گاهي مطالعه، دريچهاي به «دنياي نو» به روي ما ميگشايد. بعضي از كتابها «تحولآفرين» و «انديشهساز»ند.
برخي انديشهها و انديشمندان، به شكفتن «بذر وجود» و ثمر دادن «نهال زندگي» كمك ميكنند.
قلمهايي هستند كه از گنجينههاي مفاهيم و معارف، گوهرهاي سفته به مشتاقان تقديم ميكنند و انسانها را در مسير «شكوفا شدن» قرار ميدهند.
چه بايد نوشت، تا به اين هدف كمك كند؟
چگونه بايد قلم زد، تا پلي شود ميان تشنگان و چشمههاي زلال معرفت؟
چه بايد منتشر كرد، تا پاسخي باشد به نيازها؟
حجم زياد نوشتهها، يا تعداد فراوان كتابها و تأليفات مهم و معيار نيست. بيش از وسعت آثار، به تأثير آن ها بايد انديشيد و بيش از «سطح» به «عمق» بايد پرداخت و بيش از تيراژ، به فايده و اثر.
بايد زاويه ديد را باز كرد و در «خط مستقيم»، به موازات حق پيش رفت و به «هندسه وجود»، شكل مطلوبتر داد و با مطالعه و كتابخواني، به «مهندسي خويش» پرداخت.
اين، ضرورت كار كسي است كه بهاي زمان و قيمت عمر را ميشناسد و براي اين سرمايه و نحوه خرج كردن آن «حساب» باز كرده است.
كسيكه حساب عمر خود را ندارد، هرگز آدم «حسابي» نميشود.
«مهندس»، كسي است كه در «هندسه زندگي»، و «محيط جامعه»، نوآوري داشته باشد و در «شكوفايي» استعدادها، نقشي مؤثر ايفا كند، چه در استعداد خويش، چه شاگردان، چه در سطح عموم جامعه.
اگر مهندسيم، بايد با پرگار عشق و ايمان، دايرهاي از كمال و رشد، بر محور «معنويت» ترسيم كنيم، تا شكل روح و شاكله شخصيت، ماندگارتر شود.
ناشران، مؤلفان، مترجمان، اهل قلم و خانواده كتاب و مطالعه، ميتوانند در اين عرصه، با عرضه آثار خوب و مطلوب، جامعه و افكار را در بستري از «بصيرت» و بينش، هدايت كنند.
ناشران، ميتوانند «هاديان جامعه» باشند.
و... دريغ است كه جز به اين هدف، بينديشند.
امروز، روز رقابت در انديشهها و مكتبها و قلمها و مطبوعات است.
ميدان اين هماوردي، جرايد، كتب، سايتها و وبلاگهاست.
سلاح اين رزم، انديشههاي متكي به قلم و قلمهاي متكي به انديشه است.
ما در كجاي اين عرصه و ميدانيم؟
ظرفيتها چيست و بهترين كار و «احسن الأعمال» كدام است؟
آنان كه فرصتهاي ناب را به مطالعه «كتاب خوب» ميگذرانند و سرمايهها را در راه تدوين و نشر «كتاب خوب» بهكار ميگيرند، نزد خدا مأجورند و نزد وجدان، سرافراز! كتاب، باز هم كتاب،
ولي... كدام كتاب؟
منبع: پنجره