواري پرداخت. سپس بنا به اقتضاي مصلحت، به تفسير قرآن همت گماشت.

فضيلت‏ها و كمالات اخلاقي

احترام به علما

آيت‏اللّه‏ ميرزا جوادآقا تهراني، در حين تدريس هميشه مراقب بود كه به بزرگان علمي و ديني احترام بگذارد و اهانت به آنان را گناهي بزرگ مي‏شمرد. ايشان شاگردانش را از تمسخر و بي‏احترامي به ديدگاه‏هاي علما باز مي‏داشت و در اين باره مي‏فرمود: «شخصي كتاب وسيلة النجاة مرحوم آيت‏اللّه‏العظمي اصفهاني را از روي تمسخر و بي احترامي به كناري پرت كرد و در همان لحظه نعمت زبان از وي گرفته شد». ميرزا جواد آقا همواره در نقد ديدگاه‏هاي ديگران براي پرهيز از پايين آمدن مقام آنها، نام فردي را به ميان نمي‏آورد. هنگامي هم كه نام يكي از علما را ناخواسته بر زبان مي‏آورد، ابتدا وي را به بزرگي و عظمت علمي مي‏ستاييد، بعد در نهايت ادب وتواضع به نقد نظر او مي‏پرداخت.

احترام به شاگردان

آيت اللّه‏ ميرزا جواد آقا تهراني، هم رديف شاگرانش بر زمين مي‏نشست و هيچ‏گاه براي خود جاي خاصي را در نظر نمي‏گرفت. او با فروتني تمام بر روي دو زانو مي‏نشست و بدون اينكه به جايي تكيه كند، با تبسّم آميخته با ادب و احترام درس مي‏داد. همين احترام به شاگردان و حفظ شخصيت آنها، موجب رونق درسش مي‏شد. هنگامي كه يكي از شاگردان پرسشي بي‏جا مي‏كرد و موجب خنده ديگران مي‏شد، براي اينكه او را از شرمندگي درآورد، سخن وي را به وجهي پسنديده تعبير مي‏كرد و آن‏گاه پاسخي شايسته بيان مي‏فرمود. اين چنين بود كه حوزه درس مرحوم ميرزا، حلقه انس و محبت گشته بود.

ساده زيستي

آيت اللّه‏ ميرزا جواد آقا تهراني، با وجود جايگاهي كه داشت، ساده زندگي كرد و از مال دنيا هيچ نيندوخت. لباس‏هايش غالبا از پارچه‏هاي ارزان و حتي گاهي نامرغوب، ولي همواره تميز و بدون پارگي بود. او در دوران سكونتش در مشهد، بيش از دوازده خانه عوض كرد كه همه آنها استيجاري بود. آخرين منزل وي هم، خانه‏اي كوچك متعلّق به پسر بزرگش بود. اطرافيان فراوان از او مي‏خواستند در منزل بزرگ‏تري زندگي كند، ولي آن مرحوم هرگز اين سخنان را نپذيرفت. آنچه بعد از وفات از آن بزرگوار باقي ماند، تنها همان لباس‏هاي ساده و اندك او بود.

فروتني

پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مي‏فرمايد: «هر كه براي خدا فروتني كند، خدا او را بلندي مي‏دهد و هر كه تكبر ورزد، خدا او را پست كند». ميرزا جوادآقا تهراني نيز، انساني وارسته بود كه با كوهي از معرفت، چنان فروتن زندگي كرد كه نمي‏توان لقبي جز بنده صالح و شايسته به وي داد.

چه بلند است مقام ميرزا كه با وجود علم و كمالات بي‏شمار، هرگز اجازه نمي‏داد كسي دست او را ببوسد يا او را آيت اللّه‏ خطاب كند. يكي از روحانيون مي‏گويد: روزي موفق به بوسيدن دست ايشان شدم و از اتاق بيرون رفتم و بازگشتم، ميرزا فرمود: «چون تو دست مرا بوسيدي، من هم كفش‏هاي تو را بوسيدم». مرحوم ميرزا جوادآقا هيچ‏گاه سخنان خود را در منزل به صورت امر و نهي بيان نمي‏كرد و با وجود كهولت سن، گاه در كنار حوض آب لباس‏هاي خود را مي‏شست يا حياط را جارو مي‏كرد.

عشق به اهل بيت عليهم‏السلام

مرحوم آيت اللّه‏ ميرزا جوادآقا تهراني، بلبل بوستان اهل‏بيت عليهم‏السلام بود و با نداي گرم مسيحايي خويش، تشنگان و عاشقان اهل‏بيت عليهم‏السلام را سيراب مي‏كرد. پرورشگاه و آموزشگاه مرتضوي در مشهد، شاهد عاشوراهايي است كه او براي انبوه عزاداران عاشورا قرائت مي‏كرد. او خاكساري را تا بدانجا رسانده بود كه براي آرامش روح خود و اظهار ارادت به آستان سرور شهيدان و ترويج اين فرهنگ در جامعه، در عاشوراي حسيني مشك آب بر دوش مي‏گرفت و سقاي تشنه‏لبان مي‏شد.

خدمات اجتماعي

با وجود اشتغالات علمي بسيار ميرزا جوادآقا تهراني، وي هرگز از توجه به مردم و مسئوليت‏هاي اجتماعي دور نماند. ايشان همواره به شاگردان و دوستان، رعايت تقوا و برآوردن نياز مردم را يادآوري مي‏كرد. نخستين خيريه درماني درمشهد به نام درمانگاه خيريه بينوايان، با اشاره و كمك ايشان و جمعي از دوستان پزشك وي در سال 1334 تأسيس و راه‏اندازي شد. مرحوم ميرزا كه پرورده مكتب انسان‏ساز اسلام بود، هيچ‏گاه تنها به يك زمينه از دين و مذهب نمي‏پرداخت. او تكليف الهي خود را افزون بر فراگيري علوم ديني، در حضور در جامعه مي‏دانست. نخستين صندوق قرض‏الحسنه ايران در سال 1342، در مشهد با تأييد و همكاري اين بزرگوار صورت گرفت. فروشگاه تعاوني و كتاب خانه اين مؤسسه قرض‏الحسنه براي ارائه خدمات رفاهي و فرهنگي به مردم فعاليت چشم‏گيري دارد.

تأليفات

آيت‏اللّه‏ ميرزا جواد آقا تهراني، از چاپ هيچ‏كدام از آثار خود بهره مادي نبرد. آنچه در چاپ كتاب هزينه كرده بود، محاسبه و قيمت كتاب را بر اساس آن تعيين مي‏كرد و براي خود هيچ بهره‏اي را منظور نمي‏فرمود. ايشان در آثار خود، نياز و اقتضاي زمان را در نظر مي‏گرفت و در نوشتن، همواره تابع وظيفه ديني و مسئوليت شرعي و اجتماعي بود. آثار چاپ شده ايشان كه برخي از آنها بارها به چاپ مجدد رسيده، بدين شرح است: آيين زندگي؛ ميزان المطالب، كتابي دوجلدي در مباحث كلامي؛ بررسي در پيرامون اسلام در رد نظريات كسروي؛ فلسفه بشري و اسلامي كه در رد كمونيسم و ماترياليسم؛ و كتاب عارف وصوفي چه مي‏گويد؛ بهايي چه مي‏گويد.

حامي انقلاب

در طول مبارزات اسلامي ملت ايران بر ضد رژيم ستمشاهي، مرحوم ميرزا جوادآقا تهراني از پيشگامان نهضت بود. اطلاعيه‏هاي انقلابي او به همراه ديگر آيات عظام در مشهد و حضور پي‏گير او در مراسم راهپيمايي و اعتراض‏ها و تحصن‏ها، از خاطرات فراموش نشدني وي در روزهاي انقلاب در مشهد است. او پس از پيروزي انقلاب اسلامي، همواره از بارزترين چهره‏هاي حامي انقلاب بود و چندين بار براي ديدن امام خميني رحمه‏الله در فرصت‏هاي مختلف به تهران رفت. پشتيباني‏هاي مكرر مرحوم ميرزا از نظام جمهوري اسلامي در زمينه‏هاي مختلف و به ويژه حضور چند باره او در جبهه‏هاي جنگ، در آشكار ساختن حقانيت انقلاب سهم به‏سزايي داشت.

حضور در جبهه

ميرزا جوادآقا تهراني، در راستاي پشتيباني از نظام جمهوري اسلامي، در سال‏هاي آخر زندگي و با همان قدّ خميده و كماني، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسيجي به تن كرد. ايشان روزي چهارده گلوله خمپاره به نام چهارده معصوم شليك مي‏كرد كه كاملاً به هدف اصابت مي‏كرد. خود مرحوم ميرزا جوادآقا نقل كرده است: «روزي قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خميدگي پشتم، چهار پايه‏اي بياورند و من روي آن قرار گرفتم و يك نفر هم از پشت دو گوش مرا گرفت و من گلوله را در لوله آن انداختم». آري، به جبهه رفتن بنده صالحي مانند آيت اللّه‏ تهراني، صدها معنا داشت و چه بسيار، اشكالات واهي را جواب مي‏داد و چه شك و ترديدها را برطرف مي‏نمود و چه آثار خوبي براي رزمندگان به جا مي‏گذاشت.

وصيت‏نامه ميرزا جوادآقا

گربگذري ز هستي، آرام جان بيابي

 گر خط كشي به عالم، خط امان بيابي

 

مرحوم ميرزا جوادآقا تهراني، در وصيت‏نامه خود كه بارها در تاريخ‏هاي مختلف آن را اصلاح كرده، نوشته است: «جسدم را در قبرستان عمومي خارج شهر يا محل مباحي خارج شهر ـ هركجا باشد ـ دفن كنند، و به عنوان هفته و چهلم و سال مجلسي بر پا نكنند. هركسي خواست براي من خودش در هر موقع طلب مغفرت مي‏نمايد، و من در اين صورت راضي و خرسند هستم. و نيز فرزندانم را وصيت مي‏كنم به رعايت تقوا و اطاعت خداوند در همه حالات زندگي‏شان. والسلام علي من اتبع الهدي».

وفات

شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت

 روي مه پيكر او سير نديديم و برفت

 

گويي از صحبت ما نيك به تنگ آمده بود

 بار بربست و به گردَش نرسيديم و برفت

 

بيماري كبد كه مدتي ميرزا جوادآقا تهراني را بستري كرده بود، سرانجام در سحرگاه سه شنبه دوم آبان ماه 1368 شمسي، برابر با 23 ربيع الاول 1410 قمري او را از پاي در آورد. روح بزرگش چنان آسوده و سبك‏بال به پرواز درآمد كه به نگاهي پنهان شد.

پيكر پاك اين فقيه مجاهد و زاهد وارسته، عصر همان روز، با شكوهي خاص تا مرقد امام رضا عليه‏السلام تشييع شد و آن‏گاه او را در بهشت رضا عليه‏السلام در كنار شهداي جنگ تحميلي به خاك سپردند.

كساني كه موفق به زيارت مرقد اين عالم وارسته در قبرستان بهشت رضا عليه‏السلام شده‏اند، ملاحظه كرده‏اند كه مرقد اين بزرگوار، فاقد سنگ قبر و مشخصات صاحب قبر است؛ گويا خود ايشان راضي به اين امر نبوده‏اند. آري، مردان بزرگ همواره نشان در بي‏نشاني دارند.

پيام تسليت مقام معظم رهبري

در پي رحلت آيت‏اللّه‏ ميرزا جوادآقا تهراني، حضرت آيت اللّه‏ خامنه‏اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي، در پيامي به گوشه‏اي از فضيلت‏هاي ايشان، چنين اشاره كردند: «آن عالم بزرگوار و پارسا، حقا از زمره انسان‏هاي والا و برجسته‏اي بود كه عمر خود را در بندگي خدا و خدمت به خلق و مجاهدت در راه دين گذرانيد و با بيان و قلم و قدم، در طريق جلب رضاي الهي گام برداشت. ساليان دراز، حوزه علميه مشهد را با درس فقه و تفسير و عقايد رونق بخشيد و طلاب و فضلاي زيادي را مستفيض گردانيد. در مقاطع گوناگون از ساليان مرارت‏بار نهضت اسلامي و به خصوص در حوادث دوران پيروزي انقلاب، پشتيبان و همراه مبارزين و مايه دلگرمي آنان بود. پس از پيروزي انقلاب نيز در صحنه‏هاي بسيار مهم و حساس با حضور مؤثر و با بركت خود، انقلاب را تقويت كرد و از جمله در سال‏هاي جنگ تحميلي، مكرر لباس رزم پوشيد و با وجود كهولت سن، در صحنه نبرد پيشوا و همگام جوانان مجاهد في سبيل اللّه‏ شد».

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر

 

 

Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی نمایندگی تهران
مجری سایت : شرکت سیگما