اخلاق دينداري

مركز اخلاق و تربيت
كلان پروژه‌هاي گروه اخلاق
مدير : سيدرشيد صميمي
بسم الله الرحمن الرحيم

اخلاق دينداري
الف) تعريف كلان پروژه
اخلاق كاربردي عنوان شاخه‌اي از پژوهش‌هاي اخلاقي روزگار ما است كه عهده‌دار كاوش‌ها و چالش‌هاي جاري در مسير كار‌بست ارزش‌هاي مثبت اخلاقي در عرصه‌هاي زندگي فردي، اجتماعي، زيست محيطي و حرفه‌اي انسان معاصر است. در اين ميان عرصة دينداري از مهم‌ترين عرصه‌هاي زندگي مؤمنان و جامعه دينداران ماست كه مي‌تواند ساير عرصه‌ها را عميقاً متأثر نمايد.
 اخلاق دينداري در اين پروژه به بايدها ونبايد هاي حاكم بر نحوه ارتباط فرد ديندار با تمامي عناصر دين اطلاق مي­شود. مراد از اخلاق، در اين موضوع، مطلق بايدها ونبايدها (اخلاق عام)است، نه اخلاقي كه گاهي به عنوان يك نهاد اجتماعي بشري در قبال دين قرار مي‌گيرد كه در بحث رابطه دين و اخلاق مطرح مي‌شود . بنابراين مقصود از اخلاق، بايدها ونبايدهاي عامي است كه در مقام ارتباط انسان به عنوان موجود كنشگر مختار، با پديده­هاي ديگر از جمله دين وجود دارد.
پروژه اخلاق دينداري را مي توان با رويكردهاي ذيل بررسي كرد :
1ـ رويكرد درون‌ديني:اين رويكرد را مي توان به دوگونه درنظر گرفت كه عبارتند از :
الف) رويكرد درون ديني با مرجعيت كتاب و سنت:  اين رويكرد با مراجعه به كتاب و سنت در درون سنت اسلامي به استخراج و تعريف هنجارها و بايد‌هاي حاكم بر نحوه ارتباط فرد مسلمان با كلية عناصر دين و همچنين شيوة دينداري ايشان مي‌پردازد و در پرتو آن، شيوة دينداري مؤمنان را به نقد مي‌كشد و فاصلة آن را با معيارهاي ارائه شده از سوي منابع اصيل دين گوشزد مي‌كند و بدين‌ترتيب در جهت هماهنگ‌سازي سبك دينداري متدينان با اين گزاره‌ها تلاش مي‌كند؛ به عبارت ديگر محل بحث اصلاح منشي است كه به زعم دينداران برگرفته از دين است، درحالي كه چنين نيست. مادام كه اين اصلاح صورت نگيرد و در نتيجه آن، سه سطح باورها،احساسات و رفتارهاي متدينان با آموزه‌هاي واقعي دين انطباق نيابد، در انتساب عمل متدينان به آموزه‌ها و تعاليم دين،اصطلاحاً دچار مغالطه رفتار متدينان خواهيم بود.
 ب) رويكرد درون‌ديني با مرجعيت اهداف دين و دلائل بعثت: در اين رويكرد با نگاهي درون‌ديني كاركرد‌هاي مثبتي براي دين از ديدگاه منابع اصيل دين در سطوح متعدد فردي، اجتماعي ، فرهنگي و تمدني فهرست مي‌شود و حتي ممكن است براي تأمين بهتر اين كاركرد‌ها، پيشنهاداتي از قبيل: رجوع به مقاصد الشريعه، اعطاي نقش بيشتر به عقل و عرف در ميان منابع ديني و يا سيال ساختن فهم دين در بستر زمان و طرح راهكارهاي روش‌شناختي براي جمع ميان لايه‌هاي ثابت و متغير دين و ... ارائه شود. اين نگاه در واقع به دنبال تأمين «عقلانيت دينداري منبعث از دين » است.در اين رويكرد اهداف و كاركردهايي كه دين براي خود بيان داشته و نيز راه هايي كه براي رسيدن به آن اهداف و كاركردها پيشنهاد كرده  به عنوان ابزار و معيارهاي سنجش در نظر گرفته مي شود تا مشخص شود، دينداران تا چه حد در راستاي تحقق اهداف دين و نيز دسترسي به فوايد و ثمراتي كه دين در منابع اصيل خود به آن تصريح كرده است موفق بوده و به چه ميزاني از آن فاصله گرفته‌اند. به عبارت روشن تر دين براي دستيابي به ثمرات و تحقق اهداف خود چه بايد ها و نبايدهايي را در نظر گرفته است؟ آيا اهداف و كاركردها و فوائد دين را مي توان به حوزه هاي معرفتي ، احساسي و رفتاري تقسيم كرد يا خير؟ آيا اهدافي كه دين به آن تصريح كرده در زندگي مسلمانان تحقق يافته است ؟ آيا دينداران توانسته اند به اهداف دين جامه عمل بپوشانند و آيا ثمرات و فوايدي كه دين براي خود ترسيم كرده در زندگي مسلمانان محسوس است ؟ كدام اهداف و فوايد اصلا محقق نشده و كدام يك تحقق كامل نيافته است؟ كدام حوزه از حوزه هاي سه گانه، نسبت به دو حوزه ديگر از نظر تحقق اهداف و فوائد برتري دارد؟
2- رويكرد برون ديني(اخلاق دينداري مسأله‌محور با رويكرد انتقادي و برون‌ديني): اين رويكرد با ايستاري عقلاني و فلسفي، از دو نقطه عزيمت الف) اخلاق و ب) فلسفه دين، جامعه شناسي و روانشناسي، از پايگاه برون‌ديني به نقد گزاره‌هاي ديني مي‌پردازد؛‌ از اين رو اين رويكرد را مي‌توان به دو گونه تقريركرد:
الف) رويكرد برون‌ديني با مرجعيت اخلاق: در اين رويكرد ـ با تأكيد بر اخلاق ماقبل الايمان و منبعيت عقل در اخلاق ـ‌ گزاره‌هاي اخلاقي چنان اساسي تلقي مي‌شود كه حتي آموزه‌هاي دين بايستي با انطباق بر آن‌ها كاركرد اصلي خود را بازيابد. اين رويكرد در تعارض ميان مقتضيات اخلاق و دين، تقدم را به مقتضيات اخلاق (البته محكمات اخلاقي) مي‌دهد و براي حل تعارض در وهله اول به توجيه اخلاقي آموزه‌هاي دين مي‌پردازد يا قرائت‌هاي اخلاقي از آنها به دست مي‌دهد و در صورت عدم امكان بر روي آن‌ها خط مي‌كشد. اين نگاه در واقع همان نقد اخلاقي دين يا بازنگري اخلاقي دين است.
ب) رويكرد برون­ديني با محوريت عقلانيت جديد(ابزاري و كاركردگروانه): در اين منظر، نهاد دين نيز بايد براي توجيه استمرار وجود خود در جامعه از فيلتر عقلانيت جديد عبور كند. حيات ديني بايد تأمين‌كننده اهداف معقول و از پيش تعيين‌شده‌اي باشد كه براي نهاد دين در چارچوب تمدن و جامعه از ناحيه فيلسوفان دين ترسيم شده است؛ ونيزدر اين نگاه قطعا بايد كاركردهاي مورد انتظار از ديدگاه عقل تجربي (جامعه شناسان، روان شناسان و ..... ) نيز براي دين به عنوان معيارهاي لازم در نظر گرفته شود.
بنابراين،در درجه اول آموزه‌هاي دينيِ صورت‌بندي شده و تعيّنِ تاريخي‌يافتة عصر ما بايد به نقدي كاركردگروانه تن دهند تا مشخص شود آيا كاركرد‌هاي مورد توقع را در بر دارند يا نه و سپس در گام بعدي، رفتار دين‌داران بايد از اين منظر به نقد كشيده شود.
اشتراك دو تقرير فوق در اين است كه هر كدام به نوعي متولّي تعريفدينداري صحيح و بايسته و به دست دادن شاخص‌هايي براي تمييز دينداريدرست از نادرست و آموزه‌هاي ديني خوب و بد مي‌شود و اين مواجهه، مواجهه‌اي هنجاري است. امّا تفاوت آن دو در اين است كه منبع تعيين ارزش‌ها در رويكرد نخست، اخلاق است و در رويكرد دوم عقلانيتِمدرن است. بدين ترتيب نام‌گذاري تقرير دوم به «اخلاق دينداري» در واقع به اطلاق اعم (و غير مشهور) و نام‌گذاري تقرير نخست به «اخلاق دينداري» به اطلاق اخصّ (و مشهور) است.
 
ب)ضرورت كلان پروژه:معمولا در سياست‌گذاري پژوهشي توصيه مي‌شود حتي‌الامكان مبتلابه‌ترين مسائل و چالش‌هاي بومي در اولويت پژوهشي قرار گيرد، اين در حالي است كه توجه به مسائلي كه از ناحيه سبك ارتباط برقرار كردن افراد با آموزه‌ها و عناصر ديني و به تعبير ديگر دينداري مؤمنان رخ مي‌نمايد، به گواهي جمعي از صاحب‌نظران و فرهنگ‌پژوهان كشورمان بستر چالش‌خيزترين مسائل اجتماعي را فراهم مي‌سازد و بومي‌ترين مباحثات اخلاقي جامعه ديني ما را رقم مي‌زند. گذشته از اين كه حل مؤثر مسائل و معضلات اخلاقي در عرصه‌هاي اجتماعي، صنفي، مديريتي و سياسي و ... جامعه ما، بدون بازتنظيم مناسبات مؤمنان با دين و آموزه‌هاي ديني امكان‌پذير نيست؛ از اين رو بازنگري جامع و ژرف در ارزش‌هاي حاكم بر سبك دينداري جامعه ايران معاصر مي‌تواند براي بهبود اساسي منش فردي و خانوادگي و اجتماعي و ملي مردم ما گامي كاملاً ضروري و اقدامي فوري به شمار آيد.
ج)اهداف كلان پروژه:در اين پژوهش، دينداري به عنوان واقعيتي كه تقريباً تمامي حيطه‌هاي فعاليت دينداران را پوشش مي دهد،براساس معيارهاي اخلاقي دينداري بيان شده در منابع دين،  مورد ارزيابي قرار مي گيرد. واضح است اين بحث ما را به چالش‌هاي كلامي و دين‌شناختي و سخن در نسبت دين و اخلاق مي‌كشاند، ولي لازم است براي احتراز از گسترد‌گي و پيچيدگي‌هاي بحث با اتخاذ پيش‌فرض‌هايي به عنوان اصول موضوعه درآغاز پروژه با به كارگيري معيارهاي درون‌ديني، هنجارهاي اخلاقي حاكم بر دينداري صحيح را شناسايي كنيم و سپس به آسيب‌شناسي دينداري معاصر و راه‌كارهاي برون‌رفت از معضلات اخلاقي اين حوزه بپردازيم‌. در نهايت اين پژوهش هدف خويش را اصلاح منشي مي­داند كه به زعم متدينان متخذ از دين است،در حاليكه چنين نيست؛ يعني بعضي از اعتقادات ، احساسات و رفتارهاي متدينان غيرآن چيزهايي است كه دين به آن توصيه كرده است.
و در روند كار به مقتضاي ميان‌رشته‌اي بودن مباحثات اخلاق كاربردي از يافته‌هاي علوم مذكور براي حل مسائل و تعارضات اخلاقي استفاده كنيم.
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

مرکز اخلاق و تربیت اسلامی
مجری سایت : شرکت سیگما