منو
تبليغات







 
اقتصاد ديني
اقتصاد دینی
سه‌شنبه 29 تير 1389 اقتصاد اسلامي
منبع: راسخون (www.rasekhoon.net)




تعريف علم اقتصاد

علم اقتصاد عبارت است از دانشي كه به تخصيص بهينه كالاها و فراورده ها مي‌پردازد. به عبارت ديگر ، علمي است كه به تفسير حيات اقتصادي و پديده‌هاي آن و ارتباطشان با عوامل كلّي آن‌ها اهتمام مي ورزد.
مسأله‌ي اقتصاد، به عنوان يكي از مهم‌ترين مسائل زندگي بشري، مطرح است، و اسلام نيز نگرش خاصي به آن دارد.

اقتصاد اسلامي

نظام اقتصاد اسلامي عبارت است از مجموعه قواعد كلّي ارائه شده در اسلام در زمينه روش تنظيم حيات اقتصادي و حلّ مشكلات اقتصادي ، در راستاي تامين عدالت اجتماعي.

نگاه ويژه‌ي اسلام به اقتصاد

اقتصاد اسلامي بر خلاف اقتصاد غربي، بر قناعت و پرهيز از مصرف‌گرايي تأكيد دارد. اقتصاد غربي نيازهاي انسان را نامحدود و منابع و امكانات جهان را محدود مي‌داند؛ در حالي كه در اسلام منابع و امكانات نامحدود معرفي شده‌اند.
وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا ( سوره ابراهيم، آيه ۳۴ )
و اگر بخواهيد نعمت‌هاي خداوند را در شمار بياوريد نمي‌توانيد نعمت‌هاي خداوند را به حد و حصري محدود كنيد
اسلام مسأله‌ي اقتصاد را(بر اساس اصالت انسان) به عنوان جزئي از مجموعه قوانين خود كه تنها مي‌تواند قسمتي از نواحي حيات انساني را تنظيم كند، مورد توجه قرار داده و حل مشكلات اقتصادي را در اصلاح مباني عقيدتي و اخلاقي مردم مي‌داند

اقتصاد در مكتب اسلام

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَْرْضِ
قرآن مجيد، آيه‌ي ۹۶
و اگر مردم ايمان آورده و پرهيزگار بودند، ما ابواب بركات زمين و آسمان را بر آنها گشوده بوديم...
اسلام اقتصاد را در جهت اهداف عاليه‌ي بشر دانسته و بر اين اساس، نگرش سوسياليستي و يا سرمايه‌داري كه اقتصاد را مبنا قرار مي‌دهند، رد مي‌كند.

جايگاه اقتصاد اسلامي

در تفسير و تحليل رشد و توسعه اقتصادي ، پيروان مكاتب اقتصادي كلاسيك ، نئو كلاسيك ، مكتب كينز و امثال آنها ؛ ديدگاه هاي خاص خود را در جهت طراحي نظام اقتصادي مطرح نموده اند.
به عنوان نمونه ، كلاسيكها در مورد بازار آزاد ، نئو كلاسيكها در زمينه كارآفريني ، پيروان مكتب شيكاگو در زمينه نقش آموزش ، طرفداران فيزيوكراسي در خصوص كشاورزي و مكتب سوداگران (مركانتليسم) در زمينه مازاد صادرات ؛ نقطه نظرهاي ارزشمندي را مطرح نموده اند.
آيين اسلام نيز ، در جهت تنظيم روابط اقتصادي بين انسان‌ها كه براي تأمين نيازهاي اقتصادي (يا رفع مشكلات اقتصادي) تدوين گرديده و با عدالت اجتماعي مرتبط مي باشد ، قواعدي كلي ارائه نموده كه در ابواب اقتصادي فقه اسلامي به تفصيل بيان گرديده است.
واژه يا تركيب «اقتصاد اسلامي» يك لفط مشترك است كه داراي ابعاد مختلفي است . هر يك از صاحبنظران و متفكران مرتبط با اين حوزه ديني و فكري بر اساس بينش و گرايشهايي كه داشته‌اند به نحوي بر دامنه ابعاد آن افزوده‌اند. عمده‌ترين ابهام در تعريف و تبيين وظايف و ابعاد ان ارتباط آن با حوزه دين اسلام به عنوان مجموعه معارف مرتبط با وحي كه از راه كتاب و سنت به ما رسيده است و حوزه علم اقتصاد كه در پي شناسايي و كشف روابط ثابت رفتاري در ميان متغيرهاي اقتصادي است، مي‌باشد. از سوي ديگر گستردگي دامنه بحث و اختلاف در ابعاد آن بيش از همه بيانگر ميزان انتظاراتي است كه درباره آن وجود دارد. بسياري از مسلمانان در جوامع اسلامي بر اساس شناختي كه از اقتصاد صدر اسلام و موازين شرعي دارند انتظارشان اين است كه رهبران جامعه و كارگزاران نظام اجتماعي با مبنا قرار دادن اين الگوها مشكلات اجتماعي و اقتصادي امروزين را مرتفع سازند. اين مهم به ويژه در طي 50 سال اخير كه جوامع اسلامي با ناكارآمدي الگوهاي سرمايه داري و سوسياليستي مواجه بوده اند بروز بيشتري يافته است.
اگر چه انتظارات توده‌هاي مسلمان از همگوني و سازگاري خواسته‌ها حكايت دارد اما صاحبنظران اين حوزه فكري بر اساس بينشها و گرايش‌هاي خود بر ابهام اين واژه افزوده‌اند، به ويژه اينكه عمدتاً از آنجا كه علم اقتصاد متعارف در بستر تفكر و فلسفه دوران نوزايي (Renaissance) متولد گرديده و نظام انگيزشي و اخلاقي كه توصيه نموده لزوماﹰ با مباني اخلاقي و موازين شرعي اسلام همخواني نداشته است، پذيرش دستاوردهاي آن با ترديد همراه بوده است.
بسياري از متفكران و اقتصاددانان اسلامي بيش از همه به دنبال درك و معرفي سيستم ايده آل اقتصاد اسلامي بوده‌اند و از اين رو اغلب نوشته‌هاي مدون در اين رشته به بيان مكتب و سيستم اقتصادي اسلام اختصاص داشته است.
اگر چه بيان مكتب و سيستم اقتصادي اسلام داراي اهميت والايي است و حتي با وجود تحقيقات گسترده در اين زمينه هنوز از ضعف‌هاي بنيادين رنج مي‌برد، اما اين مهم نبايد ما را از مطالعه و بررسي ابعاد ديگر اقتصاد اسلامي به ويژه در عرصه تطبيق و اجرا باز بدارد. يكي از مهم‌ترين هدفهاي اقتصاد اسلامي به تعبير مرحوم شهيد آيت الله صدر تغيير واقع فاسد در جهت نيل به واقع سالم و مطلوب اسلامي است وليكن اين مهم روشها و سازوكارهاي خود را نياز دارد. اقتصاد اسلامي چگونه مي‌تواند بدون توجه به واقعيت‌هاي اقتصادي و شناخت دقيق آن نسخه عملي براي تغيير ارائه دهد.
كساني كه گستره اقتصاد اسلامي را به دايره تعريف مكتب اقتصادي و تبيين وضعيت ايده آل محدود ساخته اند، شناخت واقعيت‌ها و تفسير آن را بر عهده علم اقتصاد نهاده‌اند اما آيا علماي اقتصاد تاكنون كمكي در جهت شناسايي واقعيت اقتصادي جوامع اسلامي داشته‌اند.
حقيقت اين است كه بسياري از كساني كه در حوزه اقتصاد اسلامي قلم زده‌اند اگر چه عموماً اسلام شناس بوده‌اند اما با حقيقت علم اقتصاد آشنايي نداشته‌اند. اگر دقت شود اين افراد در حيطه قلمرو تخصصي خود كه شناخت دين و استنباط احكام شرعي بوده موضع گيري كرده‌اند و لذا نظر آنان در همين حد حجيت دارد و شامل قلمروهاي ديگر اقتصاد اسلامي نمي‌شود.
كشف مكتب اقتصادي اسلام در حوزه بايدها و نبايدهاي اقتصادي بر اساس «روش اجتهادي» ميسر است، اما در عين حال بايد توجه داشت كه زير بناي احكام اسلامي در حوزه اقتصاد، مجموعه‌اي از روابط اثباتي (Positive) قابل استخراج از قرآن و روايات است كه بر اساس آن قوانين علمي و سنن تكويني اقتصادي بر اساس شريعت اسلام و روايات اسلامي قابل كشف و استخراج است. به نظر ما بدون درك اين سيستم امكان تعميم احكام اسلامي به شرايط امروز ممكن نيست و نمي‌توان سازگاري سيستم اقتصاد اسلامي را نشان داد. علاوه بر اين امكان پذيري اقتصاد اسلامي در جوامع امروز مستلزم آن است كه اقتصاددانان اسلامي بر اساس شناختي كه از واقعيت روابط اقتصادي در جوامع اسلامي كسب مي‌كنند و بر پايه مباني و اصول ثابت شريعت اسلام به توليد نظريه‌هاي راهبردي براي تغيير واقع فعلي همت گمارند. اين نظريه‌ها در چارچوب عقل جمعي يك جامعه اسلامي و بر پايه مباني نهادي و ايدئولوژيك واقعي در آن جامعه پايه گذاري مي‌شوند و به شرايط زمان و مكان نيز توجه دارند. مجموعه اين نظريه‌ها راه را براي رهبران اسلامي جوامع اسلامي باز مي‌كند تا نظريه و راهكاري را كه با مباني اسلامي سازگارتر است انتخاب كنند و زمينه‌هاي لازم را براي تغيير شرايط بر اساس الزامات اين نظريه‌ها فراهم سازند.
به نظر ما توليد نظريه در حوزه‌هاي راهبردي مستلزم بررسي واقعيت خارجي و محاسبه عوامل تأثير گذار و پيش بيني نتايج است. اين همه جز از طريق «روش علمي» و با تبعيت از دستاوردهاي مثبت علم اقتصاد ميسر نيست. فقط با شناخت روابط ميان متغيرهاي اقتصادي و ميزان و نحوه تأثير گذاري عوامل اصلي است كه امكان تغيير شرايط و سياست گذاري واقع بينانه پديد مي‌آيد.
سخن اصلي در اين ميان اين است كه استفاده از دستاوردهاي مثبت علم اقتصاد به معناي نفي هويت علمي اقتصاد اسلامي نيست و اين دو مي‌توانند رابطه تعاضدي و مكمل داشته باشند تنها در اين شرايط است كه نظريه‌هاي اقتصاد اسلامي از «اثر بخشي» لازم برخوردار خواهند بود.
به تعبير مرحوم شهيد مطهري رضوان الله عليه:
«قوانين اقتصاد اسلامي نمي‌تواند و نبايد بر خلاف اصول اوليه اقتصاد نظري باشد، چه در غير اين صورت شكست يار كود و سرانجام مرگ اقتصادي اين جامعه بيمار حتمي است.»
بنابر اين اقتصاد اسلامي هم داراي مكتب و نظام اقتصادي است و هم از ماهيت علمي برخوردار است و بر اساس اين ويژگيها جوامع اسلامي قادرند با تكيه بر معارف غني اسلام به حل مشكلات امروزي اقتصادي همت گمارند. البته اين امكان به معني نفي كج فهميهاي برخي مدعيان نيست. ما بر اساس وصيت پيامبر گرامي اسلام منظورمان از اسلام و شريعت اسلام قرآن و عترت است.اقتصاد اسلامي براي دوري از تفاسير سليقه اي لازم است به تعاريف روشن و واضح از معيارها و فرايندهاي تصميم گيري دست يابد. همه اين موارد با مراجعه به متخصصان امر ميسر است اما مشكل در اين است كه برخي با علم اجمالي از اسلام يا اقتصاد مدعي اقتصاد اسلامي شده اند و حتي برخي از مدعيان سياسي به راحتي به خود اجازه مي دهند كه ناشيانه به نفي اقتصاد اسلامي بپردازند.
بر اساس نظرات اجماعي در اقتصاد اسلامي دو تفاوت ماهوي ميان اقتصاد اسلامي و اقتصاد آزاد و نظامهاي اقتصادي مبتني بر اين معارف وجود دارد. 1- تفاوت در كسب درآمد حلال 2- نظارت درونزا
از جهت اول اقتصاد اسلامي از ميان گزينه هاي ممكن فقط به موارد حلال آن توجه دارد. از جهت دوم اقتصاد اسلامي فراتر از قوانين مدني جامعه و قبل از آنها به ايمان و اعتقاد و ارزيابي دروني مسلمان و مؤمن توجه دارد. يك انسان مسلمان قبل از همه بايد عالم را محضر خدا بداند و بر اين مبنا فقط درآمدي برايش حلال خواهد بود و مجاز به تصرف خواهد بود كه قابليت انتساب به او دلاشته و حق باشد.موارد باطل اصولا پوچ و بي مبنا مي باشند. بنابر اين حتي در نظام اسلامي امروز چنانچه مالي حقا به كسي انتساب نداشته باشد صرف داشتن مجوز قانوني دليل بر حق بودن آن نيست و اصل بر بطلان آن است. براي مثال تعلق بودجه دولتي به يك فرد يا نهاد يا سازمان زماني حلال آست كه كار و ارزش افزوده حقيقي لازم به وجود آمده باشد.
از جمله مهمترين معيارهاي اقتصاد اسلامي دوري از اسراف و احسان است. دوري از اسراف مشابه معيار كارايي فني در اقتصاد است كه بيانگر ضرورت استفاده از حداقل منابع براي توليد محصول است. معيار دوم يعني احسان به معني اقتصاد اسلامي ملازم با معني شكر است و به معني "كار نيكو" است.كار نيكو به معني كار اثر بخش و با بالاترين كيفيت است. اين بيان نيز مشابه معيار كارايي تخصيصي در اقتصاداست.

مدل اقتصاد اسلامي:

يكي از موضوعاتي كه در سالهاي اخير و بيشتر در كشورهاي مسلمان مورد توجه قرار گرفته ارائه يك نظام اقتصادي جايگزين به‌جاي سيستم اقتصادي غربي مي‌باشد. يك موج فزاينده از نظريات در كشورهاي در حال توسعه درحال شكل گيري است كه معتقد است اقتصاد سرمايه داري غرب درحل مشكل فقر و از بين بردن بسياري از ناهماهنگي اقتصاد شكست خورده است. بسياري ازاين راه حل ها با هدف پاسخگويي احتياجات انسان آزمايش شده اما هنوز انسان قادر نيست كه بدون مواجهه با ركود ها و تورم هاي دوره اي، به يك جامعه رفاه (مبني بر فرصت هاي برابر، تعادل بين طبقات وروح تعاون ومشاركت به جاي حرص وهرج ومرج ) دست پيدا كند.
چه بر اساس نظريات سوسياليسم وچه سرمايه داري انسان در مركز دنيا قرار داشته و بوسيله تمايلات پايه اي نسبت به غذا، لذت و ماندگاري، كنترل ميشود. پس از رنسانس در قرن 14مدل تمدن مركزي اروپا بوسيله ريزون سروسامان گرفت. حتي شناخت ميراث معنوي الهي موضوع برخي از ريشه يابي هاي دقيق شده بود. درعلم تئوري تغيير وتكميل دوره اي هوش انسان، در اقتصاد پيشرفت تكنولوژي وابداع معيارGNP براي اندازه گيري و محك پيشرفت ملت ها و درسياست ترويج دموكراسي وتبديل شدن آن به يكي ازساختارهاي تشكيل دولتها تغييرات زيادي در زندگي انسان بوجود آورد.
همچنين ماترياليسم سكولار نيز اقدام به جايگزيني معنويت الهي باتئوري كرد كه طبق آن زندگي انسان محدود به ارضاي نيازهاي بنياني اوبوده ودرآن هيچ اعتقادي به جهان پس از مرگ وجود نداشت.كليساها وصومعه ها براي 75 سال يا بيشتر، ديگر حرفي از جهنم به زبان نياوردند واينگونه شد كه شهرهاي بوجود آمده در غرب صنعتي وكشورهاي در حال توسعه كه در حال بكار گيري مدل هاي توسعه علمي وفني غربي بودند دچار معضلاتي چون بي ثباتي اقتصادي عدم توازن اقتصادي بين فقر وثروت وبيماري هاي اجتماعي مثل خشونت، مواد مخدر وروابط نامشروع نوجوانان شدند.
نظام هاي سياسي اروپا در بعد از رنسانس برخلاف سيستم هاي پادشاهي وملوك الطوايفي، تبديل به دولتهاي مردمي شدند.اين حكومتها از زمان باستان دراشكال دولت يوناني، نمايندگي امپراتور روم ، شارلماني، امپراتور مقدس روم ودر آخر دولت هاي ملي اروپايي قرون وسطايي تغييركرده بودند ودر آخرتبديل به دولت هاي دموكراتيك انقلابي شده ومحور مشترك آنها زندگي آسوده و امنيت در برار حمله بيگانگان شد. از آنجا كه ارباب هاي فئودال رعايا را مديريت مي كردند و ماليات مي گرفتند، همانها هم براي حمايت از پادشاه تشكيل ارتش ونيروي نظامي مي دادند.
از طرف ديگر خود كليساها مالك زمين هايي بودند وبا دستگاه اشراف فئودالهاوپادشاه همكاري مي كردند.در قرون وسطي به درخواست كليسا ها سپاهيان زيادي براي جنگ عليه مسلمانان تشكيل شد.
اين سپاهيان كه آغاز گران جنگهاي صليبي بودند براي رسيدن به يك پاداش مادي ويا رسيدن به پاداش هاي اخروي دست به جنگ مي زدند. اگر چه ارتش مسيحيان از مسلمانان بيزار بودند ولي به آنها احترام مي گذاشتند وباانان رابطه برقرار مي كردند به طوري كه تماس هاي بين مسلمانان ومسيحيان كه در جريان جنگ هاي صليبي صورت گرفت تاثيرات زيادي روي اقتصاد اروپايي ها و همينطور زندگي سياسي اجتماعي آن ها گذاشت.
اروپا در دوره بعد از رنسانس به سمت عقايد انسان محورانه وبرتري انسان متمايل شد كه در اين عقايد ابزار اصلي دانش علت هابود و نه روابط الهي. همه چيز از كتاب مقدس گرفته تا دانش سكولارنجوم،جغرافي،رياضيات،پزشكي،فلسفه وفيزيك ) به صورت تجربي وآزمايشي تبديل شد تا جاييكه معتقد بودند هيچ چيز وجود ندارد مگر اينكه با يكي از حواس پنجگانه احساس شود. در تاريخ انديشه هاي غربي، دانشمندان تكيه برحقايق مربوط به تمدن يوناني داشته اند كه البته اين حقايق هميشه براي آنها نا شناخته بود، تازماني كه مسلمانان آنها رابه عربي ترجمه كرده و پس از آن دوباره به زبان هاي لاتين و رومي ترجمه شدند. شهر آندلس به عنوان پلي عمل مي كرد به طوري كه دانشمندان از استانبول كه در آن زمان در دست مسلمانان قرارداشت (1458) به شهر بولونياي ايتاليا كه تنها مر كز ترجمه متون عربي به زبان اروپايي بود مي رفتند.
البته آسيا خود از بسياري قبل تر حاوي تمدن هاي بزرگي چون آشوري، بابلي، چيني، مصري و هندي بوده است. اين جملات كه توسط كرنل مارتين برنل در كتاب آتن سياه مطرح شد بسياري از دانشمنداني كه معتقد بودند يونان اولين زمينه ساز تمدن غربي است را بسيار عصباني كرد.
از طرف ديگر بسياري از اروپايي ها به استثناي محققين نسبت به نقش اسلام واعراب در زمينه سازي علوم انساني بي اطلاع هستند.در مقابل غربي ها به مسلمانان به صورت تحقير آميزتحقير آميز نگاه كرده وآنها را انسانهايي منفعل وخطر ناك مي دانند.
حقايق بسياري در اين بين مهجور مانده است، مثلا ابوريحان بيروني در قرن 10 وبسيار زودتر از گاليله ثابت كرد كه زمين به دور خورشيد مي گردد . كتاب قانون ابن سينا براي 200 سال در دانشگاه هاي اروپا تدريس مي شد يادداشتهاي فلسفي ابن رشد در مورد ارسطو طرفداران بسياري در اروپا پيدا كرده بود. ابن خلدون به عنوان پدر جامعه شناسي مطرح شد خوارزمي اقدام به تاًليف كتاب الجبرو المقابله كرد كه پايه گذار رياضيات مدرن شد و اعدادعربي جايگزين اعداد لاتين شدند.در نجوم نيز نام بسياري از ستارگان عربي مي‌باشد. همينطور الكندي به عنوان جغرافي دان، بيروني به عنوان رياضي داني كه محيط زمين رادقيق تراز بطلميوس بدست آورده، الزهراوي به عنوان متخصص بيماري هاي زنان و ابن هيثم بعنوان پدر علم اپتيك آخرين كمكهاي اسلام واعراب به علوم اروپا را انجام دادند.
شيمي از يكي از شعبات دانش مسلمانان الكيميا و جبر از كتاب الجبر المقابله گرفته شده است. وبه عنوان مثال آخر ميتوان از الادريس نام برد كه او را يكي از جغرافي دانان بزرگ ميدانند چرا كه توانست اطلس زمين را تهيه كند.900 سال قبل از كريستف كلمب يك پادشاه مسلمان ساكن در غرب آفريقا (مالي)يك هيئت اعزامي را فرستاد تا كشف كنند كه آن سوي اقيانوس اطلس چه چيز قرار دارد تمام كشتي ها غرق شدند و فقط يكي از آنها سالم به حوزه كارائيب رسيد كه بعدها دانشمندان وقتي متوجه وجود يك كتاب عربي شدند تائيد كردند كه آمريكا بسيار قبل تر از كريستف كلمب، توسط اعراب مسلمان كشف شده بود.
همينطور،اسپانيا ابتدا در زمان عثمان كشف شد. اوعقبه بن ناجي رابه همراه دستور العمل در دست گيري قسطنطنيه به آنجا فرستاد. اما قبائل وحشي جلوي آنها را گرفتند و بعدها ديگر اعزام اين هيئت صورت نگرفت. پس همانطور كه ذكر شد اندلوس به عنوان پلي بين دانش اعراب واروپائيان شده بود كه بعد ها زمينه ساز ظهور رنسانس در اروپا نيز شد.
در يك سمينار بين المللي در مورد اسپانياي اسلامي كه در سال 1991 در لاهور برگزار شد در مورد كمك هاي اعراب مسلمان به غربي ها تمام جزئيات به خوبي بيان شد (نويسنده مقاله، خود هماهنگ كننده اين سمينار بود ).
پيشرفتهاي علمي، تكنولوژي و اقتصادي صورت گرفته در غرب (از بعد از رنسانس ) كه همراه با توسعه سياسي وفرهنگي مي باشند هنوز نتوانسته اند زمينه ساز خرسندي ورضايت انسانها شوند و يا يك جامعه عادلانه تر وبرابر تر ارائه دهند. از نظر اخلاقي بيماري هاي اجتماعي – اقتصادي موجود به همراه عدم پاكدامني و انسجام در خانواده ها معضلات بزرگي را در چهره اجتماع رقم زده اند. از نظر اقتصادي نيز، رشد سريع اقتصادي موجب گرم شدن اقتصاد شده و نرخ بهره در حال زياد شدن است چرا كه بايد تورم داخلي كنترل شود ولي هميشه اين خطر وجود دارد كه نكند اين چرخ در مسير ديگري تاب بخورد و نتايج برعكس شود يعني سياست هاي جلوگيري كننده از تورم،باعث ايجاد ركورد شوند.
در اين شرايط وبراي مقابله با اين بيماري هاي اقتصادي مخصوصاً اكنون كه نظام سوسياليسم نيز شكست خورده، وجود يك نظام اقتصادي جايگزين راه حل خوبي به نظر مي رسد. در همين شرايط نظريه پايان تاريخ فوكوياما در بهترين حالت، يك تئوري ناقص وترك خورده در مورد پيروزي سرمايه داري براي درمان بيماري هاي موجوددر جوامع مدرن مي باشد. چرا كه فجايع زيست محيطي، تاٌثيرات گاز هاي گلخانه اي،رشد جمعيت واحتمال ايجاد زمستان هسته اي، خطرات بزرگي هستند كه از ناحيه سرمايه داري بوجود آمده ودنيا راتهديد مي كنند. اين نتايج صنعتي شدن خود سرانه ولجام گسيخته در جوامع مدرن دنيا مي باشد.
يكي از بخشهاي جايگزين، نظام بانكداري بدون بهره مي باشد كه توسط اسلام ارائه شده ومدت زيادي ( قبل از اينكه نظام مبتني بر نرخ بهره غربي اقتصاد دنيا را ويران كند )بكار گرفته شده. بهره در نسخ قديمي انجيل نيز ممنوع شده بود. قرآن نيز از آن به عنوان جنگ با خدا نام مي برد. در نظام اقتصادي اسلامي پول به عنوان وسيلة مبادله تعريف مي شود ولي در اقتصادهاي غربي كه مبتني بر نرخ بهره هستند، جامعة مصرف كننده به جاي قرار گرفتن در كامروائي وخوشنودي در زير بار سنگيني از بدهي ها وبهره قرار گرفته كه باز پرداخت وامها به سالها وقت نياز دارد.
در اقتصاد اسلامي براي درمان اين معضل، مفاهيمي چون مضاربه، مشاركت واجاره تعريف مي شود. مضاربه يك همكاري ببن تاٌمين كننده سرمايه وكارگر است كه هر دوي آنها توافق مي كنند كه در سود پروژه شريك باشندواگر ضرري به خاطر كارگر به سرمايه رسيد كارگر كار خود را از دست مي دهد، همكاري پيامبر اسلامصلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با خديجه سلام‌الله‌عليه در زمينة تجارت، در غالب مضاربه صورت مي گرفت.در مشاركت؛ سهامداران شريك مي شوند.
مديران شركت در مورد فعاليتهاي شركت مسئول بوده ودر سود شريك مي باشند ولي اگر شركت ضرر بدهد، مديران هزينه ودستمزد خودرادريافت مي كنند ودر زيان شريك نمي باشند.واين يعني شركت هاي راس از دارايي سهامداران منتفع مي شوندونه از فعاليت خود.براي نمونه در موجودي سرمايه ووجوه دو طرفه، شركت كل(هولدينگ چندين شركت كوچكتر ) حتي با وجود ضرر ديدن، بايد هزينه هاي تاٌمين مالي را بپردازد.
اجاره نيز نوعي از ارائه خدمات است به گونه اي كه به ازاي كار با ماشين آلات يا دارائي و براساس ارزش بازار، يك مقدار اجاره با نرخي نزولي پرداخته مي شود. براي مثال در بانكهاي بدون ربا، يك شكل از مضاربه انجام مي شود به طوري كه بانك با سپرده گزاران شرط مي كند كه بازده سرماية سپرده گزاران متناسب با سود وزيان متعلق به سرمايه گزارده شده شان محاسبه وپرداخت شود.
بانك سرمايه ها را براساس قواعد از پيش توافق شده وبا مديريت اعضاي هيئت مديره بانك، سرمايه گزاري مي كند. البته اين مديريت در سود وزيان سرمايه گزاري شريك هستند. تضاد آشكار در بين بانكهاي موجود وبانكهاي اسلامي،درزمينه فعاليت هاي بانكداري، اعمال بهره هاي ثابت در قبالدريافت وثيقه و دريافت بهره ثابت توسط سپرده گزار، بدون اعتنا به سود وزيان پروژه مي باشد. خسارت ها وجريمه هاي كارتهاي اعتباري چه يك شركت باشد، چه بانك، با اعمال بهره هاي گزاف باعث مي شود سپرده گزاران هزينه بسيار زيادي بپردازند ولي در اسلام بر مشاركت با حفظ برابري شرايط و با توجه به اشتراك در سود وزيان تاكيد شده است.
به غير از اجاره ماشين آلات وتجهيزات ، عقد اجاره براي خريد خانه وماشين نيز به كار مي رود كه در چهاچوب ماليه اسلامي قرار دادهايي بدون ربا بين سپرده گزار وبانك اسلامي منعقد مي شوند. براي مثال اگر يك وام 100 هزار دلاري اعطا شود، مستاٌجر ونه صاحب سرمايه، قبول مي كند كه اقساط وام را طي يك دوره مشخص كه بسيار كوتاه تر از 30-15 سال مي باشد، بپردازد. بنابر اين سرمايه گذاران سرمايه هاي خودر ا زودتر باز پس خواهند گرفت. به علاوه، كاربر يا مستاجر بر اساس ارزش بازار اجاره مي پردازد، به طوري كه مجموع اقساط و اجاره ها از مقدار وام بيشتر نمي شود. همچنين در صورت وررشكستگي، برخلاف نظام سرمايه داري، خانه يا ماشين مصادره نمي شود بلكه اقدامات به گونه اي صورت مي گيرد كه شخص از ورشكستگي رهايي يابد. اينگونه نظام اقتصادي بر اساس سنت پيامبر اسلام صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پيش مي رود كه: قرض دهنده بايد يك مهلت اضافي به قرض گيرنده بدهدو....ودر صورت مرگ قرض گيرنده، قبل از تقسيم ارث، بايد ابتدا ديون او پرداخت شود.
نظام اسلامي در كنار ماليه بدون بهره، موضوعات ديگري دارد كه قابل تامل مي باشند. هزينه داوطلبانه (صدقه) يا انفاق،هديه و اهدا به فقرا، افراد محتاج، پيران، ناتوانان، در راه مانده گان، سربازان باز نشسته، زنان بيوه، يتيمان، ساخت مدرسه، بيمارستان والبته فريضه زكات ازاين موضوعات مي باشند كه قرآن مسلمانان را تشويق كرده است كه آنچه مازاد بر نياز دارند، در اين مصارف خرج كنند تا در هر 40 سال چرخه ثروت تداوم داشته باشد. پاداش معنوي در جهان آخرت انگيزه خوبي براي كمك به فقرا و موجب بي تمايلي نسبت به احتكار وانباشت ثروت مي شود. كمك به همسايگان بسيار سفارش شده است تا جاييكه پيامبر اسلام صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود من فكر كردم جبرئيل ممكن است وحي بياوردكه همسايه نيز از انسان ارث ببرد.
تعجبي نيست كه نظام اسلامي محبوبيت زيادي پيدا كرده است. در پاكستان وجوه دو طرفه و ادغام هاي صنعتي بر اساس مضاربه راه انداز ي شده اند. موسسه بيت المال الاسلامي در حدود دو جين با نك اسلامي ايجاد كرده است. موسسات مالي بدون ربا توسط دكتر يحيي عبدالرحمان شعبه هاي زيادي در ايالات متحده وحتي در ازبكستان ايجاد كرده اند. بانك گريند ليز در پاكستان نيز اقدام به گشايش مضاربه مي كند. در هوستن، سن لوئيزو تورنتو نيز وام هاي بدون بهره داده مي شود. نظام اسلامي مخصوصاً در زمينه اقتصاد و با توجه به اصل محاسبه رفتار در معاد، ثابت كرده است كه ميتواند پيشرو در رسيدن به زمينه هاي تازه،دولت رفاه – اتوپيا- كه آرزوي نوع بشر است، باشد.
 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 24748
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما