منو
تبليغات







 
قرآن و عترت
امام هادی علیه السّلام
چهارشنبه 10 آبان 1391 بَدْر ذي الحجّه (ميلاد امام هادي عليه‏السلام)
نويسنده: ابراهيم اخوي
منبع: ماهنامه گلبرگ





اشاره

نيمه ماه ذي‏ الحجّه ، آن هنگام كه بَدْر زيبايش، بر عرصه آسمان، حكم فرمايي و جلوه گري مي‏كرد، بدري ديگر در مدينه درخشيد كه پرتو نورش، همه را واله و حيران كرد و معشوقان مجازي را، از خودنمايي باز داشت.
امام هادي عليه‏السلام آمد، مدينه روشن شد و دل‏هاي دوست داران روشن‏تر. شادي، مهمان دل‏ها شد و تبسم، همراه لب‏ها. مقدمش مبارك!

شاد باش

ماه حج، ماه نزديك‏تر شدن به خداي كعبه، به نيمه خود رسيده بود كه نوري ديگر، در آسمان پرتو افشاني كرد. سومين «علي»، در ميان ستارگان درخشان ديگر، نام گذاري شد و نسيمي از اميد و مهر، بر دل‏هاي حاجيان و ديگر مسلمانان وزيد. زاد روز دهمين پيشواي عاشقان، هدايت گر مردمان، حامي محرومان و همدم دل‏هاي مهربان را به همگان شاد باش مي‏گوييم.

تولد

درباره تاريخ تولد حضرت امام هادي عليه‏السلام بيش‏تر تاريخ نگاران، اتفاق نظر دارند كه ايشان در سال 212 ق به دنيا آمده است، اما درباره ماه و روز ولادت، با هم اختلاف دارند، برخي آن را در 15 و 27 ذي الحجه و برخي ديگر در سيزدهم و سوم رجب ذكر كرده‏اند.
محل تولد آن حضرت در «بصريا» ـ روستايي كه امام موسي كاظم عليه‏السلام در نزديكي مدينه به وجود آورده بود ـ است. هم‏چنين آن حضرت، نخستين فرزند امام جواد عليه‏السلام اسلام مي‏باشند كه از بانويي به نام «سَمانه» متولد شد. عمر شريف آن حضرت، 41 سال و چند ماه بوده است.

نام‏گذاري

حضرت امام جواد عليه‏السلام ، پس از تولد امام هادي عليه‏السلام ، نام نياكان پاكش را بر او نهاد و ايشان را هم نامِ سه امام بزرگ‏وار؛ امام علي عليه‏السلام امام علي بن الحسين عليه‏السلام و امام علي بن موسي الرضا عليه‏السلام گردانيد. اين نام گذاري، بسيار به جا بود و امام دهم، به حكم وراثت، ويژگي‏هاي نياكان پاكش را درخود داشت و در صفات نيك، سرآمد روزگار بود.

لقب‏هاي مبارك

لقب‏هاي گوناگوني براي امام هادي عليه‏السلام نقل شده كه هر كدام، گوياي دريچه‏اي از شخصيت تابناك آن بزرگ‏وار است؛ لقب‏هايي چون «ناصح»، «مرتضي»، «فقيه»، «عالم»، «امين»، «طيب»، «رشيد»، «مُوَضّح»؛ «روشن كننده احكام»، «خالِص؛ پاك از هر عيب»، «وفي»، «شهيد»، «فتاح؛ گره گشا»، «تقي»، «نجيب» و «متوكل» ـ كه آن حضرت، از لقب آخر، به دليل مشاهبت با لقب خليفه وقت، بي‏زار بوده و دوست نداشتند به آن لقب خوانده شوند.

فرزندان

حضرت امام هادي عليه‏السلام ، داراي چهار فرزند پسر به نام‏هاي ابومحمد حسن عسكري عليه‏السلام ، حسين، محمد و جعفر و يك دختر به نام عايشه (يا عِليّه) بودند. از ميان فرزندان ايشان، حسين و محمد، در زمان حيات امام هادي عليه‏السلام درگذشتند و پسر ديگر ايشان به نام جعفر، بعد از شهادت برادرش، امام حسن عسكري عليه‏السلام ، ادعاي امامت كرد و به جعفر كذاب معروف شد.

راهنماي گمراهان

امام هادي عليه‏السلام ، همان‏گونه كه از نام مبارك ايشان برمي‏آيد ـ كه به معناي راهنما و هدايت‏گر است ـ ، در راه نجات گمراهان و رهنمون شدن آن‏ها به بزرگْ راه سعادت و خوشبختي، تلاش فراواني داشتند. از جمله هدايت يافته‏گان، فردي به نام «ابوالحسن بصري» است كه مذهب واقفي داشت و پس از امام هفتم عليه‏السلام ، امامت هيچ يك از فرزندان حضرت را نپذيرفته بود. روزي امام علي النقي عليه‏السلام او را ديدند و فرمودند: «اين خواب غفلت تا كي؟ آيا زمان آن نرسيده كه به خود آيي...». نفَس قدسي حضرت، آن‏چنان گرم و اثرگذار بود كه همين دو جمله، او را دگرگون ساخته و به راه اصلاح باز آورد و به امامت حضرت هادي عليه‏السلام اعتراف كرد.

گره‏گشايي

تاريخ نويسان، نام افراد زيادي را كه براي حل مشكل و رفع گرفتاري خود به پيشواي دهم مراجعه كرده و از محضرآن امام، با خشنودي بازگشته‏اند را به ثبت رسانده‏اند. يكي از اين نمونه‏ها، مراجعه فردي است كه از بدهي سنگين خود، به ايشان پناه برد و امام عليه‏السلام به او راهي آموخت تابتواند پول مورد نياز را از خليفه وقت بگيرد؛ حضرت به ايشان فرمود: در شهر، دستْ خطي را كه من به تو مي‏دهم، در حضور مردم به من عرضه كن ومبلغي كه در آن نوشته شده است را ازمن درخواست كن. آن‏مرد به دستور امام عليه‏السلام عمل كرد و در سامرا، در حالي كه برخي از اطرافيان خليفه ومردم در محضر آن حضرت نشسته بودند، وارد شد و با نشان دادن نوشته، از حضرت، مبلغ آن را تقاضا كرد. امام عليه‏السلام از شخص مهلت خواست، اماآن فرد اصرار ورزيد. وقتي جريان به گوش خليفه رسيد، دستور داد تا مبلغ زيادي ـ كه سه برابر بدهي شخص بود ـ را به امام بدهند. امام عليه‏السلام پول‏ها را گرفت و همه را به آن مرد عرب داد و گره از كار او باز كرد.

گذشت

«بُرَيحه عباسي»، كه از سوي خليفه به امامت جماعت مكه و مدينه منصوب شده بود، از امام هادي عليه‏السلام نزد متوكل، بدگويي كرد و برايش نوشت: «اگر نياز به مكه و مدينه داري، علي بن محمد را از اين دو شهر بيرون كن؛ زيرا او مردم را به سوي خود خوانده و گروه زيادي از او پيروي كرده‏اند».
بر اثر بدگويي‏هاي پي در پي بريحه، متوكل، امام عليه‏السلام را از مدينه به سامرا تبعيد كرد. در مسير انتقال حضرت به سامرا، بريحه نيز ايشان را همراهي كرد و با گستاخي تمام، به امام گفت: تو خود مي‏داني كه عامل تبعيد تو من بودم، اكنون اگر نزد متوكل از من شكايت كني، به اموالت در مدينه آسيب رسانده و دوست‏دارانت را مي‏كشم...». امام نگاهي به او كرد و فرمود: «نزديك‏ترين راه براي شكايت از تو اين بود كه شب گذشته شكايتت را نزد خدا بردم و چنين شكايتي را نزد غير او از بندگانش نخواهم برد». بريحه با شنيدن اين سخن به وحشت افتاد و با التماس و زاري، از امام تقاضاي بخشش كرد. امام عليه‏السلام با وجود رنج‏هايي كه به سبب بدگويي‏هاي او متحمل مي‏شد، از او گذشتند و وي را بخشيدند.

خوشه چينان معرفت

شناسايي و جذب افراد با استعداد و تربيت آنان بر اساس اصول اسلامي و مجهزساختن آن‏ها به انواع دانش‏هاي مورد نياز جامعه، از رسالت‏هاي مهم امامان معصوم عليهم‏السلام بود و محدوديت‏هاي اعمال شده از سوي حكومت‏هاي وقت، هرچند انجام اين رسالت را در حد مطلوب، با مشكلاتي مواجه ساخت و بسياري را از دست‏يابي به اين سرچشمه‏هاي زلال دانش و معرفت، محروم كرد، ولي موجب تعطيل شدن آن نشد. بر اساس نوشته شيخ طوسي،تعداد دست پروردگان پيشواي دهم و كساني كه از آن حضرت، در زمينه‏هاي مختلف علوم اسلامي، روايت نقل كرده‏اند، بيش از 185 نفر مي‏باشد كه در ميان آنان، مي‏توان چهره‏هاي برجسته علمي و فقهي چون «ايوب بن نوح»، «حسن بن علي ناصر»، «عبدالعظيم حسني» و «عثمان بن سعيد» را نام برد.

آماده سازي مردم براي دوران غيبت

«تقدير الهي اين بود كه امام هادي عليه‏السلام ، نوه گران مايه خويش را نبيند، چرا كه ولادت حضرت مهدي عليه‏السلام ، حدود يك سال بعد از شهادت حضرت هادي عليه‏السلام رخ داد؛ اما آن حضرت، به دليل آگاهي از نزديك شدن وعده خدا درباره ولادت امام مهدي عليه‏السلام ، جوّ فكري، فرهنگي و اجتماعي جامعه خويش را براي ميلاد نور آماده و مقدمات آن را فراهم مي‏ساخت. از اين رو، امام هادي عليه‏السلام ، به تدريج، از حضورش در ميان مردم مي‏كاهد تا مردم را رفته رفته براي دوران غيبت امام عليه‏السلام ، آماده سازد و به همين دليل است كه حضرت، در بغداد و مركز كشور پهناور اسلامي، براي خويش نمايندگاني برگزيد تا واسطه پيوند ميان امام عليه‏السلام و دوست‏داران اهل‏بيت عليهم‏السلام باشند».

بشارت ظهور مهدي عليه‏السلام

امام هادي عليه‏السلام ، با بيان سخناني خيلي روشن، امامان بعداز خود را ذكر كرده و فرمودند: «امامِ پس از من، فرزندم حسن عليه‏السلام و پس از او، پسرش قائم(عج) است؛ همو كه زمين را از عدل و داد لبريز مي‏سازد، همان‏گونه كه در آستانه ظهورش، از ستم و بيداد لبريز است». و با اين بيان، هرگونه شبهه و ترديدي را از دل‏هاي حق جويان زدودند.

دانشگاه امام شناسي

يكي از يادگارهاي امام هادي عليه‏السلام ، «زيارت جامعه» است. امام عليه‏السلام دراين زيارت، به توصيف جايگاه امام و در واقع، به امام‏شناسي براي تمامي دوست داران اهل بيت عليهم‏السلام پرداخته و آن‏ها را با مقام آن بزرگ‏واران آشنا مي‏سازد. يكي از ويژگي‏هاي اين زيارت‏نامه، عمومي بودن آن است؛ بدين معنا كه مي‏توان آن را در تمامي زيارت‏هاي مربوط به دوازده امام خواند و بهره‏مند شد. در فرازي از اين زيارت پرمحتوا مي‏خوانيم: «هر انسان شريفي، در برابر شرافت شما، سر فرود آورد و هر گردنْ‏فرازي، به فرمان شما درآيد و فروتن گردد... نام شما در رديف نام‏هاي ديگران است و پيكرتان با ساير پيكرها،... چه شيرين است نام‏هاي شما و چه گرامي است جان‏هاي‏تان و چه بزرگ و والاست مقام شما...».

تنها خدا

يكي از ياران امام هادي عليه‏السلام ، كه به سبب ارادت به ايشان، از سوي متوكل، خليفه وقت، مورد بي‏مهري واقع شده و حقوق و مزاياي او را قطع كرده بودند، نزد امام عليه‏السلام رفت و از وضع معيشتي خود، به امام عليه‏السلام شكايت كرد و از حضرت خواست تا نزد خليفه، وساطت وي را بكند. امام عليه‏السلام به او فرمود: «اگر خدا بخواهد، بي‏نياز خواهي شد». همان شب، فرستادگان متوكل به سراغ او آمده و از وي خواستند تا نزد خليفه برود. پس از ورود اين مرد به كاخ خليفه، متوكل با رويي گشاده او را مورد توجه قرار داده و دستور داد تا حقوق وي را دو برابر كنند. مرد، خوشحال نزد امام عليه‏السلام حاضر شد و پس از سپاس‏گزاري، باشگفتي از امام پرسيد كه چگونه با اين كه نزد خليفه نرفته‏ايد، مشكل من حل شده است؟ امام عليه‏السلام پاسخ دادند: «خداوند متعال مي‏داند كه ما در كارهاي خود، جز به او رجوع نمي‏كنيم و در سختي، جز به او توكل نداريم؛ لذا تمامي خواسته‏هاي ما را برآورده مي‏سازد...». آن مرد فهيمد كه از بركت دعاي حضرت، گرفتاري او برطرف گرديده است.

بهره‏اي از نور
ستايش دانشمندان دين

دانشمندان دين، در روزگار غيبت امام زمان(عج)، نقش بسيار حساس و مهمي دارند؛ از اين رو، حضرت امام هادي عليه‏السلام ، در ستايش از اين گروه فرمودند: «اگر پس از غيبت حضرت قائم عليه‏السلام ، دانشمنداني نبودند كه به سوي او دعوت كنند و روش او را براي خواستاران، بيان و با برهان و دليل، از دين او دفاع كنند و بندگان ضعيف را از چنگ ابليسان و دام مخالفان اهل‏بيت عليهم‏السلام و ازدرگاه حقْ رانده شدگان، نجات دهند، تمام مردم، از حق روي گردان مي‏شدند و حقيقت ايمان، برايشان روشن نمي‏شد، اما دانشمندان دين، مهار دل شيعيان ضعيف را در دست دارند، همان گونه كه كشتي‏بان، سّكّان كشتي را به دست دارد. آنان نزد خداوند متعال، برتر و گرامي‏ترين هستند...».

روزها را شوم ندانيم

امام هادي عليه‏السلام ، هم‏چون پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، در مبارزه با عادت‏ها و سنت‏هاي باطل جاهلي، تلاش فراوان داشت؛ داستان زير، نمونه‏اي است از اين تلاش‏ها: يكي از اصحاب ايشان به نام «حسن بن مسعود» مي‏گويد: روزي انگشتم زخم برداشت و در راه، با مركبْ سواري بر خورد كردم و شانه‏ام آسيب ديد و پس ازآن، وارد جمعيتي شدم و لباس‏هايم پاره گشت. همين كه خدمت ابوالحسن، امام هادي عليه‏السلام ، رسيدم، گفتم: خداوند مرا از شر اين روز آسوده بدارد، چه روز شومي است! حضرت، از شنيدن اين سخن، ناراحت شده و سخناني فرمودند كه دانستم انديشه‏ام باطل و نادرست است. ايشان در بخشي از اين نصيحت‏ها به من فرمودند: «اي حسن! روزگار را چه گناهي است كه چون به سزاي كردار خويش مي‏رسيد، آن را شوم مي‏شماريد؟... به راه خطا مرو و روزها را مؤثر در احكام الهي ندان و نقشي به عهده آن‏ها مگذار!».

سفارش به پاكيزگي

امام هادي عليه‏السلام ، مسلمانان را به پاكيزگي و آراستگي فرا خوانده و مي‏فرمود: «خداوند، زيبايي و آراستگي را دوست مي‏دارد، آلودگي و آشفتگي را براي مومن نمي‏پسندد و خداوند دوست دارد اثر نعمت خود را بر بنده‏اش ببيند و او بايد جلوه‏هاي نعمت‏هاي خداوند را نشان دهد». به حضرت عرض كردند: چگونه اثر نعمت را ظاهر كند؟ حضرت فرمود: «لباس خود را پاكيزه نگه دارد، خود را خوش‏بو كند، خانه‏اش را نيكو بدارد و حياط آن را جارو كند، حتي روشن كردن چراغ، پيش از غروب خورشيد، فقر و تهي دستي را از بين مي‏برد و روزي را افزون مي‏كند».

ارزش كرامت

ارزش‏هاي انساني، گوهرهاي نابي را مي‏مانند، كه جوينده آن، در واقع به دنبال دُرّ و ياقوت است و اگر بتواند با تلاش‏هاي خود، به آن برسد، سرمايه‏اي اندوخته كه كسي را چنين سرمايه گرانْ‏سنگي به دست نيامده است. امام هادي عليه‏السلام ، در سرزنش كساني كه اين ارزش‏ها را سبك شمرده و كرامت را درك نمي‏كنند، فرمودند: «هر كه ارزش بزرگ‏واري را نداند، شايسته خواري و خفت است». و بايد دانست كه چنين انساني، قابل اعتماد نمي‏باشد و به فرموده امام هادي عليه‏السلام : «هر كه قدر خود نداند، از شرّ او ايمن نباش».

پاس‏داشت نعمت‏ها

نگه‏داري و تلاش در حفظ و افزايش دارايي، مهم‏تر از به دست آوردن آن است. انسانِ برخوردار از نعمت‏ها و هداياي خداوند نيز، با توجه به اين نكته، لازم است نخست راه حفظ و افزايش نعمت را بشناسد و سپس جوياي خود آن باشد. در اين راستا، حضرت امام هادي عليه‏السلام ، دو راهْ‏كار اساسي را بدين شرح بيان فرمودند: «نعمت‏ها را با نيك رفتاري در حق آن‏ها پايدار داريد و با سپاس گزاري از نعمت‏ها، در پي افزايش آن‏ها باشيد». و در مقابل فرمودند: «كفران نعمت‏ها، نشانه سرمستي و باعث تغيير و از بين رفتن آن‏هاست».

زيان جدال و حسدورزي

مجادله، برتري جويي و اصرار بي‏جا بر گفته‏هاي خويش، زيان‏هاي فراواني در پي خواهد داشت كه در كلامي نوراني از امام هادي عليه‏السلام چنين بيان شده است: «جدال، دوستي‏هاي قديمي را از بين مي‏برد و كينه‏هاي استوار، بر جاي مي‏نهد و كم‏ترين چيز در جدال، برتري جويي است و برتري جويي، اساس جدايي است». آن امام بزرگ‏وار، هم‏چنين به زيان‏هاي خوي ناپسند ديگري به نام «حسد» اشاره كرده و فرمودند: «تو را از حسد پرهيز مي‏دهم كه [زيان] آن در تو آشكار شود و در دشمن تو كارگر نيفتد». بر اساس فرمايش امام هادي عليه‏السلام شخص حسود، زيان‏هاي روحي و جسمي را تنها نصيب خودش مي‏كنند.

مبارزه با تنبلي

تنبلي و كوتاهي در انجام كار، موجب بازماندن انسان از رسيدن به هدف‏هايش مي‏گردد و اين ايستايي نيز، اندوه و تأسّف را در پي خواهد داشت. در اين ميان، يكي از راه‏هاي پيش‏گيري از سهل‏انگاري و كوتاهي در انجام برنامه‏ها، اراده و تصميم‏گيري محكم و عملي مي‏باشد. امام علي النقي عليه‏السلام در اين‏باره، چنين سفارش فرمودند: «افسوسِ كوتاهي در انجام كار را با تصميم قاطع، جبران كن».

شكر نعمت، برتر از نعمت

حضرت امام هادي عليه‏السلام ، درباره آثار سپاس‏گزاري و برتري آن، برخودِ نعمتي كه باعث سپاس‏گزاري شده است، فرمودند: «شكرگزاري نعمت، نيكوتر است از نعمتي كه باعث شكر شده؛ زيرا نعمتْ كالاي دنياست و شكرِ نعمت، كالاي دنيا و آخرت».
براين اساس، كسي كه سپاس نعمت الهي را به جاي مي‏آورد، ضمن اين كه گامي در جهت افزايش نعمت‏هاي خداوند برداشته، قدمي نيز در افزايش اندوخته‏هاي آخرت خويش برداشته و باعث كسب ثواب و پاداش شده است.

پارسايي

هادي مسلمانان، اما دهم، حضرت علي النقي عليه‏السلام ، درباره پارسايي و پرهيزگاري و دوري از آن‏چه ناخشنودي حضرت حق را در پي خواهد داشت، فرمودند: «هر كه از خداوند بپرهيز، از او بپرهيزند و هر كه خدا را فرمان برد، اطاعت شود و هر كه مطيع خداست، از خشم مخلوق باكي ندارد و هر كه خداوند را به خشم آورد، بايد يقين كند كه به خشم بندگان او گرفتار مي‏شود».
و به راستي چه سعادت‏مند خواهد بود كسي كه نعمت زندگي را صرف بندگي كند و تمام كوشش او، كسب خشنودي حضرت حق باشد.

خداوند؛ برتر از توصيف

شناخت خداوند، در بالاترين درجه آن، از آنِ بندگان برگزيده او و انسان‏هاي كاملي است كه در خاندان وحي و اعجاز و كرامت رشد يافته‏اند. حضرت امام هادي عليه‏السلام ، در وصف خداوند فرمودند: «به راستي، خداوند وصف نشود، جز بدان‏چه خود را وصف كرده است؛ كجا وصف شود آن كه حواس، از دركش عاجزند و اوهام، بدو نرسند و تصورات، به كُنه او پي نبرند و در ديده‏ها نگنجد. در نزديكي‏اش، دور است و در دوري‏اش، نزديك؛ چگونگي را پديد آورده، بي‏آن كه گفته شود خود او چگونه است و مكان را آفريده، بي‏آن كه خود مكاني داشته باشد. او از چگونگي و مكان بركنار است، يكتا و يگانه است، شكوه و ابهت‏اش بزرگ و نام‏هايش پاك است».

يكي از آفت‏هاي دانش‏پژوهي

جوياي دانش، تا زماني كه ندانسته‏هاي خود را بيش‏تر از دانسته‏هايش بداند، درك كرده و به اين حقيقت رسيده باشد كه هر آن چه آموخته، قطره‏اي از اقيانوس دانش است، در مسير رشد و بالندگي قرار گرفته است؛ ولي اگر توجه به آموخته‏ها كرده و آن را بسيار انگارد، دچار آفت علمي شده و از پيشرفت‏هاي بعدي، باز مي‏ماند. امام هادي عليه‏السلام در تبيين اين آفت، مي‏فرمايند: «خودبيني، انسان را از دانش‏جويي باز مي‏دارد و به تكبر و خودخواهي جاهلانه فرا مي‏خواند».

كتاب‏شناسي امام هادي عليه‏السلام

1. ارفع، سيدكاظم، امام علي النقي عليه‏السلام ، فيض كاشاني، تهران، 1370.
2. رفيعي، علي، تحليلي از تاريخ دوران دهمين خورشيد امامت، امام هادي عليه‏السلام ، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1370.
3. سازمان تبليغات اسلامي، امام هادي عليه‏السلام ، ترجمه: واحد تدوين و ترجمه، تهران، 1368.
4. سحاب، ابوالقاسم، زندگاني حضرت امام علي النقي عليه‏السلام ، اسلاميه، تهران، 1375ق.
5. شريف قرشي، باقر، زندگاني امام علي الهادي عليه‏السلام ، ترجمه: سيد حسن اسلامي، دفتر انتشارات اسلامي، قم، 1371.
6. شيرازي، رضا، دهمين ستاره (داستان زندگي امام هادي عليه‏السلام )، پيام آزادي، تهران، 1373.
7. عقيقي بخشايشي، عبدالرحيم، زندگاني پيشواي دهم، امام هادي، نسل جوان، قم، 1357.
8. عمادزاده، حسين، زندگاني حضرت امام علي النقي الهادي عليه‏السلام ، شركت سهامي طبع كتاب، تهران، 1341.
9. كمپاني، فضل اللّه‏، حضرت امام علي النقي عليه‏السلام ، مفيد، تهران، 1360.
10. گروه نويسندگان، پيشواي دهم، حضرت امام‏علي‏بن‏محمدالهادي عليه‏السلام ، موسسه در راه‏حق، قم، 1371.
11. گروه نويسندگان، تحليلي از زندگاني امام علي النقي عليه‏السلام ، موسسه احيا و نشر ميراث اسلامي، قم، 1359.
12. مدرسي، سيدمحمدتقي، زندگي و سيماي حضرت امام هادي عليه‏السلام ، ترجمه: محمد صادق شريعت، انصارالحسين، تهران، 1370.
13. نجفي، محمدجواد، ستارگان درخشان، اسلاميه، تهران، ج 12، 1361.
 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 2670
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما