جوان و نوجوان
جوان و نوجوان
يكشنبه 10 مرداد 1389 حفظ نوجوانان از آسيب‏هاى اجتماعى
منبع: پيام زن-شماره 211




به رغم بهبود وضع زندگى و معيشت مردم، جرايم ارتكابى توسط دختران و پسران در سرتاسر جهان رو به گسترش است. در يك نگاه واقع‏بينانه و اصولى مى‏توان ازدياد جرايم را محصول سستى در اعتقادات مذهبى دانست؛ چرا كه در دنياى شتابان و ماشينى امروزى نيز ثابت شده كه ايمان و اعتقاد موجب رشد؛ و تعالى و انكار و مجادله و ضعف ايمان پلى است براى فرو غلطيدن در سراشيبى تبهكارى و قانون‏شكنى.
هر چند از مهم‏ترين ويژگى‏هاى دوران نوجوانى ورود به عرصه روابط اجتماعى و تطبيق و سازگارى با عقايد و هنجارهاى اجتماعى است، اما مى‏توان آسيب‏هاى اجتماعى را مرتبط با فرهنگ فردى و خانوادگى نوجوانان دانست.
خانواده از يك سو اگر خوب، سالم، مذهبى باشد خاستگاه رشد، كمال و تعالى فرزندان است و از ديگر سوى اگر گرفتار ضعف اخلاق و ايمان باشد مى‏تواند سر منشأ بسيارى از تباهى‏ها و كجروى‏هاى آنان باشد.
در محيط خانه، كمبود عاطفه، تبعيض، اعمال خشونت، بى‏مسئوليتى والدين، سخت‏گيرى‏هاى افراطى، ازدواج مجدد والدين، طلاق و اعتياد مى‏تواند از عوامل مهم و مؤثر در انحرافات اخلاقى و اجتماعى دختران و پسران نوجوان باشد.
محيط متشنج خانوادگى نيز مى‏تواند موجب محروميت عاطفى در فرزندان بشود.
در چنين خانواده‏هايى كه اختلافات، دعواها و مرافعه‏هاى پدر و مادر كام زندگى را بر بچه‏ها تلخ مى‏گرداند؛ پدر و مادر دائما در موقعيت مقابله و كشمكش به سر مى‏برند و هر كدام با استفاده از تمام ابزارهاى موجود و در دسترس تلاش مى‏كند تا حرف خود را به كرسى نشانده و نظر و عقيده‏اش را بر ديگرى يا ديگران تحميل كند و درصدد تحقير آنها برمى‏آيد. معمولاً، در چنين خانواده‏اى، نوجوانان و بخصوص نوجوانان دختر به لحاظ عاطفى احساس كمبود مى‏نمايند و خود را تنها و بى‏پناه و مطرود احساس مى‏كنند و فاقد انگيزه‏هاى لازم براى اخذ و يا درونى كردن رفتارهاى پسنديده و نيكو مى‏باشند كه اثر اين نقصان سال‏هاى بعد و احتمالاً به صورت سركشى و رويگردانى از مقررات و قوانين اجتماعى ظاهر خواهد شد. هر چند اين مورد مى‏تواند از همان دوران نوجوانى نمود يافته و باعث ايجاد دردسر براى خانواده و جامعه شود.
همانندسازى شديد با هم سن و سالان يا به گونه‏اى وابستگى به آنان مى‏تواند عامل مهم بعدى در انحراف نوجوانان پسر و دختر باشد. دختران و پسرانى كه از سوى والدين يا خانواده طرد مى‏شوند يا مورد بى‏محبتى قرار مى‏گيرند، براى جبران و كسب حمايت به طرف همسالان خود كشيده مى‏شوند. احتمال دارد آنان دست به اعمال ضد اجتماعى زده و همديگر را براى ارتكاب جرايم و خلاف تشويق نمايند. در اين سنين و چنين خانواده‏هايى، دوستان و همسالان مى‏توانند بهترين و بالاترين منبع جهت يادگيرى و رفتار و عملكرد انحرافى باشد.
پس از خانواده مدرسه نيز مى‏تواند نقش اساسى و حياتى در زندگى اجتماعى نوجوانان برعهده داشته باشد. نحوه رفتار و منش معلم و اوليا مدرسه و برنامه‏هاى مختلف ارائه‏شده توسط مسئولان مدارس، در علاقه‏مندى يا انزجار دختران و پسران از مدرسه نقش مهمى دارد. اولياى مدارس با مراقبت آگاهانه و اصولى و غير خشن و كنترل رفتارها، مى‏توانند به اصلاح روش‏ها و شكل‏دهى شخصيت بچه‏ها اهتمام داشته و موجب رشد فكرى، عاطفى و اجتماعى آنان بشوند و با آموزش‏هاى صحيح و به موقع آنان را براى ورود به دنياى بزرگسالى آماده كنند.