نويسنده: سوزنچي، حسين
ناشر: كانون انديشه جوان
ناشر اصلي: تهران
قطع: شوميز
تعداد صفحات: 96
نوبت و سال انتشار: نوبت اول 1389ش
چكيده:
در اين پژوهش با استفاده از ديدگاههاي ابداع گرايانه شهيد مطهري، مباني معرفت شناسي قوانين اسلام براي اداره دين و دنياي مردم مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است و پويايي دين اسلام با توجه به شرايط زمان و مكان و انعطاف پذيري احكام اسلامي در طول زمانهاي مختلف از منظر ايشان مورد شرح و بررسي شده است.
موضوع: كلام جديد
توضيحات:
در اين پژوهش با استفاده از ديدگاههاي ابداع گرايانه شهيد مطهري، مباني معرفت شناسي قوانين اسلام براي اداره دين و دنياي مردم مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است و پويايي دين اسلام با توجه به شرايط زمان و مكان و انعطاف پذيري احكام اسلامي در طول زمانهاي مختلف از منظر ايشان مورد شرح و بررسي شده است. نويسنده در دو فصل به تبيين ديدگاههاي استاد مطهري در اين زمينه پرداخته است. در فصل اول مباني زمانه شناسي در احكام اسلام را بيان كرده و با توجه به احكام اوليه و ثانويه و تطبيق احكام ديني بر اساس نيازهاي روز جامعه به رد نظريههاي نسبيت گرايانه در اين زمينه پرداخته است و نظريه "فطرت" استاد مطهري و مفهوم تغيير احكام بر اساس مقتضيات زمان را بررسي نموده است. وي معناي مقتضيات زمان و مفهوم تبعيت از آن را بيان كرده و علت تغيير مقتضيات زمانه را نيازهاي جديد مادي و معنوي مردم عنوان كرده است. وي همچنين به بحث درباره ملاك تشخيص پيشرفتها و انحطاطهاي زمانه پرداخته و اهداف سودجويانه از پيشرفت تكنولوژي را مورد انتقاد قرار داده است و نبود اخلاق و معنويت در جامعه معاصر را مورد ريشهيابي قرار ميدهد. وي پيشرفت و توسعه را در اسلام امري ضروري تلقي كرده كه البته بايد بر اساس ارزشهاي انساني و اخلاقي شكل بگيرد. در بخش دوم كتاب مباني اسلام شناسي از ديدگاه شهيد مطهري آمده است و در ابتداي اين بحث به چيستي و علت ختم نبوت و تحقق شريعت جاودانه اسلام در پرتو آن پرداخته شده است. نويسنده در تحليل مسأله ختم نبوت به علل تجديد رسالت و ظهور پيامبران متعدد در گذشته اشاره كرده است كه مهمترين عامل تجديد نبوت را تحريف اديان سابق ارزيابي كرده و به دليل عدم وقوع تحريف در دين اسلام فلسفه ختم نبوت را مورد شرح و بررسي قرار داده است. وي محتواي برنامه تبليغي تمامي انبياي الهي را هدايت انسانها و رساندن آنان به كمال انساني دانسته است و مسأله غيبت امام معصوم و تعارض آن با رسيدن به هدايت و كمال را توجيه ميكند و ديدگاههاي شهيد مطهري را در اين زمينه منعكس مينمايد. مكانيسم انطباق اسلام با مقتضيات زمانه به وسيله پذيرش و وارد كردن عقل در حريم دين عنوان بحث بعدي كتاب است كه در اين زمينه نيز نويسنده از منظر استاد مطهري موافقت قوانين اسلام با تغيير بر اثر زمان و مكان را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و به بررسي رتبهبندي احكام اسلامي در صورت تزاحم و اهم و مهم كردن آنها ميپردازد. وي در ادامه به جامعيت دين اسلام اشاره كرده و تعبير قرآن كريم مبني بر وسط بودن امت پيامبر اكرم(ص) و دين اسلام را توضيح ميدهد و تغيير قوانين اسلامي بر اساس نيازهاي متغير انسانها را نيز در همين چارچوب بررسي نموده است. از نظر وي قانونهاي ثابت براي نيازهاي ثابت و قوانين متغير براي نيازهاي متغير در نظر گرفته شده است و دين اسلام نيز از قاعده كلي مستثني نيست و بر همين اساس است كه در اسلام دو سنخ قوانين و احكام اوليه و ثانويه داريم كه سنخ اول احكام ثابت و سنخ دوم آنها بسته به شرايط و مقتضيات زمان قابل تغيير است و به همين جهت ميتوان قوانين اسلامي را قوانيني انعطافپذير از لحاظ شكل، روح و محتوا تلقي نمود. اختيارات حاكم شرع و حكومت اسلامي در تغيير قوانين بنابر مقتضيات زمان و اوضاع مختلف جامعه اسلامي و لزوم برخورداري از الگويي درازمدت براي اداره جامعه از مباحث پاياني كتاب است.