شنبه 1 ارديبهشت 1403  
 
 
كاشف الغطاء و حوزه نجف[1]

مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمين سيدمرتضى حكمى

 

 

س: لطفا شرحى از زندگى و فعاليت‏هاى علمى خود بيان كنيد .

ج: اين جانب سيد مرتضى حكمى دزفولى ، فرزند مرحوم آيت اللّه سيدمحمد حسين حكمى دزفولى ، از مجتهدين عصر خود و از شاگردان مبرز آيت اللّه نايينى و آيت اللّه آقا ضياى عراقى ، هستم . به پيروى از پدر بزرگوارم ، وارد حوزه علميه نجف اشرف شده و موفق به اخذ اجازه اجتهاد از مرحوم امام شيخ محمد حسين كاشف الغطاء گرديدم . و از حوزه درس آيت اللّه العظمى خويى استفاده كردم . و در ضمن در دانشگاه نيز به تحصيل پرداخته و فوق ليسانس گرفتم .

     در نجف اشرف ، نماينده حوزه علميه در امور سياسى و اجتماعى بودم ، تا اين كه به علت فشارهاى حكومت بعث ، به ايران مسافرت كردم . و در حال حاضر در ديوان عدالت ادارى ، به قضاوت اشتغال دارم .

     در زمينه تاريخ ، فلسفه و كلام ، تفسير و اصول داراى تأليفاتى مى‏باشم ، مثل مخطط الخلافة الاسلاميه عندالرسول و الحركة الجوهريه عند صدرالمتالهين ، الشعر النجفي المعاصر و مقدمه بر تاليفات متعددى مثل فقه الشيعه آيت اللّه سيدمحمد مهدى خلخالى ، تفسير البيان و معجم رجال الحديث آيت اللّه العظمى خويى ، مصباح الهدايه آيت اللّه العظمى بهبهانى و مع رجال الفكر في القاهره .

س: از چه زمانى و چگونه با مرحوم علامه كاشف الغطاء آشنا شديد ؟

ج: از اوايل تحصيل در حوزه علميه نجف با ايشان آشنا بودم و به دليل اين كه امام كاشف الغطاء جامع معقول و منقول ، مرد سياست و دين بودند ، موفق شدم پاسخ‏هاى سؤالات اسلامى را كه از جهان اسلام وارد مى‏شد ، پس از كسب تكليف از محضر ايشان ، به رشته تحرير درآورم . و اين رابطه نزديك ، تا آخرين لحظات زندگى پربركت آن فقيد سعيد برقرار بود .

س: آيت اللّه كاشف الغطاء در نجف ، چه موقعيتى داشتند ؟

ج: علامه كاشف الغطاء شخصيتى بى‏نهايت مهاب و مطاع بودند و از نظر علمى و سياسى پناه و ملجأ همه بودند . در بلاد اسلامى و مراكز علمى ، چهره درخشان شيعه شمرده مى‏شدند و مرجعيت عام داشتند . البته مراجع معاصر ايشان نظير آيت اللّه اصفهانى و آيت اللّه حكيم ، از نظر مرجعيت ، توفيق بيشترى داشتند .

س: كاشف الغطاء راجع به روحانيت ، مرجعيت و حوزه‏هاى علميه ، چه ديدگاه‏هاى اصلاحى داشتند ؟

ج: هميشه حوزه‏هاى علميه به طور طبيعى در اختيار مراجع تقليدى كه از شهرت و نفوذ بيشترى برخوردار بوده‏اند ، بوده ؛ ولى مرحوم آيت اللّه كاشف الغطاء با رويه خاص سياسى و با تأليفات فلسفى مثل الدين والاسلام ، و ادبى مثل المراجعات الريحانيه ، و حقوقى مثل تحريرالمجله انديشه‏هاى نوينى در حوزه مطرح ساخت و نمونه‏هايى از نسل بعدى فضلا ، بر اساس اين افكار تربيت شدند .

س: چرا كاشف الغطاء به مرجعيت فراگير نرسيد ؟

ج: كاشف الغطاء خود را مقيد به مرجعيت سنتى نكرد و با ورود به عالم سياست و حضور در كنگره‏هاى اسلامى ، اين جهت را تضعيف نمود .

س: حكام عراق چه برخوردى با كاشف الغطاء داشتند ؟

ج: نظر ايشان ، حفظ تشيع و حوزه علميه و مرجعيت شيعه بود و لذا برخوردهاى خود را بر اين اساس تنظيم مى‏كرد . در يكى از ملاقات‏هاى ملك فيصل دوم ، به او فرمود: «شما عوض آنكه لقمه‏اى به دهان ملت گذاشته و كارى به دست اقشار محروم بدهيد ، لقمه را از دهان او و كار را از دست او مى‏گيريد» ، و بعد فرمود: «كيف تعطي كيف لاتعطى» ؛ شما پادشاهان ياد گرفتيد كه از مردم همه چيز بگيريد و به آنها هيچ چيزى ندهيد .

س: از رابطه آيت اللّه كاشف الغطاء با مرحوم آيت اللّه سيد محمدكاظم يزدى چه اطلاعى داريد ؟

ج: مرحوم كاشف الغطاء و برادرش شيخ احمد كاشف الغطاء از مبرزترين شاگردان و مقربين مرحوم آيت اللّه العظمى يزدى بودند و حتى گفته شده است كه عروه‏الوثقى را آنها تنظيم نمودند ؛ گرچه خود مرحوم آيت اللّه يزدى هم اهل ادب و بلاغت بوده است .

س: ديدگاه‏هاى اصلاح‏طلبانه كاشف الغطاء ، چه عكس العمل و تأثيرى در نجف داشت ؟

ج: بزرگان حوزه و مراجع با او همراه بودند ، ولى طلاب سنتى ، به گرد او نمى‏رفتند . عكس العمل‏ها در حوزه متفاوت بود ، ولى عظمت او مورد اتفاق همه بود .

س: علما و مراجع تقليد ، چه رابطه‏اى با كاشف الغطاء داشتند ؟

ج: علما و مراجع معاصر ايشان ، از طبقه اول مثل مرحوم آيت اللّه اصفهانى ، بيشتر مقام او را رعايت مى‏كردند ، به دليل سنخيت و سابقه طولانى كه با او داشتند ، اما علماى خلف را هم‏طراز خود نمى‏دانست . يادم هست كه براى تعيين اعلم بعد از خود در نجف اشرف چندين فرع از فروع علم اجمالى مشكل از آيات عظام آقاى حكيم ، آقاى سيدعبدالهادى شيرازى ، آقاى سيدمحمود شاهرودى و آقاى سيدابوالقاسم خويى سؤال نمودند و از ميان پاسخ‏هاى واصله ، آقاى خويى را اعلم تشخيص دادند .

س: كاشف الغطاء با رجال علمى و سياسى مذاهب و فرق مختلف ملاقات و مباحثه داشته است . درباره اين موضوع چه اطلاعى داريد ؟

ج: در مسافرت‏هايى كه كاشف الغطاء در بلاد عربى و غير عربى داشتند ، بحث‏هاى سياسى ، و حتى فقهى ، اصولى ، اعتقادى و ادبى ، با رجال معروف داشتند ؛ مثل بحث پيرامون مسئله «شهادت و شهود در عقد ازدواج و يا طلاق» كه كدام يك در تشكيل خانواده و يا بر هم خوردن داراى اهميت بيشترى است ، و نيز بحث درباره وحدت اسلامى و اتحاد بين مسلمين . بسيارى از اين گفت‏وگوها در مهم‏ترين مجلات و روزنامه‏هاى پرتيراژ در قاهره به چاپ مى‏رسيد و طرف مقدارى از اين مباحثات ، امام اكبر جامع الأزهر بود .

س: اخلاق كاشف الغطاء در ابعاد مختلف فردى و اجتماعى چگونه بود ؟

ج: ايشان شخصيتى ظريف ، نكته‏سنج ، خوش‏برخورد و متواضع با عموم مردم و به ويژه طلاب علوم دينى و محصلين بود و آنها را به طلب علم تشويق مى‏نمود . و همين روش برخورد بود كه در گفت‏وگو با علماى الأزهر ، آنها را جذب مى‏كرد . يكى از جالب‏ترين اين موارد ، بحث اخلاقى ايشان با استاد احمد امين مؤلف كتاب فجرالاسلام بود كه او را از عاقبت تهمت به شيعه برحذر داشت و نتايج و ثمرات آن كتاب اصل الشيعه و اصولها بود . و در اين برخوردها بود كه احمد امين به ناچار وعده مى‏داد كه گفته‏هاى خود را درباره تشيع اصلاح نمايد .

س: آراى نوين كاشف الغطاء را در مسائل فقهى بيان كنيد ؟

ج: 1 . از نظر فتوايى ، پول كاغذى و اسكناس را در حكم نقدين يعنى طلا و نقره مى‏دانست .

     2 . ميت را در تركه وى محق ثلث مى‏دانست ؛ اگرچه وصيت نكرده باشد .

     3 . معتقد بود بر مسلمانان واجب است هم‏چنان كه به حج بيت اللّه الحرام مى‏روند ، به بيت المقدس بايد بروند .

س: سفرهاى سياسى و علمى كاشف الغطاء به ايران ، مصر ، پاكستان و فلسطين داراى چه ابعاد و رهاوردهايى بوده است ؟

ج: سفرهاى سياسى و علمى ايشان در بلاد اسلامى و عربى ، داراى ابعاد گوناگونى بوده است كه مهم‏ترين آنها عبارت است از معرفى تشيع و حوزه‏هاى علميه و برجستگى اجتهاد شيعى و ضرورت حفظ آن ، كه طوايف ديگر اسلامى از آن محروم مى‏باشند . به علاوه ، كاشف الغطاء در اين سفرها در آشنا كردن مسلمانان  با اهداف استعمار و دفاع از حقوق مسلمانان در فلسطين ، دعوت به اتحاد مسلمين ، پيوند دين و سياست ، دعوت به مبارزه با دشمنان اسلام قدم‏هاى مؤثر و مفيدى برداشت .

س: كاشف الغطاء در مبارزات سياسى خود تا چه حد به موفقيت رسيد ؟

ج: مبارزات سياسى ايشان مسلمانان را هشيار و بيدار نمود و سياسيون استعمارگر را كه به دنبال اهداف شوم و پليدى بودند ، به وحشت مى‏انداخت . آنها پيوسته در صدد بودند تا او را در نظر مردم ساقط كنند و با برچسب‏هاى مختلف ، شخصيت او را از بين برند ، ولى او با انتشار كتاب المثل العليا في الاسلام و محاورة السفيرين نقش آنان را بر آب كرد .

س: از شاگردان كاشف الغطاء چه افرادى را مى‏شناسيد ؟

ج: آيت اللّه شهيد محراب قاضى طباطبايى ، آيت اللّه ميرزاعلى غروى تبريزى ، دانشمند برجسته مرحوم شيخ محمدجواد مغنيه مؤلف كتاب فقه الصادق عليه‏السلام ، و سيد عبدالرزاق الحسنى مؤلف كتاب سيره‏الائمه .

و از نزديكان و دوستان ايشان مى‏توان از بيوتات علمى نجف امثال مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيدعلى بحرالعلوم ، شيخ محمدحسن جواهرى و شيخ عبدالغنى خضرى ، و شيخ محمدكاظم آل شيخ راضى نام برد .



[1]  آواى بيدارى: ويژه‏نامه‏روزنامه جمهورى اسلامى...   ، ص32  ـ  34 .

 

 
امتیاز دهی
 
 

 
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دبيرخانه كنفرانس‌هاي بين‌المللي
مجری سایت : شرکت سیگما