پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403  
شاگردان
شيخ محمد باقر بهاري

آيت الله شيخ محمد باقر بهاري را بعضي با شيخ محمد بهاري يكي مي دانند در حالي كه اين دو عالم عارف و بزرگوار تغاير دارند. هر دوي اين دو جناب از شاگردان ملا حسين قلي همداني و اخوند خراساني هستند. شيخ محمد بهاري در اوايل مشروطه در بهار فوت كرد و وصيت نمود مرا به جاي ديگر نبريد مي خواهم در اينجا و در كنار شهدا دفن شوم. هشتاد سال بعد اطراف ايشان را شهداي انقلاب اسلامي گرفتند. اما شيخ محمد باقر در همدان بود و خلف ميرزا عبدالمجيد گروسي. در زمان مشروطه هم از اركان مشروطه خواهي غرب ايران و به ويزه در عهد استبداد صغير وزنه سنگيني در ترازوي مشروطه خواهان غالبا واداده بودند. مقاله زير تحت عنوان" از بهار عرفان تا بهار سياست" از مدير علمي سايت است:

....................

اگر فقط در يك و نيم قرن اخير ديار همدان بنگريم دانشمنداني را مشاهده مي كنيم كه تفكر در سيرت آنها عقل ربا  و خرد زداست يعني انديشه ي انسان را به اقليم تعجب بلكه وادي حيرت مي كشاند. مانند علامه سيد جمال الدين اسدآبادي يا حكيم گرانقدر ملاحسينقلي همداني. يكي از شخصيت هاي بارز علمي و عرفاني ديار همه دان همدان مرحوم آيت الله شيخ محمد بهاري همداني مي باشد. همو كه به قول سيد احمد كربلايي ، آخوند ملا حسينقلي را از بقيه ي اصحاب دزديد . كنايه از اينكه آخوند را از آن خود كرد و لابد و حتما آخوند همداني لياقت كافي در وي ديده كه خود را وقف او مي نمايد و نتيجه هم كه مشهود است: « از چنان صدري چنين بدري برآمد با كمال».(مخفي نيست كه مرحوم بهاري وصي مرحوم ملا حسينقلي است). يك نكته كه كمتر به آن توجه شده ربط وثيق متفكرعصر مشروطه مرحوم ميرزاي نائيني با عده اي از بزرگترين علماي تاريخ تشيع است از جمله مرحوم سيد جمال الدين اسد آبادي، ميرزاي شيرازي، ملاحسينقلي همداني، ملا فتحعلي سلطان آبادي و مجاهد كبير آخوند خراساني. از جمله ي افراد ديگر كه از دوستان ميرزا حسين نائيني مي باشد مرحوم شيخ محمد بهاري همداني است. جمله ي ايشان « شهر آنجاست كه شيخ محمد بهاري خفته است » هنوز گوشنواز مردمان اهل دل است.
اما من در اينجا مي خواهم درباره ي يكي ديگر از بزرگان ديار همدان سخني كوتاه عرضه بدارم. مرحوم علامه ي مجاهد خار چشم كفار و اجانب عارف زاهد سياستمدار ساده زيست موحد بزرگ آيت الله شيخ محمد باقر بهاري همداني.ناگفته نماند كه مرحوم شيخ محمد بهاري و شيخ محمد باقر بهاري هر دوساليان درازي با هم دوست  بوده و به درس ملاحسينقلي همداني حاضر مي شده اند. جداي از اينكه هر دوي ايشان نزد ملاجعفر بهاري كه پدرملا محمد باقر بهاري بوده و نيز نزد مرحوم ميرزا محمود بروجردي تحصيل كرده اند.

شيخ باقر بهاري همداني متولد  1275 يا 1277 قمري است.خاندانش سلفا و خلفا از علماي دين بوده اند. از اساتيد وي در ايران علاوه بر پدرش و ميرزا محمود بروجردي مي توان به ملا اسماعيل همداني اشاره كرد. برخي ميرزا محمود طباطبايي را هم از اساتيد وي شمرده اند كه احتمال مي دهم همان ميرزاي بروجردي باشد نه اينكه دو تن باشند. مرحوم بروجردي از سادات طباطبايي بوده و برخي به غلط وي را پدر آيت الله بروجردي دانسته اند در حاليكه عموي پدر ايشان است. گاهي هم بين مرحوم شيخ باقر بهاري و شيخ محمد بهاري خلط و اشتباه صورت گرفته است مثلا گفته اند كه مرحوم شيخ باقر پس از وفات ملاحسينقلي به همدان باز مي گردد در حاليكه اين شيخ محمد بهاري است كه باز مي گردد و شيخ باقر چندين سال ديگر در نجف مي ماند. امين عاملي هم مي فرمايد كه نبايد شيخ باقر بهاري را با ميرزا باقر بن محمد جعفر جندقي صاحب الدره النجفيه كه شيخي مذهب بوده اشتباه گرفت(هر چند دركتاب تاريخ مفصل همدان آقاي صابري همداني پدر اين عالم شيخي را محمد صادق دانسته كه در  صورت صحت اين مقال، كلام مرحوم امين داراي لغزش قلمي است ).  شيخ باقر پس از بروجرد به عتبات عاليات رفته و درانجا به درس فحول و اعاظمي چون ميرزاي شيرازي ، آخوند خراساني، ميرزا حسين طهراني، محمد حسن مامقاني، ملا محمد ايرواني، ملا محمد شربياني و عده اي ديگر حاضر مي شود.  امين عاملي كه با شيخ محمدرضا و شيخ محمد حسين(برادر و پسر شيخ باقر بهاري) برخورد داشته مي گويد كه بهاري در همان بروجرد به درجه ي اجتهاد رسيده است. با اين حساب بهاري براي ارتقاي مقامات علمي و عملي خود به عتبات رفته است. جالب اينكه نقل است وقتي در بهار دروس مكتبخانه را مي گذراند صاحب مكتب گمان مي برد او استعداد تحصيل را دارا نيست و اخرجه عن المكتب. درحاليكه مرحوم بهاري از علماي بزرگ آن عهد ايران شد. بهاري امام حسين عليه السلام را در خواب ديد و حضرت وي را بشارت داد كه تو از علماي بزرگ خواهي شد. يك نكته كه درباره ي شيخ باقر بهاري تقريبا منسي شده بحث مقامات عرفاني ايشان است. بايد دانست كه مرحوم شيخ محمد باقر از اصلي ترين و اخص شاگردان ملاحسينقلي همداني بوده است.  چنانكه نوشته اند هم شيخ محمد بهاري و هم شيخ باقر بهاري از حين ورود به عتبات تا وفات ملا حسينقلي ملازم وي بوده اند. به اين جنبه ي اخلاقي عرفاني مرحوم شيخ محمد باقر بهاري بعضي از ارباب علم تراجم همچون علامه شيخ آقا بزرگ طهراني، مرحوم امين عاملي و مرحوم شيخ محمد حرز الدين توجه داشته اند.از خصوصيات بارز مرحوم شيخ باقر بهاري مجاهدات علمي ايشان است . بيش از پنجاه كتاب به تازي و پارسي نگاشته اند كه برخي از انها به طبع هم رسيده است. يكي از موضوعات اصلي تاليفات شيخ باقر درباره ي موضوعات مرتبط با امام زمان عليه السلام و عجل الله فرجه مي باشد. يك عادت زشت بعضي از عامه كه در قرن اخير شدت گرفته دستبرد به كتب گذشتگان است. هر مطلبي كه بر ضد ايشان يا تاييد مذهب شيعه است را حذف مي كنند و با اين كار در واقع به خود زيان مي رسانند.در مصر بعضي كتابها مانند مكارم الاخلاق طبرسي يا كشكول بهايي يا كتب خود سنيان را چاپ كرده و تصرفات و حذفياتي در آنها دارند . مرحوم شيخ محمد باقر وقتي كه در عراق عرب بوده كتابي به نام تسديد المكارم و تفضيح المكارم نگاشته و اين كار ناصحيح را افشا مي كند. علماي ان عصر از جمله ميرزاي شيرازي و آخوند خراساني بر  اين كتاب تقريظ نوشته اند. كتاب ديگر مرحوم بهاري در اين زمينه كتاب التنبيه علي ما فعل بالكتب من التحريف است. آقا بزرگ طهراني در الذريعه اورده است:
(1951 : التنبيه على بعض ما فعل بالكتب) فيه بيان بعض التحريفات العمدية المضرة بالديانة والمضادة لعاطفة الامانة الواقعة في جملة من الكتب المطبوعة بمصر وغيرها، والحق أنها مما لا يرتضيه ناموس العدل والانصاف ولا يجوزه العقل والشرع، للشيخ محمد باقر بن جعفر البهارى الهمداني المتوفى بها (1333) نسئل الله أن يعين بعض المعاصرين على تحقيق هذا الامر العظيم حتى ينسد هذه الثغرة التى احدثها بعض الخونة في عالم العلم. يعني شيخ محمد باقر بهاري در اين كتاب بعضي تحرفات عمدي زيانمند به ديانت كه خلاف عدل و عقل و شرع است و در مصر و غير مصر صورت گرفته ر ا ذكر كرده است و اميد است بعضي معاصرين ما در اين باره تحقيق نمايد تا شكاف اين فتنه ي خائنان عالم علم به هم ايد.انتهي.
منظوم اين بود كه مرحوم بهاري در بحث تاليف هم از مجاهدان مي باشد. مي توان فهرست كتبش را در اعيان الشيعه يا الذريعه ديد. شهرت مرحوم شيخ باقر به مجاهدات سياسي و آمر به معروف و ناهي از منكر بودن است. به نظر من علاوه بر خصائل ذاتي شيخ بهاري در اين مرحله اثرات بعض اساتيدش بخصوص آخوند خراساني بركارهاي جهادي وي فراوان بوده است. حتي ميرزا محمود بروجردي هم تفكر انقلابي داشته است و ايشان كه مرجع تقليد عده اي از مردم همدان و كرمانشاهان و اطراف بوده است در امر به معروف و نهي از منكر و تقليل ظلم و دفع ستم ، قليل النظير بوده است. از همين رو توسط دربار ظالم قاجار گرفتار تضييقات فراوان بوده است. ايشان صاحب كتاب فقهي مشهور مواهب السنيه است و خوش دارم بگويم سيد جمال الدين اسد آبادي هم مدتي نزد وي شاگردي كرده است.

آيت الله شيخ باقر بهاري همداني ركن اصلي مشروطه خواهي همدان بوده است. در سال 1324 و هجرت كبراي علما به قصد پيوستن به خيل مهاجرين عازم قم مي شود. در ايام انتخاب نمايندگان مجلس ، برخي ها مانند مردم كرمانشاه در اصل شركت ترديد داشته اند  و از علما ي نجف استفتا مي كنند ولي مرحوم بهاري با رشادت مردم را دعوت به انتخاب كرده و بواسطه ي پشتيباني وي است كه شيخ تقي وكيل الرعايا نماينده ي همدان مي شود. شيخ باقر انساني نترس و شجاع بوده و در راه مشروطه جانفشاني هاي فراوان كرده است. در وادي تفكر مشروطه هم كتب ايضاح الخطا را در رد شبهات برخي به اصطلاح مخالفان مشروطه تاليف نموده است. در انجا او هم قائل به مشروطه ي مشروعه است چنانكه سيد عبد الحسين لاري هم چنين است (اصولا تمام علما حتي مراجع ثلاث نجف هم مشروطه دين مدار و مشروع را مي خواسته اند لكن مباحثي در اينجا مطرح است كه مجال ذكرش نيست)
بهاري  مانند مجاهد خطه ي جنوب عبد الحسين لاري دزفولي ، خود لشكر و قشون داشته و به انها اموزشهاي نظامي و دفاعي و طريقه استفاده از اسلحه جات را ياد مي داده است. در تصويري هم كه از وي باقي ماننده مشخص است كه اطرافيانش حتي صنف ملايان هم اسلحه بدوش گرداگرد شمع وجود بهاري هستند وچنانكه يكي از نقاط قوت استبداد عصر مشروطه وجود سالار الدوله در غرب ايران بوده نقطه اصلي قوت مجاهدان مشروطه خواه غرب ايران هم ايادي شيخ باقر بهاري بوده است و من نقش وي در عدم زوال كلي مشروطه در غرب ايران را حتي از نقش مرحوم ملا محمد مهدي كرمانشاهي- ركن اصلي مشروطه خواهي كرمانشاه- پر رنگ تر و قويتر ديده و مي دانم. در بحث به توپ بستن مجلس شوراي ملي كه آيت الله بهبهاني به عتبات تبعيد مي شود (ولي نهايتا در دينور كرمانشاه محترمانه محبوس مي شود) شيخ باقر با عده اي از يارانش براي نجات بهبهاني اقدام مي كند ولي مستبدين از بيراهه رفته و عمليات نجات محقق نمي شود. بهاري معضل بزرگي در راه تحقق مقاصد درباريان مستبد بوده است. صدر اعظم عهد استبداد صغير به بهانه اي دستور احضار بهاري را صادر مي كند. شيخ باقر استنكاف كرده و در نامه اي به وي مي نويسد:
برو اين دام بر مرغ دگر نه     /   كه عنقا را بلند است آشيانه
در زماني هم سالار الدوله- از اغتشاشگران اصلي عهد مشروطه- وسعت مجال يافته و از سلطان اباد تا كرمانشاه را زير نفوذ خود مي گيرد قصد تصرف همدان را مي كند. نامه اي را به اول عالم مجاهد ان ديار كه شيخ باقر بهاري باشد فرستاده كه شما با ما همكاري كنيد تا ما هم در ترويج ديانت(!) همكار و معاضد شما باشيم. بهاري خود براي وي نامه مي فرستد كه:
 اي مگس عرصه ي سيمرغ نه جولانگه توست
  عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري
مي گويند سالار الدوله به حدي از شيخ باقر مي ترسيد كه بعدها در فتح همدان هم جرات ورود به شهر را نداشت.(البته طبق يك نقل شيخ باقر را نزد سالار الدوله مي اورند و در انجا بهاري يك سيلي جانانه نثار صورت نازيباي سالار الدوله مي كند).
مستبدان بارها قصد قتل بهاري را داشته اند در فتح همدان قصد به توپ بستن منزل بهاري را دارند كه با مقاومت طرفداران بهاري اين كار صورت نمي گيرد. يك دفعه كه قصد كشتن بهاري را داشته اند افرادي كه به سوي بهاري تيراندازي كردند دستگير مي شوند. با اينكه از گفتن حقيقت تحاشي دارند لكن بهاري ايشان را مي بخشد و در اين كار به اخوند خراساني و نيز شيخ فضل الله نوري اقتدا مي كند كه ايندو هم ضاربين يا گماشتگان به قتل خود را پس از دستگيري مي بخشند).
در يك قضيه كه بانك انگليس از امري خود داري مي كند بهاري به انگلستان تلگراف مي كند كه « بياييد دزدانتان را از ايران جمع كنيد» وقتي هم كه چند روسي به حجاب بعض زنان اهانت مي كنند بهاري امر مي كند كه انها را دستگير كنند و وقتي انها را اوردند مي گويد انها را در طويله زنداني كنيد. سپس به روسيه تلگراف مي فرستد كه بياييد و اين الاغهايتان را از اينجا ببريد. يكي از اهالي بهار كه ساكن روس بوده مي گويد از من در روسيه پرسيدند شيخ باقر بهاري چقدر لشكر دارد؟ما از ترس وي نمي توانيم به ايران بياييم! اين شخص مي گويد گفتم لشكر كه نه، اما اگر با قلم حكم جهادي بنويسد همه ي مردم لشكر وي خواهند شد.

بهاري رييس اتحاديه مشروطه خواهان همدان است. علما وي را در زمره ي بيست نفر مجتهد جامع الشرايطي قرار مي دهند كه براي بحث طراز اولها به مجلس معرفي مي شوند. ايشان را در مرحله ي دوم به عنوان يكي از فقهاي خمسه طراز اول بر مي گزينند كه البته – به دليلي- استعفا مي دهد.(شايد اينكه در بعضي منابع امده كه اصل بهاري از خمسه زنجان است اشتباه بوده و بخاطر همين بحث اعضاي خمسه طراز اول بوده باشد. وگرنه تقريبا همگان گفته اند كه خاندان ايشان نسل اندر نسل از عالمان بهار بوده اند). بهاري در راه مشروطه ضجر فراوان ديده و نسبتهاي دروغين زيادي به وي داده شده است و البلاء للولا.آخوند خراساني او را به تحمل اين سختيها فرا مي خواند كه انشاء الله اجر ما محفوظ خواهد بود. قسمتي از يك نامه ي رييس العلماء مرحوم علامه آخوند خراساني به  شيخ باقر بهاري (موجود در اسناد مرحوم ملا محمد مهدي فيض كرمانشاهي) به تاريخ 6 ربيع الثاني 1328 چنين است : « بسم الله الرحمن الرحيم، به عرض مي رساند ان شاء الله تعالي وجود عالي از انواع مكروهات مصون، و با صحت و عافيت و توفيق حمايت ملت ترويج شريعت مقرون باد. رقيمه ي محترمه عز وصول ارزاني داشت. از سلامتي حالات كمال مسرت حاصل نمود.مطالب مندرجه تمام معلوم شد.تحمل ناملايمات فوق العاده در طريق اعلا كلمه ي معدلت و ترفيه ي حال رعيت براي اين جانب و جنابعالي عين راحت است ان شاء الله تعالي.مساعي جميله مشكور و ان مجاهدات مجدانه ملحوظ لحاظ حضرت امام عصر ارواحنا فداه خواهد بود. از هيئت علميه ي نجف آنچه مشهور است اظهار تشكر و امتنان از اقدامات جناب مستطاب عالي و اذعان بر اينكه چنانچه اهتمامات كافيه ي سركار نبود مشروطيت و معدلت در همدان پيشرفت نداشت....زياده زحمت جز التماس دعا ندارم والسلام. الاحقر الجاني محمد كاظم الخراساني»
بهاري در اواخر شعبان 1333 قمري وفات كرده و در همدان مدفون مي شود. اينكه برخي 1322 گفته اند غلط است. يازده نفر از اصناف مختلف را وصي خود مي گرداند تا در حساب كردن اموال دقت كافي صورت گيرد.جالب اينكه ديون او با سهم خودش برابر است. رضوان الله تعالي عليه.
برادرمرحوم ملا محمد باقر بهاري، شيخ رضا بهاري است كه او هم از علماي بزرگ ديار بهار همدان است و ناشناخته مي باشد. مرحوم علامه حرز الدين نجفي در معارف الرجال از وي به عنوان« فاضل كامل» يا د مي كند. پسر مرحوم بهاري كه شيخ محمد حسين بهاري باشد و چند سال قبل وفات كرد هم از علماي عاليقدر همدان مي باشد وبه قول آيت الله فاطمي نيا « مرد بسيار بزرگوار و مجهول القدري بود». خداوند متعال تمامي آنها را غريق بحر رحمت بي كناره و كرانه ي خويش گرداند.


محمد علي نجفي كرمانشاهي

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما