به گزارش پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی (
تبلیغ نیوز )، حجتالاسلام حسین حلبیان، از اساتید حوزۀ علمیۀ اصفهان و دارای تألیفات فراوانی در علوم دینی است. وی متولد سال 1360 است و اختلاف سنی 55سالۀ او با آیتالله جوادی، مانع فیضبردن وی از محضر ایشان نشده. حلبیان از آیتالله جوادی اجازۀ اجتهاد و روایت کسب کرده است. با وی به نمایندگی از نسل جوانی که با آقای جوادی در ارتباط بودهاند، در مدرسۀ رکنالملک مصاحبه کردیم.
مقام علمی آیتالله جوادی چگونه برای ما معلوم میشود؟
حضرت آیتالله جوادی از یک خاندان علمی بودهاند. پدرشان حوزوی بودند که بعد با فشارهای پهلوی اول مواجه میشوند و نمیتوانند مسیرشان را بهطور کامل ادامه دهند؛ اما خود اسدالله جوادی به مدرسۀ صدر و چهارباغ اصفهان، وارد و در حوزۀ علمیۀ اصفهان مشغول میشوند. در سال 1361 هم ایشان برای مدت کوتاهی به قم میروند. در قم علمیت ایشان مورد توجه قرار میگیرد؛ بهصورتیکه در مدرسهای که بودند، ملجأ طلاب و پاسخگوی سؤال آنها در قم میشوند و به این شکل علمیت ایشان ظهور و بروز پیدا میکند.
نکتهای که دربارۀ ایشان اهمیت دارد، کثرت اساتید است. ازجمله اساتیدی که به آیتالله جوادی، هم اجازۀ اجتهاد و هم اجازۀ روایت دادهاند، آیتالله شیخعباسعلی ادیب حبیبآبادی است که در کنار جناب صاحبابنعباد دفن شده و کتابی نیز دربارۀ صاحبابنعباد نوشتهاند؛ وی همچنین به هیئت و نجوم تسلط داشتهاند. تقویم خاصی هم نوشتهاند که درحالحاضر نیز عدهای از مؤمنان به آن توجه دارند.
بالاخره آیتالله ادیب برای آقای جوادی اجازۀ اجتهاد نوشتند. مدتها نیز ایشان نزد آیتالله ادیب درس خواندند و محور بحثشان هم کتاب مصباحالفقیه مرحوم حاجآقارضا همدانی بوده است. اخیراً این کتاب در 20 جلد منتشر شده و در نوع خودش مشهور و کمنظیر است.
«اجازۀ روایت» به چه معناست و آیا آیتالله جوادی نیز به کسانی اجازۀ روایت دادهاند؟
هم اجازۀ روایت و هم اجازۀ اجتهاد دریافت کردهاند؛ اما اجازۀ روایت در گذشته متداول بوده و الان هم هست. اولاً اجازه، یکی از طرق تحمل حدیث است. طرق تحمل حدیث گاهی به استماع مستقیم از امام معصوم(ع) است. گاهی کتاب حدیثی به شخص ارائه میشود؛ یکی از روشها هم اجازه بوده است؛ مثلاً نسخهای از احادیث را ارائه میکردند و اجازۀ نقل میگرفتند. به این معنا که این کتابی را که من دریافت کردهام، به شخص دیگری اجازه میدهم احادیثش را نقل کند. در قدیم طرق تحمل حدیث گوناگون بوده و در این زمینه اهتمام فراوان داشتهاند. بعد که صنعت چاپ روی کار آمد، کار به نحوی دیگر انجام شد؛ بهطوریکه طبقۀ قبلی به طبقۀ بعدی اجازۀ روایت کتابها را بدهد. بالاخره بسیاری از آقایان ملتزم هستند که به هرکسی اجازۀ روایت نمیدهند.
با این اجازۀ روایتها، ما پی به علمیت آن شخص میبریم و متوجه میشویم که او حدیث را میفهمد و برای نقل آن اهلیت دارد. صحبت درخصوص چیستی اجازۀ روایت، راهها و فواید آن مفصل است و بهطول میانجامد.
آیا باوجود نرمافزارهای حدیثی، باز هم اجازۀ روایت موضوعیت دارد؟
درحالحاضر نیز بحث اجازۀ روایت مطرح است و خیلی اوقات ازطریق همین اجازهها، سطح علمی شخص شناخته میشود. خود ایشان هم گویا میخواستند در دانشگاه تدریس کنند. مدرکی از ایشان میخواهند که وی نزد آقای ادیب میروند و از ایشان میخواهند یک گواهی بنویسند که توانایی تدریس دارند؛ اما آیتالله ادیب بدون آنکه چیزی بگویند، خودشان اجازۀ اجتهاد را مینویسند.
دانشگاه که اجازۀ اجتهاد نمیخواهد
بله! فقط یک تأیید علمی میخواستند و آقای جوادی هم درخواست اجازۀ اجتهاد نمیکنند؛ اما چون آقای ادیب از ایشان شناخت داشتند، اجازۀ اجتهاد برایشان صادر میکنند و این اجازه مبتنیبر تحصیلات عمیق ایشان بوده است. آقای جوادی در مقام ثبوت مجتهد بودند. برای مقام اثبات معمولاً بحث اجازه مطح میشود؛ ایشان، هم در مقام ثبوت و هم در مقام اثبات مجتهد هستند.
پیش از آنکه ایشان از آقای ادیب اجازۀ اجتهاد بگیرند، چه سیر علمی را طی کرده و از محضر کدام مشایخ بهره برده بودند؟
زمانی که وارد حوزۀ اصفهان میشوند، دورانی بوده که آیتالله سیدمحمرضا خراسانی، زعیم حوزه بودند و در این زمینه خیلی زحمت کشیدند. ایشان عدهای از طلاب مستعد را انتخاب میکنند که آقای جوادی ازجملۀ آنها بودند. مدتی نیز همراه آیتالله جنتی و در قدیم هم با پدر ایشان مأنوس بودهاند.
آیتالله خراسانی بعد از آن حملۀ پهلوی اول، برای احیای حوزۀ اصفهان تلاش کردند. اول از همه تشخیص دادند که فضاهای حوزه را حفظ کنند؛ مانند مدرسۀ صدربازار و چهارباغ. در مرحلۀ بعد تصمیم گرفتند این مدارس را خالی از طلبه نگذارند و سپس اساتید خوبی را به این فضاها بیاورند تا علوم دینی به این طلاب منتقل شود.
ازجمله اساتید ایشان در این مدرسه، حیدرعلیخان برومند گزی است که روزی طلابشان را امتحان میکنند و از بین آنان، آقای جوادی از این امتحان سربلند میآید و هدیهای از ایشان دریافت میکند.
در محیط مدرسۀ چهارباغ، ایشان از محضر کدامیک از اساتید دیگر بهره بردهاند؟
در محیط مدرسۀ چهارباغ، ایشان از درس میرزاعلیآقا شیرازی و شیخاحمد فیاض نیز بهره میبرند؛ بدین ترتیب آقای جوادی از بهترین علمای آن زمان کسب فیض کردهاند. سیدعلیاصغر برزانی، شیخعلی مشکات و حیدرعلی صلواتی، از دیگر اساتید ایشان هستند.
آیتالله سیدعلی بهبهانی نیز هر سال در تابستان و بهار به اصفهان میآمدند و در این مدت آقای جوادی از محضر ایشان استفاده میکردند. آقای بهبهانی شاگرد صاحب عروه بوده و در اصول هم مبانی خاصی داشتند که از شیخهادی تهرانی به ایشان رسیده است.
باتوجهبه اینکه شما بیش از نیمقرن با آیتالله جوادی اختلاف سنی دارید، بفرمایید به نظر شما چه فرقی میان طلبگی در زمان فعلی و زمان ایشان وجود دارد؟
طلبگی در هر زمانی مجاهدت است. آنها در زمان خودشان احساس کردند طلاب کم شدهاند و در آن ایام برخی از حوزویان لباس طلبگی را از تن درمیآوردند. زمانی که طلبگی رونقی نداشت، ایشان به آن رو آوردند. الان هم اگر کسی از راههای بازار یا دانشگاه به دنبال رفاه برود، خیلی زودتر به هدفش میرسد. ازطرفی با پیروزی انقلاب اسلامی هم هجمههای خاصی متوجه روحانیت شد؛ حتی کسانی که مسئولیت سیاسی هم ندارند.
این اشتراک دو زمان بود؛ اما تفاوتش در این است که شاید تحصیل و تدریسها در آن زمان عمیقتر بوده. امکانات قدیمیها از امروز، کمتر و دلکندنشان از دنیا بیشتر بوده است. اساتید هم اشتغالات سیاسی و اجتماعی کمتری داشتند و فرصت بیشتری میگذاشتند. آنچه گفتم، بهصورت کلی بود؛ وإلا همین الان هم شخصیتهای عمیقتری وجود دارد.
چه چیز باعث شده که در ارتباط میان شما و آیتالله جوادی، این همه اختلاف سنی کمتر دیده شود؟
البته که بزرگتر هستند و این همه اختلاف تجربه را نمیشود نادیده گرفت؛ اما آنچه باعث شده ما راحتتر به حضورشان برسیم، اخلاق و صفای ایشان است. تواضعشان فوقالعاده است! خصوصیات اخلاقی آقای جوادی باعث شده که نه تنها ما، بلکه عموم مردم نیز درحالحاضر از وجود ایشان استفاده کنند. تا همین اخیر هم درس خارج داشتند و برای اهل علم، بحث امربهمعروف و نهیازمنکر میگفتند؛ از طرف دیگر عموم مردم نیز به ایشان رجوع میکردند و سؤالاتشان را میپرسیدند.
چه عامل دیگری ارادت شما را به ایشان افزون کرده است؟
ایشان پدر شهید هم هستند. در میان علما کسانی که پدر شهید هستند، جلوۀ بیشتری دادند. امثال آیتالله جوادی در راه دین، هم عمرشان را گذاشتند و هم ثمرۀ عمرشان را.
اکبر خلیلیان، از نقش آیتالله جوادی در جریان انقلاب اسلامی میگوید
تحکیم مبانی دینی، زیربنای مبارزات انقلابی
اکبر خلیلیان، از چهرههای شناختهشدۀ مبارزه با رژیم پهلوی است. او اهل محلۀ گورتان است و سالها با آیتالله جوادی و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی او ارتباط داشته. با این اوصاف برای آگاهییافتن از خدمات اجتماعی و نقش آیتالله در فعالیتهای سیاسی، بهترین گزینهای بود که میتوانستیم به سراغش برویم و با او دربارۀ دیروز و امروز آقای جوادی گفتوگو کنیم. خلیلیان تأکید داشت که آیتالله جوادی، در منازعات سیاسی، نظرات شهیدبهشتی را دنبال میکرده است.
به نظر شما مهمترین تأثیری که آیتالله جوادی در جریان انقلاب اسلامی داشتند، چه بوده است؟
در صدر مبانی اعتقادی که برای فعالیت سیاسی انقلابی نیاز است، باید به توحید، معاد، نبوت، امامت و عدل اشاره کنیم. مبانی اصلی انقلاب، همان مبانی توحیدی است. ایشان قبل از شروع فعالیتهای انقلابی، تمام مرتبطین خود را با این آموزهها آشنا کرده بودند. قبل از آنکه مبارزات بهصورت آشکار و علنی شکل گیرد، زیربنای مباحث انقلاب اسلامی را در اطرافیان خود ایجاد کرده بودند. این، نقش بزرگ آیتالله جوادی در فرآیند نهضت بود.
و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی...
وقتی هم که انقلاب اسلامی به ثمر نشست، ایشان در تظاهراتها شرکت میکردند؛ مانند 22 بهمن و روز قدس و... .
ازلحاظ سیاسی باید بگویم که دیدگاههایشان به افکار شهید آیتالله دکتربهشتی نزدیک بود. با ایشان از سالهای دور آشنا بودند. آقای بهشتی را در مسائل سیاسی خیلی قبول داشتند؛ هرچند رفتارش مثل ایشان نبود که مثلاً در حزب جمهوری اسلامی باشند؛ ولی سلوک ایشان را خیلی میپسندیدند.
با مرحوم استادپرورش هم رابطه داشتند؟
ایشان را خیلی قبول داشتند! آقای جوادی در سالهای قبل از انقلاب، در دستۀ روحانیون سنّتی حوزۀ اصفهان بودند. این افراد بعضاً شخصیتهای دانشگاهی نواندیش را قبول نداشتند؛ اما آقای پرورش موردقبول علمای سنتی ازجمله آیتالله جوادی بود. بهنوعی مرحومپرورش جامعۀ علمای سنتی را با جریان انقلاب و خط شهیدبهشتی هماهنگ میکرد و این، هنر کارگردانی ایشان در جریان سالهای پیش از انقلاب بود. آقای پرورش بارها برای سخنرانی به مسجد ایشان دعوت شدند و حتی قرائت دعای کمیل در شب جمعه را با همان سوز و حال خاص خودشان برعهده گرفتند.
حالوهوای مسجد جامع گورتان در دوران دفاع مقدس چگونه بود؟
در منبر و سخنرانیها از مدافعان سرسخت دفاع مقدس بودند و همه ازجمله اطرافیان و فرزندان خود را به رفتن به جبهه تشویق میکردند؛ همانطورکه فرزندان ایشان هم سابقۀ جبهه دارند و یکی از آنان نیز در این راه به شهادت رسید. مردم نیز وقتی این حالت را در خود ایشان میدیدند، در زمینۀ کمکهای مادی به جبهه، همراهی کامل میکردند.
دقت کنید بهترین نیروهایی که در راه انقلاب اسلامی ماندند، همان جوانهایی بودند که ابتدا در محیط علمای سنتی رشد کردند و بعد از آن متوجه مسائل سیاسی شدند. محلۀ ما دقیقاً اینگونه بود. بهدلیل حضور خانوادۀ بهشتینژاد در بهارانچی و آیتالله جوادی در گورتان، بهنوعی جوانها بیمه شدند و بسیاری از آنان در ادامه، راهی دفاع مقدس و خدمت به انقلاب شدند.
شخصیت اجتماعی آیتالله جوادی را چگونه دیدید؟
در مباحث اجتماعی، وضعیتی را در جامعه پی میگرفتند که براساس آیات قرآن و روایات ائمۀ اطهار بود. ایشان تواضع فراوانی دارند، در کارهای خیر همکاری میکنند، بهراحتی در دسترس مردم هستند و دربان و مسئول دفتر و امثالهم ندارند. از همه مهمتر، حرف و عملشان یکی است. ارتباطشان با نسل جوان پیوسته برقرار است و برای آگاهی دینی مسائل این نسل تلاش میکنند. برای من جالب است که حتی در سن بالا نیز دعوت در جلسات را بهراحتی قبول میکنند و در این زمینه سختگیر نیستند.
کلاً دستی بهخیر دارند. در مباحث اجتماعی به دنبال خیر و در کل، باعث زینت شیعه هستند. بهنوعی نمایندۀ آبرومندی برای نظام، امام و رهبری در منطقۀ ما محسوب میشوند. براساس روایتی از امامصادق(ع) که فرمودند: «شیعیان وسیلۀ زینت ما باشند و نه وسیلۀ بیآبرویی»، ایشان دقیقاً مصداق این روایت هستند.
مشخصاً ایشان در این سالها چه خدماتی از خود به یادگار گذاشتند؟
احداث مساجد ازجمله خدمتهای ماندگار آیتالله جوادی گورتانی است. یکی از این مساجد در محلۀ خودمان بود. ایشان سه مسجد را یا احداث یا بازسازی و تعمیر کردند؛ حتی در یک مورد مسجد را از نو ساختند. در راه خوشحالکردن مردم و گرهگشایی از کارشان کوشا هستند. معمولاً حالتی از سکوت هم دارند. در جلسات به اندازه و مقدار لازم صحبت میکنند و کمتر دیدهشده که شلوغ کنند.
در سابقۀ ایشان کمک به فعالیتهای خیریه و قرضالحسنۀ محلی دیده میشود و اگر کاری از دستشان بربیاید، کوتاهی نمیکنند. با خیریه و قرضالحسنۀ محله همکاری مستمر دارند. مرکز فرهنگی «حبالائمه» در منطقۀ غرب اصفهان در خیابان وحدت ساخته شده است که آیتالله جوادی رئیس هیئتمدیرۀ آن هستند. این بزرگترین مرکز فرهنگی غرب اصفهان است.
سخن آخر
از مهمترین حالات ایشان این است که راضی به رضای خدا هستند. صلۀ ارحام و دیدار اقوام را بهجا میآورند و با همسایگان و دوستان مرتب دیدار دارند. بهطور خیلی دقیق حقالناس را رعایت میکنند. بسیار مراقب رفتار و گفتارشان هستند و کسانی که در محضر ایشان باشد، این مطلب را بهطور محسوسی متوجه میشود. آقای پرورش میگفتند: «منطقۀ غرب، نجف اصفهان است. اینها همه حاصل تلاشهای علمایی است که پایههای اعتقادی مردم را شکل دادند».
آقاجمال و کمال موسوی، عباس محققیان، آقای عندلیب و دکتر کتابی.