محمدعلى مدرس تبريزى
كاشف الغطاء: شيخ احمد بن شيخ على بن رضا بن موسى بن جعفر بن خضر ، نجفىّ المولد و التحصيل والمسن والمدفن ، از علماى اماميّه عمر حاضر ما مىباشد كه عالم فاضل عامل ، فقيه مجتهد عادل ، از تلامذه حاج آقا رضا همدانى و آخوند خراسانى بوده و اخيرا در حوزه درس آقاى سيد محمد كاظم يزدى آتى الذكر ، داخل و تأليفات منيفه او حاكى از علوّ مقام علمىاش مىباشد:
1 . احسن الحديث في احكام المواريث ؛
2 . سفينة النجاة كه به دو جزء بوده: اولش در عبادات ، و دويمش در عقود و ايقاعات ، و اين هر دو كتاب در نجف چاپ شدهاند ؛
3 . قلائد الدرر في مناسك من حج واعتمر كه در بغداد چاپ شده و غير اينها .
در سال 1344 هجرت در بغداد كه براى معالجه رفته بوده ، وفات يافت . جنازهاش به نجف نقل شد و در مقبره مخصوص اين خانواده دفن گرديد . در اكثر مواضع اقامه عزا كرده و مرثيهها گفتند و چنانچه فوقا اشاره شد ، گاهى آل كاشف الغطاء نيز گويند .
كاشف الغطاء: شيخ جعفر بن شيخ خضر بن شيخ يحيى ، حلّى جناحىّ الأصل ، نجفىّ المسكن والمدفن ، به شيخ اكبر معروف و گاهى به شيخ نجفى موصوف ، نسب شريفش به مالك اشتر موصول ، از اكابر علماى اماميّه واعاظم فقها و مجتهدين اثنى عشريّه ، علم الاعلام ، سيف الاسلام ، فقيه اهل بيت ، شيخ الفقهاء ، صاحب كشف الغطاء ، و بالجمله قلم و رقم از تحرير مقامات عاليه علميّه و اخلاقيّه و كمالات نفسانيّهاش عاجز و كرامات باهره و مقامات عاليه علمى و عملى او مشهور و در كتب تراجم مىباشد . به فرموده مستدرك الوسائل از آيات عجيبه خداوندى ، زبان در وصف وى عاجز ، عقول از ادراك او قاصر ، در عبادات و آداب و سنن و مناجات اوقات سحر و محاسبة النفس ، مواظبت بىنهايت داشته است .
از تلامذه آقاى بهبهانى ، سيد مهدى بحرالعلوم ، سيد صادق فحام و ديگر اكابر وقت بوده و صاحب جواهر و حجتالاسلام رشتى و شيخ محمدتقى صاحب هداية المسترشدين و سيد صدرالدين موسوى عاملى و سيد جواد صاحب مفتاح الكرامة و شيخ عبدالحسين اعسم و حاجى كلباسى و نظاير ايشان نيز از تلامذه او بوده و از او روايت نمودهاند و شرح حال هر يك از اساتيد و تلامذه او در محل مقتضى از اين كتاب نگارش يافته و از تأليفات طريقه او است:
1 . اثبات الفرقة الناجية من بين الفرق الاسلامية ؛
2 . احكام الاموات (الجنائز) ؛
3 . بقية الطالب في معرفة المفروض والواجب كه رسالهاى علميه و مطلب اول آن در اصول عقائد و دويم آن هم در احكام طهارت و صلات است ؛
4 . الحق المبين في تصويب المجتهدين و تخطئة جهال الاخباريين ، و در آن حقيقت مذهب طرفين را نگاشته و گويد كه هر دو در اصول دين متحد و در فروع نيز مرجع هر دو روايات ائمه عليهمالسلام است و در حقيقت مجتهد ، اخبارى و اخبارى نيز مجتهد و فضلاى طرفين ناجى و طعن كنندگان در هلاكت هستند ؛
5 . شرح قواعد علامه كه بعضى از ابواب مكاسب آن را تا مبحث خيارات شرح كرده است ؛
6 . العقائد الجعفرية ؛
7 . كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء كه در سفر تأليف شده و گويند كه نزد او كتابى غير از قواعد علاّمه و يا به جز شرح قواعد و يكى از متون فقهيّه نبوده است . اين كتاب شريف بهترين معرّف مقامات عاليه علميّه مؤلف خود و حاكى از كثرت علم و فهم و جودت فكر و حسن سليقه و كثرت احاطه علميّه وى و حاوى اصول و فروع علوم دينيّه مىباشد . شيخ مرتضى انصارى سابق الذكر مىگفته كسى كه قواعد اصوليّه آن كتاب را متقن سازد ، مجتهد مسلّم مىباشد و خود كاشف الغطاء مىگفته است كه اگر تمامى كتب فقهيّه را بشويند ، من همه آنها را از طهارت تا ديات از حفظ خاطر مىنويسم . مخفى نماند كه شيخ جعفر به جهت همين كتابِ كشف الغطاء به عنوان كاشف الغطاء شهرت يافت ، بلكه عنوان مشهور اولاد و اعقاب وى هم گرديده كه هر يك از ايشان را نيز به كاشف الغطاء متّصف دارند و گاهى مثل اين خانواده به آل كاشف الغطاء نيز موصوف مىدارند .
شيخ اكبر نزد سلاطين و ملوك و امرا و تمامى طبقات رعايا محترم و معظّم و مهابتى عظيم و مقبوليّت عامّه داشته و داراى مقام رياست علميّه اسلاميّه بلامعارض بود . با اين همه صولت و هيبت و وقار و قدرت ، بسيار حليم و متواضع و در اعانت فقرا و ضعفا و دستگيرى مساكين و عجزه ، اهتمام تمام داشته و مساعى جميله به كار مىبرد . بسا بودى كه خودش بشخصه مباشرت مىنمود و در ميان صفوف جماعت دامن خود را پهن كرده و وجوهات اعانه فقرا از مردم گرفته و بديشان مىداد و حكاياتى در اين باب دارد كه نقل آنها و همچنين ذكر كرامات منسوبه بدان عالم ربّانى ، موجب اطناب است .
وفات او به سال هزار و دويست و بيست و هفتم يا هشتم هجرت در نجف اشرف واقع شد و در محلّه عماره در مقبره مخصوص اين خانواده مدفون گرديد و قبر شريفش معروف و مزار مردم است .
مخفى نماند كه بسيارى از اولاد و احفاد شيخ اكبر از اكابر علماى اماميّه و مصدر خدمات عاليه دينيّه بودهاند و شرح حال اجمالى بعضى از ايشان را ذيلاً به اندازه مساعدت وسائل موجوده ، ثبت اوراق مىنمايد ؛ چنانچه شيخ احمد از آن جمله را فوقا نگارش داديم . شيخ جعفر علاوه بر مراتب عاليه علميّه ، از ادباى شعرا هم بوده و از او است:
انا اشعر الفقهاء غير مدافع
في الدهر بل أنا أفقه الشعراء
شعرى إذا ماقلت دونه الورى
بالطبع لابتكلف الألقاء
كالصوت في قلل الجبال إذا علا
للسمع هاج تجاوب الاصداء
نيز در مدح استاد خود سيد مهدى بحر العلوم سالف الترجمة گويد:
لساني عن إحصاء فضلك قاصر
وفكري عن إدراك كنهك حاسر
جمعت من الاخلاق كل فضيلة
فلا فضل الا عن جنابك صادر
يكلفنى صحبى نشيد مديحكم
لزعمهم انى على ذاك قادر
فقلت لهم هيهات لست بقائل
لشمس الضحى يا شمس ضوئك ظاهر
وما كنت للبدر المنير بناعت
له ابدا بالنور والليل عاكر
ولا للسماء بشراك انت رفيعة
ولا للنجوم الزهرهن زواهر
كاشف الغطاء: شيخ حسن بن شيخ جعفرِ نجفىِ مذكورِ فوق ، فقيه متفرّد مشهور ، مفخر فقهاى دهور ، از مفاخر علماى راسخين اماميّه اواسط قرن سيزدهم هجرت مىباشد كه معدن معارف دينيّه و علوم اسلاميّه ، بسيار عابد و زاهد و متّقى و به آداب و سنن شرعيّه مواظب بود . مردم را با اقوال و افعال خود به صوب ديانت سوق مىداد ، در ترويج علم اهتمام تمام داشت ، رياست مذهبى شيعه در عهده او و معاصر جليلش شيخ الفقهاء صاحب جواهر بود . فقاهت او مسلّم كل بوده ؛ به حدّى كه كسى را قدرت عروج ادنى مدارج آن نبودى و به تصديق بعضى از اجلّه از معاصر معظم خود فقيهتر بوده است . صاحب ترجمه در مجلسى كه در بغداد براى تحقيق حال ملحدى كه سيد على محمد باب براى دعوت فرستاده بوده ، حسب الأمر والى از علماى فريقين تشكيل داده بودند ، حاضر و سرآمد ايشان و به شرحى كه در محل خود نگارش يافته ، مايه افتخار و سربلندى شيعه گرديده است و از تأليفات او است:
1 . انوار الفقاهة كه از كتب نفيسه فقهيه و به جز حدود و ديات و صيد و ذباحه و سبق و رمايه تمامى ابواب فقهيه و احكام و ادله را حاوى و در كثرت فروعات و احاطه به نوادر فقهيه بىنظير و از مراتب تحقيق و تدفيق مؤلف خود حاكى است ؛
2 . تتميم شرح قواعد علامه والد معظم خود كه ناقص بوده و صاحب ترجمه نيز آن را را از مبحث خيارات تا آخر باب بيع تكميل كرده است ؛
3 . شرح اصول و مقدمات كتاب كشف الغطاء والد معظم خود و غير اينها .
وفات صاحب ترجمه در ذيقعده سال 1262 هجرت در 61 سالگى در وباى عمومى عراق عرب واقع و در حائر مقدّس مدفون گرديد .
كاشف الغطاء: شيخ محمد حسين بن شيخ على بن رضا بن موسى بن شيخِ اكبر شيخ جعفرِ مذكور فوق كه موافق آنچه فوقا اشاره شد ، به مناسبت جدّ امجد عالىاش ، به آل كاشف الغطاء معروف و بيشتر به كاشف الغطاء نيز موصوف و از فحول و متبحّرين علماى اماميّه و از عدول و ثقات فقهاى اثنا عشريّه مىباشد . در كثرت تتبّعات متنوعه ، وحيد عصر و فريد دهر ، تبحّر او در فقه و اصول و كلام و حديث و رجال و درايه و تفسير و ديگر علوم دينيّه مسلّم يگانه و بيگانه ، از اكابر حُمات دين مبين و مدافعين شرع سيد المرسلين صلىاللهعليهوآله ، يگانه مبارزه هجوم معاندين ، حامل امانت شرع شريف وكفيل حوزه دين حنيف است .
عمر عزيز او در اعلاى لوا و حفظ حدود و ثغور دين مقدّس اسلامى مصروف و تمامى همّت او به مدافعه از حملات ريشه برانداز مخالفين معطوف مىباشد . همواره اساس شبهات اجنبى را قلع و تصرفات بيگانه را از حومه آن دين پاك بىآلايش قطع كرده و مصدر خدمات بزرگ دينى و مايه افتخار شيعه به ساير فرق اسلامى بلكه اسلام به ديگر ملل اجنبيّه است . رشحات قلم ميمنت شيم او برهانى قاطع بر صدق مدّعا بوده و با هر يك از تأليفات طريفه و منيفه و متنوعه و مبتكره خود ، عموم مسلمين را رهين قلم خود فرموده و مصداق حقيقى «مداد العُلَماءِ اَفْضَلُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداءِ» مىباشد:
1 . الآيات البينات كه پنج رساله بوده و در نجف چاپ شده است ؛
2 . اصل الشيعة و اصولها كه شش مرتبه در نجف چاپ شده و ترجمه فارسى چاپ آخرى آن هم كه به پارهاى از مهمات ديگر نيز مشتمل بوده ، در تهران به طبع رسيده است ؛
3 . تحرير المجله كه پنج مجلد بوده و چاپ شده است ؛
4 . التربة الحسينية كه دو مرتبه در نجف چاپ شده است ؛
5 . حواشى عين الحياة در فقه كه در بمبئى چاپ شده است ؛
6 . الدين والاسلام كه دو مجلد است و در صيدا چاپ شده است ؛
7 . سؤال و جواب عربى و فارسى فقه كه دو مرتبه در نجف چاپ شده است ؛
8 . السياسة الحسينيه ، دو مرتبه در نجف چاپ شده است ؛
9 . المراجعات الريحانية كه دو مجلد بوده و در بيروت چاپ شده است ؛
10 . الميثاق العربي الوطني در نجف چاپ شده است ؛
11 . نقد كتاب ملوك العرب للريحاني كه در جريده نجف چاپ و منتشر شده است ؛
12 . وجيزة الاحكام كه متن فقه است و چهار مرتبه در نجف چاپ شده ، و غير اينها كه بسيار و از هشتاد متجاوز و اغلب آنها به طبع رسيده و محل استفاده عموم مسلمين مىباشند . صاحب ترجمه تا تاريخ طبع همين مجلّد كه 1369 هجرى قمرى مىباشد ، در قيد حيات است و توفيق ادامه خدمات متنوعه دينيّه وى را با زبان لال از درگاه حضرت پروردگار ذوالجلال مسئلت مىنماييم .
كاشف الغطاء: شيخ موسى بن شيخ كبير شيخ جعفرِ مذكورِ فوق ، از متبحرّين فقهاى شيعه و از اساتيد كبار فقه ، بلكه به تصديق بعضى از اجلّه ، خلاّق فقه و به اصول و قواعد آن بصير بوده و چشم روزگار مانند او را نديده است . والد معظّمش نيز او را به تمامى فقهاى شيعه غير از محقّق و شهيد اوّل ترجيح مىداد و شرح رساله والد خود در دو مجلّد از اوّل طهارت تا آخر صلات از تأليفات او مىباشد و در حدود سال هزار و دويست و چهل و دوّيم يا سيّم هجرت وفات يافت .
ريحانة الادب ، ج5 ، چ2 ، كتابفروشى خيام ، چاپخانه شفق ، ص23 ـ 28 .
. كاشف الغطاء ، عنوان مشهورى شيخ جعفر بن شيخ خضر مىباشد كه به مناسبت تأليف منيفش كشف الغطاء به همين لقب ملقب گرديده است و بعد از او عنوان خانوادگى وى گرديده و اين خانواده را آل كاشف الغطاء و گاهى هر يك از افراد اين خانواده را هم آل كاشف الغطاء گويند و در اينجا بعضى از ايشان را به اندازه مساعدت وسائل موجوده ثبت اوراق مىنمايد .