منو
تبليغات







 
مهدويت
حضرت مهدي عجّل الله تعالي فرجه الشّريف
سه‌شنبه 4 تير 1392 انتظار موعود؛ فلسفه ای الهی و انسانی
نویسنده: علیرضا مزروعی
منبع: روزنامه کیهان-شماره18891


مسئله انتظار و موعود، در طول تاریخ بشریت و تاریخ ادیان الهی، از روزگاران بس قدیم مطرح بوده است. در این میان اقوام و ادیان الهی طرح مسئله «موعود» را با فراخور ادراک، بینش اجتماعی، معلومات و خصوصاً از زاویه دیدی که این بشارتها و انتظار موعودها تعبیرهای متناسب با فرهنگ و مقتضیات زمان خود باشد وعده می داده اند.این بشارتها و اشارت ها درمیان پیامبران بزرگ الهی از عمق و وسعت فرهنگی بیشتری برخوردار بوده است. و از رهگذر فرهنگ وعده ها و بشارت ها در ذهنیت تاریخی و عینیت اجتماعی هر یک از امتها موعودی مورد انتظار با فلسفه ای رو به آینده شکل می یافته است.بشارت ها و اشارتها که درباره موعود و ظهور منجی و عدل گستر جهانی، در منابع ادیان آسمانی و دیگر آثار حکمای قدیم، رسیده است پیوسته بدنبال تبیین افق انتظار بعنوان فلسفه ای رو به آینده جهت تحقق آرمان های انسانی و الهی بوده است.«اصولا فتوریسم یعنی اعتقاد به دورأ آخرالزمان، انتظار ظهور منجی، عقیده ای است که در کیشهای آسمانی یهودیت (جودایسم)، و زردشتی (زواستریانیسم) و مسیحیت (در سه مذهب عمدأ آن: کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس)، و مدعیان نبوت عموماً، و دین مقدس اسلام خصوصاً، به مثابه یک اصل مسلم قبول شده است. و درباره آن در مباحث تئوریک مذاهب آسمانی، این رشته، کاملا شرح و بسط داده شده است.»(1) نگارنده مقاله در این بحث در مقام تبیین افق انتظار به عنوان یک آرمان انسانی و الهی برآمده که اینک آنرا با هم از نظر می گذرانیم.
 

بشارت مهدویت در کتب انبیا

در برخی آیات قرآن کریم تصریح شده است که بشارت در کتب انبیاء گذشته نیز آمده است از جمله در آیه شریفه می فرمایند:
«و لقد کتبا فی الزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»(2)
ما به حقیقت در کتاب زبور (داود) این بشارت عظیم را ثبت نموده ایم که در آینده، وراثت و حکومت تمامی عالم انسانی ویژه بندگان برگزیده و درستکار خواهد بود.
در آیه فوق چنانکه مبرهن است، بشارت از آینده ای می دهد که نظام سلطه استکبار جهانی و هرگونه شر و فسادی بکلی از جامعه بشریت رخت بر بسته و تار و پود جهل، ظلم، فساد و تبعیض از هم گسسته و محو گشته است. و وراثت زمین به دست انسان های شایسته و صالح انتقال خواهد یافت.
«مضمون آیه فوق در مرموز (73) زبور داود مکرراً ذکر شده و این بشارت عظیم را بالحان گوناگون بیان کرده و پس از تسلی و دلداری به حضرت داوود که از شریران رنجیده مشو زیرا همچون علف زود بریده می شوند بر خداوند توکل نمای و از او متلذذ باش به او آرام گیر و در انتظارش بسر بر و...(3)
و نیز در بشارت سی و سوم آمده است:
«زیرا که شریران منقطع می شوند، اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد.»

آیین زردشتیان

و در کتاب زند که کتاب مذهبی زردشتیان است نیز اشاره به انقراض ظلم و ستم و وراثت صلحاء گردیده است:
«لشگر اهریمنان با ایزدان دائم در روی خاکدان محاربه و کشمکش دارند، و غالباً پیروزی با اهریمنان باشد اما نه بطوریکه بتوانند ایزدان را محو و منقرض سازند، چه: در هنگام تنگی از جانب اورمزد که خدای آسمانست به ایزدان که فرزندان اویند یاری می رسد و محاربه ایشان نه هزار سال طول می کشد، آنگاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان می شود و اهریمنان را منقرض می سازند، تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند، و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان عالم کیهان بسعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیک بختی خواهد نشست.»(4)

آیین هندی

در آیینهای هندوان و کتابهای آنان نیز، سخن از نجات دهنده و موعد آمده است، از جمله در کتاب «مهابهاراتا» و کتاب «پورانه ها» در این باره گفته اند:
«همه ادیان معتقدند که در پایان هر دوره ای از تاریخ، بشر از لحاظ معنوی و اخلاقی رو به انحطاط می رود، و چون طبعاً و فطرتاً، در حال هبوط و دوری از مبداء است، و مانند احجار به سوی پایین حرکت می کند، نمی تواند به خودی خود به این سیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی خاتمه دهد. پس ناچار روزی یک شخصیت معنوی بلندپایه، که از مبداء وحی و الهام سرچشمه می گیرد، ظهور خواهدکرد، و جهان را از تاریکی جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد. در این مورد، در تعالیم هر دینی، به صورت رمز، به حقایقی اشاره شده است، که با معتقدات آیینهای دیگر توافق و هماهنگی کامل دارد... مثلا در کیش هندو، در کتاب پورانا، شرح مفصلی، درباره دوران آخر عصر کالی، یعنی: آخرین دورأ قبل از ظهور دهمین اواتارای و یشنو درج گردیده است.»(5)

آیین یهودیان

در آیین یهودیان که خود را پیروان حضرت موسای کلیم(ع) می دانند نیز منتظر موعودند. در آثار دینی یهود، و اسفار تورات، و دیگر کتابهای انبیای آنان، همواره، به موعود اشاره شده است، جهت مطالعه و بررسی می توانید به کتاب «بشارات عهدین» مراجعه نمایید.

آیین مسیحیت

در آیین مسیحیت، و کتابهای مقدس این آیین مانند انجیل متی، انجیل لوقا، انجیل مرقس، انجیل برنابا و مکاشفات یوحنا نیز بشارت ها و اشارت ها دربارأ موعود آخرالزمان، رسیده است.
جهت مطالعه و بررسی می توانید به کتاب «بشارات عهدین» مراجعه نمائید.

اعتقاد به مسئله موعود در فرهنگ اسلامی

با مراجعه به منابع روایی و تاریخی اسلامی، روشن می گردد که مسئله «موعود» یکی از مهمترین مسائل سده های نخست هجری بوده است.
این نوشته ها که به اصول مدونه شهرت یافتند، اساس کتاب های قرن چهارم و پنجم درباره غیبت مهدی موعود را تشکیل می دهند و عناوین این کتاب ها نیز مانند اصول مدونه، «کتاب الغیبه» است.
مسئله موعود و اعتقاد به دوره آخر زمان، انتظار ظهور منجی هنگامی که به حوزه های فکری و عقیدتی اسلام می رسد، جلوه و تبلور خاصی پیدا می کند.
در حوزه اندیشه اسلامی مسئله موعود و ظهور مصلح جهانی با ویژگی ها و مشخصه های معینی معرفی شده است.
زیرا که پیامبر گرامی اسلام خاتم پیامبران و دین مبین اسلام آخرین دین الهی است.
و آن وجود شریف و عدل گستر جهانی، از اسلام است، از این رو یکی از مهم ترین و عمیق ترین مطالب در حوزه فکری عقیدتی اسلامی مسئله موعود و بیان خصوصیات و ماهیت و فلسفه ظهور آن حضرت است.
از این جهت در اسلام مسئله موعود و اعتقاد به دوره آخر زمان صرفا به اشارات پیشینیان اکتفا نشده است، بلکه در اسلام خصوصیات مهدی(ع) تبیین شده است:
پدر، مادر سلسله نسب تا پیامبر(ص)- اوصاف و شمائل- نشانه های آن حضرت-علائم تشریفی و تکریمی قائمیت- کیفیت تشکیل حکومت الهی- عدالت اجتماعی در عصر آن حضرت و تعالی و تکامل انسان، وظایف و تکالف منتظران در ایام غیبت و ظهور همه و همه در مآخذ اسلامی، اعم از سنی و شیعه آمده است.

پدر، مادر سلسله نسب تا پیامبر(ص)

اسم:

محمد و این نامی است که پیغمبر گرامی اسلام برای او گذارده و فرمودند اسم او اسم من است و کنیه او کنیه من است.

کنیه:

ابوالقاسم و ابوصالح نیز معروف است.

لقب:

از جمله القاب آن حضرت مهدی، منظور، قائم بامرالله، حجت الله، ولی الله، صاب الامر، بقیه الله.
پدر و سلسله آباء: الحسن العسگری(ع) بن علی الهادی بن محمد الجواد بن علی الرضا بن موسی الکاظم ابن جعفر الصادق بن محمد الباقربن علی زین العابدین بن الحسین الشهید بن علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین(ع).

مادر:

نرجس.
ساعت و روز تولد: در سحر شب نیمه شعبان شب جمعه.
دعبل خزاعی، در قصیده تائیه معروف گفته است:
«خروج امام لا محاله خارج
یقوم علی اسم الله و البرکات
یمیز فینا کل حق و باطل
و یجزی علی النعما و النقمات
امامی از آل محمد(ص) به یقین، خروج خواهد کرد،
او به تأیید اسم اعظم الاهی و برکات نصر آسمانی به پا می خیزد
او حق و باطل را از هم جدا می کند،
و همه را، بر شادخواری ها و کین توزی ها، کیفر می دهد.
دعبل می گوید:
چون این ابیات را نزد امام رضا(ع) خواندم، آن امام به شدت گریست. آنگاه فرمود: «ای دعبل! روح القدس به زبان تو سخن گفته است. آیا می دانی این امام چه کسی خواهد بود؟»
گفتم: نه (شخص او را نمی شناسم)، لیکن شنیده ام که امامی از شما آل محمد(ص) خروج می کند و زمین را از عدل و داد می اکند. امام رضا(ع) فرمود: «پس از من، فرزندم محمد امام است. پس از محمد فرزندش علی امام است. پس از علی (هادی) فرزندش حسن امام است. و پس از حسن (عسگری) فرزندش حجت قائم خواهد بود. اوست که در زمان غیبت چشم به راه اویند، و در زمان ظهور همه مطیع او گردند. او زمین را پر از قسط و عدل می کند، پس از آنکه پر از جور و ستم شده باشد...»(6)

از اوصاف آن حضرت:

«1- متولد می شود پاک و پاکیزه؛
2- محدث باشد تا هنگامی که از دنیا برود، یعنی ملائکه با وی حدیث گویند؛
3- مستجاب الدعوه باشد حتی اینکه اگر بر سنگی دعا کند دو نیم گردد؛
4- سلاح و شمشیر پیغمبر نزد او باشد؛
5- مصحف فاطمه(س) نزد او باشد؛
6- جامعه نزد او باشد و آن صحیفه ای است که طولش هفتاد ذراع است و دروی آنچه بنی آدم محتاج است مضبوط است؛
7- از همه مردم عالمتر، حلیم تر، عابدتر، پرهیزگارتر، شجاع تر، سخی تر، باشد؛
8- از همه تواضعش برای خدا بیشتر باشد؛
9-از همه حاکم تر یعنی حکمش از همه بهتر باشد؛
و...»(7)

علائم تشریفی و تکریمی قائمیت

آثار و مواریث انبیاء
تابوت آدم- عصای موسی- حجر موسی- تورات و انجیل و سائر کتب آسمانی- الواح موسی- پیراهن یوسف و خاتم سلیمان.
نشانه هایی که از پیامبر گرامی اسلام دارد:
بیرقی که جبرئیل در روز بدر آورد- پیراهنی که در روز احد پوشیده بود و علامت خون هنوز در وی هست، عمامه سحاب، زره پیغمبر، انگشتر پیغمبر، عصای پیغمبر و...

علائم تشریفی

ماه و خورشید در فرمان او باشد باد و ابرهای شدید در تسخیر او باشد- بنام او از آسمان ندا شود- شمشیرها برای جنگ نازل شود- ملائکه و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل او را مدد کنند- نزول عیسی بن مریم- اصحاب کهف و رجعت عده ای از گذشتگان بدنیا- طی الارض- همه جای دنیا را ببیند- هر مشکل برای او آسان باشد- نور او مردم را از خورشید بی نیاز کند- دوست و دشمن را می شناسد- کور مادرزاد و مریض را شفا بخشد.
«خداوند به دو دست وی شرق و غرب جهان را خواهد گرفت تا آن که در زمین، جایی نماند مگر آنکه در آن فریاد اذان برآورند و همه دین از آن خدا گردد. او همان مهدی است که پیامبر(ص) خبر داده است که هرگاه خروج کند عیسی بن مریم فرود می آید و پشت سرش نماز می گزارد و آن که بر وی اقتدا کند، مانند کسی است که پشت سر پیامبر خدا نماز گزارده است؛ چرا که او خلیفه خداست.»(8)
بررسی ابعاد وجودی منجی عالم بشریت و انتظار با فلسفه ای رو به آینده جهت تحقق آرمانهای متعالی اسلامی تنها محدود به یک مذهب از مذاهب اسلامی نیست، بلکه در همه مذاهب اسلامی اعم از شیعه و اهل تسنن منابع فراوان و گسترده سرشار از روایات و احادیث نبوی است که پیرامون مهدی موعود و ظهور آن حضرت مطرح گردیده است.
بنابراین مستندات و روایات نبوی پیرامون ابعاد وجودی مهدی موعود و فلسفه ظهور آن حضرت محدود به مآخذ و پژوهشهای یک مذهب از مذاهب اسلامی نیست، بلکه روایات نبوی و مستندات اسلامی، درباره وجود شریف آن حضرت، در میان همه مسلمانان اعم از شیعه و اهل سنت وجود دارد.
نکته قابل تأمل دیگر این است که نه تنها محدثان مذاهب شیعه و اهل سنت به نقل و ضبط احادیث پیرامون مهدی موعود پرداخته اند بلکه دیگر اندیشمندان و فرهیختگان شیعه و سنی اعم از مفسران، مورخان و... پیرامون ابعاد وجودی مهدی موعود پرداخته اند.

موعود اسلام

«موعود اهل بیت با موعود اهل سنت وجوه اشتراک و وجوه افتراق دارند. ولادت و غیبت مهدی از مهمترین نقاط اختلاف میان کلام شیعی و سنی است. با وجود این می توان براساس روایات مورد وفاق شیعه و اهل سنت به عناصر مشترک بسیاری درباره موعود اسلام دست یافت از قبیل: لقب او مهدی(راه یافته) است؛ نامش همنام پیامبر محمدبن عبدالله است؛ از خاندان پیامبر و از فرزندان فاطمه(س) دخت پیامبر(ص) است؛ در آخر زمان حتی اگر از عمر جهان یک روز بیش نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی خواهد کرد تا او قیام کند و به خلافت برسد؛ مردم در پرتو ولایتش به نعمتی بی سابقه دست خواهند یافت و مال را بی حساب و فراوان خواهند بخشید.»(9)
هنگامی که کتابها و منابع و مآخذ اهل تسنن به دقت مورد مطالعه قرار گیرد ملاحظه می شود که پیرامون مسئله موعود احادیث نبوی مستفیضه بلکه متواتره وارد شده است.
تحقیقا می توان ادعا کرد که یکی از مسائل بسیار حائزاهمیت که می تواند در انسجام جوامع اسلامی موثر باشد طرح مسئله موعود آخرالزمان است.
احادیث پیرامون مهدی(عج) را عده ای از صحابه گرامی امهات مؤمنین (یعنی همسران پیامبر گرامی«ص» اسلام).
با اندک اختلافی در اجمال و تفصیل از پیغمبر گرامی اسلام نقل کرده اند:
از جمله پیشوایان اهل سنت که احادیث مهدی منتظر را بطور اجمال و تفصیل نقل کرده اند: بخاری، مسلم، ترمذی، نسائی، ابوداود و ابن ماجد است.
از جمله بزرگان اهل تسنن که حافظ و ناقل احادیث پیرامون مهدی موعود(عج) بوده اند:
امام احمد حنبل، ابوالقاسم طبرانی، ابونعیم اصفهانی، حمادبن یعقوب روجنی و حاکم صاحب مستدرک است.
از جمله علماء اهل سنت که احادیث مهدی(عج) را نقل کرده اند:
کنجی: سبط بن جوزی، خوازمی، ابن حجر عسقلانی، ملاعلی متقی صاحب کنزالعمال، قندوزی برخی از علما اهل تسنن کتاب مستقل درباره مهدی موعود(عج) تالیف کرده اند از قبیل:
جلال الدین سیوطی در کتاب علامات مهدی(عج)- ملاعلی متقی صاحب کنزالعمال در کتاب برهان درباره صاحب الزمان.

نگاهی اجمالی به آیات قرآن کریم پیرامون مهدی موعود(عج)

در ذیل آیه شریفه:
«و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»(01)
می خواهیم که منت بگذاریم بر آنان که در زمین ضعیف داشته شدند و آنان را پیشوا و وارث قرار دهیم. «ابن ابی الحدید می گوید: علماء ما اهل تسنن می گویند: این آیه اشاره ای است به آن امامی که مالک زمین و مسلط بر ممالک خواهد شد.»(11)
این آیه نیز، طبق پاره ای از سخنان امام علی بن ابیطالب(ع) در «نهج البلاغه» و روایاتی از دیگر امامان، به گونه ای، ناظر به مستضعفان محروم و پیروان راه حق است، که سرانجام، جهان از آن شایستگان ایشان خواهد شد. و این امر، در زمان ظهور حجت بالغه است؛ چنانکه شیخ بزرگوار ابوجعفر صدوق، در «امالی» روایت کرده است که علی(ع) فرمودند:
«این آیه مربوط به ماست».(21)
«ولقد کتبنا فی الزبور، من بعدالذکر، ان الارض یرثها عبادی الصالحون»(31)
ما در زبور داود، از پس ذکر (تورات)، نوشته ایم که سرانجام، زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب شوند.
«امام باقر(ع) فرموده:
این بندگان شایسته که وارثان زمین شدند، اصحاب مهدی هستند، در آخرالزمان شیخ طبرسی، پس از نقل این حدیث، می گوید:
حدیثی که شیعه و سنی، از پیامبر(ص) روایت کرده اند، بر گفته امام باقر دلالت دارد. حدیث این است: «اگر از عمر دنیا باقی نماند مگر یک روز، خداوند همان یک روز را آن قدر دراز کند، تا مردی صالح، از اهل بیت من، برانگیزد، و او جهان را، همانگونه که از جور و ستم لبریز شده باشد، از داد و دادگری لبریز سازد.» و امام ابوبکر احمدبن حسینی بیهقی، در کتاب «البعث و النشور»، اخبار بسیاری در این باره آورده است. و آن اخبار را، نواسه او، ابوالحسن عبیدالله بن محمد بن احمد، در سال 815، برای ما روایت کرد.»(41)
«وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات، لیستخلفنهم فی الارض، کما استخلف الذین من قبلهم، ولیمنکنن لهم دینهم، الذی ارتضی لهم، ولیبدلنهم من بعد خوفهم امنا...»(51)
خداوند، آنان را که گرویدند از شما و نیکیها کردند، وعده داده که به یقین ایشان را خلیفه کند در زمین- چنانکه آنان که از پیش بودند خلیفه ساخت- و دینشان را بگستراند، آن دین که بپسندید برای آنان، و هم آنان را از پس بیمی که دارند، بی بیمی دهد و ایمنی...
«شیخ طبرسی نوشته است :
از امامان اهل بیت روایت شده است که این آیه، درباره مهدی آل محمد(ص) است. شیخ ابوالنضر عیاشی، با اسناد خود، از حضرت امام زین العابدین(ع) روایت کرده است که این آیه را خواند و فرمود:
«اینان به خدا سوگند شیعه ما هستند، خدا این کار را در حق آنان به دست مردی از ما خواهد کرد. و این مرد مهدی این امت است. و همان کسی است که پیامبر(ص) فرموده است: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خدا همان یک روز را چنان دراز کند تا مردی از خاندان من حاکم جهان گردد. اسم آن مرد اسم من (محمد) است. او زمین را از عدل و قسط لبریز سازد، همانگونه که از ظلم و جور لبریز شده باشد و همچنین مطلبی درباره این آیه، از امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) نیز روایت شده است.»(61)
پی نوشت ها در سرویس معارف موجود است.
 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 15831
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما