به گزارش پايگاه اطلاع رساني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي به نقل از خبرگزاري رسا، نشستهاي علمي تخصصي كنگره بينالمللي يكصدمين سالگرد رحلت آخوند ملامحمدكاظم خراساني در كميسيونهاي چهارگانه سيره علمي و عملي، كلام و فقه سياسي، فقه و اصول و تحولات سياسي اجتماعي، پنجشنبه 24 آذرماه به همت دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم با همكاري مركز پژوهشهاي اسلامي و كتابخانه مجلس شوراي اسلامي، مؤسسه آل البيت(ع) و مركز مديريت حوزههاي علميه، برگزار شد؛ پژوهشگران حوزوي و دانشگاهي در كميسيونهاي تخصصي اين كنگره افزون بر اينكه تلاشهاي ارزشمندي در مطالعات خود براي بررسي ابعاد مختلف فكري و سياسي مرحوم آخوند خراساني داشتند، اما به اين نتيجه رسيدند كه همچنان پرسشها و ابهامهاي فراواني از سيره علمي و عملي وي وجود دارد كه نيازمند بازنشر علمي است.
كميسيون تخصصي سيره علمي و عملي
اين كميسيون در سالن 18 نفره مركز همايشهاي دفتر تبليغات اسلامي با حضور حجج اسلام جعفر مهاجر، احمد سماوي، محمدعلي جبرئيلي، شيخزاده و غلامعباس حسنزاده از مهمانان خارجي و به دبيري حجتالاسلام والمسلمين مهاجر براي بررسي مقالههاي «مناسبات سياسي آخوند خراساني با شاگردان خود» به قلم محمدعلي نجفي، «فيالنسب الفكري للآخوند و منه» اثر جعفر مهاجر، «زندگي و شخصيت علمي و عملي آخوند خراساني» به قلم اكبر اسد عليزاده، «سنتهاي آموزشي آخوند خراساني» اثر غلامرضا جلالي، «آخوند خراساني در نگاه آقانجفي قوچاني» تأليف قاسم جوادي، «آخوند خراساني از ديدگاه آيتالله شبيري زنجاني» به قلم علي اكبر زمانينژاد، «آخوند خراساني و اخلاق» اثر هادي شكوري و «آخوند خراساني در الذريعه» به قلم علي عليزاده كار خود را آغاز كرد.
اشكالها و ابهامهاي سيره علمي و عملي مرحوم آخوند خراساني، زندگي و شخصيت علمي و عملي آخوند خراساني، روشهاي تدريس آخوند خراساني، آخوند خراساني از ديد آيتالله زنجاني، ويژگيها و نشانههاي بارز مكتب آموزشي و تربيتي آخوند، مطالعه آخوند در كتاب الذريعه و جايگاهي كه آخوند از آن در حركت انديشهاي فقهي و سياسي عصر خود برخوردار بود در كميسيون تخصصي سيره علمي و عملي مورد نقد و بررسي قرار گرفت.
كميسيون تخصصي كلام و فقه سياسي
اين كميسيون در سالن 25 نفره مركز همايشهاي دفتر تبليغات اسلامي با حضور حجج اسلام حسن بغدادي، عبدالقدير عالمي، خادم حسين حبيبي و حسن عيسي حكيم و علي محمود البعاج از مهمانان خارجي و به دبيري حجتالاسلام منصور ميراحمدي براي بررسي سيزده مقاله از جمله «مشروطيت در فقه سياسي آخوند خراساني» به قلم حسين آباديان و «آخوند خراساني و زمينههاي عيني انديشهپردازي سياسي در انقلاب مشروطه» اثر فتحالله پريشان برگزار شد.
«تأثير تحولات تاريخي ـ اجتماعي بر ذهنيت آخوند خراساني» اثر سيدمحمد ثقفي، «جايگاه آخوند خراساني در تكوين و تداوم انديشه اتحاد اسلامي» نوشته امانالله شفايي، «فهم مشروطه در پرتو انديشه ديني آخوند خراساني» به قلم علي شيرخاني، «تمايزات و اشتراكات انديشههاي آخوند خراساني و شيخ فضل الله نوري» به قلم محمدصادق مزيناني و «ادبيات سياسي آخوند خراساني» اثر رضا بابايي از ديگر مقالههايي بود كه در اين كميسيون بايد مورد بررسي قرار ميگرفت.
رسول نوري با مقاله «انديشههاي فلسفي آخوند خراساني»، منصور ميراحمدي با مقاله «انديشه سياسي آخوند خراساني»، حسن بغدادي با مقاله «دور علماءالنجف بقيادة الآخوند الخراساني في دعم حركة الدستور الايرانية»، حسن عيسي حكيم با مقاله «الفكر السياسي و الثوري في الحوزة العلميةالنجفية من الامام الاخوند الخراساني الي الامام النائيني» و علي محمود البعاج با مقاله «الفقه الدستوري عندالخراساني» بايستي در اين كميسيون ارايه سخن ميكردند.
در اين كميسيون تخصصي، اما تنها 9 مقاله تخصصي ارايه شد و پژوهشگران به بحث و بررسي محتوا و مطالب آنها پرداختند؛ نخستين مقاله «الفكر السياسي والثوري في الحوزة العلمية النجفية من الامام الاخوند الخراساني الي الامام النائيني» نام داشت كه در آن سير انقلاب مشروطه به لحاظ نظري از ميرزاي شيرازي آغاز و چگونگي تدوين و تداوم اين انديشه از سوي مرحوم آخوند خراساني به بحث گذاشته شد و در نهايت به بار نشستن انقلاب در افكار و انديشههاي سياسي مرحوم نائيني مورد تبيين قرار گرفت.
مقاله دوم «تمايزات و اشتراكات انديشههاي آخوند خراساني و شيخ فضل الله نوري» نام داشت كه نويسنده آن تمايزات اساسي و مبناي ديني كه برخي ميان انديشههاي مرحوم آخوند خراساني و شيخ فضلالله نوري مطرح بود به بحث گذاشت و با اشاره به مشتركات اين دو نظريه به نقد ديدگاهي پرداخت و اين تمايزات را به عنوان تمايزات بنيادين در نظر گرفت.
مقاله سوم با عنوان «الفقه الدستوري عندالخراساني» به بيان نقش و جايگاه فقهي و سياسي مرحوم آخوند خراساني در حركت مشروطيت اختصاص داشت و دوگانه شورا و استبداد محور اصلي اين مقاله بود كه تلاش شد با اشاره به نامهنگاريها، بيانات و استفتائات و نظرات فقهي مرحوم آخوند تبيين و نقش و جايگاه فقهي آخوند ارايه شود و «انديشههاي فلسفي آخوند خراساني» عنوان مقاله ديگري قود از زاويه خاصي انديشههاي كلامي سياسي آخوند خراساني مانند محور اصالت وجود و وحدت وجود را مورد توجه قرار داد.
موضوع مقاله بعدي «مشروطيت در فقه سياسي آخوند خراساني» نام داشت، كه در آن محورهايي مورد توجه قرار گرفت و اين ايده را تقويت كرد كه مرحوم آخوند خراساني از برجستهترين حاميان انديشه سنتي در حوزه، توانست اين دانش را به موتور محركي براي تحولات سياسي اجتماعي جديد تبديل كند و «دور علماء النجف بقيادة الاخوند الخراساني في دعم حركة الدستور الأيرانيه» عنوان مقاله پنجم ارايه شده به اين همايش بود كه در آن جايگاه اخلاقي، اصولي، فقهي و فلسفي مرحوم آخوند خراساني در حوزه علميه نجف و نقش وي در مشروطه ايراني مورد توجه قرار گرفت.
«آخوند خراساني و امكانات فقه مشروطه» از ديگر مقالاتي بود كه ارايه شد و با تبيين و بررسي امكاناتي كه در فقه سياسي مرحوم آخوند خراساني وجود دارد به ماهيت فقه سياسي وي كه در اين فقه سياسي براي توجه به مسايل مورد ابتلا و نياز آن زمان وجود دارد، اشاره داشت و نيز مقاله «آخوند خراساني و زمينههاي عيني انديشهپردازي سياسي در انقلاب مشروطه» بر مطالعات مربوط به زمينههاي علمي و اجتماعي سياسي ايران در عصر مشروطه استوار بود كه چگونه اين انديشهها در ذهن مرحوم آخوند خراساني تأثير گذاشت و افكار ايشان را تحت تأثير قرار داد.
كميسيون تخصصي فقه و اصول
اين كميسيون در سالن همايشهاي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي با حضور آيتالله سيدمحسن حجت و حجج اسلام حسن عبدالساتر، مهدي عبدالساتر، عباس فاضل السراج، علي عبدالحسين المظفر، سيدمحمد مرتضي و حيدر عبدالجبار الوائلي و هادي حسين الكرعاوي از مهمانان خارجي و به دبيري حجتالاسلام والمسلمين سيداحمد حسيني خراساني براي بررسي مقاله «حجيت خبر واحد در عقايد و تفسير با تأكيد بر آراي آخوند خراساني» به قلم سيدمحمدعلي ايازي، «مناط حجيت خبر واحد» اثر سيداحمد حسيني خراساني، «دور القرآن الكريم في البحث الاصولي عندالآخوند خراساني» نوشته سيدمنذر حكيم، «كفايةالاصول» به قلم محمدرضا حكيمي، «آفاق قاعده لاضرر الخالده عندالآخوند خراساني» اثر آرش مردانيپور و «رأي آخوند در مسأله تبعيت احكام از مصالح و مفايد» به قلم حسنعلي علي اكبريان برگزار شد.
سيدمحمود طيب حسيني با مقاله «ديدگاه آخوند در باب مسأله استعمال لفظ در بيش از يك معنا»، سيفالله صرامي با مقاله «جايگاه تفكيك اعتباريات و حقايق در آثار اصولي آخوند ملامحمد كاظم خراساني»، سعيد ضيائيفر با مقاله تأثير انديشههاي كلامي بر علم اصول با تأكيد بر ديدگاههاي آخوند خراساني»، مهدي مهريزي با مقاله «فقه فتوايي آخوند خراساني»، محمدحسين درايتي با مقاله «فقه فتوايي آخوند خراساني» و علي عبدالحسين المظفر با مقاله «دارسة مقارنة بين الآخوند و السنهوري العيب في المبيع» بايد ارايه سخن ميكردند.
از مجموع 13 مقاله نامبرده 9 مقاله با رويكرد اصولي و يك مقاله با رويكرد فقهي درباره آرا و انديشههاي بلند مجتهد بزرگ و عالم سترگ محقق خراساني در اين كميسيون تخصصي ارايه شد كه در مقالهاي از عباس فاضل السراج، تلاش شد صاحب سبك بودن آخوند خراساني در مبحث الفاظ به اثبات برسد و بر خلاف آنچه حتي ائمه ادب مانند نجمالائمه رضي ارايه داده است، مطالب اصولي را در قالب بحثهاي الفاظ بيان كرده و از ابداعات آخوند محسوب كند.
«حجيت خبر واحد در عقايد و تفسير با تأكيد بر آراي آخوند خراساني» به قلم سيدمحمدعلي ايازي، از ديگر مقالههاي ارايه شده به كنگره آخوند خراساني بود كه تلاش ميكرد با استفاده از مطالب آخوند در كفايه و موارد ديگر اثبات كند كه حجيت خبر واحد تنها در حوزه احكام شرعيه است و نه در حوزه مباحث اعتقادي و تفسيري.
«مناط حجيت خبر واحد» عنوان مقاله دبير علمي اين كميسيون بود كه وي بر آن شد اثبات كند آخوند خراساني و بسياري از مشايخ سابق بر آخوند و اكثريت نزديك به اتفاق متأخرين مناط حجيت خبر واحد را وثوق به صدور ميدانند و آنچه به عنوان صفات راوي عدالت و يا وثاقت مطرح است در حد طريقيت براي اصول وثوق به صدور است؛ «دور القرآن الكريم في البحث الاصولي عندالآخوند خراساني» اثر حجتالاسلام سيدمنذر حكيم نيز عنوان مقاله ديگري بود كه با اشاره به آنچه در كفايه الاصول مطرح شده و آخوند خراساني احتمال تترب در قرآن را تأييد ميكند، معتقد است كه اين تترب آسيبي به حجيت استناد در مقام استنباط احكام الهي نميرساند.
«آفاق قاعده لاضرر الخالده عندالآخوند خراساني» اثر آرش مردانيپور و «رأي آخوند در مسأله تبعيت احكام از مصالح و مفاسد» به قلم حسنعلي علي اكبريان از ديگر مقالههاي ارايه شده در اين كميسيون بود كه مقاله دوم سه نظريه را به آخوند نسبت داده و آورده است براساس اعتقاد آخوند، احكام تابع مصالح و مفاسد در متعلقات احكام است نه درجعل.
همچنين سيدمحمود طيب حسيني مقاله «ديدگاه آخوند در باب مسأله استعمال لفظ در بيش از يك معنا»، علي عبدالحسين المظفر مقاله «دارسة مقارنة بين الآخوند و السنهوري العيب في المبيع» و سيف الله صرامي مقاله «جايگاه تفكيك اعتباريات و حقايق در آثار اصولي آخوند ملامحمدكاظم خراساني» را در كميسيون تخصصي فقه و اصول ارايه كردند.
كميسيون تخصصي تحولات سياسي اجتماعي
اين كميسيون در سالن چهل نفره مركز همايشهاي دفتر تبليغات اسلامي با حضور حجج اسلام محمد اكبري، نماينده مجلس افغانستان، حسنين جابرالحلو و عبدالقيوم سجادي از مهمانان خارجي و به دبيري عبدالوهاب فراتي كار خود را آغاز كرد كه طي آن سيدمحمد اصغري با مقاله «تأثير تحولات علمي و تاريخي بر رويكردهاي آخوند خراساني» و علي حجتي با مقاله «اقدامات آخوند خراساني براي دفاع از استقلال كشور و مبارزه با تجاوز روسيه و انگليس به خاك ايران» و علي اكبر ذاكري با مقاله «نقش علماي نجف به رهبري آخوند خراساني در هدايت و حمايت نهضت مشروطه» ارايه سخن كردند.
«آخوند خراساني و وحدت اسلامي» اثر غلامعلي عابد، «وطن دوم مشروطه؛ نگاهي به عملكرد علماي عتبات در انقلاب مشروطيت» به قلم عبدالمهدي رجايي، «آخوند خراساني و رهبران روحاني در متون ادبي مشروطه» اثر الهام عظيمي، «تقابل و تعامل آخوند خراساني و سيدمحمدكاظم يزدي در جريان انقلاب مشروطه» به قلم مريم عظيم بيك، «جايگاه آخوند خراساني در نظريه سياست ديني» تأليف عبدالقيوم سجادي و «اليقطة الفكرية عند الشيخ الاخوند الخراساني و اثر هافي المجتمع آنذاك» به قلم حسنين جابر الحلو از ديگر مقالههايي بود كه در اين كميسيون ارايه شد.
در اين كميسيون تخصصي، تحولات سياسي و اجتماعي عصر آخوند در كنار سيره سياسي و عملي ايشان در شش محور از آغاز انقلاب مشروطه تا تشكيل مجلس اول، مجلس اول و تصويب قانون اساسي، دوران استقلال صغير، فتح تهران و تشكيل مجلس دوم مشروطه، اشغال ايران از سوي روس و انگليس و صدور حكم جهاد از سوي آخوند مورد نقد و بررسي قرار گرفت و مجموعه گفتوگوهاي انجام شده، نشان داد كه كنگره بزرگداشت آخوند خراساني مقدمهاي براي بازشناسي عميق و گسترده بزرگترين عالم ديني در سياست دورهاي از تاريخ است.
پيش از ارايه چكيده برخي از مقالههاي ارسال شده به كنگره بزرگداشت يكصدمين سال ارتحال ملامحمدكاظم خراساني كه در كميسيونهاي چهارگانه مورد نقد و بررسي قرار گرفت، يادآور ميشود كه قرار بود آيتالله رضا استادي با مقاله «درباره آثار و آراي آخوند خراساني»، حجتالاسلام رضا مختاري با مقاله «شاگردان آخوند خراساني»، محسن صادقي با مقاله «تقريرات دروس اخلاق آخوند خراساني»، اكبر ثبوت با مقاله «شيوه آخوند در برخورد با مخالفان» و حجتالاسلام رسول جعفريان با مقاله «آخوند خراساني به روايت اسناد» در اين كميسيونها سخنراني كنند كه به سبب شركت در كنگره بزرگداشت مقام شيخ محمدتقي، شيخ محمدحسين و شيخ محمدرضا نجفي اصفهاني كه همزمان با اين مراسم در گرمسار برگزار شد، اين امر محقق نشد؛ اين در حالي بود كه چندين مقاله ديگر نيز به سبب عدم حضور محقق و مؤلف آن مورد نقد و بررسي قرار نگرفت.
تأثير تحولات علمي و تاريخي بر رويكردهاي آخوند خراساني
پرسش اصلي در نوشتار حاضر به قلم «سيدمحمد اصغري» آن است كه تحول در عرصههاي مختلف، چه تأثيري در رويكردهاي «آخوند خراساني» داشت؟ براي يافتن پاسخ، ابتدا تحولات در عرصههاي مختلف مرور و آثار و نتايج اين تحولات را در رويكردهاي آخوند هرچند به گونهاي گذرا بررسي شده است؛ براين اساس، هر چند ويراني و تعطيل عقل پس از حمله مغول بسيار خسارت بار بود، اما با برآمدن صفويان و ظهور فيلسوفان بزرگي چون «صدرالمتألهين» و حضور فقيهاني چون «محقق كركي» و «وحيد بهبهاني» و همچنين پيروزي «انديشه اصولي بر اخباري»، تثبيت «اجتهاد» و رويش نهاد «نيابت امام(ع)»، تأسيس مرجعيت كل و سازمانيابي روحانيت شيعه، وحدت «امامت» و رهبري با نهاد عظيم «مرجعيت» و تقليد از «مجتهد زنده» نقطه عطف بسيار بزرگي در تاريخ ايران و تشيع بود.
از سوي ديگر، هماهنگي و تلفيق عناصري همچون «عقل و عرفان»، «فقه، فلسفه و ايمان»، ظهور «فقهاي عارف»، شكلگيري «مكتب سامرا» و حضور مجتهدان نامدار در عرصههاي اجتماعي، سياسي و مردمي نه تنها «تشيع» همچنان مظهر فرهنگ ايراني و روح ملي باقيماند، بلكه روحانيت راستين شيعه را نيز به كانون اصلي مبارزات و مرتبه «ملاذالانام» و رهبري مذهبي سياسي فراكشيد، كه در مرحله سوم روند مبارزه، روحانيت و ملت در يك سو، و دولت و دربار و شاه، در سوي ديگر مبارزات قرار گرفتند؛ اين تحولات در عرصه داخلي و نيز عرصههاي بينالمللي، تأثير تمام بر رويكردهاي آخوند و ياران او داشت و روشن است كه سكوت يا «غيبت» از عرصه، قطعا تبعات جبرانناپذير تاريخي را رقم ميزد.
مشروطيت در فقه سياسي آخوند خراساني
در مقاله حاضر نوشته «حسين آباديان» ميخوانيم: «آخوند ملامحمدكاظم خراساني برجستهترين مجتهد دوره مشروطه است كه برآيند تلاشهاي خستگيناپذيرش، نوآوريهاي فراواني در عرصه فقه سياسي شيعه است. ديدگاههاي او فقط استمرار نظرات فقهاي سلف نيست، بلكه وي از طريق بازانديشي در آموزههاي به جا مانده از تراث گذشته، فصلي نو در انديشههاي سياسي شيعه گشود؛ فصلي كه با مقوله حقوق مردم پيوندي وثيق داشت».
روشن است كه ميان انديشه و سنت، پيوند ناگسستني وجود دارد؛ بر اين اساس هيچ جماعت انساني را نميتوان يافت مگر آنكه در چارچوب سنتهاي به جاي مانده از نياكان خود ميانديشد. اين مسأله تا جايي است كه اگر همين جماعت قرار باشد عليه سنت به ارث رسيده از نياكان، اقدامي انجام دهند، راهي ندارد جز اينكه با امكانات همان سنت، نظمي نوين بنا كند.
زندگي و شخصيت علمي و عملي آخوند خراساني
نوشتار حاضر اثر «اكبر اسدعليزاده» بر آن است تا با تمركز بر زندگي يكي از رهبران مؤثر در تاريخ تحولات سياسي اجتماعي ايران، يعني آخوند خراساني، تحركات علمي و عملي مختلفي را كه در آن صورت گرفته است، به نظاره بنشيند. ساختار اين مقاله از چهار فصل تشكيل شده است. در فصل اول به سه محور «ولادت»، «دوران تحصيل» و «علت لقب» آخوند پرداخته شده است. فصل دوم به فعاليتهاي علمي آخوند اختصاص دارد. در اين فصل به محورهايي همچون آخوند و علم اصول، مرجعيت، آثار علمي و شاگردان اشاره ميشود.
فصل سوم به سيره سياسي و فصل چهارم به سلوك اخلاقي و معنوي آخوند اختصاص دارد. در اين فصل با اشاره به برهههاي زندگي آخوند به برخي از محورهاي اخلاقي نظير «تواضع و فروتني»، «بزرگواري و عظمت نفس»، «زهد و تقوا»، «توكل و اطمينان»، «عبادت و معنويت»، «كمك به نيازمندا» و «عفو و گذشت» اشاره شده است. در بخشي از فصل سوم نيز آمده است: «آخوند خراساني به حسب وظيفه الهي، احساس تكليف كرده و با تمام وجود براي دفاع از مظلوم و در هم كوبيدن ظالمان و ستمگران وارد مسايل سياسي شد؛ ايشان در صحنههاي سياسي اجتماعي، مردي قاطع و نافذالكلام بود كه براساس ايمان و باورهاي استوار ديني خود حركت ميكرد».
حجيت خبر واحد در عقايد و تفسير با تأكيد بر آراي آخوند خراساني
هدف از مقاله «سيدمحمدعلي ايازي» طرح نظريات موافقان و مخالفان خبر واحد با تكيه بر آراي آخوند خراساني در حجيت روايات در غير اموري است كه به جوارح و عمل يعني حوزه فقه و شريعت مربوط ميشود؛ آخوند خراساني در طرح استدلال حجيت خبر واحد در احكام، عدم حجيت آن را در غير احكام مبنا قرار ميدهد تا نشان دهد كه اگر دليلي بر ممنوعيت خبر واحد رسيده و يا اگر به خبر عدل از باب تعبد تكيه شده، نميتواند اثبات حجيت و كاشفيت از واقع را بكند، اتفاقا، محل ممنوعيت ناظر به عقايد بوده و يا دست كم، قدر متيقن آن اموري است كه كاشفيت آن از واقع را نشان دهد.
نگارنده در اين نوشتار، طرح محل نزاع و مشخص كردن قلمرو بحث و نظريات موافق و مخالف، و به ويژه نظر اين شخصيت محقق والامقام در تأييد نظر عدم حجيت خبر واحد و شرح مباني و مشكلاتي كه از ناحيه وسايط اخلال در كشف را فراهم ميسازد و در شرح نظر برخي از شاگردان ايشان آمده، زواياي بحث را توضيح داده است.
آخوند خراساني و زمينه عيني انديشهپردازي سياسي در انقلاب مشروطه
فتحالله پريشان در مقاله خود بر آن است به اين سؤال پاسخ دهد كه اساسا چه زمينههاي فكري، سياسي و اجتماعي را ميتوان مورد اشاره قرار داد كه در شكلگيري و جهتدهي افكار و انديشه سياسي آخوند خراساني، مؤثر بودهاند؛ به عبارتي ديگر، چه عواملي سبب شدند تا آخوند اينگونه فكر كنند و متمايز از برخي ديگر، وارد عمل شود؟ در پاسخ به اين مسأله، سعي شده تا به محورهاي كلي همچون زمينههاي «فكري، فرهنگي و اقتصادي» در دو عرصه عوامل داخلي و خارجي پرداخته شود.
در ارتباط با عوامل فكري و فرهنگي و در عرصه داخلي به دو محور «علاقهمندي به آموزههاي اسلامي» و «پذيرش مرجعيت علماي ديني» و در عرصه زمينههاي خارجي به سه محور «درخواست حكومت قانون به تقليد از اروپا»، «شكست روسيه از ژاپن» و «انقلاب روسيه» و در ارتباط با عوامل اقتصادي به سه محور عمده يعني «سلطه اقتصادي بيگانگان بر بازرگاني ايران»، «واگذاري امتيازات به بيگانگان با ذكر چهار مصداق قرارداد رويتر، تالبوت، شيلات شمال و گمركي ايران و روس» و «وامهاي دريافتي» اشاره ميشود.
آخوند خراساني از ديدگاه آيتالله شبيري زنجاني
در بخشي از اين مقاله به قلم «علي اكبر زمانينژاد»، آمده است: «آخوند خراساني به عنوان يكي از رهبران اصلي انقلاب مشروطه، در كانون بسياري از مسايل و حوادث دوران مشروطه قرار داشت. براين اساس، بررسي ابعاد مختلف زندگي ايشان، ذهن هر پژوهشگر و محقق را به خود مشغول ميسازد؛ از جمله راههاي بررسي زندگي افراد، مراجعه به گفتهها و خاطرات شفاهي افرادي است كه به آن شخص نزديك بوده است؛ به عبارتي ديگر، تاريخ شفاهي، يكي از طرق بررسي ابعاد زندگي افراد است».
نوشار حاضر بر آن است تا شخصيت و برخي ابعاد وجودي اين عالم فرهيخته و بزرگوار را از زبان يكي از علماي طراز اول عصر حاضر يعني «آيتالله حاج آقا موسي شبيري زنجاني» مورد بررسي قرار دهد؛ از جمله ويژگيهاي جذاب آيتالله زنجاني آن است كه خاطرات و داستانهاي فراواني از علما و دانشمندان صد سال اخير در سينه دارد و با اندك مناسبت، آنها را براي ديگران نقل ميكند. اين در حالي است كه ايشان در نقل مطالب، دقتهاي فراواني به خرج ميدهند و در حد امكان، حكايات، قصص و نكات علمي را با سلسله سند نقل ميكنند.
جايگاه تفكيك اعتباريات و حقياق در آثار اصولي آخوند خراساني
«سيف الله صرامي» در مقاله خود آورده است: «مرحوم آخوند خراساني، يكي از معاريف عالم اسلام و تشيع است كه از خود در عرصههاي مختلف علم و عمل، آثار ارزشمند فراواني به جاي گذاشت. البته مهم بودن اين آثار، مانع از آن نشد كه از سوي انديشمندان مورد نقد واقع نشوند، بلكه آثار و تفكرات آخوند؛ به سان ديگر انديشمندان، خود را در معرض نقدهايي ميبيند كه به او وارد ميشوند. بديهي است كه نبايد «نقد» را نشانهاي از ضعف تلقي كرد، بلكه وارد نمودن نقد و ايراد به نظريههاي مطرح، داستاني هميشگي بوده كه به طراوت، شادابي و عميقتر شدن آن نظريه كمك ميكند».
آخوند خراساني و وحدت اسلامي
اثر حاضر به قلم «علي عابد» در راستاي بيان مطالبي كوتاه درباره سيره وحدتطلبي مرحوم آخوند خراساني است. هدف اصلي در اين نوشتار، تنبيه بر ضرورت تبيين آن دسته از ابعاد زندگي آخوند است كه به جهت نشستن غبار غفلت بر آنها از سوي تاريخ نويسان مورد فراموشي واقع شدهاند. از جمله اين ابعاد، نقش و تأثير ايشان در مسأله وحدت ميان جامعه اسلامي است. شكي نيست كه آخوند خراساني محور اصلي مهمترين حركتهاي اتحاد طلبانه علماي شيعه با جهان اهل سنت در سالهاي آغازين مشروطيت است.
نوشتار حاضر از دو بخش عمده «مباني وحدتطلبي آخوند خراساني» و «مصاديق عملي اتحاد طلبي آخوند خراساني» تشكيل شده است كه در بخش اول؛ يعني مباني نظري، به آثار فقهي، اصولي، نامهها و تلگرافهاي آخوند پرداخته شده است و در بخش دوم به ارتباطاتي كه ايشان با علماي سني مذهب، شيخالاسلام عثماني جهان تسنن، مكاتبات و تبادل تلگرافي كه ايشان داشته؛ از جمله در فتنه بخارا، ارتباط با مشروطه تركيه و مواردي از اين قبيل اشاره ميشود.
آخوند خراساني در ادبيات فارسي مشروطه
شعر در تعريف گذشتگان به «كلام موزون مقفّي» اطلاق ميشد و اين تعريف اگرچه از لحاظ لزوم داشتن تقفيه و توزين، مورد رد برخي از متأخرين قرار گرفته است، ولي كماكان مشهورترين تعريف از شعر است. ادبيات، اعم از شعر است و از جهت اينكه برجستهترين مصداق از مصاديق ادبيات، شعر است گاهي شعر را مترادف ادبيات دانستهاند؛ در حالي كه بين اين دو فرق است. اسلام رابطهاش با قالبهاي مختلف ادبي، به ويژه شعر، نه رابطه رد كامل و نه قبول تمام و كمال است. در اسلام اگرچه آيات و رواياتي در مذمت شعر وارد شده است، اما احاديثي هم در تأييد شعر وجود دارد و ملاك ارزشدهي به شعر را استفاده از آن در مسير هدف و غايت اسلامي و انساني ميداند.
تحقيق حاضر نوشته «الهام عظيمي» درصدد جستوجوي نام و ياد مرحوم آخوند خراساني در آثار ادبي منثور و منظوم عصر مشروطه است. آخوند خراساني، محبوب بسياري از ادبا و شعراي عرب و عجم بوده است؛ اما به علت حضور ايشان در عراق، غالب اين مدايح و مراثي، به زبان عربي است و اگر كسي قصايد و اشعاري را كه در مدح ايشان به زبان عربي گفتهآند، گردآوري كند، دفتري پر برگ و بار فراهم آورده است.
رأي آخوند خراساني در مسأله تبعيت احكام از مصالح و مفاسد
يكي از مسايل و دغدغههايي كه همواره پيش روي متكلمان و علماي علم اصول قرار داشته و صفحاتي چند از آثار آنان را به خود اختصاص داده است، مسأله تبعيت يا عدم تبعيت احكام از مصالح و مفاسد است؛ بدين صورت كه آيا شارع، احكام را بر مبناي مصالح و مفاسدي كه پيش از حكم بوده، جعل كرده است؟ آيا الزامي در اين بنا داشته يا بدون الزام چنين كرده است؟ آيا اين مصالح و مفاس، در متعلق حكم بودهاند با فقط جعل حكم مصلحت داشته است، بدون اين كه در متعلق حكم بودهاند يا فقط جعل حكم مصلحت داشته است، بدون اينكه در متعلق حكم مصلحت و مفسدهاي موجود باشد؟
در اين زمينه، آرا و نظريههاي متفاوتي از سوي علماي علم اصول و كلام مطرح شده است كه تورق در آنها ميتواند جذابيتهاي علمي خاص خود را داشته باشد. موضوع نوشتار حاضر به قلم «حسنعلي علي اكبريان»، اولا منحصر به رأي آخوند خراساني در اينباره است، پس آراي ديگران محل بحث نيست؛ و ثانيا منحصر به اين زاويه از مسأله است كه آيا او تبعيت را در جعل حكم ميداند يا در متعلق حكم، و اينكه آيا رأي او در مطلق احكام يكسان است يا قائل به تفصيل، پس، از ديگر زواياي مسأله بحث نميشود.
آخوند خراساني و امكانات فقه مشروطه
فقه مشروطه به عنوان يكي از مهمترين نظريههاي فقهي ـ سياسي شيعه در مسير طولاني خود، تحولات بسياري به خود ديده است. يكي از مهمترين فرازهاي تاريخ آن، پيدايي «فقه مشروطه» در صدر نوگرايي مذهبي ـ سياسي ايران و به رهبري انديشمندان تأثيرگذاري چون آخوند خراساني و محقق نائيني است. فقه مشروطه نخستين تجربه و آزمون فكر شيعه در دوران جديد است كه در راستاي پيوند ميان دين و دولت مدرن ظاهر شده است. اين دستگاه فقهي ـ سياسي، البته مختصات و ابعاد متفاوتي دارد كه بررسي آنها از حوصله يك و يا چند اثر خارج است.
مقاله حاضر اثر «داوود فيرحي» بر آن است تا برخي امكانات اين نظريه فقهي را به اختصار مورد ارزيابي قرار دهد؛ نقطه تمركز اين نوشتار را دو محور يعني «ماهيت» و «امكانات» فقه مشروطه تشكيل داده است. در باب ماهيت فقه مشروطه، بايد گفت كه اين دستگاه فكري، از نظر تاريخي بين دو نظريه «سلطنت اسلاميه» و «فقه حكومت اسلامي» قرار دارد و از ويژگيها، امكانات و محدوديتهاي خاصي برخوردار است. تأمل در اين مختصات از آن روي اهميت دارد كه پژوهشگران فقه شيعه را با يكي از بزرگترين تلاشهاي نوگرايانه آشنا ميكند كه از سوي فقيهان بسيار، و به پيشگامي آخوند خراساني و علامه نائيني، تأسيس و تدوين شده است.
تمايزات و اشتراكات انديشههاي آخوند خراساني و شيخ فضلالله نوري
نهضت و انقلاب مشروطه، يكي از مهمترين تجليگاههاي فقه و انديشه سياسي شيعه است. اگرچه دوران پيش از مشروطه، به ويژه در دوران صفويه بخشي از مسايل سياسي و اجتماعي، به مباحث فقهي راه پيدا كرده بودند و فقها درباره آنها مطلب مينوشتند، اما اين مباحث آنچنان گسترده نبودند كه بتوان از آن به عنوان يك جهش از مباحث سنتي به مباحث مدرن ياد كرد. شروع اين جهت را بايد در نيمه دوم قرن سيزدهم هجري يعني آغاز ورود انديشههاي غربي به كشور دانست.
با نگاهي به تاريخ نهضت مشروطيت در مييابيم كه علماي شيعه از آغاز تا طرح متمم قانون اساسي، ديدگاهها و مواضع يكساني داشتهاند، تا جايي كه تقي زاده ميگويد: «در مجلس نخست، شيخ فضل الله و بهبهاني، تكيهگاه مجلس و مايه قوت و قدرت آن بودند» ولي از آن زمان به بعد نخست روشنفكران و عالمان دين و سپس فقهاي شيعه در ايران و عراق، به ويژه تهران و نجف، در دو جبهه، روياروي هم قرار گرفتند و به دو جريان: «مشروطهخواه» و «مشروعهخواه» تقسيم شدند.
در صف مقدم جريان مشروطهخواه، عالمان و مراجع بزرگ و آيات عظامي همچون «آخوند خراساني، ملاعبدالله مازندراني، ميرزا حسن خليلي تهراني، ميرزاي نائيني و محلاتي از حوزه نجف و طباطبايي و بهبهاني از حوزه تهران قرار داشتند» و در مقابل، رهبري جريان مشروعهخواه به عهده «شيخ فضل الله نوري» بود؛ در اين جريان نيز عالمان بزرگي همچون «ميرزا محمدحسن مجتهد تبريزي، محمد خمامي رشتي، محمد محمد آملي، حاجي آخوند محمدعلي رستم آبادي و سيداحمد طباطبايي» قرار داشتند كه از شيخ فضل الله پيروي ميكردند.
بررسي انديشهها و مواضع اين دو جريان به ويژه رهبران آن از اهميت خاصي برخوردار است كه مقاله «محمدصادق مزيناني» به اين تمايزات و اشتراكات پرداخته است.
نقش علماي نجف به رهبري آخوند خراساني در هدايت مذهبي نهضت مشروطه
آثار مرحوم آخوند خراساني به عنوان يكي از علماي برجسته و طراز اول دوران مشروطه را ميتوان به دو دسته شاگرداني كه در محضر وي پرورش يافتهاند و آثار مكتوب به جامانده تقسيم كرد؛ ايشان افزون بر جنبههاي علمي، در عرصه عمل و سياست نيز وارد شده بودند به گونهاي كه كانون بسياري از تحولات عمده در آن دوران، به آخوند ختم ميشد كه متأسفانه به رغم برجستگي خاص در تحولات دوران مشروطه، مورخان جايگاه شايسته و مناسبي را به ايشان در ميان آثار خود ندادهاند.
رصد كردن سيره علمي و عملي آخوند خراساني با توجه به همين متون ناقص، به روشني گوياي اين مسأله است؛ ايشان در دوران مشروطه با صدور فتوا و حمايت از مشروطه نقش به سزايي در پيروزي مشروطه داشتند، اما حوادث به گونهاي پيش رفت كه در صدد سفر به ايران برآمدند و غائله اختلاف ميان علما را در مواجهه با مشروطه بر طرف كنند. متأسفانه اين امر تحقق نيافت و با فوت ايشان قبل از آمدن به ايران، مسأله بحران در برخورد با مشروطه به وقت خود باقي ماند.
نوشتار حاضر به قلم «اكرم حبيبي» سعي در تبيين و چگونگي نقش آخوند در حوادث مختلف و متعدد دارد كه در زمان مشروطه و دوران پس از آن اتفاق افتاده است. در اين مقال سعي شده است كه در بخش منابع، از آن دسته از منابعي استفاده شود كه دست اول، معتبر و قابل استناد باشد؛ هرچند برخي از مجلات و سايتهاي اينترنتي نيز قسمتي از منابع را به خود اختصاص داده است.
گفتني است، مراسم افتتاحيه كنگره بينالمللي بزرگداشت مقام آخوند خراساني، چهارشنبه 23 آذرماه از ساعت 15 تا 19:30 با سخنراني حضرت آيتالله صافي گلپايگاني و آيتالله صادق آملي لاريجاني در سالن همايشهاي مركز فقهي ائمه اطهار(ع) آغاز شد و پنجشنبه 24 آذرماه از ساعت 14:30 تا 17 با سخنراني حضرت آيتالله جوادي آملي در مركز همايشهاي بينالمللي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم به كار خود پايان داد كه از بازآوري آن خودداري ميشود.