به گزارش پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی(
تبلیغ نیوز)، محمد ثناگوییزاده در گفتوگویی موضوع جمعیت را مسئلهای راهبردی برای همه کشورها اعم از توسعهیافته و در حال توسعه خواند و اظهار داشت: جمعیت در واقع مهمترین منابع انسانی هر کشور را تشکیل میدهد و سیاستگذاری کلان بر مبنای کاهش یا افزایش جمعیت، نوعی راهبرد دفاعی، اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی برای کشورها محسوب میشود.
وی بیان کرد: کشور ما به دلیل نرخ بالای رشد جمعیت در دهه ۶۰ و غلبه نیروی انسانی جوان و فعال، در مرحله پنجره جمعیتی قرار دارد و هر چقدر این نیروی انسانی جوان و فعال در یک کشور، درصد بیشتری نسبت به گروههای سنی دیگر داشته باشد، جامعه به لحاظ خلاقیت، نوآوری و مسائل اقتصادی و دفاعی موفقتر عمل میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده الهیات و خانواده درباره مزیتها و آسیبهای تکفرزندی در خانوادهها، گفت: یکی از جنبههای مثبت تکفرزندی، مسائل اقتصادی است؛ وقتی تعداد اعضای خانواده کم باشد، طبیعتاً والدین بهتر میتوانند مسائل اقتصادی خانواده را مدیریت و روال کاری و شغلی خود را تسهیل کنند.
وی افزود: تکفرزندی از نظر تربیتی نیز دغدغه زیادی برای والدین ایجاد نمیکند و پدر و مادر، توجه و تمرکز خود را به تنها فرزندشان اختصاص میدهند و برنامه تربیتی مناسب و سالمی برای وی در نظر میگیرند.
ثناگویی زاده خاطرنشان کرد: انسانها معمولاً کمالگرا هستند و بنا به روحیات و سلایق خود، ارزشهایی را در اولویت قرار میدهند. حال اگر فردی رفاهطلب باشد، ممکن است به تکفرزندی رو آورد، ولی در مقابل رفاهطلبی، ارزشهای دیگری نیز وجود دارد که توسعه و گسترش خانواده، نمونهای از آن است.
وی بسیاری از ارزشها را تأثیرگذار در سرنوشت فرزندان دانست و گفت: ارزش ها آینده فرزندان را تحت تأثیر قرار میدهد و وقتی خانوادهای به تکفرزندی روی آورد، نسل آینده از خانوادهای بزرگتر محروم میشود و دیگر خواهر، برادر، خاله، عمه، دایی و عمو برایش معنایی ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده الهیات و خانواده آسیبهای تکفرزندی را بر تعاملات درون خانواده مؤثر دانست و تأکید کرد: به لحاظ روانشناختی، در خانوادههای تکفرزند، تعاملات درون خانواده و حمایتهای عاطفی و روانی اعضا از یکدیگر کمتر میشود؛ این امر زمینه را فراهم میکند که آنها، نیازهای عاطفی خود را در بیرون از خانواده جستوجو کنند و به جای اینکه با حمایت عاطفی از یکدیگر یک شبکه خویشاوندی قوی تشکیل دهند و ارتباطی همافزا و پیوستگی و همبستگی جمعی داشته باشند، این ارتباط را بیرون از خانواده برقرار میکنند و چه بسا دردسرها و مشکلات ارزشی، عاطفی و روانی آن را نیز متحمل شوند.
وی تصریح کرد: وقتی از آسیبهای چندفرزندی مانند افزایش دغدغه والدین به لحاظ تربیتی و اقتصادی صحبت میشود، این آسیبها همان مزیتهای تکفرزندی است. در مقابل، چندفرزندی مزیتهای فرهنگی و حتی دینی بسیاری نیز در بر دارد و باعث گسترش و توسعه خانواده میشود که بهعنوان یک ارزش مهم، قابل توجه است. از طرف دیگر، چندفرزندی موجب تنوع روابط در خانواده میشود که در نتیجه آن سرگرمیهای متنوع، تفریح و نشاط و شادمانی نیز شکل میگیرد.
ثناگویی زاده دیگر مزیت چندفرزندی را شناخت اعضای خانواده از نحوه ارتباطگیری مناسب با یکدیگر و ایفای نقشها بهعنوان عضوی از خانواده برشمرد و گفت: اگر والدین، رشد اجتماعی و اعتلای خانواده را برای خود ارزشگذاری کنند، طبیعتاً به چندفرزندی رو میآورند. بنابراین، زمانی که با یک خانواده توسعهیافته و چندفرزندی روبهرو باشیم، رشد اجتماعی اعضای خانواده تسریع میشود و فرزندان نحوه سازگاری با یکدیگر، حل تعارضات میانفردی، ایجاد همدلی و مسئولیتپذیری را فرامیگیرند؛ والدین نیز در این زمینه میتوانند به آنها آموزش دهند و حتی خودشان به این درک میرسند که چگونه مسائل درون خانواده را مدیریت کنند.
وی ادامه داد: اگر در خانوادهای، برادر یا خواهر بزرگتر وجود داشته باشد، والدین بعضی از مسئولیتهای خود در قبال فرزندان کوچکتر را به آنها واگذار میکنند که در نتیجه، زمینه ایجاد و رشد مسئولیتپذیری برای فرزند بزرگتر فراهم میشود. در مقابل، زمانی که با یک خانواده تکفرزندی مواجه باشیم، فرآیند مسئولیتپذیری این فرزند تا حد زیادی با کندی مواجه میشود و برای اجتماعی شدن، رشد لازم و کافی پیدا نخواهد کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده الهیات و خانواده تکفرزندی و چندفرزندی را واجد آسیبها و مزیتهای خاص خود دانست و افزود: با اولویت بخشیدن به هر کدام، نوع ارزشگذاری والدین مشخص میشود. یک خانواده، زمانی میتواند به یکی از این دو اولویت دهد که ارزشهای خود را بازنگری کند و این بازنگری در ارزشها، چشمانداز آینده آن خانواده را نشان میدهد. بنابراین، اگر خانوادهای، برای رفاهطلبی، راحتی طلبی، توسعه و رشد و شکوفایی فردی ارزش قائل شود، به تکفرزندی رو میآورد؛ همانطور که امروز شاهد این نوع ارزشگذاری هستیم، ولی اگر ارزشهای یک خانواده بر محور توسعه، همبستگی، ایجاد یک شبکه قوی خانوادگی و رشد اجتماعی باشد، به چندفرزندی تمایل پیدا میکند.
وی تأثیر سیاستها و برنامههای دولتی بر موضوع فرزندآوری را به نوع ارزشگذاری خانوادهها وابسته دانست و اظهار کرد: اگر ارزشگذاری یک خانواده مبتنی بر رشد اجتماعی و ایجاد نقش متکثر برای والدین باشد، سیاستها و مشوقهایی که در هر جامعه برای افزایش جمعیت در نظر گرفته میشود، کمککننده و مؤثر خواهد بود؛ ولی اگر ارزشگذاری خانوادهای مبتنی بر رفاهطلبی والدین باشد، شاید این سیاستهای تشویقی زیاد تأثیرگذار واقع نشود.
ثناگویی زاده در پایان تصریح کرد: هر چه دولت بتواند در مسائل اقتصادی تسهیل ایجاد کند، میتوان شاهد چالشهای کمتری در خصوص فرزندآوری بود. در همین راستا، باید توجه بیشتری به قشر بانوان داشت، چون بهعنوان مادران آینده نقش اصلی در فرزندآوری را بر عهده دارند و با در نظر گرفتن تسهیلاتی برای این قشر همچون افزایش مدت زمان مرخصی زایمان، تأمین امنیت شغلی، اعطای حقوق مناسب و در نظر گرفتن یارانه برای فرزندان خانوار، میتوان آسیبها و چالشهای این مسئله را کاهش داد. اگرچه اعطای این تسهیلات مهم و تأثیرگذار است، ولی مهمتر از آن، فرهنگ خانوادههاست. بهگونهای که حتی اگر سیاستهای تشویقی دولت نیز مناسب باشد، ولی فرهنگ جامعه به سمت رفاهطلبی و فردیت برود، این سیاستها و طرحهای تشویقی راه به جایی نخواهد برد.