به گزارش پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی ( تبلیغ نیوز )، محمدباقر آخوندی "عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند" در این نشست، با اشاره به آیه ۹ سوره اسراء هدایت قرآن را هدایتی استوار، مستقیم و پایدار برشمردند. ایشان اذعان داشتند که اگرچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره تلاشهای زیادی در راستای تحقق آن در جامعه انجام شده است. اما واقعیت آنگونه که باید نیست و شاهد کجیها و انحرافات فراوانی در جامعه هستیم. بخشی قابل توجه از شرایط مزبور حاصل کمکاری و ناکارآمدی راهبردهای نفوذ اجتماعی دین است که نشان دهنده فاصله داشتن از نسخه شفابخش قرآن مجید می باشد.
وی گفت: بر این اساس پرسش اصلی این است که چرا امروز شاهد چنین وضعیتی هستیم و نتوانستهایم قرآن و آموزههای قرآن را محقق کنیم؟ بخشی از این ناکامی به روشها و راه هایی که برای نفوذ انتخاب کرده ایم، بازمیگردد که یا این روشها ناکارآمد بودهاند یا خودمان شرایط لازم را نداشته ایم. راه حل رهایی از این مشکل آن است که با مراجعه به قرآن راهها و روش های نفوذ را کشف کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند تصریح کرد: پرسش اصلی را میتوان به چهار پرسش فرعی تقسیم کرد که در هر یک از تأثیر عوامل چهارگانه(شرایط اجتماعی و فرهنگی، شرایط مخاطبین، کارگزاران نفوذ و راهبردهای نفوذ در آموزههای قرآن) بر شرایط نفوذ اجتماعی سؤال میشود.
وی افزود: به توضیح روش تحقیق پرداخته و بیان کردند در این طرح بنا نبوده از قبل نظریهای بر قرآن تحمیل شود بلکه ما به دنبال استخراج نظریه ای درباره نفوذ اجتماعی دین از خود قرآن بودهایم.
آخوندی تعریف برگزیده خود از دین و مفهوم نفوذ اجتماعی را بر اساس پروژه حاضر ارائه و اظهار داشت: ما در این تحقیق مجبور بودیم به جمع بندی و تعریف جدیدی از دین و نفوذ اجتماعی برسیم، زیرا تعاریف موجود پاسخگوی هدف ما نبودند. بر این اساس، تعریف جدید نفوذ دارای نکاتی میباشد، این که انسان دارای اختیار بوده و نمیتوان او را به اجبار تحت تأثیر قرار داد؛ نفوذ در قرآن فرآیندی چندجانبه است و نفوذ در آیات قرآن در یک پیوستار قرار دارد و بهطور آنی محقق نمیشود.
وی به نکاتی کلی درباره نفوذ پرداخت و گفت: ویژگیها و شخصیت ارسالکننده پیام در میزان و نحوه نفوذ مؤثر است و شرایط مخاطب از نظر شخصیتی و اجتماعی باید در نفوذ در نظر گرفته شود؛ همچنین زمینههای اجتماعی و فرهنگی حتماً در تحقق نفوذ اثرگذار هستند و برای نفوذ بسته به اشخاص و محیط، راهبردهای مختلفی وجود دارد و با تنها یک روش نمیتوان به نفوذ موفق دست یافت.
عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند به بیان روش پژوهش خود پرداخت و تصریح کرد: بهترین روش برای انجام این پروژه، روش گرندد تئوری یا دادهبنیاد بود اما به دلیل حجم کار در کنار آن، از دو روش تحلیل محتوای کیفی پنهان و تحلیل گفتمان انتقادی نیز استفاده شد.
وی درباره یافتههای تحقیق افزود: از آنجا که سؤال اصلی را به چهار پرسش فرعی تقسیم کردیم، یافتههای تحقیق نیز در چهارفصل تنظیم شد: فصل اول به کارگزاران نفوذ میپردازد که بر اساس تحقیقات انجام شده، باید دارای شرایطی چون امانتداری باشند و مهمتر از همه اینکه منافع خود را در نظر نگیرد، بلکه بیش از همه به فکر منافع مخاطب باشد.
آخوندی اظهار داشت: فصل دوم، شرایط اجتماعی و فرهنگی است که بر اساس آن باید میان کارگزار و جامعه هدف تناسب فرهنگی وجود داشته باشد؛ تحلیل انجام شده در این بخش نشان میدهد که عواملی مانند دنیاگرایی مخاطب و حاکم بودن فرهنگ دنیاگرایی در جامعه هدف، نفوذ را با مشکل مواجه میکند؛ از دیگر نکات مهم این بخش، استفاده از روشهای مختلف نفوذ، متناسب با جامعه هدف بود.
وی گفت: فصل سوم به مخاطب نفوذ میپردازد که براساس یافتههای آن ویژگیها شخصیتی مخاطب در نوع و میزان نفوذ مؤثر است. خصوصیاتی مانند لجاجت، حسادت، قومگرایی و افراطگرایی، تمایلا و تعلقات و آرزوهای مخاطب و میزان دانش و آگاهی و صبر و استقامت وی از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در فرآیند نفوذ در این بخش است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند تصریح کرد: فصل چهارم، مبتنی بر راهبردهای نفوذ است؛ در این پروژه ۳۲ راهبرد جمعآوری و تبیین شده است که برخی از راهبردها به روش بازمیگردند و برخی دیگر نیز شکلی هستند، مانند قابلفهم بودن مطلب ارائه شده برای مخاطب، میزان فصاحت و صراحت کلام (که متناسب با مخاطب تغییر میکند)، سخن گفتن به زبان قوم و محیطی که نفوذ در آن انجام میشود و پرهیز از هرگونه خشونت و توسل به زور.
وی افزود: از دیگر نکات مهم در این بخش، روش آغاز نفوذ است؛ بهتر است کارگزار ابتدا با مخاطب رابطهای صمیمانه و دوستانه برقرار کند و سعی در جلب اعتماد وی بنماید؛ همچنین، باید در ابتدا فقط روی مسائل عمومی تأکید شود؛ نحوه شروع سخن و طرح پرسش، از دیگر مسائل مهم است؛ شروع سخن حتماً باید به نحو ایجابی باشد و از کلمات و جملات منفی پرهیز شود.
آخوندی اظهار داشت: دستهای دیگر از راهبردها، راهبردهای مرتبط با ذات انسان هستند. راهبردهای فرهنگی به مسائلی همچون فرهنگ رایج جامعه، نفوذ در مخاطب از طریق فرهنگ حاکم بر جامعهاش، استفاده از پیامهای کوتاه، ارائه الگوی عینی و تجربی، تدریج و استمرار و گفتگو و مناظره اشاره دارد.
وی با بیان این که راهبردهای سرمایه اجتماعی دسته آخر راهبردها هستند، افزود: در این بخش، باید در مخاطب علاقهمندی ایجاد شده و یا از علاقهمندیهای او بهره گرفته شود؛ همچنین به کار گرفتن احساسات و عواطف مخاطب اثرگذاری سریع را در پی دارد که اگر چه ناپایدار است، اما با استمرار و تدریج به ثبات میرسد.
عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند خاطرنشان کرد: نظریه نفوذ اجتماعی قرآن مجید را حقیقتی مبتنی بر چهار عنصر اصلی: راهبردها، مخاطبین، کارگزاران و محیط دانست که هر یک از این سه عنصر با یکدیگر ارتباطی دوطرفه و متقابل دارند و بر روی یکدیگر اثر گذاشته و در نهایت نیز در عرصه راهبردها اثرگذار میشوند؛ بنابراین، نظریه نفوذ، حقیقتی چندجانبه است که در آن باید برای دست یافتن به نفوذ موفق تمام شرایط در نظر گرفته شود.