شنبه 29 ارديبهشت 1403  
ویژه نامه 1- word
آشنايي با ميرزا احمد كفايي خراساني

مرحوم آيه الله حاج ميرزا احمد كفايي خراساني رئيس علماي خراسان در زمان خود بود.در ميان فرزندان و خاندان آخوند خراساني هيچ كس به اندازه آيه الله ميرزا احمد نجفي خراساني كه به علت انتساب به كتاب كفايه الاصول پدرش به كفايي مشهور شده، در عالم سياست آمد و شد و شهرت نداشته است، به طوري كه از سن حدود بيست سالگي در سياست بوده و هنگام ورود به دهه دهم زندگي خويش هم سياست پيشه بوده است.
ميرزا احمد سومين فرزند از دومين همسر آخوند خراساني است كه در روز ولادت نبي اكرم(ص) يعني 17 ربيع الاول سال 1300 ق در شهر نجف اشرف متولد شده است.
دروس مقدمات و سطح را نزد چند تن از بزرگان از جمله سيد ابوالحسن اصفهاني و ميرزا محمدآقازاده(برادرش) فرا گرفت و در جواني وارد حوزه با عظمت والد مكرمش آخوند خراساني شد و ده سال از پدر استفاده علمي نمود و از پدر اجازه اجتهاد گرفت.او به دقت نظر و حدت ذهن و تيز هوشي و درايت موصوف است.در نهضت مشروطه از ياران پدرش بود و موقع فوت پدر- علي رغم وجود دو برادر بزرگ ترش يعني ميرزا محمد(كه البته در خراسان بود) و ميرزا مهدي، او وصي پدر گشت.پس از رحلت پدر باز هم در مجامع علمي و سياسي حضوري فعال داشت و در انقلاب 1920 عراق حضوري فعال و جان بركفانه داشت و از مشاورين مهم آيه الله شيخ محمد تقي شيرازي بود . ميرزاي شيرازي دوم سخت به او اعتماد داشت و احترامش مي نهاد. درجه اعتماد ميرزا به او در حدي بود كه مهرش را به او داده بود تا هر چه را صلاح بداند بنويسد و از طرف ميرزا مهر كند و اين با توجه به احتياط زياد ميرزا و دقت و تدبير زيادش مقدار عظمت و اعتبار كفايي را نزد ميرزا مي رساند.وقتي طرح ترك مخاصمه با انگليس كليد خورد ، هفده تن از بزرگان به اعدام محكوم شدند كه در طليعه شان ميرزا احمد قرار داشت. او مجبور به فرار به سوي حجازشد و يك سال در مكه ميهمان پدر ملك فيصل اول بود.وقتي ملك فيصل پادشاه عراق شد او به نجف بازگشت و باز هم بر ضد انگليسي ها به فعاليت پرداخت تا اينكه در سال 1302 ش (1341ق) كه علماي ايراني را از نجف اخراج كردند، او هم لاجرم ساكن ايران شد و چون اغيار اجازه بازگشتش به نجف را ندادند، ناچار ساكن مشهد گشت.در زمان رضاخان با تلاش فراوان در مقابل اين قلدر بي سواد سوادكوهي ايستاد و توانست لااقل مدرسه سليمان خان را از دستبرد دژخيمان رضاخاني محفوظ دارد و به تدريس در آن بپردازد، مدرسه اي كه حدود نود سال قبل پدرش در آنجا درس خوانده بود.وقتي برادرش ميرزا محمد توسط رضاخان در تهران حبس و سپس شهيد شد او رياست حوزه خراسان را در دست گرفت ودر اواني كه رضاخان سقوط كرد، حوزه علميه منحل شده خراسان را تجديد اساس نمود و آيه الله مؤسس آن شد.در اين روزگار برخي نظاميان روس مدار قصد تصرف خراسان را داشتند كه با برنامه ريزي ميرزا احمد كفايي شكستي بر انها وارد شد و با تلفاتي در هر دو جبهه از خراسان چشم پوشيد و به سمت تبريز رفته و فتنه پيشه وري را پيش كشيدند.كفايي به شدت با توده اي ها و دموكرات ها هم سرناسازگاري داشت به گونه اي كه اگر سياست هاي او كه در پوشش هيئت هاي مذهبي انجام مي گرفت نبود، خراسان را هم از ايران جدا مي كردند. روش او اين بود كه چند صد هيئت مذهبي را ايجاد كرده بود و هر وقت احساس خطر مي كرد براي قدرت نمايي به مناسبت تولد يا شهادت يكي از امامان (ع) هيئت ها را از همه نقاط به حركت در مي آورد و خود در مدرسه سليمانيه مي ايستاد و هيئت ها از مقابلش مي گذشتند.گاهي هم كه ايام ولادت و شهادت نبود تابوت هاي ساختگي اي را درست كرده و تشييع جنازه هاي ساختگي راه مي انداختند و به اين ترتيب هم قدرت مداران تهران و مشهد را مي ترساند و هم مانع از نفوذ توده ايها و روس ها و كمونيست ها و بلشويك ها در خراسان مي شد.پس از تبعيد رضا شاه كسي جرئت برپايي روضه را به صورت علني نداشت و ميرزا احمد كفايي اولين كسي بود كه علنا روضه در مدرسه سليمانيه برقرار كرد و باقي افراد هم جرات پيدا كردند.
ميرزا احمد خوش قيافه،خوش لباس، ضباط و خوش حافظه،خوش رفتار،موقر، ظريف الطبع، نظيف و با
نزاكت،سريع الغضب و سريع الرضا،حاضر جواب و بسيار زاهد بود. هر چه پيرتر مي شد مثل فرزندش ميرزا عبدالرضا كفايي نوراني تر و با هيبت تر مي گشت.
ميرزا احمد تعليقه اي بر مباحث الالفاظ كفايه الاصول پدرش دارد.اكثر حواشي«منه»كفابه را اشكالات ميرزا احمد در سر درس بر مطالب القائي پدر مي دانند.اراده استوار، استغناي طبع، رشادت و شهامت فراوان، غيرت ديني و آزادي و طهارت روح از خصلت هاي او بود.حب اهل بيت در دل او موج مي زد و به قول سيد هاشم ميردامادي نجف آبادي(جد مادري آيه الله خامنه اي): «ميرزا احمد خيلي اهل ولايت بود»در زهد هم بسيار كم نظير تشريف داشت.مشهور است كه او وارث زهد و تقواي اعجاب برانگيز مرحوم آخوند خراساني است.
 در سال 1331 ش كه به قم آمد مرجع مطلق جهان تشيع يعني آيه الله العظمي بروجردي-رحمه الله- درس خود را به احترام ورود فرزند استادش آخوند خراساني تعطيل كرده و به ديدارش رفت.
او در سپيده دم 6 دي ماه 1350 ش مطابق8  ذي القعده 1391 ق در سن 91 سالگي در مشهد مقدس درگذشت ومردم را به سوگي بزرگ دچار نمود وغرق ماتم كرد.
نماز ايشان را پس از آن تشييع عظيم ، مرحوم آيه الله شيخ محمد كاظم مهدوي دامغاني خواند.بدن مطهرش را در حرم مقدس رضوي نزديك ضريح مطهر در پايين پاي امام رضا و در دارالسعاده و در كنار برادرش ميرزا مهدي آيه الله زاده خراساني به خاك سپردند.اين بيت از مرثيه طولاني ذبيح الله صاحبكار در ضايعه رحلت اوست:
در ديده ما گشت جهان تيره تر از شب/ تا چهره معصوم تو رفت از نظر ما
ميرزا احمد كفايي از پرحق ترين علماي قرن اخير نسبت به شيعيان ايران و به خصوص خراسان اقدس است.روحش شاد و نامش جاودان.
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما