مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمين سيدمرتضى حكمى
س: لطفا شرحى از زندگى و فعاليتهاى علمى خود بيان كنيد .
ج: اين جانب سيد مرتضى حكمى دزفولى ، فرزند مرحوم آيت اللّه سيدمحمد حسين حكمى دزفولى ، از مجتهدين عصر خود و از شاگردان مبرز آيت اللّه نايينى و آيت اللّه آقا ضياى عراقى ، هستم . به پيروى از پدر بزرگوارم ، وارد حوزه علميه نجف اشرف شده و موفق به اخذ اجازه اجتهاد از مرحوم امام شيخ محمد حسين كاشف الغطاء گرديدم . و از حوزه درس آيت اللّه العظمى خويى استفاده كردم . و در ضمن در دانشگاه نيز به تحصيل پرداخته و فوق ليسانس گرفتم .
در نجف اشرف ، نماينده حوزه علميه در امور سياسى و اجتماعى بودم ، تا اين كه به علت فشارهاى حكومت بعث ، به ايران مسافرت كردم . و در حال حاضر در ديوان عدالت ادارى ، به قضاوت اشتغال دارم .
در زمينه تاريخ ، فلسفه و كلام ، تفسير و اصول داراى تأليفاتى مىباشم ، مثل مخطط الخلافة الاسلاميه عندالرسول و الحركة الجوهريه عند صدرالمتالهين ، الشعر النجفي المعاصر و مقدمه بر تاليفات متعددى مثل فقه الشيعه آيت اللّه سيدمحمد مهدى خلخالى ، تفسير البيان و معجم رجال الحديث آيت اللّه العظمى خويى ، مصباح الهدايه آيت اللّه العظمى بهبهانى و مع رجال الفكر في القاهره .
س: از چه زمانى و چگونه با مرحوم علامه كاشف الغطاء آشنا شديد ؟
ج: از اوايل تحصيل در حوزه علميه نجف با ايشان آشنا بودم و به دليل اين كه امام كاشف الغطاء جامع معقول و منقول ، مرد سياست و دين بودند ، موفق شدم پاسخهاى سؤالات اسلامى را كه از جهان اسلام وارد مىشد ، پس از كسب تكليف از محضر ايشان ، به رشته تحرير درآورم . و اين رابطه نزديك ، تا آخرين لحظات زندگى پربركت آن فقيد سعيد برقرار بود .
س: آيت اللّه كاشف الغطاء در نجف ، چه موقعيتى داشتند ؟
ج: علامه كاشف الغطاء شخصيتى بىنهايت مهاب و مطاع بودند و از نظر علمى و سياسى پناه و ملجأ همه بودند . در بلاد اسلامى و مراكز علمى ، چهره درخشان شيعه شمرده مىشدند و مرجعيت عام داشتند . البته مراجع معاصر ايشان نظير آيت اللّه اصفهانى و آيت اللّه حكيم ، از نظر مرجعيت ، توفيق بيشترى داشتند .
س: كاشف الغطاء راجع به روحانيت ، مرجعيت و حوزههاى علميه ، چه ديدگاههاى اصلاحى داشتند ؟
ج: هميشه حوزههاى علميه به طور طبيعى در اختيار مراجع تقليدى كه از شهرت و نفوذ بيشترى برخوردار بودهاند ، بوده ؛ ولى مرحوم آيت اللّه كاشف الغطاء با رويه خاص سياسى و با تأليفات فلسفى مثل الدين والاسلام ، و ادبى مثل المراجعات الريحانيه ، و حقوقى مثل تحريرالمجله انديشههاى نوينى در حوزه مطرح ساخت و نمونههايى از نسل بعدى فضلا ، بر اساس اين افكار تربيت شدند .
س: چرا كاشف الغطاء به مرجعيت فراگير نرسيد ؟
ج: كاشف الغطاء خود را مقيد به مرجعيت سنتى نكرد و با ورود به عالم سياست و حضور در كنگرههاى اسلامى ، اين جهت را تضعيف نمود .
س: حكام عراق چه برخوردى با كاشف الغطاء داشتند ؟
ج: نظر ايشان ، حفظ تشيع و حوزه علميه و مرجعيت شيعه بود و لذا برخوردهاى خود را بر اين اساس تنظيم مىكرد . در يكى از ملاقاتهاى ملك فيصل دوم ، به او فرمود: «شما عوض آنكه لقمهاى به دهان ملت گذاشته و كارى به دست اقشار محروم بدهيد ، لقمه را از دهان او و كار را از دست او مىگيريد» ، و بعد فرمود: «كيف تعطي كيف لاتعطى» ؛ شما پادشاهان ياد گرفتيد كه از مردم همه چيز بگيريد و به آنها هيچ چيزى ندهيد .
س: از رابطه آيت اللّه كاشف الغطاء با مرحوم آيت اللّه سيد محمدكاظم يزدى چه اطلاعى داريد ؟
ج: مرحوم كاشف الغطاء و برادرش شيخ احمد كاشف الغطاء از مبرزترين شاگردان و مقربين مرحوم آيت اللّه العظمى يزدى بودند و حتى گفته شده است كه عروهالوثقى را آنها تنظيم نمودند ؛ گرچه خود مرحوم آيت اللّه يزدى هم اهل ادب و بلاغت بوده است .
س: ديدگاههاى اصلاحطلبانه كاشف الغطاء ، چه عكس العمل و تأثيرى در نجف داشت ؟
ج: بزرگان حوزه و مراجع با او همراه بودند ، ولى طلاب سنتى ، به گرد او نمىرفتند . عكس العملها در حوزه متفاوت بود ، ولى عظمت او مورد اتفاق همه بود .
س: علما و مراجع تقليد ، چه رابطهاى با كاشف الغطاء داشتند ؟
ج: علما و مراجع معاصر ايشان ، از طبقه اول مثل مرحوم آيت اللّه اصفهانى ، بيشتر مقام او را رعايت مىكردند ، به دليل سنخيت و سابقه طولانى كه با او داشتند ، اما علماى خلف را همطراز خود نمىدانست . يادم هست كه براى تعيين اعلم بعد از خود در نجف اشرف چندين فرع از فروع علم اجمالى مشكل از آيات عظام آقاى حكيم ، آقاى سيدعبدالهادى شيرازى ، آقاى سيدمحمود شاهرودى و آقاى سيدابوالقاسم خويى سؤال نمودند و از ميان پاسخهاى واصله ، آقاى خويى را اعلم تشخيص دادند .
س: كاشف الغطاء با رجال علمى و سياسى مذاهب و فرق مختلف ملاقات و مباحثه داشته است . درباره اين موضوع چه اطلاعى داريد ؟
ج: در مسافرتهايى كه كاشف الغطاء در بلاد عربى و غير عربى داشتند ، بحثهاى سياسى ، و حتى فقهى ، اصولى ، اعتقادى و ادبى ، با رجال معروف داشتند ؛ مثل بحث پيرامون مسئله «شهادت و شهود در عقد ازدواج و يا طلاق» كه كدام يك در تشكيل خانواده و يا بر هم خوردن داراى اهميت بيشترى است ، و نيز بحث درباره وحدت اسلامى و اتحاد بين مسلمين . بسيارى از اين گفتوگوها در مهمترين مجلات و روزنامههاى پرتيراژ در قاهره به چاپ مىرسيد و طرف مقدارى از اين مباحثات ، امام اكبر جامع الأزهر بود .
س: اخلاق كاشف الغطاء در ابعاد مختلف فردى و اجتماعى چگونه بود ؟
ج: ايشان شخصيتى ظريف ، نكتهسنج ، خوشبرخورد و متواضع با عموم مردم و به ويژه طلاب علوم دينى و محصلين بود و آنها را به طلب علم تشويق مىنمود . و همين روش برخورد بود كه در گفتوگو با علماى الأزهر ، آنها را جذب مىكرد . يكى از جالبترين اين موارد ، بحث اخلاقى ايشان با استاد احمد امين مؤلف كتاب فجرالاسلام بود كه او را از عاقبت تهمت به شيعه برحذر داشت و نتايج و ثمرات آن كتاب اصل الشيعه و اصولها بود . و در اين برخوردها بود كه احمد امين به ناچار وعده مىداد كه گفتههاى خود را درباره تشيع اصلاح نمايد .
س: آراى نوين كاشف الغطاء را در مسائل فقهى بيان كنيد ؟
ج: 1 . از نظر فتوايى ، پول كاغذى و اسكناس را در حكم نقدين يعنى طلا و نقره مىدانست .
2 . ميت را در تركه وى محق ثلث مىدانست ؛ اگرچه وصيت نكرده باشد .
3 . معتقد بود بر مسلمانان واجب است همچنان كه به حج بيت اللّه الحرام مىروند ، به بيت المقدس بايد بروند .
س: سفرهاى سياسى و علمى كاشف الغطاء به ايران ، مصر ، پاكستان و فلسطين داراى چه ابعاد و رهاوردهايى بوده است ؟
ج: سفرهاى سياسى و علمى ايشان در بلاد اسلامى و عربى ، داراى ابعاد گوناگونى بوده است كه مهمترين آنها عبارت است از معرفى تشيع و حوزههاى علميه و برجستگى اجتهاد شيعى و ضرورت حفظ آن ، كه طوايف ديگر اسلامى از آن محروم مىباشند . به علاوه ، كاشف الغطاء در اين سفرها در آشنا كردن مسلمانان با اهداف استعمار و دفاع از حقوق مسلمانان در فلسطين ، دعوت به اتحاد مسلمين ، پيوند دين و سياست ، دعوت به مبارزه با دشمنان اسلام قدمهاى مؤثر و مفيدى برداشت .
س: كاشف الغطاء در مبارزات سياسى خود تا چه حد به موفقيت رسيد ؟
ج: مبارزات سياسى ايشان مسلمانان را هشيار و بيدار نمود و سياسيون استعمارگر را كه به دنبال اهداف شوم و پليدى بودند ، به وحشت مىانداخت . آنها پيوسته در صدد بودند تا او را در نظر مردم ساقط كنند و با برچسبهاى مختلف ، شخصيت او را از بين برند ، ولى او با انتشار كتاب المثل العليا في الاسلام و محاورة السفيرين نقش آنان را بر آب كرد .
س: از شاگردان كاشف الغطاء چه افرادى را مىشناسيد ؟
ج: آيت اللّه شهيد محراب قاضى طباطبايى ، آيت اللّه ميرزاعلى غروى تبريزى ، دانشمند برجسته مرحوم شيخ محمدجواد مغنيه مؤلف كتاب فقه الصادق عليهالسلام ، و سيد عبدالرزاق الحسنى مؤلف كتاب سيرهالائمه .
و از نزديكان و دوستان ايشان مىتوان از بيوتات علمى نجف امثال مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيدعلى بحرالعلوم ، شيخ محمدحسن جواهرى و شيخ عبدالغنى خضرى ، و شيخ محمدكاظم آل شيخ راضى نام برد .
آواى بيدارى: ويژهنامهروزنامه جمهورى اسلامى... ، ص32 ـ 34 .