اصول فقه كه دانشي آلي براي فقه است، همواره در راستاي پاسخگويي به نيازها و پرسشهاي فقهي جديد تكامل يافته، و ابزارهاي موردنياز فقه را براي پاسخگويي به مسائل نو فراهم ساخته است. فقه حكومتي نيز، چه از زاويه استنباط احكام شرعي در حوزه مسائل حكومتي و چه از ناحيه صدور احكام حكومتي توسط حاكم اسلامي در شرايط زماني و مكاني خاص، با پرسشهاي جديد مواجه است. آيا علم فقه با ابزارهاي موجود در اصول فقه ميتواند پاسخگوي همه اين پرسشها باشد؟ يا اينكه بايد به تأسيس قواعد و اصول جديد روي آورد.
اين كتاب تلاش ميكند پرسشهاي متوجه به «اصول فقه حكومتي» را كه با محور «لوازم و ملزومات پاسخگويي فقه به مسائل جديد» مربوط است، پاسخ دهد.