منو
تبليغات







 
دين پژوهي
نوروز
شنبه 5 فروردين 1391 فلسفه معنوي نوروز

نويسنده: محمود لطيفي
منبع: كوثر 13 / پايگاه حوزه (www.hawzah.net)



عيد در لغت شادي مجدد و سروري را مي گويند كه ساليانه تكرار مي شود

گفته اند: به روزي كه مردم در آن تجمع يابند و در كنار هم گرد آيند عيد گويندو نيز بازگشت به فرح و شادماني فراگير را عيد گويند و بعضي نيز مي گويند كه درآن روز هر كس موقعيت خود بازيابد و به جايگاه اجتماعي خود برگردد. چون تهيدستان و فقرا نمي توانند لباس نو پوشند و لباسهاي كهنه آنها، آنان را از ثروتمندان ومرفهان جدا مي كند.

ميبدي در كشف الاسرار مي گويد:

«سمي العيد عيدا لان الله تعالي يعود بالرحمه الي العبد و العبد يعود بالطاعه الي الرب.» عيد كه از كلمه بازگشت مي باشد براي آن است كه: خداوند رحمت خودرا متوجه بنده اش مي نمايد و انسان نيز با فرمانبري خود به پروردگارش رو مي كند.

تا آنجا كه در تواريخ امم و اقوام مختلف مشاهده شده و مي شود، جوامع انساني به تفاوت آداب و رسوم و اعتقادات خود هر يك، روز خاصي در سال را جهت يادآوري وتجديد خاطره نسبت به موضوعات ويژه اي كه در تاريخ و فرهنگ آن قوم اهميت زيادي داشته است، مشخص نموده و هر سال مراسم ويژه اي به آن مناسبت برگزار مي كرده وآداب و رسوم خاصي را انجام مي داده اند.

در قرآن كريم وقتي ياران حضرت عيسي(ع) سفره اي آسماني را آرزو نموده و به عنوان آيه و نشانه الهي مي طلبند حضرت عيسي(ع) از خداوند مي خواهد كه منتي برآنها نهاده و روزي آسماني به آنان عنايت كند تا آن روز را عيد امت قرار دهند وهمواره سالروز آن را پاس دارند و علامه طباطبايي(ره) در ذيل آن مي فرمايد:

«خصوصيت عيد اين است كه زمينه وحدت كلمه و تجديد حيات اجتماعي و نشاط وسرزندگي مي آفريند و هر بار كه فرا مي رسد عظمت دين را تجديد مي كند.» سخن مرحوم علامه در اينجا شبيه سخن ديگر ايشان در ذيل آيه 5 از سوره ابراهيم است كه درتفسير آيه:

«...و ذكرهم بايام الله »

مي گويد: گرچه همه روزها به خدا منسوب است اما اين آيه اشاره به روزهاي ويژه اي دارد كه در آن روزها آيات و علائم سلطنت و قدرت الهي ظهور يافته و حادثه خاصي در تاريخ آن امت اتفاق افتاده و يا نعمتهاي ويژه الهي تجلي يافته است.

عيدهايي كه جوامع داراي سابقه تاريخي امروزه برگزار مي نمايند، هر يك يادآورحادثه بزرگي است كه در تاريخ و فرهنگ آن جوامع اتفاق افتاده و يا هر سال تجديدمي شود و در تاريخ اديان آسماني تنها اسلام است كه عيدهاي بزرگ او براي حادثه تاريخي گذشته نيست و بلكه هر سال و براي همگان تجديد مي شود زيرا همان گونه كه امام(رض) در پيام نوروزي خود مي فرمايد: مسلمانان پس از پايان دادن كار مهم عبادي ساليانه خود به شكرانه موفقيت در عبادت خود جشن مي گيرند.

امام(رض) مي فرمايد:

«... البته از عيدهايي كه اسلام تاسيس فرموده است به حسب نظرهاي مختلف برداشتهاي مختلفي وجود دارد، آن برداشتي كه اهل معرفت از عيد دارند با آن برداشتي كه ديگران مي كنند بسيار متفاوت است، آنها بعد از رياضتهايي كه در ماه رمضان مي كنند روز عيد را روز لقاء الله مي دانند، و آن روز براي آنها «الغيرك من الظهور ما ليس لك » است، آنها همه چيز را از او مي دانند، و آن روز را عيدمي كنند براي اينكه بعد از رياضت، يوم ورود به حضرت است.

و در عيد قربان نيز بعد از اينكه تمام عزيزانشان را از دست دادند، مهيا براي ملاقات مي شوند، بعد از اينكه نفس خودشان را كشتند و هر چه عزيز است در راه خدااز آن گذشتند آن وقت است كه روز لقاء است.

و جمعه هم در اثر اجتماعاتي كه مسلمين با هم دارند، اهل معرفت مهيا مي شوندبراي لقاء الله. پس برداشت آنها از عيد غير برداشت ماست و ما اميدواريم كه به تبع اولياء خدا به جلوه اي از آن جلوه ها برسيم و ذره اي از آن معارف در قلب ماواقع بشود.

... خداوند همه را توفيق دهد كه قدر نعمتهاي خدا را بدانند و بدانند كه همه چيز از اوست ... اگر، همه چيز را از خدا بدانيم و ... اين را واقعا در قلبمان ادراك كنيم، عيد مي شود براي كساني كه شهيد داده اند، عيد مي شود براي كساني كه مجروح شدند، عيد مي شود براي كساني كه در راه خدا عزيزانشان را از دست دادند.

براي اينكه اين عزيزان، عزيزان خدا هستند، اينها همه از او هستند و من اميدوارم كه اين حس و اين ايمان در ما پيدا بشود و تقويت بشود.» و البته اگر بتوان قواعد نجومي را نشانه هاي دقيقي براي حوادث طبيعي شمرد و سرآغاز فصل بهار راهمان روزي شمرد كه سير اعتباري آفتاب در برج اعتباري حمل قرار مي گيرد آنگاه مي توان گفت كه عيد نوروز نيز جزو اعيادي است كه ساليانه تجديد مي شود و سنتي تاريخي براي يك حادثه متجدد و متناسب با تجديد حيات طبيعت است.

در روايات معصومين (صلوات الله عليهم) عيد مفهوم ديگري نيز دارد. در بعضي ازروايات تحقق حاكميت حق و ولايت الهي در جامعه مهمترين عيد شمرده شده است زيراهمانگونه كه در مفهوم عيد تجديد حيات و نشاط مجدد نهفته ست بايد روزي را عيدگرفت كه جامعه به حيات و حركت و اميد و اطمينان مي رسد. امام صادق(ع) مي فرمايد:

«... فان الانبياء صلوات الله عليهم كانت تامر الاوصياء باليوم الذي كان يقام فيه الوصي ان يتخذ عيدا.» سيره انبياء همواره اين چنين بوده كه به جانشينان خود امر مي نمودند تا روز تعيين و نصب وصي و جانشين را عيد بگيرند.

و به همين خاطر در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام اولين عيد تاريخ، انتظار تحقق حاكميت حق بوده است و امروز نيز عملا بزرگترين عيد شيعيان روز تحقق حاكميت مستضعفان و حكومت عدل و قسط و نابودي جور و ظلم است. حضرت امام باقر(ع)مي فرمايد: «... و قد كان آدم(ع) وصي هبه الله ان يتعاهد هذه الوصيه عند راس كل سنه فيكون يوم عيدهم «يوم عيد لهم » فيتعاهدون نوحا و زمانه الذي يخرج فيه.»

(حضرت آدم(ع) پس از جنايت قابيل، به جانشين خود شيث هبه الله فرمود: ظلم همچنان گسترش مي يابد تا آنگه كه فرزندم نوح بيايد و به سبب نفرين او طوفاني برخيزد و همه ظالمين را نابود كند، و مومنان نجات يابند.) آنگاه حضرت آدم به هبه الله وصيت كرد كه اين مژده را هر سال به ياد آورد و اين روز را براي خود وفرزندانش روز عيد قرار دهد. آنان نيز به اين وصيت عمل كردند و همواره سالروزاين مژده نويدبخش و ظهور حضرت نوح را گرامي مي شمردند.

اين است كه حضرت امام رضا(ع) مي فرمايد: «... و ان يوم الغدير بين الاضحي والفطر و الجمعه كالقمر بين الكواكب ... و هو يوم التهنئه يهني ء بعضكم بعضا ...

يقول: «الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايه اميرالمؤمنين و الائمه(ع) وهو يوم التبسم في وجوه الناس من اهل الايمان ... و هو يوم الزينه ...» ... والبته روز عيد غدير در ميان عيد فطر و اضحي و جمعه همانند ماه در ميان ستارگان است. روز تبريك و تهنيت به يكديگر، و زمان گفتن اين سخن است كه: حمد و ستايش خدايي را كه به ما توفيق تمسك به ولايت اميرالمؤمنين و فرزندان معصومش را عنايت فرمود.

آنگاه فرمود:

روز عيد غدير، روز شگفتن لبخند بر چهره مومنان و روز آرايش و زينت است.

در زمينه جايگاه عيد نوروز در فرهنگ اسلامي و بيان اهل بيت عصمت و طهارت بايدگفت:

1 مردم حجاز به دليل نداشتن اجتماعي متشكل، و نيز به خاطر حضور مستقيم ياغير مستقيم سلطه سياسي نظامي ايران در جزيره العرب، خواه ناخواه تحت تاثيرفرهنگ ملي ايران قرار گرفته و عيد نوروز و مهرگان را مي شناختند و چه بسا مراسمي هم برگزار مي نمودند.

2 اسلام و پيامبر گرامي آن در تاييد و يا رد سنن و آداب و رسوم ملي و مذهبي اقوام و جوامع ديگر، دو شرط اساسي و يك شرط توجيهي را همواره در نظر داشتند:

اولا: سنتهاي پذيرفته شده، مبتني بر خرافات و آئين هاي شرك و بت پرستي و ارزشهاو قداست هاي غير الهي نباشد.

ثانيا: از سنتهايي نباشد كه موجب وابستگي سياسي اجتماعي و ... به بيگانه شود، و يا بنحوي استقلال مسلمين را در ابعاد مختلفش زير سؤال ببرد تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه تا حدود زيادي به اين نكته مربوط مي شود .

و در آخر: جهت گيري سنتهاي معقول و غير مضر به استقلال نيز، همچون مجموعه بينش توحيدي اسلام، بايد معنوي و در جهت متبلور ساختن عبوديت انسان در برابر حق تعالي باشد.

و در نتيجه: مراسمي همانند نوروز و مهرگان، گرچه مباني خرافي ندارد، والبته اين سخن، تاييد خرافاتي از قبيل:

چهارشنبه سوري، سفره هفت سين و مراسم سيزده و ... نيست اما اگر به استقلال فكري فرهنگي اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عيد فطر و قربان وغدير و يا حتي دهه مباركه فجر كه عيد ولايت و حيات مجدد اسلام در قرن حاضر است باشد، و نيز تنها به بعد طبيعي اين دو روز بسنده شود، باز هم براي اسلام قابل تاييد نيست.

بلي اگر نوروز مشخصه شيعيان و محبان اهل بيت باشد و مراسمي جهت تشكل مومنان در برابر نيرنگ و ظلم ستمگران قرار گيرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بيت(ع) ويا «روز شيعيان » ناميده مي شود، و هر روز نوروز مي شود، چه اينكه بر همين اساس،هر روز عاشورا مي باشد.

بر اساس نگرش فوق، هم روايت معلي كه طبق نقل مرحوم مجلسي از حضرت صادق(ع) عيدنوروز را روز پيمان بندگي با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(ص) و ... مي شمرد،تفسير مي شود و هم امتناع امام كاظم(ع) از جلوس در عيد نوروز روشن مي شود.

«حكي ان المنصور تقدم الي موسي بن جعفر(ع) بالجلوس للتهنيه في يوم النيروز وقبض ما يحمل اليه فقال اني قد فتشت الاخبار عن جدي رسول الله(ص) فلم اجد لهذاالعيد خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحيي ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل ذلك سياسه للجند فسالتك بالله العظيم الا جلست فجلس ».

نقل شده است كه منصور دوانيقي از حضرت موسي بن جعفر(ع) درخواست نمود تا در عيدنوروز به جاي او ديداركنندگان را پاسخ گويد و هدايا را تحويل بگيرد. حضرت كاظم(ع) در جواب فرمود: من در بررسي احاديث جدم رسول خدا(ص) تاييدي نسبت به اين روز نديده ام و اين روز از سنت هاي ايرانيان است كه اسلام آن را باطل كرده است و مبادا روزي كه من زنده كننده رسم هايي باشم كه بوسيله اسلام از ميان رفته است.

منصور گفت: ما اين موضوع را براي دلگرمي سربازان انجام مي دهيم و شما را به خداقسم مي دهيم كه بپذيري، و حضرت پذيرفت.

3 نكته ديگري كه در روايت امام كاظم(ع) قابل دقت است اينكه ممكن است و به احتمال زياد رد مشروعيت نوروز از سوي حضرت كاظم(ع) پوششي براي رد پيشنهادحاكم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشكيلات نظامي سياسي بني عباس در اختيار ايرانيان بود، و علاقه ايرانيان نسبت به اهل بيت نيز بر كسي پوشيده نبود، و منصور مي خواست با اين پيشنهاد، هم خود را به اهل بيت نزديك نشان دهد و هم آنان را همراه خود قلمداد كند. و با اين تحليل ممكن است قبول نهايي حضرت كاظم(ع) نيز براي جلوس عيد شبيه قبول ولايت عهدي مامون از سوي حضرت علي بن موسي الرضا(ع) و از روي اجبار و اكراه باشد.

سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بيت كرام او و نفرين قهار منتقم بر دشمنان و ظالمان آنان در هر شب و روز عيد تايوم وعيد باد. آمين رب العالمين.

 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 1455
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما