به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی (
تبلیغ نیوز)، در این نشست علمی که در تالار شهید سلیمانی پژوهشگاه برگزار شد، حجت الاسلام فاطمینیا پس از معرفی اجمالی نظریههای مطرح در فلسفه ذهن معاصر، همچون دوگانهانگاری جوهری دکارتی؛ فیزیکالیسم تحویلگرا (این همانی مغز وذهن)؛ کارکردگرایی؛ (فیزیکالسم تحویلگرای جدید)؛ اجماع نسبی فیزیکالیسم ضد تحویلگرایی؛ جریان نوخاستگی ویژگی؛ دوگانهانگاری ویژگی؛ (دربرابر انواع فیزیکالیسمها)؛ ظهور دوگانه انگاران جوهری، به تبیین ایدۀ نشست علمی خود درباره چرخۀ صعودی این نظریهها از فیزیکالیسم تحویلگرا به سمت دوگانهانگاری ویژگیها سخن گفت و سپس نظریۀ خود دربارۀ الزام دوگانهانگاری ویژگیها به سمت دوگانهانگاری جوهری را به تفصیل بیان کرد.
به بیان وی در جریان سیر نزولی نظریهها فلسفه ذهن به سمت فیزیکالیسم تقلیل¬گرا، ما با یک نوع فیزیکالیسم ترفیع¬گرا (در برابر گرایش تقلیل یا تحویل¬گرایانه) مواجه می¬شویم؛ فیزیکالیستی که نهتنها تقلیلگرا نیست، بلکه تلاش میکند جایی برای امور غیرفیزیکی هرچند در قالب «ویژگی» باز کند؛ همین نگاه ترفیع¬گرایانه، ما را به سمت دوگانهانگاری ویژگی سوق داده است؛ اما پس از این تطور فکری نظریهها، بار دیگر این سؤال زنده شد که چرا نتوانیم یک سابجکت آگاه برای ویژگیهای ذهنی در نظر بگیریم؟ درحقیقت این بار در پیِ ویژگی نوخاسته، جوهر نوخاسته مطرح شد. میتوان حدس زد خاستگاه عبور از دوگانهانگاری ویژگی، ابتدا عدم مزیت آن در توانایی حل سؤالات بنیادین فلسفه ذهن نسبت به دوگانهانگاری جوهری و در ادامه، اشکالات متافیزیکی حمل ویژگیهای ذهنی توسط جوهر فیزیکی دانست.
به باور حجت الاسلام فاطمینیا در ادامه شاهد ظهور فیلسوفانی هستیم که از دوگانه¬انگاری جوهری دفاع میکنند: هسکر، سوئینبرن، لو، اکانر، جیکوبر، و تونر. البته خیلی از دوگانه¬گرایان جوهری برای فرار از نواقص دوگانهانگاری جوهری دکارتی، دیدگاههای دیگری مطرح کردند مثلاً برخی مانند فاستر هرچند در طول تئوری دکارتی است، ولی تلاش کرده از خود، تفاوت نشان دهد و مدعی شود که نظریه اش در حلّ مسئله ذهن و بدن موفق¬تر از نظریه دکارت است و برخی دیگر مانند «لو» اساساً مدعی شدهاند، دوگانهانگاری جوهری¬شان «غیردکارتی» است.
وی در این نشست اظهارداشت که در مجموع سیر حرکت در نظریههای فلسفه ذهن صعودی است؛ زیرا در فرجام این نظریهپردازیها،دوگانهانگاری ویژگی سربرآورده است و دوگانهانگاری ویژگی خود، میتواند پلی برای رسیدن به دوگانهانگاری جوهری محسوب شود؛ بدین معنا که صرفنظر از سیر تاریخی، از دوگانهانگاری ویژگی میتوان استدلالی با مقدماتی تجربی برای اثبات وجود «نفس» طراحی کرد.
به باور وی، مزیتّ این برهان برخلاف براهین انتزاعیِ محض فلسفی، این است که از دل مباحث فیزیکالیستی معاصر برخاسته و این توان را دارد که با زبان علمی، پس از یک چرخۀ علم تجربی، ما را به سمت اثبات ویژگی غیرتجربی و غیرفیزیکی سوق دهد.