علامه شيخ محمدحسين كاشف الغطاء در عرصه تأليف و تصنيف از شخصيتهاى برجستهاى است كه با قلم روان و شيواى خود آثار گرانقدرى از خود به جا نهاده است . جامعيت او در علوم مختلف سبب شده تا در رشتههاى مختلف فقه ، اصول ، فلسفه ، عرفان ، تفسير ، حديث ، ادب و تاريخ آثارى از خود به جا گذارد . برخى از آثار او به همت شاگردان و فرزندانش چاپ و منتشر شده است و تعدادى از آنها به لحاظ «حساسيت و اهميت موضوع» و «ميزان تأثير آن در صحنههاى اجتماعى و سياسى» مورد توجه مسلمانان و نيز ساير انديشمندان قرار گرفته است . اينك فهرستى از آثار او توأم با توضيحاتى در ذيل برخى از آنها ، در منظر ديد شما است:
1 . الارض والتربة الحسينية
اين كتاب بنا به درخواست احمدبن ران براى دايرهالمعارفى به زبان انگليسى و نيز درخواست سيدعباس بشر تأليف شده است . از علامه كاشف الغطاء خواسته شد تا در اين بحث ، تاريخ تربت حسينى و سير بناى مقبره و تربت آن حضرت را پس از شهادت تشريح نمايند تا شبهات و سؤالات مطروحه در اين زمينه برطرف شود . و كاشف الغطاء ابتدائا به توضيح خلقت انسان از خاك پرداخته و اين سخن را كه آتش بر خاك برترى دارد ، مردود مىشمارد و بلكه شرافت آن را بر آتش اثبات مىكند . سپس به بركات سرزمين كربلا اشاره كرده و فضيلت سجده بر تربت حسينى را با تمسك به ادله مطرح مىسازد و در ضمن بحث مىگويد:
شايد سرّ التزام شيعيان به سجده بر تربت حسينى ، علاوه بر فضيلتى كه در روايات بر اين عمل وارد شده و علاوه بر ويژگىها و امتيازات خاص اين تربت بر ساير امكنه ، اين نكته باشد كه نمازگزار در آن لحظه متوجه باشد كه سيدالشهدا عليهالسلام خود را براى عقيده و خدا و نيز از بين بردن شرك و ظلم و فساد فدا كرد .
سپس بركت اين خاك را در شفاى بيماران مطرح مىكند . سپس مباحثى كلى درباره زمين در اخبار و روايات ، در فقه و كلمات فقها ، در حكمت و فلسفه و نيز فتوحات اسلامى و... عنوان مىكند . كاشف الغطاء اين رساله را در ماه ذى القعده سال 1365 به پايان مىبرد . اين رساله به همراه رسالهاى فقهى از علامه شرف الدين به چاپ رسيده است .
2 . أصل الشيعه و أصولها
علامه كاشف الغطاء از علماى بزرگ نجف با كتب ، مقالات و نوشتههايى روبهرو شد كه نويسندگان آنها كوچكترين اطلاعى از شيعه ندارند . او در آغاز اين كتاب مىگويد:
دو سال پيش يكى از جوانان پرشور كه با يك هيئت علمى از طرف دولت عراق براى تحصيل در دارالعلوم العليا به مصر فرستاده شده بود ، ضمن نامه مشروحى به من نوشت: و... من مىبينم كه علماى الازهر اهميت فوق العادهاى براى علماى نجف قايلاند و انديشههاى والاى آنان را مىستايند ، ولى غالبا مىگويند و اما... متأسفانه شيعه هستند... آنها مىگويند: شيعهها مسلمان نيستند ، مذهب تشيع از اسلام جدا است .
مرحوم كاشف الغطاء سپس به اثر احمد امين مصرى و سخن او كه «تشيع هميشه پناهگاهى بوده براى كسانى كه مىخواستهاند اسلام را نابود كنند» اشاره مىكند و براى خود احساس مسئوليت مىكند و هدف خود را از تأليف اين كتاب اين گونه تبيين مىكند:
به دنبال اين جريانات فكر كردم كه نهايت ظلم و بىانصافى است كه بيش از اين سكوت كنم ، نه از اين جهت كه ظلم و ستمى بر شيعه باشد و بخواهم در برابر سيل اين تهمتها از آنها دفاع كنم ، بلكه از اين جهت كه بالاتر و مهمترين هدف همان است كه پردههاى نادانى را از برابر چشم عموم مسلمانان جهان كنار بزنيم تا افراد منصف در افكار خود تجديد نظر كرده ، راه اعتدال را پيش گيرند و براى افراد لجوج و معاند نيز اتمام حجت شود... و از اين مهمتر اميد مىرود كه در سايه اين بحثها ، پيوندهاى محبت و دوستى در ميان مسلمانان محكم گردد و آثار خصومت و دشمنى برچيده شود... .
كاشف الغطاء با اين انگيزه به تأليف اين اثر پرداخته و ضمن طرح پيدايش و گسترش تشيع ، عقايد شيعه را در اصول اعتقادى و نيز احكام و مقررات اسلامى را از نظر شيعه بيان مىكند .
اين كتاب بيش از ده بار به طبع رسيد و به زبانهاى فارسى ، انگليسى و اردو نيز ترجمه شد و در اختيار علاقهمندان قرار گرفت و نه تنها اعجاب شيعيان ، بلكه علماى اهل سنت را هم برانگيخت و آنان را به تقدير و سپاس از كاشف الغطاء واداشت .
دومين چاپ اين كتاب با مقدمه علامه كاشف الغطاء در سال 1355 به زيور طبع آراسته شده است .
3 . الآيات البينات في قمع البدع والضلالات
اين كتاب داراى چهار بخش و رساله درباره «المواكب الحسينيه» ، «نقض فتاوى الوهابيه» و «رد الطبيعه و خرافات البابيه» مىباشد .
رساله اول در پاسخ به سؤالى از بصرى درباره مشروعيت مراسمات و اعمال شيعيان در ايام عزادارى اباعبداللّه عليهالسلام نگاشته شده است . اين رساله حاوى سه جواب در پاسخ همين سؤال است كه هر بار خواستار توضيحى بيشتر از علامه كاشف الغطاء شدهاند كه در رساله سوم درباره حكم مجروح شدن بدن و جارى شدن خون در عزاى حسينى ، دستجات عزادارى ، زنجيرزنى ، قمهزنى ، زدن طبل و بوق ، شبيهخوانى به تفصيل سخن گفته است .
رسال دوم در رد پندارهاى وهابيت و در پاسخ به استفتاى علماى مدينه درباره از بين بردن قبور به دست وهابيون ، نگاشته شده است ، البته در مجالس مختلفى در قالب مقالات گوناگون . عرضه رساله سوم در رد طبيعيون و مادىگرايانى است كه در دو محور مبدأ و معاد بحث شده است . علامه كاشف الغطاء اين رساله را در قالب «قال الملحد» و «قال الموحد» تنظيم نموده است ، و رساله چهارم در رد پندارهاى بابيه و خرافات مذهب آنان تهيه شد . كاشف الغطاء ، در اين رساله ضمن برشمردن انواع الحاد و اقسام كفار و اقسام ملحدين از مسلمانان و غلات كفار ، به عقايد بابيه و بهاييت مىپردازد .
اين اثر را محمدبن المرحوم شيخ عبدالحسين آل كاشف الغطاء در شعبان 1345 ه جمعآورى و منتشر كرده و در مؤسسه دارالمرتضى در بيروت چاپ شده است .
4 . تحرير المجله
كتاب مجله العدليه سالها در دانشكدههاى حقوق ، تدريس مىشده است . اين كتاب صرفا يك كتاب فقهى و يا مجموعه مقررات قانونى نيست ، بلكه آميختهاى از هر دو است كه علامه كاشف الغطاء ، آن را فقه قانونى مىنامد . آيت اللّه كاشف الغطاء با توجه به ارزش اين كتاب و سبك جالب آن ، به تحرير آن پرداخته و با حذف مواد مكرر و تنقيح مباحث مختلف ، با اشاره به ملاك قاعده و فروع مترتب بر آن ، تحريرالمجله را تأليف نمودهاند . تحريرالمجله مجموعاً پنج جلد است كه جلد پنجم آن استدراك كاشف الغطاء است . كتاب المجله ، براساس فقه حنبلى تدوين يافته و تحرير المجله مقارنه فقه حنبلى و شيعه شمرده مىشود كه در يك جا به صورت اين رساله جمعآورى شده است .
5 . التوضيح في بيان ماهو الإنجيل ومن هو المسيح ؟
علامه كاشف الغطاء در مقدمه اين كتاب ، فلسفه اين تأليف و انگيزه خود را از نگارش اين كتاب را چنين بيان مىكند:
ما در كشور عزيز مصر ، با گروهى فرومايه مواجه شدهايم . اين گروه اشغالگر ، بىپروا درباره دين ما ناسزا مىگويند و به پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله اهانت مىكنند ، در آموزشگاهها ، بيمارستانها ، محافل تبشيرى ، به تلاش براى گمراه كردن فرزندان مسلمانان اقدام مىكنند . با دشنامها ، اهانتها و ناسزاهايى كه به مقدسان ما دارند ، با ما در جنگاند . روزى نيست كه اوراق گمراهكننده آنها ، در خيابان بازار ، ايستگاه راه آهن ، مدرسه ، پخش نشود و دولت مصر هم بىاعتنايى را پيشه خود ساخته است و از سوى ديگر ، حكومت اشغالگر بريتانيا ، آتش بيار اين معركه است و از چنين تهاجمى عليه اسلام ، شادىكنان مىرقصد .
كاشف الغطاء در چنين شرايط ناراحتكنندهاى تصميم مىگيرد تا بخشى از مطالعات و تحقيقات خود را راجع به مسيحيت منتشر كند .
كتاب التوضيح در دو جلد است و در حدود هشتاد سال پيش ، جزء اولش در قاهره و جزء دوم آن در بغداد انتشار يافته است .
كاشف الغطاء در اين اثر خود ، بخشهاى مختلف انجيل را مورد بررسى قرار داده است ، و تناقضهاى عهد جديد را روشن و آن را با عهده قديم (تورات) مقايسه كرده است . وى مسئله تثليت را نيز مطرح كرده و زندگى متى ، مرقس ، يوحنا و پولس را مورد ارزيابى قرار داده است .
كتاب التوضيح ، درسى سال قبل ، توسط آقاى سيدهادى خسروشاهى و با همكارى آقايان مصطفى زمانى و عقيقى بخشايشى ترجمه و به نام توضيح درباره انجيل و مسيح منتشر گرديد .
6 . جنهالمأوى
اين كتاب به منزله دومين جلد از كتاب الفردوس الاعلى است كه با سفارش علامه كاشف الغطاء به شهيد محراب قاضى طباطبايى جمعآورى و منتشر مىشود . اين كتاب حاوى مباحثى در خصوص غدير ، نهضت اباعبداللّه الحسين عليهالسلام سيره برخى از ائمه عليهمالسلام ، اجتهاد ، شرح برخى از احاديث مىباشد . اين اثر نيز مانند الفردوس الاعلىداراى تعليقات ارزشمندى از شهيد قاضى طباطبايى ـ كه برجستهترين شاگرد او بود ـ مىباشد . بخشى از انديشههاى والا و اصلاحطلبانه مؤلف در اين اثر آشكار است . اين اثر در سال 1373 هـ ماههاى آخر عمر كاشف الغطاء تاليف گرديد و مجددا در سال 1397 هـ در تبريز منتشر شد . از ويژگىهاى چاپ دوم اين اثر زندگىنامه مفصلى است از علامه كاشف الغطاء به قلم يوسف صارمى صاحب مجله المواهب نامهاى از علامه شيخ آقا بزرگ تهرانى كه از شهيد قاضى در احياى انديشههاى كاشف الغطاء تقدير نموده است . در اين نامه آمده است: «... اثر بسيار نفيسى را از ايشان منتشر نمودهايد ، بسيار حيف بود كه اين مضامين مبتكره ايشان در زاويه خمول بماند ؛ جزاكم اللّه خيرا» .
7 . الخطبة التاريخية والاتحاد والاقتصاد
اين كتاب حاوى دو سخنرانى علامه كاشف الغطاء است . سخنرانى اول درباره نقاط ضعف مردم مشرق زمين به ويژه مسلمانان و راه علاج آنها است . از ديدگاه كاشف الغطاء تنها راه نجات مسلمين را ثبات قدم در راه دين مىداند كه جز با وحدت و اتفاق به دست نمىآيد .
و سخنرانى دوم راجع به اصح امور مسلمين مىباشد . كاشف الغطاء در اين خطابه ضمن اشاره به اينكه امت اسلامى به منزله پيكر واحد است ، وضع مسلمانان را در عصر خويش تشريح كرده و سپس با توصيههاى اخلاقى خود ، مردم و به ويژه جوانان را از تن دادن به ذلت و خوارى باز مىدارد . و در پايان قضيه فلسطين را به عنوان يكى از مهمترين مسائل جهان اسلام گوشزد مىكند . كاشف الغطاء همچنين از وضع نامطلوب احزاب سياسى در شرق اظهار تأسف مىكند .
سخنرانى اول در دوازدهمين جلسه از جلسات عمومى كنفرانس اسلامى در تاريخ چهارم شعبان سال 1350 ق ، و دومين سخنرانى را در مسجد بزرگ كوفه در تاريخ ششم شوال همان سال ايراد مىكند . اين سخنرانى در سال 1932 م در بصره چاپ رسيده است .
8 . الدين والاسلام
علامه كاشف الغطاء در مقدمه كتاب ، ضمن اظهار تأسف از وضع موجود مسلمين و تشتت و تفرقه ميان آنان ، راه وحدت و پيروزى آنان را روى آوردن به قرآن و عمل به احكام آن مىداند و انگيزه اصلى خود را از تأليف اين اثر ، ايجاد الفت ميان فرق و مذاهب مختلف معرفى مىكند ، نه ايجاد اختلاف ، و از مردم ، علم و عمل را توأم با يكديگر آرزو مىكند .
در جلد اول اين اثر ارزشمند درباره مبدأ جهان و توحيد و اسما و صفات واجب تعالى به شيوه فلسفى بحث مىكند .
و در جلد دوم ضمن بحث در خصوص نبوت و معجزه پيامبران به برخى از مسائل مربوط به آيين يهود و مسيحيت مىپردازد . بخش اعظم اين جلد به بحث قرآن كريم به عنوان معجزه پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله و وجود اعجاز آن اختصاص داده شده . همچنين به ايرادها و اشكالات مكاتب ديگر درباره اسلام و قرآن پاسخ مىدهد و عداوت غربىها را نه تنها با اسلام بلكه با مسيحيت نيز تشريح مىكند . و در پايان مطالبى را در فضيلت پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله و برترى قرآن بر عهدين و اينكه آيا اسلام با شمشير رواج يافت يا با معجزه ، مطرح مىكند .
اين كتاب داراىِ دو جلدِ منتشر شده نيز مىباشد كه مجموعا چهار جلد مىشود . كاشف الغطاء اين اثر را در تاريخ ربيع الثانى سال 1328 و در سال 34 سالگى به پايان مىبرد و در سال 1330 در صيدا به چاپ مىرسد .
9 . سؤال و جواب
اين كتاب به منزله رساله عمليهاى است از مرجع تقليد برجسته آيت اللّه شيخ محمدحسين كاشف الغطاء . شيوهاى كه در اين رساله در پيش گرفته شده سؤال و جواب است . سؤالات را مطرح كرده و سپس به وضوع به پاسخ آن پرداخته است ، به طورى كه براى مكلفين آموختن آن بسيار آسان و روان است .
در آغاز هر فصل توضيحى مختصر درباره آن ذكر كرده و سپس به سؤال و جواب پرداخته است و مجموعا دو جلد آن حاوى مسائل مربوط به عبادات ، معاملات ، ايقاعات و احكام مىباشد . در پايان ، قواعد كلى فقهى كه مىتواند براى مقلدين مفيد و نافع باشد ، آورده شده است كه به مواردى از آنها اشاره مىشود .
* هر چيزى كه طهارت و نجاستش مشكوك باشد ، پاك است .
* هر نماز واجبى كه عنوان خاصى مثل نماز ظهر يا نماز عصر آغاز شود ، عدول از آن به نماز ديگرى جايز نيست ، مگر آنكه از نماز قبلى به نماز بعدى عدول كند يا از نماز واجب به مستحب برگردد .
* هر خوردنى و آشاميدنى كه در حرمت يا مباح بودن آن شك كردى ، مباح است ؛ چرا كه اصل در خوردنىها و آشاميدنىها اباحه است ، جز در گوشت مشكوك ، پى مشكوك و پوست مشكوك ، كه اصل در آنها اباحه و حليت نيست .
* در هر مجهول المالكى بايد به حكم شرع رجوع كرد و اختيار آنها به دست او است .
اين رساله در سال 1355 به پايان رسيد و چندين مرتبه در نجف چاپ و منتشر شده است .
10 . العبقات العنبريه في الطبقات الجعفريه
كاشف الغطاء در سن پانزده سالگى اين اثر را در چهار جلد قطور براى عمويش در اصفهان تاليف و برايش ارسال مىكند . اين كتاب كه درباره زندگى خاندان كاشف الغطاء مىباشد و مرحوم شيخ محمدحسين كاشف الغطاء زندگى اجداد خود را بازگو نموده است ، نشانه نبوغ فكرى او است . تنها نسخه موجود از اين كتاب در كتابخانه آستان قدس رضوى مىباشد .
11 . عقود حياتى
كتابى است كه علامه كاشف الغطاء زندگىنامه خود را به رشته تحرير در آورده و هر ده سال از عمر شريفش را بازگو نموده است . در اين اثر كاشف الغطاء اساتيد دوره سطح ، خارج و نيز اساتيد خود را در فلسفه و رياضيات معرفى مىكند . از اساتيد خارج او مىتوان از آخوند خراسانى صاحب كفاية الاصول ، شيخ الشريعه اصفهانى ، ميرزا محمدتقى شيرازى ، سيدمحمد فشاركى ، فاضل شربيانى نام برد . اين اثر در زمان حيات مؤلف به سرقت رفته بود . پس از دو سال فرزندش شيخ شريف با آن برخورد كرده و به هفتاد دينار خريدارى كرد . اين اثر در زمره آثار خطى كاشف الغطاء كه هنوز به زيور طبع آراسته نشده ، شمرده شده است .
12 . عين الميزان
اين رساله ، نقدى است بر مقاله «ميزان الجرح والتعديل» نوشته شيخ قاسمى در يازدهمين شماره مجله المنار . كاشف الغطاء ضمن تجليل از نويسنده مقاله با استفاده از روايات و با استناد به برخى از آثار به نقد محققانه مقاله مىپردازد و در پايان خود را براى رسيدن به حقيقت و به خاطر آزادى فكر و انديشه و برخورد آرا به دور از هوى و گناه معرفى مىكند . اين نقد در آخرين شماره مجله العرفان منتشر شد . اين رساله در سال 1368 ق در نجف اشرف به چاپ رسيده است .
13 . الفردوس الأعلى
اين كتاب مهمترين اثر علامه كاشف الغطاء است و در آن مسائل گوناگونى درباره نهضت سيدالشهدا عليهالسلام ، برخى از مباحث فلسفى ، تفسير برخى از آيات قرآن ، مباحثى از عبادات و معاملات و... مطرح شده است .
او در مقدمه اين كتاب مىگويد:
شبى بعد از سحر كه نشسته و منتظر فجر بودم ، به خواب فرو رفتم و در عالم خواب فرشتهاى را به صورت انسان يا انسانى را به صورت فرشته مشاهده كردم كه به من مىگويد: چرا درباره (فردوس) سهلانگارى مىكنى ؟ گفتم: آقاى من ، كدام فردوس ؟ گفت: همان كتابى كه تصميم به تأليف آن دارى . فردوس تو و شيعيان ما است . از خواب بيدار شدم و به تأليف اين كتاب پرداختم .
بسيارى از مباحث كتاب كه پاسخ به سؤالات علما و فضلاى بلاد مختلف مىباشد ، مباحثى نو و زنده و مورد نياز مىباشد .
همچنين بخشى از مباحث عبادات كه تقريرات درس علامه كاشف الغطاء است ، در اين اثر آورده شده است . اين كتاب به همت شهيد محراب آيتاللّه قاضى طباطبايى جمعآورى شده و با تعليقات ارزندهاى چاپ شده است . شهيد قاضى طباطبايى به تناسب ، به معرفى گروهى از حكما و عرفا مىپردازد . اين اثر ارزشمند مورد استقبال محققان و انديشمندان قرار مىگيرد . دومين چاپ اين كتاب در سال 1372 هـ با مقدمه شهيد قاضى در تبريز منتشر شد و در سال 1402 هـ براى اولين بار در قم به چاپ رسيد .
14 . مبادى الايمان
اين رساله مختصر كه به همت عبدالحليم فرزند علامه كاشف الغطاء تنظيم و چاپ شده ، بر اساس كتاب مختصرى است به نام الدروس الدينيه در اصول و فروع دين كه كاشف الغطاء براى طلاب مدارس تاليف نموده بود و خود در آغاز كتاب مىگويد:
قصد ندارم كه در اينجا تاريخ فلسفه را تلخيص كنم ، بلكه هدفم آن است كه دلايل وجود خدا و معاد را مختصر مطرح كنم و سپس نظريه وحدت وجود را شرح دهم ؛ چرا كه به مقدار فكر و معلوماتم ، آن را دقيقترين نظريه درباره حقيقت وجود مىدانم كه موافق با علم و دين و فلسفه جديد و نظريات علمى جديد ـ مانند نظريه نسبيت انيشتين ـ مىباشد . دين ، علم را بر اهميت حقايق جزئى را انكار نمىكند و فلاسفه را از جدل و مناظره و انديشيدن باز نمىدارد ، و لكن معتقد است كه رسيدن به حقيقت نهايى ، تنها از طريق حس و عقل ممكن نيست و به خطا و اشتباه منجر مىشود و شايسته است كه از راه ديگرى در كنار اين دو راه كمك بگيريم كه پيوندى عميق با اعمال جان انسان و باطن او دارد ؛ مثل الهام و وحى الهى . دين ، ايمان كاملى را از اين ناحيه براى آدمى به ارمغان مىآورد .
سپس به بحث وحدت وجود و معانى آن و نيز اجمال نظريه انيشتين مىپردازد . اين رساله كوچك در سال 1377 هـ در صيدا به چاپ رسيده است .
15 . المحاورة
بحثى است ميان علامه كاشف الغطاء و سفير انگليس و سفير آمريكا در عراق . كاشف الغطاء ضمن انتقاد از دولتهاى متبوع آنان راجع به دخالت آنان در كشورهاى اسلامى و ماجراى اسفانگيز فلسطين هشدار مىدهد . در پاسخ سفير انگليس كه اظهار داشت «شما خودتان از ما خواستيد كه در مقابل تركها به كمك شما بياييم و كشورتان را آباد كنيم ، ولى در مقابل با ما جنگيديد و سربازان ما را كشتيد» ، با لبخندى مىگويد:
من واقعيات را براى شما مىگويم و شما مغالطه مىكنيد . من مخلصانه شما را نصيحت مىكنم . بله ، شما به كشور ما استقلال داديد ، اما استقلالى دروغين كه چيزى جز ظواهر ، تغيير نكرد و روح همان روح است . مملكتى كه شما براى ما ساختيد ، از نظر شما استقلال ، ولى از نظر ما استغلال است... ، نفتى كه به عنوان طلاى سياه از ما مىگيريد ، در مقابل چيزهايى مىدهيد كه نفعش براى خودتان است . در واقع ثروتى از لندن مىآيد و دوباره به لندن برمىگردد . اگر محاسبه مىشد ، معلوم مىگرديد كه چه مقدار در جهت مصالح عراق صرف مىكنيد و چه مقدار در جهت ساختن پايگاهها و مراكز نظامى .
سپس رو كرده و ضمن اشاره به محبتهاى ملت عراق به آمريكاييان ، رفتار زشت آنان و برخورد ظالمانه آمريكا را در قضيه فلسطين يادآورى مىكند و در پاسخ ادعاى فريبكارانه سفير آمريكا درباره حمايت از صهيونيزم كه «مابه اين ملت مظلوم كه از سوى هيتلر مورد ظلم قرار گرفتند و مسكن و مآوايى نداشتند ، از روى رحمت و شفقت يارى كرديم» ، با عصبانيت پاسخ مىدهد كه:
اف بر اين رحمت و شفقتى باد كه شما كسى را يارى مىكنيد كه خود از بزرگترين ظالمان و ستمگران است ! به آنها كمك مىكنيد كه به ما ظلم كنند و آنان را در خانههاى ما اسكان مىدهيد . چرا آنان را كه به قول شما آوارهاند ، در آمريكا اسكان نمىدهيد ؟ اگر شما در فكر يارى مظلومين هستيد ، امروز ملتهاى عرب مظلوماند ، امروز فرانسه همپيمان شما و انگليس ، آزادگان الجزاير و تونس و مراكش را با سلاحهاى جهنمى خود مىكشد .
در ادامه از قضيه فلسطين به عنوان مصيبتى فوق قضيه اندلس ياد مىكند و به رؤساى جمهور آمريكا به شدت حمله مىكند و ادعاهاى واهى آنان را يكى پس از ديگرى پاسخ مىدهد .
اين مجموعه سه بار در نجف و يك بار هم در آرژانتين به چاپ رسيده است .
16 . ميثاق العربى الوطنى
آيت اللّه شيخ محمد حسن كاشف الغطاء اين رساله را در پاسخ به يكى از ادباى معاصر خود به رشته تحرير در آورد . در ابتدا به وضعيت اعراب در گذشته و مقايسه آن با وضع موجود آن پرداخته و شعار هميشگى خود را كه «اسلام بر دو پايه استوار است: توحيد كلمه ، و كلمه توحيد» تكرار مىكند . كاشف الغطاء براى بيدار كردن اعراب ، ايثارگرىهاى مسلمانان صدر اسلام را براى آنان يادآورى مىكند و سپس ميثاقهاى هفتگانه او را يادآور مىشود:
اولين ميثاق ، ميثاقى است كه خداوند از بندگان گرفت كه به مخلوق بودن خود و خالقيت حق تبارك و تعالى آگاهى كامل داشته باشند و آن را فراموش نكنند .
دومين ميثاق آن كه مبدأ و منتهاى عالم او است و هدف از آفرينش انسان نيز رسيدن به مقام خليفهاللهى است .
سومين ميثاق آن كه رسيدن به آن هدف جز با طى طريقى كه خداى سبحان نشان داده ، ممكن نيست .
چهارمين ميثاق آن كه به رسولان و پيامبران او كه براى هدايت آنان مبعوث شدهاند ، ايمان آورند .
پنجمين ميثاق آن كه رسيدن به هدف نهايى براى تكتك انسانها به تنهايى ميسر نيست و انسان موجودى اجتماعى است و راهى جز تعاون و همكارى براى او نيست .
ششمين ميثاق آن كه اين تعاون و همكارى براى تأمين سعادت بشر و آباد كردن زمين است و اثرى جز حفظ توازن و تنظيم روابط ندارد .
و آخرين ميثاق آن كه تعاون صحيح كه آدمى را به هدف مىرساند و زندگى دنيوى او را آباد مىكند ، جز براساس فضيلت و اخلاق اصيل ـ كه بر چهار پايه اخلاص ، صدق ، استقامت و ثبات و پايدارى استوار است ـ تأمين نمىشود .
كاشف الغطاء در ادامه به سرزنش مردمى مىپردازد كه نه تنها براى سعادت جامعه نمىانديشند ، بلكه به سرنوشت خود نيز توجهى ندارند و غرق در گناه و معصيت به سر مىبرند . سپس جوانان عرب را نصيحت مىكند و آنان را به اصلاح و رستگارى فرا مىخواند .
اين رساله با مطالب ديگرى از كاشف الغطاء به دست فرزندش عبدالحليم كاشف الغطاءدر مجموعهاى به نام الحكمة والسياسة جمعآورى شده و به وسيله دارالتوجيه الاسلامى در سال 1401 هـ . ق در بيروت به چاپ رسيده است .
17 . نبذة من السياسة الحسينيه
اين رساله پاسخى است به سؤال يكى از علاقهمندان حول نهضت اباعبداللّه الحسين عليهالسلام . سائل از اين كه چرا امام حسين عليهالسلام با علم به شهادت خود و اسارت اهل بيت خود به اين سفر ادامه داد و خود را در معرض اعمال شنيع بنى اميه قرار داد ، از ايشان پاسخى قانعكننده درخواست مىكند و كاشف الغطاء به تحليل قيام سيدالشهدا عليهالسلامپرداخته و در پاسخ سائل پنج نكته مهم را مورد بحث قرار مىدهد . اين رساله در سال 1368 ق در نجف اشرف به چاپ رسيده است .
18 . الدين والاسلام ، ج 3 و 4 ؛
19 . حاشيه بر اسفار ملاصدرا ؛
20 . حاشيه بر العرشيه ملاصدرا ؛
21 . حاشيه بر رسالة الوجود ملاصدرا ؛
22 . وجيزه الاحكام ؛
23 . زادالمقلدين ؛
24 . حاشيه بر العروهالوثقى ؛
25 . شرح تفصيلى العروهالوثقى ، 5 جلد ؛
26 . مناسك حج ، عربى و فارسى ؛
27 . حاشيه بر مكاسب شيخ انصارى ؛
28 . مجموعة الفتاوى ؛
29 . حواشى بر سفينة النجاة ، اثر فقهى شيخ احمد كاشف الغطاء ؛
30 . حواشى بر عين الحياة ترجمه فارسى سفينة النجاة ؛
31 . رسالة الجمع بين الأحكام الظاهرية والواقعية ؛
32 . رسالة في الاجتهاد والتقليد ؛
33 . رسالة الاجتهاد عندالشيعه ؛
34 . حاشيه بر كفايهالاصول آخوند خراسانى ؛
35 . حاشيه بر رسائل شيخ انصارى ؛
36 . حاشيه بر قوانين الاصول ميرزاى قمى ؛
37 . تنقيح المقال في مباحث الالفاظ ؛
38 . حاشيه بر «الوجيز» در تفسير قرآن ؛
39 . حاشيه بر مجمع الرسائل ؛
40 . دائرهالمعارف العليا سه جلد ؛
41 . تعليقه بر نهج البلاغه و نقد شرح شيخ محمد عبده ؛
42 . تعليقه بر «الفتنهالكبرى» از طه حسين ؛
43 . منتخبات أحاديث و اخبار و تراجم ؛
44 . استشهادالحسين عليهالسلام ؛
45 . صحائف الأبرار في وظائف الاسحار ؛
46 . نهزهالسفر و نزههالسحر ؛
47 . الخطبة الباكستان ، كه توسط آقاى سيدهادى خسروشاهى ترجمه شده و به چاپ رسيده است ؛
48 . الخطب الأربع ؛
49 . الخطبة التاريخية في القدس ؛
50 . مقتل الإمام الحسين عليهالسلام ؛
51 . المسايل القندهاريه ، در الفردوس الاعلى به چاپ رسيده است ؛
52 . تعليقه بر أدب الكاتب ابن قييبه ؛
53 . مغنى الغوانى عن الاغانى مختصر كتاب الاغاني ؛
54 . نقد كتاب «ملوك العرب» ريحانى ؛
55 . مجموعه بزرگ منتخبات من الشعر القديم ؛
56 . تعريب كتاب هيئت ؛
57 . تعريب سفرنامه ناصرخسرو ؛
58 . تعريب كتاب حجهالسعادة في حجهالشهادة ؛
علاوه بر آثار فوق ، در سفرى كه به لبنان نمود ، بر انتشار چند كتاب ادبى نظارت كرده و حواشى مفيد بر آنها افزود كه عبارتاند از:
59 . الوساطة بين المتنبى و خصومه تاليف قاضى جرجانى ؛
60 . معالم الاصابة في الكاتب والكتابة ؛
61 . ديوان سيدمحمد سعيد حبوبى ؛
62 . ديوان سحر بابل و سجع البلابل تأليف سيدجعفر حلّى ؛
63 . الكلم الجامعة والحكم النافعة .
آواى بيدارى: ويژهنامه روزنامه جمهورى اسلامى... ، ص121 .