منبع: ماهنامه کوثر ،شماره31
زنگار دلها :
قرآن درباره مجرمان و گناهکاران جسور که به بهانه هاى واهى از اجابت دعوت الهى سرباز مى زنند، مى فرماید:
(کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون) چنین نیست که آنها گمان مى کنند ، بلکه کارهایشان همچون زنگارى بر دلهایشان نشسته است. (و از درک حقیقت محروم گشته اند.)
امام باقر(ع) در بارهاین آیه مى فرماید :
هیچ بنده مومنى نیست مگر آنکه در قلبش یک نقطه سفید (ونورانى) وجود دارد، پس آنگاه که از وى گناهى سرزند ، در میان آن نقطه سفید ، نقطه سیاهى ایجاد مى گردد. پس اگر توبه کند ، آن سیاهى رخت بر مى بندد و اگر در گناهان غوطه ور گردد، بر سیاهى افزوده مى شود تا آنکه تمام سفیدى را مى پوشاند. وقتى سفیدى پوشانده شد، دارنده چنین دلى دیگر هرگز روى سعادت را نخواهد دید و این است معناى سخن خداوند که مى فرماید: (کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون) فروش دین به دنیا :
در مورد متعددى از قرآن به آیاتى برمى خوریم که یهود را به پیروى از قرآن فرا مى خواند، در یکى از این آیات مى خوانیم:
«به آنچه نازل کرده ام (قرآن) ایمان آورید که تایید و تصدیق کننده کتابى است که شما با آن سروکار دارید (توارت) و نخستین کافر به آن نباشید و آیات مرا به بهاى ناچیزى نفروشید و تنهادر برابر من تقوا پیشه سازید.»
امام باقر(ع) در مورد شان نزول آیه فوق مى فرماید: براى حیى بن اخطب و کعب بن اشرف وگروهى دیگر از عالمان یهود، هر ساله مجلس میهمانى بسیار مجللى از طرف یهودیان ترتیب داده مى شد. این افراد راضى نبودند ، باتصدیق و تایید قرآن آن منافع را از دست بدهند. به همین جهت تورات را تحریف کرده، آیاتى از آن را، که در زمینه اوصاف پیامبر اسلام (ص) بود به بهاى ناچیز (مجالس و یا پول هایى که به جیب آنها سرازیر مى شد.) فروختند. درس عبرت از انسانهاى مسخ شده :
همان طور که مى دانیم روحیه سرکشى و نافرمانى از دستور هاى الهى و علاقه شدید به مال دنیا از ویژگی هاى یهود بوده (والبته بسیاری از انسان ها اعم از مسلمانان و ... :: مناجات) آیاتى از قرآن بدان ها اشاره کرده است، ماهیگیرى در شنبه یکى ازمظاهر این علاقه است: خداوند به یهود فرمان داده بود روز «شنبه» را تعطیل کنند اما گروهى از آنها که کنار دریا مى زیستند و مشمول حکم الهى بودند، دلشان نمى آمد آن روز ازماهی هاى فراوان و چشمگیر بگذرند. اتفاقا روزهاى شنبه ماهی هاى بیشترى مى آمد. آنها با ترفند و حیله گرى روز شنبه نیز ماهیگیرى مى کردند تا آنکه عذاب خدا آنها را فرا گرفت.
در همین زمینه درقرآن چنین مى خوانیم: قطعا حال کسانى (یهودیانى) که در روزشنبه نافرمانى کردند، دانستید. (و نیز به عذاب ما آگاه شدیدکه) به آنها گفتیم: همچون بوزینگان طرد شده در آیید و آنها چنین شدند.
در آیه بعد از آن مى فرماید: ما این جریان را مجازات و درس عبرتى براى پیش روى آن واقعه (مابین یدیها) و پشت آن (ماخلفها) قرار دادیم.
امام باقر(ع) در توضیح مابین یدیها و ماخلفها مى فرماید:
مقصود از «مابین یدیها» نسل آن زمان و مراد از «ماخلفها» ما مسلمانان هستیم. یعنى این درس عبرت مخصوص بنى اسرائیل نبود و همه انسانها را شامل مى شود.»
در مرحله عمل روشن مى شود هر فرد چه کاره است و تنها ادعاى ایمان کافى نیست. آیا مى توان باور کرد: کسى ایمان به خدا داشته باشد اما بادشمنان خدا دست دوستى دهد و آنها را محرم اسرار خویش سازد؟ درقرآن مى خوانیم: آیا گمان کرده اید به خود واگذار مى شوید وخداوند کسانى را که جهاد کرده و غیر از خدا و فرستاده او ومومنان محرم اسرارى نگرفته اند، معلوم نمى دارد؟ و خداوند بدانچه انجام مى دهید آگاه است.
امام باقر(ع) در باره آیه فوق فرمود:
جز خدا محرم اسرارى نگیرید که در این صورت مومن نخواهید بود.
همانا هر سبب و نسب (قرابت) و محرم اسرار گرفتن و بدعت وشبه هاى بریده خواهد شد مگر آن چیزى که قرآن آن را اثبات کرده است.(تقوا)
گمان مى نمایید آیا شما بگردید بى آزمایش رها؟ نکرده خدا تا به امروز فاش مقام شما را به سعى و تلاش ؛ کدامینتان هست مومن درست که از غیر یزدان خود دست شست نگیرد دگر دوست غیر از خدا بجز مومنان و بجز مصطفى به هرکارتان هست یزدان خبیر بود آگه از رازهاى ضمیر نور نبوت و ولایت
در قرآن مى خوانیم: او خدایى است که خورشید را مایه روشنایى وماه را نوربخش قرار داد; هوالذى جعل الشمس ضیاء والقمر نورا.
امام باقر(ع) در باره آیه فوق چنین مى فرماید:
خداوند زمین را به نور محمد(ص) روشن ساخت، همانگونه که با نورخورشید آن را روشن گرداند. به همین جهت، محمد(ص) را به خورشیدو وصى اش على(ع) را به ماه تشبیه کرده است.
رهبرى، خار چشم دشمن :
حمله به رهبرى امت اسلامى یکى از ترفند ها و نقشه هاى اصلى دشمنان دین است که از همان صدر اسلام در صدر توطئه هاى آنها قرار داشته است. در همین زمینه در قرآن مى خوانیم :
«منافقان از آن بیم دارند که آیه اى علیه آنها نازل شود و به آنها از اسرار درونشان خبر دهد.» (اى پیامبر به آنها) بگو: استهزا و تمسخر کنید، خداوند آنچه را از آن بیم دارید آشکارمى سازد.
و اگز از آنها بپرسى، (در توجیه کارشان) مى گویند: ما شوخى مى کردیم و بازى. بگو: آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخره مى کنید؟ بگو: عذرخواهى دیگر سودى ندارید. شما پس از ایمان آوردن کافرشدید، اگر گروهى از شما را (به خاطر توبه) ببخشیم، گروه دیگرى را عذاب خواهیم کرد، زیرا آنها مجرمند.
امام باقر(ع) در شان نزول آیات فوق مى فرماید :
گروهى از منافقان در جلسه اى سرى براى کشتن پیامبر اسلام(ص) نقشه کشیدند که پس از برگشتن از جنگ تبوک در یکى از گردنه هابهصورت ناشناس کمین کنند ؛ شتر حضرت را رم دهند و حضرت را به قتل رسانند. خداوند پیامبرش را از این نقشه مطلع ساخت و حضرت نیزدستور داد گروهى از مسلمانان مراقب باشند تا آنها را متفرق کنند. هنگامى که پیامبر(ص) به محل مورد نظر (گردنه) رسید ، عمار مهار شتر حضرت را در دست داشت و حذیفه از پشت سر آن رامى راند. در این هنگام منافقان با صورتهاى پوشیده هجوم آوردند. پیامبر(ص) به حذیفه فرمود: به صورت مرکب هاى آنها بزنند تا دور شوند و حذیفه نیز چنین کرد. هنگامى که پیامبر(ص) به سلامت از گردنه گذر کرد، به حذیفه فرمود:
آنها را شناختى؟ گفت: خیر، هیچ کس را نشناختم. سپس رسول خدا(ص) نام همه آنها را برشمرد. حذیفه گفت: اکنون که چنین است چرا گروهى را نمى فرستى آنها را به قتل رسانند؟
فرمود: «دوست ندارم عرب بگویند هنگامى که محمد بر یارانش پیروز شد به کشتن آنها پرداخت.»
پیشتازان عرصه جهاد را دریابید! :
افرادى که درآمد زیاد نداشتند و به قول امام خمینى(ره) «ازپابرهنگان بودند» مخلص ترین یاران پیامبر اسلام(ص) شمرده مى شدند. آنها از دیار خود دل کنده، به خدا دل بسته بودند، درمیدان هاى کارزار از جان مایه مى گذاشتند و وقت نداشتند تادنبال منافع شخصى و سفرهاى تجارتى بروند و براى خود کاخ بسازند. لذا خداوند منان به مسلمانان دستور داده بود تا به این دسته از برادران خویش کمک مالى کنند.
در همین زمینه درقرآن مى خوانیم:
(انفاق شما، مخصوصا باید) براى نیازمندانى باشد که در راه خدادر تنگناى (اقتصادى) قرار گرفته اند، نمى توانند مسافرت (تجارت) کنند. و نا آگاهان آنها را، از شدت خویشتندارى، بى نیازمى پندارند، اما آنها را از چهره هایشان مى شناسى و هرگز با اصرار از مردم چیزى نمى خواهند و هرچیز خوبى را در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.
امام باقر(ع) فرمود: این آیه در باره «اصحاب صفه» نازل شده است. (کنار مسجد پیامبر «ص» روى صفه اى (سکوى بزرگى) جاى داشتند. ) و خداوند به مردم دستور داد از کمک به این دسته ازبردران خود دریغ نورزند. آنها نیز چنین کردند.