حضرت امام كاشف الغطاء به سفير انگليس چنين فرمودند: «سخن را دوباره به همان دشمن مشتركى باز مىگردانيم كه در آغاز درباره آن صحبت شد و اينكه چگونه مىتوان با نابود كردن اين دشمن ، از دست وى خلاصى يافت ؟
بدان ! مبارزه از راه قلع و قمع و اعدام و زندان و تبعيد و نيروى قهريه امكانپذير نيست و نتيجه نخواهد داد . اين كار در واقع مانند آن است كه هر چه علفهاى هرز زمين را درو مىكنى ، دوباره ريشههاى نهفته در خاك سر بر مىآورند و هر چه كوتاه كردن علفها تكرار شود ، رشد و نمو آنها نيز بيشتر خواهد شد . كمونيسم يك نظام و مبدأ است ؛ اگر نظامى فاسد و منحرف باشد ، مقابله با آن تنها با يك نظام صالح و مبدأ صحيح موفق خواهد بود ، ولى اگر نظام مقابله كننده خود نظامى فاسد مانند كمونيسم باشد ، قدرت نابود كردن و قطع ريشههاى نظام قبلى را ندارد و جنگ و درگيرى دائمى و مستمر بين آن دو همچنان ادامه مىيابد ؛ يك روز به نفع اين نظام و روزى به نفع آن ، تا اينكه بالأخره يك طرف برنده شود ، يا اينكه هر دو طرف باقى بمانند الى ما شاءاللّه . محافل كمونيستى در عراق در سطح وسيعى گسترش يافته ، حتى در خانه رهبران روحانى و دينداران هم نفوذ كرده ، به زندانها نيز راه يافته و طلاب و دانشجويان را فريفته و بيم آن مىرود كه عراق هم مثل ايران شود ، صحنه درگيرى ميان راستگراها و چپگراها شود ؛ مانند آنكه دو درد با هم جمع شود . (هر گاه دو درد با هم رو آورد ، مرگ حتمى است) .
كمونيسم مولود جهل و فقر و بيمارى است و همين بيمارى كه مردم عراق از آن در رنج و عذاباند ، آنان را به انقلاب كور كشانده است . با اين دردها مبارزه كنيد و به معالجه آن پردازيد تا ميكروب اين درد ريشهكن شود . با مردم با مهربانى و صداقت رفتار كنيد و بذر محبت را با نيكى كردن به آنها در دلهايشان بكاريد تا از اين طريق دوستى آنها را جلب كرده و از دشمنىشان در امان بمانيد . همه تلاش خود را در جهت معالجه سرطانى كه در جسم اين امت ريشه دوانده ، به كار گيريد . اين بيمارى قوىترين علت گرسنگى و فقر مردم است . از يكسو ، ثروت اين مردم به شكل طلاى سرخ به سوى گنجينه افرادى سرازير شده كه تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمىكند و از سوى ديگر ، هزاران بلكه ميليونها نفر از كشاورزان و روستاييان در بدترين وضع به سر مىبرند ، حتى گدايان دورهگرد نيز در وضعى بهتر از آنها روزگار مىگذرانند . به اين فئودالها بگوييد:
تشكو صناديقكم ضيقا بثروتكم
والناس يشكون من جوع و من ضيق
تودّه اموالكم لو كنت خازنها
حتى تحرر من أسر الصناديق
«مخازن و گنجينههاى شما از شدت انباشتن پولهايتان شكايت دارند ؛ حال آنكه مردم از تنگى معيشت و گرسنگى شكوه مىكنند .
اى كاش من نگاهبان آن صندوقها مىبودم تا آنهمه ثروت از حصار تنگ صندوقها رهايى مىيافتند !»
ظلم حكومتهاى عراقى
«به اين وزرايى كه پيوسته در امور حكومت دخل و تصرف مىكنند ، بگوييد از نفوذ سياسى خود سوء استفاده نكنند و براى خود چنين حقى قائل نباشند كه در تجارت و اراضى و وسايل كسب ثروت ، دخل و تصرف كنند . به آنها بگوييد بلاى رشوه را از كاركنان در همه دواير براندازند . رشوه آفتى است كه هر رذيلتى را نشر مىدهد و هيچ فضيلتى در ميان مردم اعم از حاكم و محكوم باقى نمىگذارد . رشوه تباه كننده همه حقوق و معيارهاى اخلاقى است . بيشترين سلطه رشوه بر ادارات پليس است و اين امر حتى به مسئولين هم سرايت كرده است . هر وظيفهاى قيمت مشخصى دارد و به اين منظور واسطههاى مشخصى در ايستگاهها و بيمارستانها وجود دارند .
به آنها بگوييد چهره آشكار حكومت را از وجود اين بلاى خانمانسوز و اين اقليت مغرض و فاسد پاك كنند . شهرها را از فجور و خمور برهانيد و عدل و مساوات را در همه طبقات گسترش دهيد . در نشر صنعت كوشا باشيد و با مهيا كردن وسايل كشاورزى ، براى بيكاران اشتغال ايجاد كنيد . اين اصولى است كه كمونيسم را از ريشه بر مىاندازد ، نه چوبههاى دار و شكنجه و تعقيب و زندان . بر عكس ، اينها موجب افزايش درد است ، نه فرو نشاننده عطش تشنگان . خلاصه اين كه خويش را اصلاح كنيد تا مردم اصلاح شوند و بدين وسيله بر خصم غلبه كنيد» .