به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی رنجبر، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، دهم تیرماه در نشست علمی «جنگ و صلح تحمیلی از منظر فقه» که از سوی انجمن فقه دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد، ضمن تبیین مفهومی دوگانهی «جنگ و صلح تألیفی» و «جنگ و صلح تحمیلی»، اظهار داشت: ما دو نوع مواجهه با مقوله جنگ و صلح داریم؛ یکی جنگ و صلح تألیفی، که در آن ابتکار عمل در دست ماست، ما آغازگر آن هستیم و در نقطهای که صلاح بدانیم، صلح را بر طرف مقابل تحمیل میکنیم. و دیگری جنگ و صلح تحمیلی، که در آن دشمن آغازگر نبرد است و ما در موضع دفاع قرار داریم. سؤال بنیادین اینجاست: در چنین موقعیتی، فقه چه راهبردی را برای ما ترسیم میکند؟
وی با تأکید بر لزوم بازگشت به فقه قرآنی افزود: متأسفانه فقه ما در برخی موارد از منبع اصلی خود، یعنی قرآن فاصله گرفته است. باید به فقهی بازگردیم که آمیخته با قرآن و برآمده از آن است. در حوزه فقه سیاسی، تنها با بازخوانی آیات قرآن است که میتوان تحلیلی منسجم و مفهومی دقیق از مقولات جنگ و صلح بهویژه در شرایط تحمیلی ارائه داد؛ در غیر این صورت گرفتار آشفتگی و سردرگمی خواهیم شد. رنجبر در ادامه با استناد به آیه ۴ سوره محمد(ص) بیان کرد: > «فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ...» «وَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا...»
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) توضیح داد: این آیه به صراحت دستور میدهد که اگر جنگی بر شما تحمیل شد، باید با قدرت و قاطعیت تمام در برابر دشمن ایستاد و تا زمانی ادامه داد که او «اثخان» شود؛ یعنی زمینگیر و از ادامه نبرد ناتوان گردد. عبارت «فشدّوا الوثاق» به معنای تحمیل اراده و بستن دست دشمن است؛ یعنی نباید صلحی از سر ضعف پذیرفت، بلکه باید صلحی مقتدرانه بر دشمن تحمیل کرد. وی با ارجاع به کتاب صلحی که همه صلحها را بر باد داد، نمونههایی از صلحهای تحمیلی غرب به دنیای اسلام را برشمرد، مانند سایکس-پیکو، کمپدیوید و بیانیه بالفور. سپس افزود: در مقابل این صلحهای تحمیلی، قرآن ما را به صلح عزتمندانهای دعوت میکند که در آن دشمن وادار به عقبنشینی شده باشد. دکتر رنجبر با استناد به بخش پایانی آیه («فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً...») تصریح کرد: پس از به زانو درآوردن دشمن، اسرا را میتوان یا آزاد کرد یا در برابر دریافت امتیاز، فدیه گرفت؛ اما اینکه کدام مسیر در پیش گرفته شود، به تشخیص حاکم اسلامی بستگی دارد. شرط اصلی، این است که دشمن به نقطهای برسد که هزینه جنگ را سنگینتر از فایده آن ببیند و خود، سلاح را بر زمین بگذارد (حتی تضع الحرب اوزارها).
جنگ اخیر و الگوی قرآنی مقاومت
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به نبرد اخیر جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی گفت: در ابتدای جنگ، ابتکار عمل با دشمن بود؛ آنان با ترور فرماندهان و دانشمندان هستهای، حمله سایبری به زیرساختهای راهبردی و هدفگیری مراکز حاکمیتی، اقداماتی تهاجمی آغاز کردند. اما در روزهای بعد، ورق برگشت و ابتکار عمل به دست ایران افتاد. با کمترین تعداد موشک، اما با دقت بسیار بالا، ساختمانهای راهبردی رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفت و در اوج قدرت، وقتی دشمن پیشنهاد آتشبس داد، ایران در موقعیت برتر قرار داشت.
تفاوت آتشبس با صلح
وی در ادامه تأکید کرد: آتشبس، بهمعنای صلح نیست. بلکه میتواند عقبنشینی تاکتیکی و نوعی فریب دشمن باشد. قرآن در آیات ۱۶ و ۱۷ سوره انفال، از پشتکردن به دشمن نهی کرده و آن را مستوجب غضب الهی دانسته است مگر در دو حالت: ۱. برای فریب و گشودن جبهه جدید؛ ۲. برای بازگشت به نیروهای خودی جهت تجدید قوا. اکنون ما و دشمن، هر دو در حالت آمادگی برای دور جدیدی از نبرد قرار داریم؛ نه صلحی رخ داده و نه پیمانی الزامآور بسته شده است.
رفتار قرآنی ایران در جنگ ۱۲ روزه
وی افزود: در این نبرد ۱۲ روزه، ایران دقیقاً مطابق با الگوی قرآنی عمل کرد. در ابتدا با قدرت وارد شد، و با هر روز از نبرد، دقت و اثربخشی آفند افزایش یافت. اگر در روز اول از ۲۰۰ موشک تنها ۵۰ موشک اصابت میکرد، در روزهای بعد تعداد شلیکها کمتر، اما دقت اصابت بالاتر شد. رنجبر در پایان تأکید کرد: آتشبس نباید موجب غفلت شود. بلکه فرصت است تا ضعفها برطرف شود، انسجام جبهه تقویت گردد و برای دور بعدی آمادگی بیشتری فراهم شود. آنچه در این نبرد اتفاق افتاد، صلح تحمیلی نبود، بلکه نمونهای از صلح تألیفی قرآنی بود که با هدایت رهبر معظم انقلاب، مجاهدت نیروهای مسلح، پشتیبانی مردم و عنایت الهی رقم خورد.
وی در پایان بر انسجام عمومی ملت ایران و پایداری آنان در برابر توطئهها تأکید کرد و گفت: همین همدلی و وحدت به موقع، دشمن را به این نتیجه رساند که نمیتواند ملت ایران را از صحنه خارج کند یا به زانو درآورد.