منو
تبليغات







 
دين پژوهي
نوروز
شنبه 5 فروردين 1391 نوروز، بهانه اي براي مهرورزي

نويسنده: مقام معظم رهبري، حضرت آية الله خامنه اي
منبع: پرسمان 43 / پايگاه حوزه (www.hawzah.net)



نوروز، درس تحول
نوروز، فرصتي است تا انسان به اصلاح امور روحي خود بپردازد. تحويل هر سال جديد شمسي - كه با نوعي تحول در عالم طبيعت مصادف مي باشد - فرصتي است تا انسان به تحول دروني و اصلاح امور روحي، معنوي، فكري و مادي خود بپردازد. اين دعاي شريفي كه به ما تعليم داده اند تا در آغاز سال بخوانيم، درس همين تحول است. در اين دعا، از خداي متعال درخواست مي كنيم كه در حال و وضعيت روحي و نفساني ما، تحول و دگرگوني مباركي را ايجاد كند. ايجاد تحول، كار خداست؛ اما ما موظفيم كه براي اين تحول در درون و در زندگي خود و در جهان، اقدام و تلاش كنيم و همت بگماريم.1

ما در دعاي آغاز تحويل، از خداي متعال مي خواهيم كه حالمان را به بهترين حال برگرداند. اين تغيير و تحول، يكي از بزرگ ترين اسرار حركت تكاملي انسان است كه اسلام ما را به آن امر كرده و دستور داده است؛ مخصوص كسان خاصي هم نيست. مبادا كسي خيال كند كه تغيير حال، از آن كساني است كه طبق معيارهاي اسلامي، دچار بدحالي اند؛ حتي كساني كه حال و اخلاق نيكي دارند، چون بهترين نيستند، از خدا مي خواهند كه به سمت بهترين حركت كنند. ما، هر كه هستيم، هر جا هستيم و در هر مرتبه اي از دانش، معرفت، كمال و اخلاق انساني قرار داريم، بايد از خدا بخواهيم كه حالمان را نيكوتر كند و ما را به سمت كامل تر شدن پيش ببرد.2

نوروز، روز نو
نوروز، به معناي روز نو و حالت نو بوده و هست. از لحاظ طبيعت، روز اول حمل - كه اول بهار حساب شده است - روزي نو محسوب مي شود؛ ليكن روز نو، منحصر به تجديد وضعيتي در طبيعت نيست؛ همچنان كه در بعضي از روايات وارد شده در باب نوروز از ائمه هدي عليهم السلام، انسان خوب احساس مي كند كه آن بزرگواران هم بنا به رسم اسلام - كه همه جا رسوم و سنت ها و واژه ها را گرفت و محتواي آنها را عوض كرد - در مورد كلمه نوروز و روز نوروز، درصدد چنين كاري بودند. وقتي از امام عليه السلام سوءال مي كنند كه «ما النّيروز»، حضرت مي فرمايند: «اَتدري ما النيروز؛ مي داني كه نوروز چيست»؟ نمي گويند مي داني نوروز چه وقتي است؛ مي فرمايند: مي داني نوروز چيست؟ نوروز، يعني روز و حالتي نو در تاريخ و زندگي بشر. آن وقت در معناي نوروز و اين كه نوروز چيست، در روايات مختلف، تعبيرات مختلفي هست؛ مثلاً آن روزي كه رسول اكرم صلي الله عليه وآله، اميرالموءمنين عليه السلام را به خلافت منصوب كرد، آن روز، نوروز بود يا در روايت ديگر، آن روزي كه دجّال در آخرالزمان، به دست حضرت مهدي عليه السلام به قتل برسد، آن روز، نوروز است يا حتي در بعضي از روايات آمده، آن روزي كه آدم هبوط كرد، آن روز، نوروز بود. نوروز، يعني روزي نو در تاريخ بشر و حالتي نو در زندگي انسان ها. علي الظاهر در اين روايات، امام نمي خواهند بفرمايند كه آن روزي كه اين وقايع در آن اتفاق افتاده است يا خواهد افتاد، با روز اول حمل، مصادف بوده يا خواهد بود؛ نه، خيلي مستبعد است كه مراد اين باشد؛ مراد اين است كه معناي نوروز را بفهميم.

نوروز، يعني روزي كه شما با عمل خودتان، با حادثه اي كه اتفاق مي افتد، آن را نو مي كنيد. روز بيست و دوم بهمن كه ملت ايران، حادثه عظيمي را به كمك خدا تحقق بخشيد، روز نويي (نوروز) است. آن روزي كه امام امت، قاطعاً به دهان مستكبر قلدر گردن كلفت دنيا - يعني آمريكا - مشت كوبيد، آن روز، روز نو و راه نويي (نوروز) بود؛ حادثه نويي بود كه اتفاق مي افتاد و افتاد. ما بايد نوروز را، نوروز كنيم. نوروز به حسب طبيعت، نوروز است؛ جنبه انساني قضيه هم به دست ماست كه آن را نوروز كنيم.3

كريسمس و نوروز
بعضي افراد به اصطلاح روشنفكر، ارزش هاي ايراني محض را هم زير پا مي گذارند؛ مثلاً كريسمس را بر عيد نوروز، ترجيح مي دهند! مي پرسيم شما مگر ايراني نيستيد؟ مي گويند: بچه هاي ما از كريسمس بيشتر از عيد نوروز خوششان مي آيد! خوب بچه هاي شما غلط مي كنند! وقتي در آن خانه و خانواده زندگي كنند، معلوم است كه اين طور مي شوند! عيد نوروز، مناسبت بدي است؟ كريسمس، اول زمستان است؛ در يخ و برف و سرما؛ آيا بهتر از اول بهار و اول فروردين است؟ آخر اين چه سليقه اي است؟ چرا انسان اين قدر دچار كوري چشم و عناد حتي نسبت به اوّليات شود؟ براي من عجيب است وقتي چنين مسائلي را مي بينم يا مي شنوم.

مايه افتخار
يادم آمد از «سيد علي خان مدني»؛ مناسب است كه راجع به عيد نوروز، ماجراي او گفته شود. سيدعلي خان، مردي بزرگ، اديبي طراز اول، شاعري توانا و عالمي فَحل است. در بين كساني كه خارج از ميهن زندگي كرده اند، تقريباً شيخ بهايي دوم يا شيخ بهايي درجه دو است. سيد علي خان، به مرحله نوجواني كه مي رسد، همراه با مادرش از مدينه عازم هند مي شوند و با زحمت و مشقت زياد، به پدر خانواده مي پيوندند. پدر، وقتي نوجوان خود را مي بيند، او را براي فراگيري علوم متداول زمان، نزد اساتيد مبرز مي فرستد و به تربيتش مي كوشد.

درست توجه كنيد؛ پدر، چندين سال است در هند زندگي مي كند. محيط، هند است و در هند آن زمان هم زبان فارسي، زبان رايج بوده است. دوره، دوره تيموري هاست و گاهِ اوج زبان فارسي در هند؛ اما اينها عربند و به زبان عربي تكلم مي كنند. سيد علي خان كه شاعر است، قصايد غرايي به زبان عربي مي سرايد. عيد نوروز كه از راه مي رسد، سيد علي خان براي تهنيت عيد به پدرش، قصيده اي به زبان عربي مي گويد و به او تقديم مي كند... . آيا قصيده عربي سيدعلي خان مدني در خصوص عيد نوروز، مايه افتخار به يك سنت تاريخي نيست؟

به راستي چرا انسان بايد اين ارزش ها را فراموش كند؟ آقا به نام ايراني خواهي، نفس مي كشد و زندگي مي كند؛ اما عيد نوروز را به راحتي با كريسمس عوض مي كند! بي ذوقي و بي سليقگي تا اين حد!4

نوروز، اسلامي نه باستاني
اسلام، عيد نوروز را گرفت؛ محتواي انساني و اسلامي و معنوي به آن داد و به مردم برگرداند. اول تحويل سال، شما به دستور اسلام با خدا رابطه برقرار مي كنيد و مي گوييد: «يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر الليل و النهار يا محول الحول و الاحوال»؛ اي كسي كه گردش زمين و آسمان، گردش دل ها و چشم ها و گردش روزگاران به دست توست، اين گردش قراردادي سال را هم براي ما با بركت و مبارك قرار بده.

ببينيد؛ نوروز و تحويل سال - رفتن از يك سال به سال ديگر - يك محتواي معنوي پيدا كرد. مردم را توصيه مي كند كه غسل كنيد؛ خود را شست وشو دهيد و تميزترين لباس ها را بپوشيد (البته صحبتي از لباس نو نيست؛ صحبت از لباس تميز است)؛ به ديدن يكديگر برويد؛ صله رحم كنيد؛ دل هايتان را شاد كنيد؛ به خودتان اميد بدهيد و با رويش طبيعت، يك رويش معنوي در دل خودتان به وجود آوريد. برخورد با عيد نوروز، اين است؛ لذا ما ايراني ها، عيد نوروز را دوست مي داريم و آن را جشن مي گيريم؛ اما جشن ما، يك جشن سالم است. اسلام با هر كدام از مراسم قديمي كه برخورد مي كند، اين طور برخورد مي كند. البته بعضي از مراسم هست كه قابل اصلاح نيست؛ مثلاً اسلام درباره مراسم خرافي از روي آتش پريدن، حرفي ندارد و تأييد نمي كند؛ اما هيچ اشكالي نمي بيند كه مردم در مناسبتي از مناسبت هاي عيد، به فضاي باز بروند، با سبزه و طبيعت و صحرا، ديداري تازه كنند، خود و طبيعت را با يكديگر نزديك كنند و لذت صحيح و سالم ببرند.5

اسلام در بسياري از مواقع، با سنت ها اين كار را مي كند. مردم ما عين همين كار را با نوروز كردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتواي آن را عوض كردند. نوروز در ايران، جشني در خدمت حكومت هاي استبدادي قبل از اسلام بود! به همين خاطر است كه مي گويند: «نوروز باستاني»! نوروزش خوب است؛ ولي باستاني اش بد است! باستاني، يعني اين كه همه اين جشن هاي دوره سال - مثل جشن نوروز يا جشن «مهرگان» يا جشن هاي ديگري نظير «خردادگان»، «مردادگان» و جشن هاي گوناگوني كه قبل از اسلام بوده است - در خدمت حكومت هاي استبدادي و سلطنت هاي پوسيده دوران جاهليت ايران بود. محتواي نوروز، محتواي مردمي و خدايي نبود؛ توجه و ارادت به حضرت حق، در آن نبود؛ جهات عاطفي و انساني و مردمي، در نوروز نبود. ملت ايران، نوروز را نگه داشتند؛ اما محتواي آن را عوض كردند. محتواي امروز نوروز ايراني، غير از محتواي باستاني است.6

نوروز، مظهر ذوق ايراني
به نظر من، آن چه كه ملت ايران در باب عيد نوروز انجام داده است، يكي از زيباترين و شايسته ترين كارهايي است كه مي شود با يك مراسم تاريخي و سنتي انجام داد. اول سال شمسي ما ايراني ها - يعني اول بهار - عيد نوروز است. اولاً ملت ايران افتخار دارد كه سال شمسي او هم سال هجري است؛ يعني همچنان كه سال قمري، از مبدأ هجرت خاتم الانبيا صلي الله عليه وآله است، سال شمسي ما هم از مبدأ هجرت است. اين، به نظر من، نشان گر هنر و عشق و علاقه ايراني به تعاليم مقدس اسلام و به آثار مطهر و مقدس نبوي است. در ضمن، اول سال را اول فصل بهار انتخاب كرده ايم؛ در حالي كه مسيحيان، اول زمستان را اول سال قرار مي دهند. ما اول بهار را اول سال خودمان قرار داده ايم كه اين هم يك ذوق و سليقه ايراني است. اول بهار، اول رويش طبيعت، اول بيداري باغ و راغ و بوستان و اول بالندگي همه موجودات زنده است. اين، بهتر از زمستان است كه وقت مردن و انجماد طبيعت و گياه و نباتات است.

امروز، نوروز براي ملت ما عبارت است از اولاً توجه مردم به خدا؛ اول تحويل سال كه مي شود، مردم دعا مي خوانند؛ «يا محول الحول و الاحوال»؛ مي گويند: آغاز سال را با ياد خدا شروع مي كنند؛ توجه خود را به خدا زياد مي كنند. اين، ارزش است. ثانياً نوروز را بهانه اي براي ديد و بازديد و رفع كدورت ها و كينه ها و محبت به يكديگر قرار مي دهند. اين، همان برادري و عطوفت اسلامي و همان صله رحم اسلام است؛ بسيار خوب است. ضمناً نوروز را بهانه اي براي زيارت اعتاب مقدسه قرار مي دهند كه اين بسيار خوب است.7


پي نوشت:
1. پيام نوروزي رهبر انقلاب، فروردين 1369.

2. پيام نوروزي رهبر انقلاب، فروردين 1372.

3. سخنراني در ديدار با مسئولان كشوري و لشگري، نوروز 1369.

4. سخنراني در ديدار با مديران مطبوعات كشور، ارديبهشت 1375.

5. سخنراني در جمع زائران حرم امام رضا عليه السلام، فروردين 1378.

6. سخنراني در جمع زائران حرم امام رضا عليه السلام، فروردين 1377.

7. همان.

 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 1733
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما