عنوان كلانپروژه
|
روششناسي در الهيات اخلاق
|
گروه مجري
|
گروه اخلاق
|
مدير كلانپروژه
|
محمد عالمزاده نوري
|
همكاران
|
مهدي احمدپور، كاظم دليري و ...
|
|
بسم الله الرحمن الرحيم
روششناسي در الهيات اخلاق
(روششناسي استنباط آموزههاي اخلاقي از منابع اسلامي)
ضرورت و اهداف كلانپروژه
حوزههاى علميه كه كانون توليد علوم ديني و مركز پژوهش در معارف اسلامى است به بركت اتصال به قرآن كريم به مثابه حلقة پاياني وحي و ميراث عظيم روايى، دستمايه گرانسنگى براى پژوهش در اخلاق و تربيت اسلامى دارد، اما عدم اقبال انديشمندان به دانش اخلاق و برخورد تفنّنى و در حاشيه با آن موجب شده كه در ميان سطح قابل توجّهى از حوزويان واژه «اخلاق» هرگز به يك دانش رسمى با ساختار منسجم انصراف نيابد و حداكثر مشتمل بر مجموعهاى از اندرزها، دستورالعملها و توصيهها باشد. «درس اخلاق» در حوزه، بيش از آن كه به جوانب علمى و پايههاى نظرى اخلاق ناظر باشد، درصدد تأمين بهرههاى عملى و تربيتى آن است و به معناى دقيق كلمه «منبر موعظه و ذكر» بهشمار مىرود كه البته كاركردهاى ضرورى ويژه خود را دارد، ولى به معناى داير بودن كرسى تدريس اين علم در حوزه نيست.
علم اخلاق پس از ظهور انديشمندان بزرگى در مكاتب چهارگانه اخلاق اسلامى از قرن هفتم تاكنون تحول انقلابى و شالودهشكنى را به خود نديده و برخلاف بسيارى از علوم اسلامى نظريهپردازى و قاعدهسازى در آن، قرنهاست كه در حال ركود به سر ميبرد. از اينرو و نيز به جهت فقدان تأملات روششناختي، و نگاههاى آسيبشناسانه و مسألهياب، پژوهشهاي اخلاقى ماهيتى تكرارى و عموماً كممايه به خود گرفته و كارآمدي و جذّابيتى ندارد.
در هر علم دينى بايد عناصر سهگانه «عقلانيت»، «حجيّت» و «كارآمدى» حضور داشته باشد. با اين لحاظ، مشكلات علم اخلاق اسلامى را بايد در ضعف تامين اين سه مؤلفه يعني «عقلانيتگريزى»، «عدم استناد» و «ناكارآمدى» جست و جو كرد.
ضروري است به منظور پرهيز از هرج و مرج روششناختى در مطالعات اخلاقى و جلوگيرى از تأثيرات نابجاى انديشههاى غير دينى، التقاط فكرى و اخبارى مسلكى:
1. متدولوژى جامع علم اخلاق اسلامى (روش استنباط و توجيه گزارههاى اخلاقى) تدوين گردد، به گونهاى كه محصول علم اخلاق به اسلام منتسب باشد و برچسب اخلاق يونانى، هندى، مسيحى، نوافلاطونى، علمى، تجربى، اخبارى يا سطحىنگر و التقاطى به آن الصاق نشود.
2. اصول استنباط و منطق اجتهاد در حوزه تفقّه اخلاقى از رهگذر بازشناسى قواعد استظهار در حوزه مباحث الفاظ، ملازمات عقليه، حجيت و اصول عمليه در چارچوب اصول عام استنباط و نيز اصول و قواعد مقبول شاخههاي جديد دانشهاي زباني مانند «هرمنوتيك»، زبانشناسي، فلسفه تحليلي و ... تدوين گردد.
3. پس از تعيين تكليف نهايي با انگاره تسامح در ادله سنن، كاوشهاى سندشناختى دقيق بر اساس قواعد مشخص صورت پذيرد، بهگونهاى كه درجه ارزشمندى هر يك از روايات اخلاقى از حيث رجال حديث يا مصادر اوّليّه آشكار گردد و نيز نحوه تأثير شهرت روايى و شهرت عملى در حجيت احاديث اخلاقى و تربيتى معلوم باشد.
4. در بررسىهاي نقلى، جامعنگرى و توجه به خانواده آيات و احاديث رعايت شود و از هر نوع برخورد گزينشى پرهيز گردد.
5. از سيره و رفتار معصوم به صورتي منضبط و روشمند در استنباط اخلاقي بهره گرفته شود و ابهامها دربرداشت و فهم از سيره اخلاقي ـ تربيتي پيشوايان معصوم مرتفع گردد.
6. روش بهرهگيرى از عقل به مثابه حجّت دينى و دايره كاربرد آن در اثبات مبانى اخلاق، توجيه گزارههاى اخلاق اسلامي، تبيين بايد و نبايدهاي عرصههاى كاربردى، تطبيقها و استنتاجها و... صورتبندى شود و نحوه تعامل دريافتهاى خِرَد اخلاقى و دادههاى وحيانى در تعيين حكم اخلاقى تعيين شود.
7. قواعد و اصول تفسير يافتههاى شهودى و شاخصهاى كاربردى «حجيّتسنجى» شهود تدوين گردد و روش حل تعارض شهودهاى عرفانى مشخص باشد.
8. ظرفيتهاى ويژه، كاركردهاى اختصاصى و روش بهرهگيرى از عقل، نقل، شهود، تجربه در استنباط گزارههاى اخلاق دينى به تفكيك معلوم و محدوديتهاى كاربست هر يك از آنها آشكار شود.
9. جايگاه روش تجربي در فهم گزاره اخلاقي ديني و محدوديتهاى آن در حوزه معرفت اخلاقى بازشناسى شده و در كاربست اين روش در اخلاق مورد توجه قرار گيرد و از تمام ظرفيتهاى علوم انسانى تجربى براى بالندگى روشمند علم اخلاق اسلامي استفاده شود.
10.بخش آسيبشناسى در هر يك از رويكردهاي چهارگانة عقلي، نقلي، شهودي و تجربي فعال باشد تا روشهاى نادرست و ناكارآمد، شناسايى و وجه نارسايي آنها گوشزد شود تا پژوهشهاى دروندينى در علم اخلاق از نظر حجيّت و استناد معتبر باشد.
بدين ترتيب مركز اخلاق و تربيت پژوهش در عرصه فراخي به نام الهيات اخلاق اسلامي را براي سالهاي آينده وجهة همت خود ساخته است كه كلانپروژه «روششناسي در الهيات اخلاق» يكي از خوشههاي مهم مطالعاتي اين عرصه را تشكيل ميدهد.