جواد حیدری، کارشناس نمایندگی مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی در اصفهان
|
|
1398/7/15 دوشنبه
تأملی بر تغییر نام برای تغییر سرنوشت
یادداشتی از جواد حیدری، کارشناس نمایندگی مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی در اصفهان
برخی برای تغییر سرنوشت خود اقدام به تغییر نام میکنند، این موضوع بیشتر هم در تغییر نام از اسامی مقدس به اسمهای بی محتوا دیده میشود.
اخيراً ديده مى شود، عده اى براى رفع مشكلات خود و خویشان و يا جهت رهائی از بیماری به افرادی مراجعه می کنند که پیشنهاد تغییر اسم به آنان داده تا آن جا كه به افراد مى گويند نام های نیک و خوب خود را مانند علی و زهرا را با اسم های بی محتوا و بیگانه با فرهنگ و عقیده ما، جا به جا کنند.
آیا تغییر اسم می تواند برطرف کننده ی مشکلات و سختی ها باشد؟
برای رسیدن به نتیجه مطلوب نکاتی وجود دارد که باید به آنها توجه داشت.
نکته ی اول: اسم، نام و عنوان، نشانه و تابلوي کاشف از هويت و ماهيت هر چيزي است. اسم لفظي است که انسان با شنيدن آن بدون اختيار به معنا و صاحب آن منتقل مي شود. براى همه موجودات گياهان، حيوانات، جمادات و... وجود نام و اسمي که تداعي کننده و مشخص کننده آنان باشد ضرورت دارد.
نکته ی دوم: از آن جا که انسان اشرف مخلوقات و موجودات است؛ و هر يک از افراد انسان داراي شخصيت مسقلي هستند، شايسته است زيباترين و با ارزش ترين اسم ها براي او انتخاب شود. نامي که متناسب با حال و شرافت و کرامت انسانى او باشد. پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: يکي از حقوق فرزند بر پدر اين است که نام نيک و زيبا براي او انتخاب کند.»[1]
نکته ی سوم: در اسلام داشتن نام و لقب نيکو يک ارزش است و مي تواند در روحيه و جسم انسان اثرات مثبتي داشته باشد. از اين رو شايسته است هر مسلماني براي فرزندان خود از نام ها و القاب خوب و با معنا انتخاب کند؛ زيرا نام خوب تداعي کننده معناي خوب و نام بد تداعي کننده معانى و مفاهيم بد و نا مناسبي است که موجب هتک حرمت انسان مي گردد.
نکته ی چهارم: در تعاليم اخلاقي اسلام معيارها و ضوابطي براي نام نيک افراد انسان بيان شده است از جمله:
اسم بايد در حد شخصيت صاحب آن بوده و متناسب با تمام دوران هاي زندگي او (کودکي، نوجواني جواني و کهن سالي) باشد.
از اسامي خاص ذات باري تعالي نباشد. مثل ذات، رحمان
درست ترين نام آن است که بر بندگي دلالت نمايد؛ مانند عبدالله، عبدالرحمن و عبدالرحيم و ...[2]
اسامي پيامبران و ائمه اطهار(علیهم السلام)، در روايت وارد شده است بهترين نام ها، اسامی پيامبران(صلی الله علیه و آله) است.[3] امام صادق(علیه السلام) از پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل مي کند که فرمود: کسي که سه فرزند پسر داشته باشد و نام هيچ کدام را محمّد نگذارد بر من جفا کرده است.[4]
داراي معناي زشت يا از اسامي افراد بد نام نباشد.
در روايتي امام باقر(علیه السلام) از پيامبر(صلی الله علیه و آله) نقل نمودند که آن حضرت(صلی الله علیه و آله) بهترين و بدترين اسم را چنين برمي شمردند: بهترين اسم: عبدالله، عبدالرحمن و... بدترين اسم: ضرار، مرة، حرب و ظالم.[5] در برخي ديگر از روايات نام هاي حکم و حکيم و خالد و مالک نيز بر اين نام ها افزوده شده است.[6]
در بين اسامي خوب و زيبا نيز بعضي از بعض ديگر باارزشتر و بالاتر هستند. هرکس بايد سعي کند بهترين اسم را که داراي امتيازات و معیارهای بيشتري است انتخاب نمايد.
نکتهی پنجم: اينكه عدهای با محاسبههای غیرقابلاعتماد و بر اساس حروف ابجد، عدد مربوط به اسمى را تعيين کرده و سپس آن عدد را نسبت به امرى ديگر مثل عددِ مربوط به اسم همسر آن فرد، مقايسه میکنند و ادعا مینمایند، اين دو عدد همخوانى ندارند؛ پس بايد اسمهايشان را عوض كنند تا همخوانى پيدا كنند؛ یا مشکل و بیماری آن برطرف شود؛ نهتنها حرف بیپایه و اساسى است، بلكه پشت كردن به عقل و دستور شريعت الهى است.
نکتهی ششم: پروردگار عالم انسان را مسلح به عقل و اراده و اختیار نموده است و راهنمایانی چون انبیاء فرستاده است تا راه و روش صحیح زندگی و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی را بیاموزند.
این انسان است که میتواند در سایهی عقلانیت و تلاش و کوشش و بهرهگیری از آموزههای دینی، مشکلات زندگی را یکی پس از دیگری حل کرده و با انجاموظیفه، سعادت دنیا و آخرت خود را رقم میزند.
نتیجه اینکه: تغییر اسم برای حل مشکلات هیچ دلیل عقلی و نقلی نداشته و این عمل با توکل داشتن به خدا و بهرهگیری از موهبات الهی در تعارض است.
شایسته است مردم عزیز، فریب اشخاص بیبهره از علم و تقوا را نخورده و برای مشورت و همفکری به علمای ربانی و جهادگران عرصهی علم و تقوا مراجعه کنند.
منابع:
[1]. حق الولد على والده ان يحسن اسمه و ادبه».
[2] بحارالانوار، ج 101، ص 130.
[3] بحارالانوار، ج 101، ص 130.
[4] بحارالانوار ج: 101 ص: 130 و 131.
[5] حر عاملی، وسایل الشيعة، ج 21، ص 399، 27403، المکتبة الاسلامية، چاپ پنجم، 1398 ق.
[6] حر عاملی، وسائلالشيعة، ج 21، ص 398، 27399.
مشاهده در خبرگزاری رسا
|