سرعت زیاد جریان اطلاعات در مرزهای ملی در نیم قرن گذشته تا حدودی بر اثر تغییرات اساسی در سامان زندگی بین المللی ناشی از فعالیتهای عظیم در حوزههای صنایع فرهنگی و بازاریابی و ترقی تجاری و همچنین در حوزۀ رشد پیامهای فنی و علمی است.
سرعت زیاد جریان اطلاعات در مرزهای ملی در نیم قرن گذشته تا حدودی بر اثر تغییرات اساسی در سامان زندگی بینالمللی ناشی از فعالیتهای عظیم در حوزههای صنایع فرهنگی و بازاریابی و ترقی تجاری و همچنین در حوزۀ رشد پیامهای فنی و علمی است. هرچه به قرن بیستویکم نزدیک میشویم احتمال میرود که با جریان بینالمللی در حوزه های تبلیغات، ضبط صداوفیلم، ویدئو، نشرکتاب، مجلههای علمی و فنی و رسانههای متنوع هرچه روز افزونتر روبرو شویم، متاسفانه تحقیقات ارتباطات پیرامون این مجراها پراکنده و نظام نایافته است.
● کتابها، مجلهها و متون آموزشی
جریان فرامرزی جاری کتابها و مجلههای علمی و متون آموزشی قابل ملاحظه است. تولید و نیز تجارت این مواد طی سه دهۀ اخیر به میزان بیسابقهای افزایش یافته است. اما مقدار دقیق جریان کتابها، مجلهها و مقالههای مربوطه را هنوز تخمین نزدهاند. تنها براساس مشاهدات کلی و تخمینهای خود صنعت و دولتهای درگیر صادرکننده و واردکننده چنین موادی است که رشد عظیم این صنعت را میدانیم.
● ضبط صدا و فیلم
تولید و توزیع بین المللی فیلمها و نوارهای صوتی یکی از حوزههای اصلی جریان جهانی اطلاعات است که نسبتاً مورد بی توجهی محققان قرارگرفته است. اگرچه، آمارهای مربوط به تولید فیلم در دنیا کامل و دقیق نمیباشد، دادههای موجود بیانگر آنست که کشورهای آسیایی در راس قرار دارند و هند و ژاپن هریک تقریبا سالانه چهارصد فیلم تولید میکنند. دومین گروه تولیدکنندگان شامل کشورهای ایتالیا، ایالات متحدۀ آمریکا و اتحاد جماهیرشوروی پیشین است که تولید سالانه دویست و پنجاه تا سیصد فیلم به آنها نسبت داده میشود. کشورهایی که سالانه تا دویست فیلم را تولید میکنند شامل فرانسه، جمهوری کره، یونان، هنک کنگ و اسپانیا هستند و کشورهای مکزیک، آلمان، بریتانیا و پاکستان از جملۀ کشورهایی هستند که در طول یکسال حدود صد فیلم تولید میکنند.
● تبلیغات بین المللی
در سال۱۹۵۰ ایالات متحده بانی ۷۵% از تبلیغات تولیدشدۀ کشورهای صنعتی غرب بوده است. اما از آنجا که دیگر کشورهای صنعتی به ویژه ژاپن، آلمان، بریتانیا و فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم توان خود را تجدید کردند و برای توسعۀ کالاهای مصرفی خود برای توزیع در بازار جهانی اقدام کردند، سهم آنها در تبلیغات جهانی افزایش یافت. با وجود این ایالات متحده همچنان سردمدار توسعۀ جهانی و آوازه گری (پروپاگاندا) کالاهای مصرفی و محصولات تولیدی باقی ماند و سرعت حرکت دنیا را تنظیم نمود. بقیۀ دنیا به سرعت با بسیاری از کارهای تبلیغاتی آمریکا رقابت کردند و تا چند سال دیگر این کارها در برخی از دیگر کشورهای دنیا تبدیل به ضابطه میشود، از این لحاظ ایالات متحده ممکن است به عنوان یک شاخص پیشگام در توسعۀ سایر بخشهای دنیا در نظر گرفته شود.
● ویدئو، رایانه و فناوریهای مربوط
در طول سه دهۀ گذشته توسعۀ فناوریهای کابل، کاست، ویدئو، رایانه و ماهواره، زمینۀ تلاش برای سودبردن در مقیاس جهانی از طریق برنامهریزی جهت سرگرمی، تجارت و اطلاعات را فراهم آوردهاند، همچنین استفادۀ گسترده از این فناوریها را به منظور تامین خدمات اطلاعاتی در منزل ممکن میسازد. افزون بر این، استفاده از این فناوریها در تجهیز سیاسی و اجتماعی نیز مورد امتحان قرار گرفته است. چنین پیشرفتهایی موجب پیچیدگی کنترل اطلاعات هم از بعد عمودی و هم افقی سیستمها فراهم کرده است، به طورکلی مصرف فناوریهای جدید به ویژه رایانه، ویدئو و کاست بخصوص در کشورهای صنعتی که اطلاعات در مورد استفادۀ آنها تقریبا همیشه کهنه و بی معنی میگردد و به سرعت افزایش مییابد.
● نخبگان اینترنت
چندسال قبل، اینترنت صرفا کار مشترک آزمایشی وزارت دفاع و جامعۀ دانشگاهی آمریکا بود. اما از آنجا که کاربران در سراسر دنیا به مزایای اتصال رایانههایشان به یکدیگر، به منظور به اشتراک گذاشتن نرم افزار، تبادل نامۀ الکترونیکی و بحث در مورد مشکلات علمی پیچیده پی بردند، اینترنت سریعاً رشد کرد.
● کنترل محتوا
از لحاظ نظری هرکسی میتواند اطلاعاتی را بفرستد، اما واقعیت این است که محتوای اصلی اینترنت (پایگاههای عظیم داده شامل اطلاعات الکترونیکی بسیار مهم برای زندگی روزمره افراد) توسط دولتها، شرکتها و موسسات دانشگاهی کنترل میشود. هنگامی که هدف اصلی نظام متصل- کردن پژوهشگران دولتی و دانشگاهی به یکدیگر بود، کنترل اهمیت کمتری داشت. اکنون که اینترنت تبدیل به منبع مهم دانش شده است، براحتی ممکن است که اطلاعات تغییرکند (یا صرفا واقعیت را با حذف گزینشی اطلاعات نامناسب تحت الشعاع قراردهد) و این نکته یک نگرانی اصلی است. گرایش اخیر سازمانهای بزرگ در ایجاد پایگاههای اینترنتی شان، به ویژه در شبکۀ جهان گستر که سریعا رشد میکند، این نگرانی را عمیقتر میسازد. طرحهایی برای خصوصی سازی اینترنت وجود دارد. برخی خصوصی سازی و تجاری کردن این شبکه را برای دسترسی مدارم به آن جهت اهداف آموزشی تهدید میدانند. چه کسی مسئول اطلاعات دنیا خواهد بود؟
● محرومیت از حق
اگرچه ظاهراً اینترنت در اختیار هر کسی که مودم داشته و تمایل به استفاده از آن را داشته باشد، قرار دارد، اما پرونده کاربران براساس نژاد، جنس، درآمد و سن به یک سمت کشیده شده است. مطالعات حاکی از آن است که بیش از۸۰% از کاربرانی که سواد رایانهای دارند، افراد مذکر طبقۀ متوسط و زیر۴۰ سال میباشند. از لحاظ نظری، دسترسی ممکن است نامحدود باشد، اما هزینۀ فناوری و منحنی شیب دار یادگیری مبتدیان رایانه، دسترسی را محدود میسازد. اگرچه در سال۱۹۹۵ برای اولین بار برای رایانۀ خانگی، بیش از تلویزیون هزینه شده بود، اما این خریدها به خانوادههای متوسط و سطح بالا منحصر بود. اگر آینده از آن ارتباطات الکترونیکی است به عدۀ زیادی که فقط میتوانند نظارهگر مبادلۀ جهانی الکترونها باشند، چه خواهد گذاشت؟
● مضامین اجتماعی
در نهایت، مضامین اجتماعی آزاردهنده که در آیندۀ ارتباطات بشر بطور روزافزون از طریق رسانههای الکترونیکی رخ میدهد، وجود دارد. از زمان اختراع تلگراف و تلفن در قرن نوزدهم، گفتگوی بیشتر و بیشتری از طریق واسطههای الکترونیکی غیرشخصی نسبت به ارتباطات رودرروی طبیعی اتفاق افتاده است. اما برخلاف این تغییرات، ارتباط شخصی هنوز در اولویت قرار دارد. مردم هنوز هم در محل کار و هم ماموریتهای روزانه نیاز به تعامل دارند. اما اینترنت میتواند این وضعیت را تغییر دهد، پژوهشگران روی جایگزینهای الکترونیکی برای تعاملات بدیهی روزانه کار میکنند. کار در منزل انجام میشود و از طریق مودم منتقل میگردد.
خرید از طریق شبکۀ جهان گستر صورت میگیرد و بدهی از طریق بانک الکترونیکی پرداخت میشود. حتی سرگرمی و تفریح نیز روی صفحۀ رایانه صورت میگیرد. خطوط گفتگو(چت) که هواخواهان سرگرمیهای خاصی را به هم مرتبط مینماید، مدتهاست که پای ثابت اینترنت میباشد. با افزایش علاقۀ مشتری نسبت به دنیای پیوسته، خدمات قرار ملاقات الکترونیکی، جلسۀ گفتگوی جنسی و حتی قمارخانه، امروزه در ۲۸۸۰۰ باد در ثانیه در دسترس است، بزودی تنها اندک اموری وجود خواهند داشت که براحتی در خانههایمان قابل انجام نباشند. اما آیا دنیا بین اقلیت نخبگان که اطلاعات را در کنترل خود دارند و شکل الکترونیکی در تعامل است و اکثریتی که در منجلاب فقر حتی از نظر بهترین علائق به سر میبرند، به دونیمه تقسیم شده است؟ آیا واقعا میخواهیم از بین یک حضور الکترونیکی موفق اما بیروح حقکشی، دست به انتخاب بزنیم؟