منو
تبليغات







 
خانواده
خانواده
جمعه 1 دي 1391 آموزه هاى رفتارى اسلام براى كارايى مطلوب خانواده
منبع: راسخون (www.rasekhoon.net)





آموزه هاى اسلام در مورد رفتارهاي اعضاى خانواده، توصيه هاى به ظاهر جزئى دارد كه در بهبود چگونگى روابط اعضا و كارايى بيشتر آنان اثرگذار است. بخشى از اين توصيه هاى رفتارى به روابط اعضاى خانواده، كلامى يا غيركلامى، مربوط مى شود و بخشى ديگر مربوط به محيط خانه، اداره ي خانواده و عبادات در خانه است كه در روابط درون خانواده، به طور مستقيم يا غيرمستقيم نقش مى آفريند. اينك به بررسى اين توصيه ها مى پردازيم.
1. روابط كلامى: در شيوه ي برقراري روابط كلامى، تفاوتهايى بين افراد كودك و بزرگ سال و زن و مرد ديده مى شود. در مورد كودكان فراهم كردن زمينه براى گفتگو، در رشد و بالندگى آنها تأثيرى مهم دارد و بر عكس، نبود شرايط مناسب براي گفتگو و بيان احساسات و افكار، به سركوبى عواطف و بازدارى شناختى كودك مى انجامد. محيط خانواده بهترين محل رشد كلامى و ابراز وجود با گفتار است. روابط كلامى در خانه آن مقدار كه براى زن اهميت دارد، براي مرد اين گونه نيست و او در روابط به صرف حضور بيشتر توجه دارد.(1) تعاليم اسلام درباره ي نحوه ي گفتار و بيشتر مضمون آن، توصيه هايي دارد كه از ابتداي گفتگو تا پايان آن را در بر مى گيرد. در مرتبه نخست، گفتگوى اعضاى خانواده با هم بايد محترمانه باشد؛ از جمله اين كه آهنگ صدا بايد ملايم باشد. قرآن براى تشويق افراد به لطيف كردن صوت، تشبيهى دارد كه تا فرد را به صوت ملايم در همه جا به ويژه در محيط خانه برانگيزد.(2) از نشانه هاي احترام در گفتگو اين است كه زن و شوهر يكديگر را به بهترين نامى كه هريك دوست دارند، خطاب كنند.(3) در مرتبه دوم، ابراز محبت و دوستى با گفتار، نسبت به اعضاى خانواده اهميت ويژه اى دارد كه به ژرف تر شدن روابط عاطفى كمك مى كند.(4) نكته سوم، سپاس گزاري اعضاى خانواده از يكديگر با گفتار است.(5) تشكر از والدين در رديف شكرگزارى خداوند آمده است.(6) زن و شوهر نيز بايد قدردان عملكرد مناسب يكديگر باشند. از صفات مناسب زنان سپاس گزارى و قدردانى در خانواده است(7) و در مقابل، ناسپاسى زن در گفتار پيامدهاي نامطلوبى در خانواده، به ويژه براي خود او، بر جاي مى گذارد.(8) مرد نيز بايد از تلاشهاي همسر خود در خانواده، با گفتار نيكو قدردانى كند كه اين امر افزون بر تشويق زن،(9) صميميت بين آنها را افزايش مى دهد.
در محيط خانواده، شكرگزارى و سخن گفتن از نعمتهاي خداوند(10) نيز اهميت دارد و به رضايت افراد از زندگى كمك مى كند. در قرآن به اين واقعيت اشاره شده است كه شكرگزاري در برابر مواهب الهى، در درجه اول براي خود فرد سودمند است.(11) بخشى از سپاس گزارى از خداوند، ارج نهادن به تلاش انسانهايى است كه در حق فرد، كمكى و لطفى داشته اند، و در غير اين صورت، فرد خداوند را سپاس گزار نبوده است.(12) همين امر در خانواده نيز مى تواند تأثير بسياري داشته باشد؛ زيرا هيچ كس مانند والدين،(13) همسر(14) و گاه فرزندان،(15) نيازهاي مادى و عاطفى فرد را نمى تواند برآورده سازد.
برخى رفتارها نيز مانع برقراري روابط كلامى مناسب مى گردد كه اعضاي خانواده بايد از آنها در حد توان خودداري كنند. از جمله اين امور: نق زدن، قطع حرف يكديگر، جدال و بگو و مگو در مورد امور كم اهميت، منحرف شدن از موضوع اصلى، تهديد، توهين، تمسخر، انتقاد تند و پرگويى است.(16) تعاليم اسلام به برخى از اين امور اشاره كرده و نكاتى را نيز به آنها مى افزايد؛ از جمله اين كه هنگام حضور اعضاي خانواده مناسب نيست برخى پنهانى با هم صحبت كنند؛ زيرا اين امر موجب آزار و اندوه ديگران مى شود.(17) قرآن به صراحت گفتگوي پنهانى در حضور ديگران را نهى مى كند.(18) همچنين از دروغگويى نهى شده كه در بحث صفت «صداقت» به آن اشاره شد. تعاليم اسلام سخنهاي دروغين را، خواه به جد باشد يا به شوخى، نامناسب اعلام مى كند؛(19) زيرا به فضاى وضوح و صراحت در روابط بين فردى آسيب مى رساند.(20) اولياي دين(ع) براى ترغيب افراد به خويشتنداري از قطع كلام يكديگر، اين رفتار را به چنگ زدن به صورت فرد تشبيه كرده اند.(21) از تمسخر يكديگر در قرآن نهى شده و بر اين نكته در مورد زنان بيشتر تأكيد شده است.(22) در بحث حل اختلافهاى خانوادگى، رفتارهاي كلامى موجب تعارض در خانواده را بررسى خواهيم كرد.
2. روابط غيركلامى: در روابط غيركلامى، افراد به وسيله وضعيت بدن مانند طرز قرارگرفتن در مقابل هم، فاصله از يكديگر، نشسته يا ايستاده، حالات چهره مانند گشادگى يا گرفتگى، حركات بدن مانند تماسهاي بدنى و چشمى، با هم به تعامل خودآگاه يا ناخودآگاه مى پردازند. آهنگ صدا نيز جزء روابط غيركلامى است كه پيش از اين درباره ي آن سخن به ميان آمد. روابط غيركلامى اعضاي خانواده به صورت زير مناسب و مؤثر است: وضعيت بدنى مشابه (هر دو نشسته يا ايستاده و يا...)، بدن افراد در مقابل هم، نه پشت به هم يا شكل ديگر، فاصله در حدود يك متر، حركات بدن و تماس بدنى در حد مناسب و تماس چشمى مناسب نه آزاردهنده و تند. اگر شرايط فوق تحقق نيابد، روابط مناسب و رضايت بخش بين افراد برقرار نمى شود.(23)
آموزه هاى اسلام درباره روابط غيركلامى اعضاي خانواده نكات جالب توجهى دارد كه در ضمن توصيه هاى گوناگون مشاهده مى شود. از نكات مهم در خانواده حسن خلق است كه به طرز روابط افراد با هم باز مى گردد. بخشى از حسن خلق در روابط غيركلامى بروز مى كند. در اين رابطه، به افراد توصيه شده است كه با مردم به ويژه خانواده با چهره ي گشاده و روى باز ديداركنند؛(24) زيرا روى خوش و چهره ي باز موجب جذت دلها(25) و فزونى محبت مى شود،(26) شادي و نشاط مى آورد و كينه را از دلها مى زدايد.(27) در مورد انسان مؤمن آمده است كه اندوهش در درون است و با روى خوش و چهره ي باز با مردم روبه رو مى شود.(28) افزون بر موارد ياد شده، تبسم و لبخند در چهره در(29) بهبود روابط نيز مؤثر است. روي گرداندن در برخورد با افراد، به روابط آسيب مى رساند و قرآن نيز از آن نهى فرموده است.(30) نگاه مهربانانه ي زن و شوهر به يكديگر موجب نشاط آنان مى گردد.(31) همچنين، نگاه به والدين از روى لطف و رحمت نوعى عبادت است و(32) نگاه والدين به فرزندان و شاد نمودن آنها از اين طريق نيز تشويق شده است.(33) از سوى ديگر، نگاه تند و خشم آلود اعضاي خانواده به يكديگر، به ويزه فرزندان به والدين،(34) نامناسب و موجب اختلال در روابط عاطفى مثبت مى گردد.
در مورد وضعيت بدن، آموزه هاى اسلام فروتنى در روابط بين افراد را توصيه مى كند تا روابط عاطفى مثبت بين افراد تقويت شود.(35) فروتنى بدين معناست كه فرد در مقايسه با ديگران براي خويش امتياز و برتري قائل نشود.(36) اين حالت در وضعيت بدنى فرد بسيار مؤثر است؛(37) از اين رو، در قرآن براي توصيه به نهايت فروتنى فرزندان نسبت به والدين، تعبير فرود آوردن بالهاي تواضع در برابر والدين به كار برده شده است.(38) تواضع، نوعى افتادگى در وضعيت بدن ايجاد مى كند و در مقابل، تكبر و خود بزرگ بينى نيز در وضعيت بدنى بروز مى كند، به گونه اي كه فرد سعى مى كند خود را در موقعيت بالاتر فيزيكى قرار دهد(39) و تعبير «دماغ بالا بردن» يا «گردن كشى»(40) نيز ممكن است به همين جهت براى تكبر به كار برده شده باشد. به هر صورت، براى برقرارى روابط مطلوب در خانواده لازم است افراد فروتنى خود را در وضعيت بدنى نيز به گونه اي نشان دهند. در اين رابطه، شوهر را به رفتارهايى(41) توصيه مى كنند كه در ايجاد حالت بدنى تواضع مؤثر است. از صفات بسيار مناسب براي زنان، تواضع در مقابل همسر عنوان شده است.(42) بدترين رفتار زنان نيز تكبر در برابر شوهر است.(43)
3. محيط خانه: بخش ديگرى از توصيه هاى رفتارى اسلام به محيط خانه و رفتارهاي مربوط به آن باز مى گردد. از جمله اين امور، آراستگى ظاهر افراد خانواده(44) و نيز محيط خانه(45) است. در اين باره، توصيه شده است كه همه اعضاى خانواده به ويژه زن و شوهر خود را براي يكديگر مرتب و آراسته كنند. اين رفتار به فزونى محبت افراد نسبت به هم مى انجامد.
حضور در خانه و همراهى با خانواده به ويژه در شب اهميت دارد.(46) پيامبر (ص) نشستن نزد خانواده را از اعتكاف و عبادت در مسجد مدينه، نزد خدا محبوب تر دانسته است.(47) همچنين غذا خوردن به همراه خانواده مورد توجه قرارگرفته است. پيامبر گرامى اسلام (ص) فرمود: «هر مردى كه سفره غذا را بگستراند و زن و فرزند خويش را بخواند و غذا را با نام خدا شروع كنند و با شكر خدا به پايان برند، هنگامى كه هنوز سفره برداشته نشده، خدا رحمت و آمرزش را بر آنان نازل فرمايد.»(48) در عصر حاضر كه به علت صنعتى شدن جوامع، معمولا مرد و گاه زن تا پاسى از شب در منزل حضور ندارند و گاه تا خوابيدن فرزندان نيز به منزل نمى آيند، اين توصيه ها اهميت بيشتري مى يابد. با وجود همه ي اين مشكلات، همراهى اعضاي خانواده براي كاهش تنيدگى هاي روزانه بسيار مؤثر است و والدين بايد به آن اهميت دهند.
درباره ورود و خروج مرد از خانه نيز به زن و شوهر توصيه هايى شده است؛ از جمله اين كه در اوقاتى كه زن كار مهمى ندارد، هنگام بيرون رفتن شوهر از خانه، او را بدرقه كند و چند قدمى پشت سرش برود و گاه نيز هنگام ورود شوهر به خانه به استقبال او بيايد.(49) اين رفتار، محبت و صميميت بين زن و شوهر را بيشتر مى كند. در مقابل، مرد نيز مى كوشد اين رفتار را به شكلى پاسخ دهد. محبت و خوش زبانى و ناديده گرفتن برخى لغزشها مى تواند از آثار اين رفتار در مرد باشد.(50) بر مرد لازم است هنگام ورود به خانه با سلام وارد شود.(51) شوهر نبايد سرزده و آهسته وارد خانه شود، بلكه پيش از ورود لازم است به شكلى زن و فرزندان را از آمدن خود آگاه سازد؛ با ورود به منزل به همه سلام كند كه اين كلمه نوعى احترام به آنها و دعا است و موجب آرامش و محبت(52) در خانواده مى شود و در ضمن، اعلام ورود نيز به شمار مى آيد. در اين وضعيت، خانواده خود را آماده مى كند و از بروز وضعيت ناخوشايند براي همسر، جلوگيرى مى نمايد. به دلايل فوق، آيات قرآن و كلمات اولياى دين (ع) بر اين ادب گفتارى بسيار تأكيد كرده اند.(53)
از آدات مهم ديگر، هديه دادن در مراسم شادى و روزهاى عيد و بازگشت از سفر است كه در جلب محبت همسر و فرزندان بسيار مؤثر است.(54) رسول خدا (ص) فرمود: به يكديگر هديه دهيد تا محبتها افزوده گردد و غبار كينه ها از دلها برود.(55) هنگام بازگشت از سفر، براى خانواده خويش هديه اى در حد توان بياوريد.(56) انجام اين رفتارها روابط عاطفى اعضاى خانواده را بهبود مى بخشد. نكته مهم در هديه دادن به افراد، توجه به خود آنهاست كه بيش از خود هديه ارزش دارد؛ از ين رو، هديه را دليل بر دوستى اعلام مى كنند و دقت در ارزش هديه را نامطلوب مى شمارند.(57)
4. اداره امور خانواده: از نكات مهم در خانواده، ياري رساندن و همكارى در اداره ي امور منزل است. بر اصل تعاون در آموزه هاي اسلام بسيار تأكيد شده(58) و در خانواده نيز اساس زندگى مشترك است. تعاليم اسلام، وظايف را به گونه اى در خانواده تقسيم كرده كه همه افراد، مسئوليتى را به عهده گيرند تا خانواده بتواند كاركردهاي مؤثر خود را ايفا كند. البته بخشى از فعاليتهاي منزل بر عهده ي مرد يا زن نيست، ولى نكته مهم مساعدت هر يك از زن و مرد به يكديگر در اداره ي امور منزل است. در كلمات اولياي دين (ع) براي تشويق زن و مرد به ياري يكديگر، نكات جالب توجهى بيان شده كه توجه به آنها انگيزه هاي همكارى را در منزل بيشتر مى كند. در مورد تلاش زن در محيط خانواده آمده است: «اگر زنى به همسرش جرعه اى آب بنوشاند، ارزش معنوى اين رفتار بيش از ثواب يكسال روزه و عبادت شبهاى آن است و خداوند در برابر هر جرعه ي آب كه به همسرش مى نوشاند، براي او شهري در بهشت بنا مى كند و شصت گناه او را مى بخشد.؛»(59) «زني كه براي اصلاح امور خانه، چيزى را از جايى به جايى ديگر منتقل كند، خدا به او نظر نمايد و كسى كه خدا به او نظر كند، او را عذاب نخواهد كرد.»(60)
از توصيه هاى رفتارى جالب توجه در كلمات اولياي دين (ع)، كمك و خدمتگذارى مرد در خانه است. رسول اكرم (ص) به حضرت على (ع) سفارش مى كند: «مردى نيست كه به همسرش در خانه كمك كند مگر آنكه به تعداد موهاى بدنش، عبادت يك سال روزه با نياز در شبهايش براى او پاداش قرار مى دهند و خداوند پاداش پيامبران صبورى مانند داود (ع) و يعقوب (ع) و عيسى (ع) را براى او قرار مى دهد. اى على، كسى كه از خدمت به خانواده خودداري نكند، خداوند نام را در زمره شهدا مى نويسد و در مقابل هر روز و شب خدمت و هر قدم و رنج بدن، به او پاداش بسيار مى دهد. اي على، يك ساعت خدمت در خانه بهتر است از عبادت هزار سال، هزار حج، عمره و... سيركردن هزار گرسنه و... بخشش هزار دينار...، و از دنيا خارج نمى شود مگر آن كه جايگاه خود را، در بهشت ببيند. اي علي، خدمت نمى كند به خانواده مگر صديق يا شهيد يا مردي كه خداوند بخواهد خير دنيا و آخرت را به او دهد.»(61) توجه به پيامدهاى مطلوب خدمت در خانه، افراد باورمند را بر مى انگيزد كه كار و كمك در خانه را داراي ارزش معنوى تلقى كنند و به بهانه انجام برخى رفتارهاى دينى، از خدمت در خانه شانه خالى ننمايند. چنان كه گذشت، بر اساس آموزه هاى اسلام مرد مدير خانواده به شمار مى رود و چنين توصيه اكيدى به او در خدمت به خانواده، مفهوم قوام بودن به معنى تصدى امور خانواده را بهتر نشان مى دهد. اگر مرد به اين توصيه عمل كند، همه اعضاى خانواده به انجام وظايف تشويق مى شوند و روح همكاري همراه با عواطف مثبت در فضاي خانواده گسترش مى يابد. از منظر جامعه شناختى، اصل اساسى در ازدواج و تشكيل خانواده، تشريك مساعى است. در تشريك مساعى، فقط كمك به افراد در نظر نيست، بلكه حفظ موجوديت خانواده هدف اصلى آن است. تمايل به تشريك مساعى، عاملى مهم در خانواده است كه بر اساس آن، هر عضو به جاى خواسته هاى خود به همه افراد فكر مى كند و هدفش آسايش همه خانواده است؛ به ديگر سخن، رابطه زن و مرد در ازدواج صرفا بر اساس تمايل و نياز شخصى نيست، بلكه اهداف خانوادگى داراي اهميت است.(62) چنان كه گذشت، توصيه رفتارى اولياى دين (ع) به اعضاى خانواده به ويژه مرد، در مورد بارى در خانواده به بهترين شيوه اعضا را متوجه اهداف خانوادگي مى كند.
يكى از توصيه هاى ديگر به مردان، توجه به ذوق، علاقه و خواست خانواده درباره ي وضعيت خانه، غذا و ساير امور درون منزل است. مناسب است مرد خواست و علاقه زن و فرزندان را بر نظر خويش ترجيح دهد و خود را با آنان در امور درون منزل هماهنگ سازد. تحميل ميل و خواست خود به خانواده از نشانه هاي بيمارى اخلاقى و رخنه در ايمان فرد است؛(63) بنابراين، هنگام اختلاف سليقه در امور منزل، نشانه ايمان آن است كه مردان نظر خانواده را بپذيرند و نظر خود را بر آنها تحميل نكنند. اين توصيه رفتارى موجب مى شود زن و ديگر اعضاى خانواده، احساس هويت مستقل و مثبتى از خود داشته باشند. اين امر به شكوفايى استعدادهاي آنها كمك مى كند. اگر يكى از زوجين در زندگى خانوادگى، همه ي فكر، كار و اختيار خانواده را به دست گيرد، همسر و فرزندان را از تفكر و رفتار آزادانه محروم مى سازد و هويت و كرامت آنها را مخدوش مى نمايد.(64)
از جمله آموزه هاي مهم اسلام، وفاي به وعده مى باشد كه به هيچ كس اجازه ي نقض آن داده نشده است.(65) وفاي به وعده ها در روحيه زن و فرزندان تأثيرهاى مثبت تربيتى دارد؛ از جمله اينكه آنها به اين صفت نيكو متعهد مى شوند و والدين نيز در نظر آنها ارزش بيشتري مى يابند. امام كاظم (ع) فرمود: «هنگامى كه به كودكان وعده داديد حتما وفا كنيد؛ زيرا آنان گمان مى كنند روزى شان در دست شماست.(66) خداوند بيش از هر چيز نسبت به كوتاهى و ظلم در حق زنان و كودكان، عضبناك مى شود.(67) عدم پايبندي به وعده ها آثار روانى نامطلوبى بر اعضاي خانواده دارد؛ زيرا در بسياري از موارد، آنان عذرهاي مرد را در عدم وفا به وعده ها مورد توجه قرار نمى دهند و فضاي روانى او را درك نمى كنند.
5. عبادت در خانواده: از توصيه هاي مهم اسلام، اهتمام به عبادات(68) و سفارش اعضاى خانواده به آن است. از مسئوليتهاى افراد، هدايت خانواده در جهت امور معنوي و محافظت آنها از گمراهى، گناه و پيامدهاى ناخوشايند آن در زندگى دنيوى و اخروى است.(69) حفظ خانواده به چند طريق ممكن است: آنان را به عبادت و اطاعت از خدا فراخواند، وظايف دينى را به آنها بياموزد و آنان را از انجام رفتار نابهنجار و زشت نهى و به انجام رفتارهاي نيكو تشويق كند.(70) البته در مرتبه اول، فرد بايد خود به رفتارهاي عبادى اهتمام ورزد تا الگويى مناسب براى ساير اعضا باشد. در متون دينى آمده است كه فرزندان خود را در هفت سالگى به نماز سفارش كنيد.(71)
اين سفارش مى تواند به شيوه هايى گوناگون اجرا شود كه برخى از آنها مانند روش الگوگيرى تأثير گذارتر خواهد بود.(72) از آموزه هاى مهم خداوند به پيامبران، سفارش خانواده خود به نماز است.(73) خداوند به پيامبر گرامى اسلام (ص) سفارش مى كند كه خانواده خود را به نماز امر كن و خود نيز بر اين عبادت پايدار باش.(74) امام باقر (ع) فرمود هنگامى كه اين آيه نازل شد، رسول خدا (ص) هر روز، هنگام نماز صبح به در خانه على (ع) و فاطمه (س) مى آمد و مى فرمود: «نماز را، نماز را، خداوند شما را مورد رحمت خويش قرار دهد.» رسول خدا (ص) تا پايان عمر اين كار را انجام داد.(75) حضرت ابراهيم (ع) در دعاهاى خود از خداوند مى خواهد كه خود و فرزندانش را برپا كننده ي نماز قرار دهد.(76) نماز بر رفتارها و اخلاق اعضاي خانواده تأثير بسياري دارد و ارتباطى شناختى - عاطفى با خداوند است.(77) در كلمات اولياى دين (ع)، تأثير بازدارنده ي نماز به شكل جالبى بيان شده است: «نماز مانند چشمه ي زلال و پر آبى است كه انسان در هر شبانه روز پنج بار در آن شستشو مى كند و جان و روان خود را از همه زشتى ها و آلودگى ها پاك مى گرداند و ديگر چركى بر او نمى ماند.»(78) نماز خواندن در اوقات مختلف شبانه روز مانند ابزار كنترلى است كه به اختيار خود فرد، در زمانهاي معين در او عمل مى كند. دعا و عبادتهاى ديگر مانند روزه نيز در روابط مناسب اعضاي خانواده با يكديگر مؤثر است. فضا و محيط خانواده بايد نشان دهنده رابطه معنوى افراد با خداوند باشد.(79) كه در اين صورت، انگيزه ها، عواطف و شناخت افراد از جمله تلقى و برداشت آنها از زندگى، تحت تأثير قرار خواهد گرفت. افزون بر اين، انجام عبادات از طريق تقويت باورهاى دينى نيز بر رفتارها اعضاى خانواده تأثير خواهد گذاشت.

پي نوشت :

1. تانن، دوبرا، مرا نمي فهمي...، ص 95 - 100.
2. «و اعضض من صوتك ان أنكر الأصوات لصوت الحمير» لقمان، 19.
3. «ثلاث يصفين ود المرء لاخيه المسلم... يدعوه باحب الاسماء اليه» كليني، اصول كافي، ج 2، ص 643. اين كلام مربوط به رابطه دو دوست است، ولي شامل رابطه زن و شوهر نيز مي شود؛ زيرا دوستي آنها معمولا صميمي ترين دوستي هاست؛ همچنين مصطفوي، سيد جواد،بهشت خانواده، ج 1، ص 17.
4. «قول الرجل للمرأة اني احبك لا يذهب من قلبها ابدا» حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 10.
5. برنشتاين، ف. چ، زناشويي درماني، ص 161.
6. «أن اشكر لي و لولديك» لقمان، 14.
7. سيوطي، الدر المنثور، ج 1، ص 152.
8. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 115.
9. همان.
10. «و أما بنعمة ربك فحدث» ضحي، 11.
11. «و من يشكر فانما يشكر لنفسه» لقمان، 12.
12. «من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله» حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 6، ص 542.
13. «من لم يشكر والديه لم يشكر الله» مجلسي، بحارالانوار، ج 74، ص 68.
14. «ما افاد رجل بعد الايمان خيرا من امرأة ذات دين و جمال سره اذا نظر اليها...» نوري، مستدرك الوسائل، ج 14، ص 169.
15. روايات مربوط به نقش و اهميت فرزند در زندگي، كه در فصل دوم به آن اشاره شد.
16. برنشتاين،زناشويي درماني، ص 161.
17. «اذا كان القوم ثلاثة فلا يتناجي منهم اثنان دون صاحبهما فان ذلك مما يحزنه و يوذيه» كليني، كافي، ج 2، ص 660.
18. مجادله، 7 - 10.
19. «لا يجد عبد طعم الايمان حتي يترك الكذب هزله و جده» كليني، اصول كافي، ج 4، ص 37.
20. «الكذب يودي الي النفاق» و «الكذب يوجب الوقيعة» آمدي، غرر الحكم، ح 1181 و 747.
21. «من عرض لاخيه المسلم في حديثه فكأنما خدش في وجهه» كليني، كافي، ج 2، ص 660.
22. «لا يسخر قوم من قوم عسي أن يكونوا خيرا منهم و لا نساء من نساء» حجرات، 11.
23. ستير، آدم سازي در روان شناسي خانواده، ص 45 - 63.
24. كليني، كافي، ج 2، ص 107.
25. آمدي،غررالحكم، ص 91.
26. كليني، كافي، ج 2، ص 107.
27. آمدي، غررالحكم، ص 92.
28. همان، ص 91.
29. كليني، كافي، ج 2، ص 188.
30. «و لا تصعر خدك للناس» لقمان، 18.
31. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 37؛ نوري، مستدرك الوسائل، ج 14، ص 169.
32. همان، ج 15، ص 205.
33. «اذا نظر الوالد الي ولده فسره كان للوالد عتق نسمة» فريد تنكابني، الحديث ، ج 1، ص 299.
34. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 15، ص 217.
35. «ثمرة التواضع المحبة»، آمدي، غررالحكم، ح 4613.
36. ديلمي، احمد و...، اخلاق اسلامي، ص 140.
37. امام صادق (ع) يكي از نشانه هاي تواضع را نشستن در مكاني كه پست تر از جاي فرد است، بيان فرموده است، كليني، كافي، ج 2، ص 122.
38. «واخفض لهما جناح الذل من الحكمة» اسراء، 24.
39. نراقي، احمد، معراج السعادة، بحث تكبر.
40. لغت نامه دهخدا، ذيل واژه «دماغ» و «گردن».
41. از جمله سلام كردن هنگام ورود به خانه و تقدم در اين كار، كه نشانه تواضع است.
42. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 14 و 15.
43. همان،ص 18.
44. همان، ص 183.
45. محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 10، ص 193.
46. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 122.
47. «جلوس المرء عند عياله احب الي الله من اعتكاف في مسجدي» احسانبخش، صادق، آثار الصادقين، ج 15، ص 293.
48. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 16، ص 422.
49. مجلسي، بحارالانوار، ج 76، ص 3، 4 و 11.
50. مصطفوي، بهشت خانواده، ج 1، ص 30.
51. مجلسي، بحارالنوار، ج 76، ص 3 - 11.
52. طباطبايي، تفسير الميزان، ج 10، ص 20.
53. «فاذا دخلتم بيوتا فسلموا علي أنفسكم تحية من عند الله مبركة طيبة» نور، 61 و «تحيتهم فيها سلم» ابراهيم، 23؛ حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 158 و 161.
54. «بالاحسان تملك القلوب» و «اذا اردت ان تحبك المخلوقون فأحسن اليهم» مجلسي، بحارالانوار، ج 77، ص 140؛ الجواد محبوب محمود؛ آمدي، غررالحكم، ح 1909.
55. مجلسي، بحارالانوار، ج 75، ص 44.
56. مجلسي، محمد باقر، حلية المتقين، 418.
57. دهخدا، علي اكبر، امثال و حكم، ج 1، ص 167.
58. «و تعاونوا علي البر و التقوي»، مائده، 2.
59. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 124.
60. مجلسي، بحارالانوار، ج 101، ص 106.
61. همان، ص 132.
62. روزن بام، هايدي، خانواده به منزله ساختاري در مقابل جامعه، ص 94.
63. «المؤمن يأكل بشهوة عياله (اهله) و المنافق يأكل اهله بشهوته» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 15، ص 250.
64. حسيني، علي اكبر، اخلاق در خانواده، ص 136.
65. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 15، ص 207.
66. همان، ص 201.
67. «اذا وعدتم الصبيان ففوا لهم... ان الله ليس يغضب لشيء كغضبه للنساء و الصبيان» همان،ص 202.
68. «حفظوا علي الصلوت» بقره 238 و «فاذكروا الله قيما و قعودا» نساء، 103.
69. «قوا أنفسكم و أهليكم نارا وقودها الناس و الحجارة» تحريم، 6.
70. مجلسي، بحارالانوار، ج 71، ص 86.
71. «فمروا صبيانك بالصلاة اذا كانوا بني سبغ سنين...» كليني، كافي، ج 3، ص 409.
72. نهج البلاغة، حكمت 73.
73. «احب الاعمال الي الله الصلاة و هي آخر وصايا الانبياء» صدوق، محمد بن علي، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 210 و 638.
74. «وأمر أهلك بالصلوة و الطبر عليها» طاها، 132.
75. بحراني، البرهان في تفسير القرآن، ج 5، ص 202.
76. «رب اجعلني مقيم الصلوة و من ذريتي» ابراهيم، 40.
77. «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله أكبر» عنكبوت، 45.
78. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، خطبه 199.
79. در كلمات اولياي دين (ع) تأكيد شده كه محلي در خانه براي نماز قرار داده شود. همچنين مواردي مانند نگه داشتن برخي حيوانات در خانه و برخي عكسها كه موجب دوري خانه از معنويت و بركت مي شود، نهي شده است (مجلسي، بحارالانوار، ج 73، ص 159 - 162).

 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 14043
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما