منو
تبليغات







 
مهدويت
حضرت مهدي عجّل الله تعالي فرجه الشّريف
يكشنبه 11 تير 1391 ويژگيهاى تبليغى قرآن درباره موعود آخرالزمان

منبع: موعود (www.mouood.org)


گفتگو

اولين نكته اينست كه قرآن كريم، موعود آخرالزمان را به عنوان يك نتيجه قطعى و يقينى معرفى مى كند. در آيه شريفه «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم وارثين » (1) و همچنين و آيه ديگر از سوره نور، ملاحظه مى كنيد كه از اين موضوع به عنوان يك اراده الهى با كمال قاطعيت و حتميت ياد شده است و يا در آيه شريفه «وعدالله الذين امنوامنكم و عملوالصالحات ليستخلفنهم فى الارض كمااستخلف الذين من قبلهم...»، (2) از آن به عنوان يك وعده الهى ذكر شده است و اين يكى از ويژگيهاى خاص قرآن كريم است. در واقع، آيات فوق، رابطه بين «موعود آخرالزمان » و «بينش توحيدى » را بيان مى كند و بر حتميت و قطعيت آن تاكيد دارد.
نكته دوم در اين باره آنست كه، قرآن كريم، ظهور آن منجى موعود را با آرزوها و فطرت حق طلبانه و عدالتخواهانه بشر پيوند زده است. بدان معنى كه با توجه به استضعاف بشر، وعده خداوند، حاكميت دادن صالحان و مستضعفان بر پهنه زمين است.
در طول تاريخ، انسان هميشه در آرزوى تحقق يك حكومت صالح و دور از ظلم و بى عدالتى بوده است. قرآن حكيم در معرفى حكومت حضرت مهدى ،عليه السلام، و موعود آخرالزمان، روى اين خواست فطرى انسان انگشت گذاشته است. بايد توجه داشت كه همه قيامهايى كه عليه ستمكاران صورت گرفته، بر اساس همين خواست فطرى بشر بوده است اما، متاسفانه اين تمنا تحقق نيافته است.
در آيات قرآن اشاره شده كه مهدى موعود، كسى است كه بر مستضعفين منت مى نهد و آنها را نجات مى بخشد و پيشواى جامعه بشرى قرار مى دهد.
در آيه، «و لقد كتبنا فى الزبور من بعدالذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون » (3) پايان سعادتمندانه حيات انسان، همراه با حاكميت صالحان بر كره زمين است
موعود: آيا قرآن اين امر را مختص مسلمين اعلام مى كند؟
محمدى عراقى: خير، قرآن بر اين نكته تاكيد مى ورزد كه اعتقاد به موعود آخرالزمان، تنها به شيعيان و مسلمانان اختصاص ندارد. بلكه، تمام پيامبران گذشته، بشارت فرارسيدنش را داده اند. چنانكه در آيه شريفه، «و لقد كتبنا فى الزبور... » ذكر شده است.
چنانكه مى دانيد، زبور كتاب دينى حضرت داوود ،عليه السلام، است. قرآن ما را آگاه مى سازد كه در زبور، وعده فرارسيدن موعود داده شده است و اين خود يكى از نكات ظريف و تبليغى قرآن است.
نكته ديگر اينكه، اصولا قرآن با آوردن تمثيلهايى از امم گذشته، سنت اصلاح گرايى و تغيير و تحول را يك «سنت الهى » و «قانون آسمانى » معرفى مى كند و از امم پيشين نيز در اين باره مثال مى آورد.
در همان سوره مبارك نور، آيه 55، قرآن مجيد براى آنكه، حالت استبعادى و بعيد دانستن ظهور موعود را از ذهن انسان دور كند، مى فرمايد: «كمااستخلف الذين من قبلهم...» يعنى اين وعده الهى، يك سنت است، چنانكه قبلا هم بوده. مثلا در امت موسى ،عليه السلام، هم بوده و اين خداوند است كه جايگزينى حكومتى و نظامى به جاى حكومتى ديگر را وعده داده است. لذا، آن خداوندى كه مدبر انسان و جهان است، قادر است روزى وعده ظهور موعود و منجى آخرالزمان را محقق سازد.
موعود: صرف نظر از بيانات كلى، آيا به صورت واضح تر و مشخص تر قرآن به امر ظهور موعود اشاره دارد؟
محمدى عراقى: بله، در قرآن، اشارات بسيارى آمده كه ائمه معصومين ، عليهم السلام، در روايات خود، آن اشارات را صريحا مرتبط با موضوع موعود آخرالزمان دانسته اند.
موعود: لطفا نمونه هايى را ذكر بفرماييد.
محمدى عراقى: خداوند با بيانى تمثيلى به اين موضوع اشاره دارد و قرآن مى فرمايد:
«ان عدة الشهور عندالله اثناعشر شهرا» (4)
خداوند در اين آيه اشاره به ماههاى دوازده گانه دارد، و بيان مى كند كه نزد خداوند تعداد ماهها دوازده تا است. روايات اين آيه را تفسير نموده اند و منظور از ماههاى دوازده گانه را وجود و حضور دوازده امام در ميان انسانها دانسته اند كه طبق همان روايات، آخرين آنها، حضرت مهدى، عليه السلام، است.
بعضى از علماى گذشته، درباره آياتى كه مرتبط با موضوع موعود آخرالزمان است كتب مفصلى نوشته اند. ذكر آيات مرتبط با اين موضوع بحث مفصلى مى طلبد كه ما را از موضوع اين گفتگو دور مى سازد.
نكته ديگرى كه قرآن بدان متذكر است، آنست كه منجى و موعود، به مثابه مشعل اميد در جامعه و قلب انسانها معرفى شده است. چنانكه ايشان را به عنوان «بقية الله » (5) معرفى مى نمايد.اين مطلب خود نكته ظريف و روانى در امر تبليغ و تعليم و تربيت است ، چون انسان به اميد دلبسته است و با اميد زنده است و سخت ترين بحران براى انسان آنست كه به ورطه ياس و نااميدى بيفتد. از همين رو، قرآن، نقطه روشن و اميدبخش را در دل انسان، موعود آخرالزمان معرفى مى كند.
موعود: اجازه بدهيد بپرسيم اصولا انسان چه وقت و يا به چه دليل به ورطه پوچى و ياس مى افتد؟
محمدى عراقى: از قرآن چنين استنباط مى شود كه، انسان موجودى است كه همواره مى خواهد رابطه اى با جهان بى نهايت و ماوراءالطبيعه داشته باشد و اين ارتباط نيازمند وسيله و اسبابى است تا امكان اين ارتباط را فراهم مى سازد. اين ارتباط به دليل ضعف و ناتوانى انسان معمولى، از طريق امامت و ولايت ممكن مى شود. چنانچه انسان، احساس كند كه هيچ رابطه اى با آن عالم ماورايى ندارد و يا معلق مانده، دچار پوچى مى شود و احساس مى كند به بن بست رسيده است. اين نيز از همان شعله هاى درونى انسان است و از نشانه هاى وجود فطرت الهى در كالبد آدمى بهمان سان كه در عصر كنونى، در قرنى كه ظاهرا متمدن ترين مردمان زندگى مى كنند، اين بيمارى به جان انسان افتاده است كه آدميان احساس مى كنند با ابديت ارتباط ندارند.
اين نكته، يكى از وجوه مهم تبليغى قرآن است. امامت، تجلى عينى ارتباط انسان با خداست، ارتباط انسان با ماوراءالطبيعه .
موعود: ويژگيهاى تبليغى اهل بيت ، عليهم السلام، دراين باره چگونه است؟
محمدى عراقى: روايات اسلامى و احاديث اهل بيت ،عليهم السلام، درباره موعود آخرالزمان بسيارند، اما يكى از مهمترين ويژگيهاى اين روايات تكيه بر موضوع «عدالت » است. چه، رواياتى كه از پيامبر اكرم ، صلى الله عليه وآله، در اين باره رسيده همه ، مورد تاكيد اكثر فرق شيعه و سنى است. شايد معروفترين آنها، حديث معروف عدل است كه مى فرمايند:
«يملاالله به الارض عدلا قسطا كما ملئت جورا و ظلما»
خداوند زمين را از قسط و عدل پر مى سازد پس از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد. (6)
اگر توجه كنيم درمى يابيم كه همين موضوع «عدل » هم كه در روايات ائمه بر آن تكيه كرده اند، بر اساس نوعى آرمانخواهى است و متكى بر بينش عدالتخواهانه بشر است.
انسان به طور طبيعى از ظلم و ستم بيزار و جوينده عدالت است. بنابراين، هميشه در انتظار روزى به سرمى برد كه عدالت حقيقى برقرار شود. موعود آخرالزمان، به عنوان تجسم اين آرزوى بشر، معرفى شده است. به اين معنى كه روزى فرا مى رسد كه تمام ستمهاى تاريخى، تبعيضها و ظلمها پايان مى پذيرد و عدالت به دست مهدى،عليه السلام، برقرار مى شود، آن هم يك عدالت جهانى و فراگير و نه محدود و منطقه اى.
يكى ديگر از وجوه بيانات اهل بيت در اين باره، برانگيختن «احساس شوق و اشتياق » انسان است براى آنكه منتظر باشد.
به حديث معروفى كه از منابع معتبر ذكر شده اشاره مى كنم; نبى اكرم، صلى الله عليه وآله، فرمودند:
«افضل اعمال امتى انتظارالفرج »
بالاترين عبادت امت من انتظار فرج است. (7)
اين حديث معتبر به عبارتى يك نوع تربيت عملى است براى ما كه همواره حالت اشتياق و انتظار داشته باشيم. چنين انسانى هيچ گاه و هيچ زمانى حتى اگر در سخت ترين شراط تاريخى باشد ، احساس نااميدى نمى كند و هميشه نوراميد در دلش روشن است و اين اشتياق و انتظار ، او را در برابر شرايط دشوار مقاوم مى كند.
نكته سومى كه در بيانات اهل بيت، عليهم السلام، درباره حضرت مهدى، عليه السلام، مشاهده مى شود، توجه به موضوع «آمادگى براى ظهور» است و احساس حضورى دائمى و واقعى در نسبت با امام عصر، عليه السلام، زيرا ايشان به عنوان يك انسان الهى ، همواره ناظر و شاهد اعمال ما هستند و همه افعال ما ، در مقابل چشم ايشان حاضر است.
بايد توجه داشت كه اين حضور و نظارت حضرت، ريشه قرآنى نيز دارد. نكته مهمى كه در مبحث مربوط به ويژگى امام قابل بحث است و ضمنا مطابق با باور ما، منطبق با آيات سوره مبارك قدر نيز هست اين است كه ، در شب قدر همه آنچه را كه انسان انجام مى دهد و نامه اعمالش به حضور امام زمان ، عليه السلام، تقديم مى شود. در روايات ديگر هم به اين نكته توجه شده كه انسان مؤمن به امامت و ولايت ، همواره بايد، حضور دائمى ايشان را احساس كند و بداند كه هر اندازه كه اين احساس حضور بيشتر باشد، تاثير آن هم در زندگيش بيشتر مى شود.
موعود: در تبليغ موضوع مهدويت و انتظار، چه نكاتى را مى بايست مورد توجه قرار داد؟
محمدى عراقى: در اين باره هم هيچ راهنمايى بهتر از روايات و آيات نيستند. بى گمان بايد ديد كه پيامبر اكرم ، صلى الله و عليه و آله، و ائمه اطهار ، عليهم السلام، چگونه آن حضرت را معرفى نموده اند.
يكى از مسائل مهم ، در معرفى امام عصر، عليه السلام ، معرفى ايشان به عنوان شخصيتى فراگير است به گونه اى كه فراتر از هر مذهب و مليتى براى مردم كل جهان مطرح هستند و قيامشان جهانى است.
قرآن ايشان را به عنوان منجى و ذخيره الهى همه انسانهاى مستضعف در سرتاسر جهان معرفى مى كند.
خداوند تنها بر مؤمنين ، مسلمين و يا شيعيان منت نگذاشته است بلكه مى فرمايد:
«و نريد ان نمن على الذين استضعفوا...» همچنين در آيات و روايات، همه پيامبران الهى به عنوان بشارت دهنده ظهور حضرت معرفى شده اند چنانكه در منابع فرهنگى همه ملتهاى منتشر در جهان نشانه هاى موعود آخرالزمان و اعتقاد به منجى و مصلح جهانى ديده مى شود.
اما تفاوت مهمى كه بين اعتقاد ويژه مكتب تشيع و ساير فرق و مذاهب وجود دارد آن است كه، تمام ويژگيهاى شخصى آن حضرت به همراه نام پدر، مادر، زمان تولد و ....ذكر شده است . همين نوع معرفى، مانع سوءاستفاده مى شود. از همين رو، ما هم ناگزير، مى بايست در معرفى چهره نورانى امام زمان، عليه السلام، از همان سيره نبى اكرم ، صلى الله و عليه و آله، و ائمه معصومين ،عليهم السلام، تبعيت كنيم. ضمن اينكه، بايد از بروز هر نوع خرافه و انحراف هم جلوگيرى كنيم. متاسفانه اينكه گاهى در جامعه مسايل نادرستى درباره ارتباط با آن حضرت مطرح مى شود كه ممكن است با شان و ساحت مقدس امام زمان ناسازگار باشد، پس بايد بشدت مراقبت كرد و از طرح اين مباحث پرهيز داشت.
نكته ديگرى كه به نظر مى رسد قابل توجه باشد، بهره گيرى از ادعيه است.ادعيه اى كه درباره امام زمان ، عليه السلام، وارد شده بسيار سازنده است. شايد رايج ترين آنها همان «دعاى ندبه » باشد كه به صورت سنتى رايج در روزهاى جمعه خوانده مى شود. زيارتهاى بسيارى درباره حضرت وارد شده كه سازنده است كه بايد از اين متون دست نخورده و ادعيه و زيارت استفاده كرد.
ابزارهاى هنرى نيز در كار تبليغ نقش مهم و مؤثرى دارند، به تصوير كشيدن چهره سرخورده بشر امروز كه على رغم همه پيشرفتهاى ظاهرى در امر اقتصاد و تكنولوژى، دچار بحرانهاى روحى و روانى شده بروشنى اين پيام را منتقل مى سازد كه عصر توسعه تكنولوژى و عصر علم و فن آورى، همراه با بحرانهاى روحى و روانى بوده كه اعتقاد به مهدويت و موعود آخرالزمان به عنوان نسخه شفابخش مى تواند به همه سؤالهاى پنهان و آشكار انسان امروز جواب دهد و همه دردهاى بى درمان او را درمان كند. اين سرگشتگى را به بهترين شكل به وسيله ابزار هنرى مى توان نشان داد و تشنگى و نياز او را به معنويت و مهدويت مى توان به تصوير كشيد. يعنى، تصويرسازى از آينده اى اميدبخش و درخشان در برابر پليديها و سياهيهايى كه امروزه اين كره خاكى را در خود فرو برده است.
موعود: در اين باره چه وظايفى را متوجه سازمانهاى فرهنگى كشور مى دانيد؟ و عملكرد آنان را چگونه ارزيابى مى كنيد؟
محمدى عراقى: قديمى ترين مركز فرهنگى و تربيتى حوزه هاى علميه اند، اكثر قريب به اتفاق كتابهايى هم كه درباره مهدى موعود، عليه السلام، نوشته شده توسط نخبگان و برجستگان همين نوع مراكز و حوزه هاى علميه شيعه عرضه شده است. بى گمان نياز به انجام كارهاى بيشتر و آثار متعدد وجود دارد.
پس از حوزه هاى علميه، دستگاههاى تعليم و تربيتى رسمى كشورند كه نسل نو را مى پرورند. مدارس مى توانند نقش مهمى دراين باره داشته باشند بويژه، مربيان و معلمان مهمترين رسالت را در معرفى درست امام عصر، عليه السلام، به نوجوانان برعهده دارند و بموازات آنها كتابهاى درسى اند. اين كتب مؤثرترين وسيله براى پرداختن به اين موضوع و انتقال اعتقادى عميق به همراه اميد در روح و جان جوانان و نوجوانان اند.
پس از اينها نوبت به سازمانهاى فرهنگى و هنرى مى رسد. مانند رسانه ها و در راس آنها صدا و سيماست كه با گستردگى و نفوذى كه دارد مى تواند بيشترين نقش را در تبليغ موضوع مهدويت و ترويج اعتقاد درست به امام عصر ايفا كند.
مطبوعات در مرحله بعدى مى توانند رسالت خود را به بهترين وجه انجام دهند. بى گمان اهل منبر، شاعران، نقاشان و ساير هنرمندان و سخنوران مى توانند در حفظ ارتباط و تعميق و تلطيف اين اعتقاد نقش مهمى داشته باشند.
البته، چنانكه اشاره شد، به بركت پيروزى انقلاب اسلامى و بخصوص در دوران دفاع مقدس يكى از مهمترين ارزشهاى معنوى و اخلاقى و اعتقادى كه در جامعه زنده و بارور شد; اعتقاد به مهدويت و امام زمان، عليه السلام، و همچنين ارتباط معنوى با ايشان بود. بخصوص در مناجاتها و وصيت نامه هاى رزمندگان، و در حالات عرفانى ويژه اى كه در جبهه ها بروز داشت و حتى خاطرات شيرينشان نشانه هاى ارتباط معنوى با حضرت ديده مى شد كه مى بايست آنها را حفظ كرد و به عنوان امانت به نسلهاى آينده سپرد.

والسلام

پى نوشتها:

1. سوره قصص (28)، آيه 5.
2. سوره نور (46)، آيه 55.
3. سوره انبياء (21)، آيه 105.
4. سوره توبه (9)، آيه 36.
5. سوره هود (11)، آيه 86 ، «بقية الله خيرلكم ان كنتم مؤمنين ».
6.مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 73، ج 18.
7. مجلسى، محمدباقر، همان، ج 52، ص 128، ح 21.
 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 2518
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما