به گزارش واحد خبر دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام به نقل از ايكنا حجتالاسلام و المسلمين دكتر محمدجواد ارسطا معاون آموزش دفتر تبليغات اسلامي و رئيس دانشگاه باقرالعلوم، درباره اولويتها در انديشه سياسي حضرت امام خميني(ره) گفت: در انديشه سياسي ايشان رهبري از اولويت بسياري بالايي برخوردار بود؛ چرا كه تا رهبري نباشد، امت نظام نميپذيرد.
وي افزود: امام(ره) به خوبي بر اين نكته واقف بودند كه نداشتن رهبري واحد و مقتدر كه بتواند مردم را حول محور اسلام جمع كند، علت عدم پيروزي جنبشهاي مردمي در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي بود و البته اين مسئله مختصص ايران هم نبود، در ساير كشورها هم قيامهايي انجام گرفت كه با موفقيت همراه نبود؛ لذا بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي در انديشه سياسي خويش بر مسئله رهبر تأكيد زياد داشتند و همان نظريهاي را كه فقهاي اسلام از سالهاي اوليه غيبت كبري مطرح كرده بودند ـ كه همان نظريه ولايت فقيه بود ـ با قوت طرح كردند و آن را تبيين، توضيح و تفسير بيشتري دادند.
اين محقق و پژوهشگر حوزوي يادآور شد: بر خلاف كساني كه معتقدند امام(ره) در زمينه ولايت فقيه مطلبي را گفتهاند كه گذشتگان مطرح نكردهاند، ميخواهم تأكيد كنم كه ايشان بر اساس همان روش فقه جواهري، همان مطلبي را گفتهاند كه در طول قرون مختلف فقهاي ما نيز مطرح كرده بودند. تفاوت ايشان در اين بود كه بحث ولايت فقيه را تبيين و بر ادله محكمي استوار كردند و جزئيات بيشتري را در مورد ولايت فقيه مورد بحث و بررسي قرار دادند و اين نقطه قوت انديشه ولايت فقيه حضرت امام(ره) است.
دكتر ارسطا تأكيد بر وحدت ملي و وحدت امت اسلامي را ديگر ويژگي بارز انديشه سياسي حضرت امام(ره) ذكر كرد و گفت: ايشان انديشه جهانشمولي داشتند كه امت اسلامي حول محور اسلام دور هم جمع شوند و بر همان چيزي تأكيدي داشتند كه از ابتدا مورد تأكيد پيامبر(ص) بود.
رئيس دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام متذكر شد: امت اسلام بر مبناي ايرانيبودن و غير ايرانيبودن تعريف نميشود، بلكه بر اساس پايبندي به مباني اسلامي تعريف ميشود و بر اين مبنا، يك امت بسيار وسيع به نام امت اسلامي شكل ميگيرد كه اهداف بزرگي ميتواند داشته باشد و با اين پشتوانه و توان عظيم ميتواند اهداف خود را دنبال كند.
به گفته اين محقق و پژوهشگر حوزوي، وحدت كلمه، پرهيز از تفرقه و پذيرش سليقههاي گوناگون در چارچوب ديدگاه اسلامي از نقاط بارز انديشه سياسي امام خميني(ره) است.
دكتر ارسطا در ادامه اظهار كرد: نكته ديگري كه بايد بدان توجه كرد، گرايشي است كه دولت اسلامي الزاما بايد به سمت مستضعفان داشته باشد كه اين هم برگرفته از فرمايش حضرت علي(ع) در نهجالبلاغه است كه ايشان در نامه 53 به مالك اشتر، توجه به طبقه سفلي و پايين جامعه را مورد توصيه قرار ميدهند. اين مستضعفمحور بودن از محورهاي ديگر انديشه سياسي امام(ره) است.
در ادامه از اين پژوهشگر حوزه دين سؤال شد كه به كساني كه نسبت به نظريه ولايت فقيه امام(ره) شبهاتي از جمله اينكه نظر ايشان بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تغيير كرده، وارد ميكنند، چه پاسخي ميتوان داد؟ كه وي با رد اين ديدگاه كه ايشان قبل از انقلاب بيشتر به جايگاه نظارتي ولي فقيه قائل بودند تا حكومتداري، اظهار كرد: حدود اختيارات ولي فقيه مطابق انديشه امام(ره) و انديشه مشهور قريب به اتفاق فقهاي شيعه بر اساس آنچه كه از روايات استخراج ميشود، تبيين شده و كسي نميتواند اين حدود اختيارات را تغيير دهد.
رئيس دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام اضافه كرد: در اينجا يك مسئله وجود دارد، آن هم اينكه گاهي اوقات امكان، فرصت و زمينه مناسب براي اعمال اين اختيارات وجود ندارد و در اين صورت بايد سراغ راههاي ديگر رفت؛ به طور مثال زماني كه مرحوم علامه نائيني در زمان مشروطه ميخواهد انديشه حكومت اسلامي را تبيين كند، ميبيند كه زمينه براي پذيرش اين نظريه كه ولايت فقيه به اين معنا كه فقيه در رأس حكومت قرار گيرد، وجود ندارد؛ لذا از باب نبود امكان ناگزير ميشود شيوه ديگري را براي حكومت اسلامي ارائه دهد و خود ايشان توضيح ميدهد كه اين شيوهاي كه ارائه شده، آن شيوه اصلي اداره حكومت اسلامي نيست، بلكه شيوهاي براي تقليل ظلمي است كه در حكومت اسلامي انجام ميگيرد.
وي عنوان كرد: اگر حضرت امام(ره) نيز در قبل از انقلاب در برخي سخنان و يا نوشتههاي خويش مطالبي را ميگفتند كه برخي استفاده ديگري غير از نظريه ولايت فقيه كردند، به اين دليل بوده كه ايشان فضا را براي عمليشدن نظريه ولايت فقيه مساعد نميديدند.
دكتر ارسطا در پايان اين بخش از گفتوگو، در تكميل مطلب فوق خود اظهار كرد: حضرت امام(ره) قبل از اينكه در سالها 1356 و 1357 به مسئله نظارت ولي فقيه بپردازند، در دهه 40 در نجف بحث ولايت فقيه را به صورت دقيق در درس خارج فقه خود مطرح كرده و حدود اختيارات ولي فقيه و اينكه ولي فقيه بايد در رأس حكومت باشد را مطرح كرده بودند.