به مناسبت دوم آبان ماه؛ سالروز وفات عالم رباني ميرزا جوادآقاتهراني
ميرزا جواد آقاي تهراني از عالمان بزرگي است كه به حق ميتوان او را فقيه عارف ناميد. مرحوم ميرزا جواد آقا گرچه از نظر فلسفي و عرفاني مشرب خاصي داشت و به حكمت متعاليه و عرفان ابن عربي نقدهايي وارد ميدانست و حتي در كتاب «عارف و صوفي چه ميگويند؟» به نقد آراي فيلسوفاني مثل ملاصدرا پرداخت، ولي هيچگاه از كار فلسفيدن و تفكر فلسفي و بهره بردن از استدلال عقلي فاصله نگرفت. وي با تسلط كافي و وافي به منطق و قاعدههاي استدلال، ادعاهايي را كه پذيرفته بود، با رعايت استدلالهاي منطقي اثبات ميكرد. اگر ميگفت؛ «اصالت از آن ماهيت است نه وجود»، استدلال محكم و عقلي براي ادعاي خود مطرح ميكرد. بنابراين ميتوان گفت ميرزا داراي يك فلسفه عقلي بود.
ولايي بودن و اهل بيتي بودن، ويژگي ديگر مرحوم ميرزا جواد آقاي تهراني، است. او بهشدت به اهل بيت (عليهمالسلام) علاقهمند بود و بهويژه به حضرت حجت (سلامالله عليه) ارادت خاص داشت. وي در واقع يك نظام معرفتي ولايي از خود به جاي گذاشت. معارف ديني را مستند به قرآن و اهل بيت (عليهمالسلام) براي مردم تبيين ميكرد و از مباحث توحيد تا معاد، همه را به استناد بر قرآن و سنت ارايه ميكرد.
ويژگي سوم ميرزا جواد آقا، علاقه شديد ايشان به حضرت امام خميني (رحمتالله عليه) بود. نكته اينجاست كه اين علاقه فقط علاقهاي احساسي نبود، بلكه يك علاقه عقلي، معنوي و ديندارانه بود. حاضر نبود جايي بنشيند كه عكس امام پشت سرش باشد. حتي نسبت به تصوير امام حرمت ويژهاي قايل بود. ايشان تصريح ميكرد و ميفرمود: «امام خميني نايب امام زمان (عجلالله تعالي فرجه) است.» حتي اگر نمايندگان امام در منطقههاي جنگي دستوري ميدادند، ايشان ميگفت: «دستور نماينده امام، دستور حجت خدا روي زمين است و بايد اطاعت شود.» اينگونه نسبت به امام اظهار محبت و ارادت ميكرد. با اينكه از نظر سني فاصله زيادي با امام نداشت و از نظر علمي جايگاه مهم و عميقي داشت، اما ميگفت: «امام، ولي مسلمانان در جهان است و نايب امام زمان، بنابراين بايد كاملا از فكر و ديدگاه و منش ايشان استفاده كرد.» اين ارادت، در زمينههاي علمي هم جاري و ساري بود، با اينكه ميرزا جواد آقا نسبت به ملاصدرا و عرفان ابن عربي نقدهايي داشت، اما اين نقدها هرگز موجب نشد ذرهاي از شخص امام فاصله بگيرد.
چنين شخصيت عالم و وارستهاي، در ميدان جهاد هم پيشتاز بود. در دوران دفاع مقدس، لباس بسيج بر تن ميكرد، به ميدان جنگ ميرفت و در خط مقدم جبهه حاضر ميشد، طوري كه رزمندهها از ديدن او نشاط و روحيه ميگرفتند. اين سلوك عملي ميرزا بود. اما ...
ميرزا جواد آقا انسان بسيار متعبدي بود. به جرئت ميتوان گفت ميرزا جواد آقاي تهراني عين تعبد بود. دينداري در او، تجسم پيدا كرده بود. يعني اگر قرار بود كسي را نشان دهيم كه ايمان و دينداري مجسم است، بايد ميرزا جواد آقاي تهراني را معرفي ميكرديم. تقواي ايشان بياندازه بود. كسي كه در مسائل علمي، با قاطعيت و استدلال نظرهاي خودش را مطرح ميكرد، وقتي نوبت دفاع از مملكت ميشد، در صف اول رزمندگان بود. ايشان قبل از وفاتش هم با اينكه برايش ميسر بود وصيت كند در حرم امام رضا (عليهالسلام) دفن شود، وصيت كرد و گفت: «ميخواهم بدنم كنار مزار شهدا به خاك سپرده شود» كه اين كار، ارادت او را به شهداي دفاع مقدس نشان ميدهد.
ميرزا قبل از انقلاب هم فعاليتهاي مبارزاتي داشت. رهبر انقلاب از كلاس درس ايشان استفاده كردهاند و از شاگردان ميرزا جواد آقا بهشمار ميآيند، اما ميرزا جواد آقا، حتي زماني كه مقام معظم رهبري رييسجمهوري بودند، براي ايشان شأن و جايگاه ويژهاي قايل بود و ميدانست كه اين شخصيت از نظر اخلاقي، تربيتي و فقهي رشد ويژهاي پيدا كرده است.
درباره ميرزا جواد آقاي تهراني سخن بسيار است. شايسته است كه نشستهاي علمي برگزار شود و درباره فكر و انديشه ايشان كار بشود؛ موضوعي كه بسيار گرانبها و ارزشمند است.
*روحش شاد و جايگاهش متعالي باد*
منبع: هفته نامه پنجره/ شماره 65