بسمالله الرحمن الرحیم
فرمت مشترک برنامه های میانمدت میزکارهای تخصصی
فرم شماره 2
(میز اخلاق؛ کارگروه اخلاق تبلیغ)
عنوان مسأله
ضعف اخلاق تبلیغ دین (ضعف اخلاقی مبلغان و سازمانهای تبلیغی)
توصیف چیستی و ابعاد مسأله
اسلام، آخرین و کاملترین دین الهی و تنها نسخۀ صحیح و سعادتبخشی است که میتواند بشریت را از تحیر و تباهی رهانیده و به قله های عزت و سعادت برساند. لازمۀ تحقق این معنا، رسیدن مؤثر پیامهای نورانی اسلام و قرآن، به دست مردم است. رساندن مؤثر پیام دین به مردم – که اصطلاحاً «تبلیغ» نامیده میشود - امروزه، افزون بر روشهای سنتی که ریشه در سیره و سنت حضرات معصومین علیهمالسلام و عالمان بزرگ دینی دارد، به شیوههای متعدد دیگری متأثر از پیشرفت های علمی جدید نیز به انجام میرسد.
بدیهی است بین برخورداریهای علمی و عملی مبلغان دین و موفقیت آنان در امر تبلیغ با سعادتمندی افراد جامعه، رابطۀ مستقیمی وجود دارد و هرچه مبلغان دین ـ که از مروّجان اصلی باورهای دینی در جامعه هستند ـ از نظر احاطۀ علمی به معارف اسلامی، کاملتر و از نظر التزام به ارزشهای اسلامی، مقیّدتر باشند، تبلیغ آنان، مؤثرتر واقع میشود و ایمان به دین و تقیّد به دستورات دینی در جامعه نیز بیشتر میشود. معالأسف، باید گفت تبلیغ دین در جامعۀ ما، در حال حاضر به لحاظ رعایت هنجارهای اخلاقی (چه از ناحیۀ مبلغان و چه از ناحیۀ سازمان های متولی امر تبلیغ) در جایگاه مطلوبی ندارد و از اشکالات متعددی رنج میبرد.
اگرچه تاکنون در خصوص این موضوع، آسیبشناسی دقیقی صورت نگرفته و اطلاعات آماری جامعی دراینباره وجود ندارد، اما وجود آسیبهای اخلاقی فراوان، هم در ناحیه مبلغان و هم در سازمانهای تبلیغی، آشکار و مورد اعتراف صاحبنظران است. شاهد این مدعا، از سویی، نتیجۀ یک نظرسنجی از حدود 20 تن از مدیران ارشد سازمانها و کارشناسان برجسته فرهنگی در سال جاری (1394) است که این مسأله را مورد تأیید قرار دادند، و از سوی اطلاعات جمع آوری شده توسط معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در سال 1391 (که طی یک فعالیت آسیب شناسانه با استفاده از پرسشنامه به رصد آسیبهای اخلاقی حوزۀ تبلیغ دینی پرداخته بود) نیز این مطلب را تأیید میکند.
بر اساس پژوهش یادشده، حدود 30 % آسیبهای موجود در عرصۀ تبلیغ دین، مستقیماً اخلاقی بوده و حدود 30 % از آنها نیز بهطور غیرمستقیم با آسیبهای اخلاقی در ارتباطاند. این آمار با توجه به ضریب اهمیت آسیبهای اخلاقی در مقایسه با سایر آسیبهای عرصه تبلیغ دین، بسیار معنادار مینماید.
مسأله ضعف اخلاقی مبلغان و سازمانهای تبلیغی، به لحاظ پیچیدگی و آشکاری، دارای سطوح مختلفی است که برخی از آن سطوح، آشکار، برخی نیمه آشکار و برخی، پنهان اند، اما به لحاظ غلبۀ سطوح آشکار این مسأله بر سطوح نیمهآشکار و پنهان آن، میتوان اجمالاً آن را در زمرۀ مسائل آشکار طبقه بندی کرد.
ابعاد طرح اصلاح و ارتقای اخلاق تبلیغ دین عبارتاند از:
- به لحاظ جغرافیایی، ملّی و دارای قلمروی کشوری است؛
- به لحاظ مخاطب، دارای مخاطبان حقیقی (مبلغان) و حقوقی (سازمان های تبلیغی) است؛
- به لحاظ زمان اجرا، مشتمل بر برنامه های کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت است؛
- به لحاظ تنوع فعالیت ها، دارای ابعاد آموزشی، پژوهشی، انگیزشی و پایشی است.
تبیین زمینه ها، ریشهها و علل مسأله
در بروز مسأله « ضعف اخلاق تبلیغ» ، اسباب و علل متعددی نقش دارند که برخی از مهمترین آنها، به تفکیک زمینه ها و علل بروز آسیبهای اخلاقی فردی و سازمانی، عبارتاند از:
زمینه ها و علل بروز آسیبهای اخلاقی در مبلغان
1.زمینه ها:
- کمتوجهی عالمان دینی به حوزۀ دانشی اخلاق اسلامی که بهطور طبیعی باعث کم توجهی (نظری و عملی) (حوزویان و مبلغان) به مباحث اخلاقی میگردد؛
- عدم توجه شایسته متولیان حوز ههای علمیه به اخلاق عملی و تربیت اخلاقی طلاب؛
- غفلت متولیان حوزه های علمیه از تدبیر شایستۀ امور معیشتی طلاب و چارهاندیشی برای تأمین دستکم نیازهای معیشتی ضروری آنها؛
- غفلت متولیان حوزه های علمیه از رسیدگی شایسته به نیازهای جسمانی طلاب، خصوصاً طلاب جوان (مانند نیاز به ورزش مناسب و تفریح کافی)؛
- غفلت متولیان حوزههای علمیه از تأمین شایستۀ نیازهای روحی ـ روانی طلاب (مانند نیاز آنها به استاد اخلاق و الگوی اخلاقی، نیاز به مشاوره تحصیلی، ازدواج، ورود به عرصه های مختلف فعالیتهای اجتماعی و مانند آن)؛
- غفلت حوزه از انگیز ههای عالی و ظرف یتهای علمی و عملی فراوان دانش آموختگان حوزه برای ایجاد تحولات مطلوب و موردنظر اسلام در سطح ملی و جهانی؛
- ابتلای مبلغان دینی به روزمرّه گی و احساس کم شخصیتی، خودکم باوری و کم اهمیتی برای دین و جامعۀ اسلامی به دلیل موارد پیش گفته.
2.2. علل:
- ناآگاهی یا عدم اشراف نسبت احکام اخلاقی اسلام؛
- غفلت از اهمیت تخلق به اخلاق اسلامی در موفقیت امر تبلیغ؛
- ناآگاهی یا عدم توجه کافی به اخلاقیات تبلیغ به دلیل عدم وجود منشور اخلاقی تبلیغ و کدهای آن؛
- غفلت از اهتمام کافی به امر تهذیب و خودسازی و دوری از گناه؛
- تطبیق نادرست اصول اخلاقی بر موارد جزئی و ارتکاب خطاهای اخلاقی؛
- نابرخورداری یا کم برخورداری از انگیزههای عالی لازم برای ورود به عرصۀ تبلیغ دین، مانند ضعف روحیه انساندوستی و عشق به هدایت مردم؛
- عدم باور و امید حقیقی به پاداش الهی؛
- ورود به حوزۀ تبلیغ از روی نیاز مالی و اضطرار؛
- نداشتن تصویری درست و جامع از تبلیغ و فرو کاستن تبلیغ به سخنرانی و غفلت از تبلیغ عملی؛
- عدم مراعات اقتضائات اخلاقیِ محیط های گوناگون تبلیغی؛
- عدم شناخت صحیح از خوب و بد عرصۀ تبلیغ (مانند عدم باور به قبح بیان دروغهای مصلحتی مانند داستانها و احادیث ساختگی و دروغین به مردم و اعتقاد به اینکه هدف، وسیله را توجیه میکند).
علل و زمینه های بروز آسیبهای اخلاقی در سازمانهای تبلیغی
3.الف. در حوزه عوامل فرایندی و آییننامهای سازمانی
- عدم شفافیت ضوابط و آیین نامه های مربوط به مبلغان؛
- عدم هماهنگی لازم میان دستگاههای تبلیغی در فرایند جذب، آموزش و اعزام مبلغ؛
- غیرواقعبینانه یا غیرعادلانه بودن آییننامه و ضوابط و دستورالعملهای بهکارگیری مبلغان.
4.ب. در حوزه عوامل شناختی و رفتاری
- عدم آشنایی مدیران تبلیغی با کدهای اخلاقی مربوط به مدیریت تبلیغ و نحوه معاشرت با مبلغان؛
- عدم رعایت آداب رفتار و معاشرت مدیران و کارکنان سازمان با مبلغان .
5.ج. در حوزه زمینهها
- زمینههای اقتصادی، مانند دنیازدگی مدیران و مسئولان سازمان های تبلیغی (که احیاناً باعث صرف بودجۀ تبلیغ در موارد دیگر و عدمحمایت مالی شایسته از مبلغان میشود)؛
- زمینه های سیاسی، مانند سیاسیکاری مدیران سازمانهای تبلیغی (و ابتلای به انواع بداخلاقیهای دیگر به دنبال آن)؛
- زمینههای صنفی، مانند کمتوجهی عمومی حوزه علمیه به پرورش معنوی طلاب؛
- زمینههای محیطی، مانند هجمه نامتوازن رقیبان تبلیغی.
چالش های حل مسأله
موانع موجود در حل مسئلۀ ضعف اخلاق تبلیغ، از قرار زیر است:
به لحاظ نرمافزاری
- تنوع و تکثر آسیب های موجود در عرصۀ تبلیغ؛
- عدم امکان رصد دقیق آسیب های اخلاقی و به دست آوردن آمار دقیقی از گستره و عمق آنها به دلیل کیفی بودن مقولۀ اخلاق و نا آشکاری بسیاری از آسیب های اخلاقی و عدم بروز برخی از آنها جز در موارد خاص؛
- دشواری سنجش میزان تأثیر فعالیت های آسیب زدا در رفع آسیب های اخلاقی؛
- آسان شدن گناه برای همگان و گسترش بیشازپیش مفاسد اخلاقی در عرصۀ حقیقی و مجازی به دلایل مختلف (که از مهمترین آنها فقر فرهنگی و کوتاهی دست جامعۀ بشری از تعالیم حیاتب خش اسلام ناب محمدی (ص)، فقر اقتصادی فراگیر جهانی و پیشرفتهای جدید علمی در حوزۀ ارتباطات است)؛
- از دست رفتن جایگاه های تبلیغ سنتی مانند مساجد و حسینیه ها و کمرنگ شدن تبلیغ در آنها؛
- اشغال سنگر تبلیغ دین توسط مداحان و گرفته شدن این سنگر از مبلغان و عالمان دینی؛
- نبود یا کمبود مبلغان اسوه و قابل ارجاع و سختی و زمانبر بودن تربیت مبلغان نمونه؛
به لحاظ سخت افزاری
- احتمال مقاومت و عدم همراهی شایستۀ طیف قابلتوجهی از مبلغان یا مدیران و مسئولان اجرایی در حل مسأله؛
- ضعف ساختاری سازمانها و دشواری ایجاد هماهنگی های لازم بین سازمانها و مراکز متعدد تبلیغی از طرق سازمانیِ آسان، شناخته شده و متداول؛
شبکه مسائل مرتبط
اگرچه میزان قابلتوجهی از شبکه مسائل مرتبط با مسأله ضعف اخلاق تبلیغ، ذیل عنوان «تبیین زمینه ها، ریشه ها و علل مسأله» مطرح گردید و البته آمار دقیق آنها بعد از احصای کامل علل و زمینهها و اشراف بر پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم این مسأله، مشخص میگردد، اما بااینوجود، به نظر میرسد که مجموع شبکه مسائل مرتبط با مسأله ضعف اخلاق تبلیغ دین اجمالاً از قرار ذیل است:
1)مسائل پیشینی
- کمتوجهی عالمان دینی به حوزۀ دانشی اخلاق اسلامی (که بهطور طبیعی باعث کم توجهی نظری و عملی مبلغان به مباحث اخلاقی میگردد)؛
- عدم توجه شایسته متولیان حوزه های علمیه به اخلاق عملی و تربیت اخلاقی طلاب؛
- غفلت متولیان حوزههای علمیه از تدبیر شایستۀ امور معیشتی طلاب و چارهاندیشی برای تأمین دستکم نیازهای معیشتی ضروری آنها؛
- غفلت متولیان حوزه های علمیه از رسیدگی شایسته به نیازهای جسمانی طلاب، خصوصاً طلاب جوان (مانند نیاز به ورزش مناسب و تفریح کافی)؛
- غفلت متولیان حوزههای علمیه از تأمین شایستۀ نیازهای روحی ـ روانی طلاب (مانند نیاز آنها به استاد اخلاق و الگوی اخلاقی، نیاز به مشاوره در امر تحصیل، ازدواج، ورود به عرصه های مختلف فعالیتهای اجتماعی و مانند اینها)؛
- غفلت حوزه از انگیزههای عالی و ظرفیت های علمی و عملی فراوان دانشآموختگان حوزه برای ایجاد تحولات مطلوب و موردنظر اسلام در سطح ملی و جهانی؛
- ابتلای مبلغان دینی به روزمره شدن و احساس کم شخصیتی، بیهودگی و کمباوری و کم اهمیتی برای دین و جامعۀ اسلامی به دلیل موارد پیش گفته؛
- عدم اطلاع کافی مبلغان از احکام اخلاقی اسلام؛
- غفلت مبلغان از اهمیت تخلق به اخلاق اسلامی در موفقیت امر تبلیغ؛
- ناآگاهی یا عدم توجه کافی به اخلاقیات تبلیغ به دلیل عدم وجود منشور اخلاقی تبلیغ و کدهای آن
- غفلت عمومی مبلغان از اهتمام شایسته به امر تهذیب و خودسازی؛
- تطبیق نادرست اصول اخلاقی بر موارد جزئی و ارتکاب خطاهای اخلاقی؛
- نا برخورداری یا کم برخورداری از انگیزه های عالی لازم برای ورود به عرصۀ تبلیغ دین مانند ضعف روحیه انساندوستی و عشق به هدایت مردم؛
- عدم باور و امید حقیقی به پاداش الهی؛
- ورود به حوزۀ تبلیغ از روی نیاز مالی و اضطرار؛
- نداشتن تصویری درست و جامع از تبلیغ و فرو کاستن تبلیغ به سخنرانی و غفلت از تبلیغ عملی؛
- عدم مراعات اقتضائات اخلاقیِ محیط های مختلف تبلیغی؛
- عدم شناخت صحیح از خوب و بد عرصۀ تبلیغ (مانند عدم باور به قبح دروغ گفتن به مردم و اعتقاد به اینکه هدف، وسیله را توجیه میکند)؛
- عدم شفافیت ضوابط و آییننامه های مربوط به مبلغان در سازمانهای تبلیغی؛
- عدم هماهنگی لازم میان دستگاههای تبلیغی در فرایند جذب، آموزش و اعزام مبلغ؛
- غیرواقعبینانه یا غیرعادلانه بودن آیین نامه و ضوابط و دستورالعملهای بهکارگیری مبلغان؛
- عدم آشنایی مدیران تبلیغی با کدهای اخلاقی مربوط به مدیریت تبلیغ و نحوه معاشرت با مبلغان؛
- عدم رعایت آداب رفتار و معاشرت مدیران و کارکنان سازمان با مبلغان؛
- سیاسیکاری مدیران سازمانهای تبلیغی (و ابتلای به انواع بداخلاقی های دیگر به دنبال آن)؛
- دنیازدگی مدیران و مسئولان سازمانهای تبلیغی (که احیاناً باعث صرف بودجۀ امر تبلیغ در موارد دیگر و عدمحمایت مالی شایسته از مبلغان میشود)؛
- ضعف عمومی اقتصاد کشور و عدم اختصاص بودجۀ لازم برای امر تبلیغ؛
- ضعف اقتصاد جهانی، ناامنی فراگیر در اطراف کشور، هجمه های متعدد و متنوع دشمنان داخلی و خارجی، تولید و ترویج شایعات و جوکها و تبلیغات مسموم دربارۀ دنیازدگی و فساد اخلاقی مبلغان دینی در بین مردم رواج کتاب ها، مجلات، فیلم های ضد اخلاقی، مشروبات الکلی و مواد مخدر و سایر ابزار گمراهکننده در بین مردم و فراگیرشان ابتذال فرهنگی در بین همۀ ردههای سِنّی و عدم وجود ابزارهای سخت و نرم لازم برای مقابله با آنها؛
2)مسائل هم عرض
- ضعف علمی مبلغان دربارۀ معارف اسلامی بهطورکلی؛
- عدم برخورداری مبلغان از مهارت انتقال مؤثر پیام دین به مردم؛
- عدم برخورداری مبلغان از مهارت ارتباط گیری با مخاطبان؛
- عدم برخورداری مبلغان از تصور صحیح و برداشت دقیقی نسبت به امر تبلیغ و مرتبۀ عالی آن؛
- عدم برخورداری مبلغان از باور لازم و امید کافی به پاداش عظیم الهی برای مبلغان.
3)مسائل پسینی
- عدم انتقال مؤثر پیامهای نجاتبخش دین به مردم؛
- ایجاد بدبینی و بدگمانی در مردم نسبت به روحانیت و تضعیف جایگاه روحانیت در بین مردم؛
- ایجاد بدبینی و بدگمانی نسبت به حکومت دینی و نظام اسلامی مبتنی بر ولایتفقیه؛
- ایجاد زمینه برای رویگردانی مردم از دین حق یا مطلق دین و گرایش آنان به مادیگری و بیدینی.
پیشینه اقدامات در سطح کشور
موضوع تبلیغ و بهبود وضعیت مبلغان و سازمان های تبلیغی، همواره موردتوجه دلسوزان حوزه های علمیه بوده و برخی پژوهشهای میدانی و آسیبشناسیهایی نیز دربارۀ وضعیت عمومی تبلیغ در سطح کشور به انجام رسیده است که برای نمونه میتوان به پژوهشی میدانی که توسط معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی در سال 1391 صورت گرفته اشاره کرد که نتیجه آن در بخش مسألهشناسی ارائه گردیده است.همچنین، سندی در قالب «طرح گفتار پژوهی به سفارش سازمان تبلیغات اسلامی» در سال 1389 تهیه گردیده است که در آن با بیش از 30 نفر از مدیران و نخبگان فرهنگی و تبلیغی کشور درباره «ارتقای کیفیت فعالیتها و محصولات تبلیغی با تأکید بر شیوههای سنتی تبلیغ» مصاحبه های متعددی صورت گرفته و در طی آن مصاحبه ها نظرات ایشان دربارۀ فرصتها و تهدیدها در حوزه مدیریت، مبلغین، محتوا، برنامهها و فعالیتها، روش و ابزار، مخاطبان و محصولات تبلیغی، جم عآوری و جمع بندی گردیده است.
لازم به ذکر است که اگرچه طرحهای پیشگفته، همگی ناظر به حوزه تبلیغ دین به انجام رسیدهاند، اما آنچه این طرح را از آنها متمایز نموده و ضرورت آن را مورد تأکید قرار میدهد، این است که اولاً آنها، تبلیغ دین را از منظر اخلاقی (آنهم در دو سطح فردی و سازمانی) و ثانیاً، باهدف استفاده از نتایج تحقیق در عملیاتی اصلاحی و فراگیر در سطح ملی و در ابعاد مختلف مدیریتی، آموزشی، پژوهشی و پایشی موردتوجه قرار ندادهاند و اینها خصوصیاتی است که این طرح (یعنی طرح اصلاح و ارتقای تبلیغ دین) و مقدمات آن را از سایر طرحهایی که تاکنون به انجام رسیده، متمایز میسازد.
چرخه عمر مسأله
اگرچه روند تبلیغ دین در کشور، همواره به سبب عواملی که در بخش علل و زمینهها به آنها اشاره شد، دچار اختلالاتی بوده است، اما با توجه به قوت گرفتن عوامل یادشده در شرایط کنونی و استفادۀ دشمنان اسلام اصیل از همۀ امکانات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تبلیغی و رسانه ای خود در راستای مقابله با این جریان الهی و با توجه به تعاریف یادشده در اسناد بالادستی (سند مسأله شناسی فرهنگی) میتوان گفت: مسأله ضعف اخلاق تبلیغ دین، در نصاب آسیبی «معضل» رتبهبندی میگردد.
چارچوب نظری مسأله
مبانی ارزشی و ایدئولوژیک
آموزههای دینی (اعم از قرآنی و روایی) و سلوک اولیای دین بر تبلیغ دین، تأکید ویژهای دارند و علاوه بر ائمۀ اهلبیت علیهمالسلام بسیاری از فرزندان ایشان و امامزادگانی که به مناطق مختلف، خصوصاً ایران هجرت میکردند، به مقولۀ تبلیغ اهتمام بسیاری داشتهاند.
از سوی دیگر امروزه دنیا، تشنه فرهنگ ناب اسلامی است و ویژگیهای مثبت اخلاقی مبلغان، میتواند در تأثیرگذاری و کارآمدی تبلیغ، بسیار مؤثر باشد؛ به همین دلیل است که برخی از اندیشمندان از «اخلاق پیامبر اکرم ص» بهعنوان معجزه دوم ایشان که در تبلیغ و نشر معارف دینی و گرایش مردم به دین اسلام، فوقالعاده مؤثر بوده، یادکردهاند.
اما بررسی وضعیت فعلی تبلیغ دینی از منظر اخلاقی نشان میدهد که وضعیت موجود باارزشها و معیارهای بایسته و با سلوک الگوهای دینی فاصله قابلتوجهی دارند و بین وضعیت اخلاقی موجود مبلغان و سازمانهای تبلیغی با وضعیت مطلوب و مورد تأیید عقل و شرع فاصله ایجادشده است.
مبانی روشی و فنی
به نظر میرسد تفکیک بین سه حوزه اصول، ارزشها و کدهای اخلاقی برای رسیدن به اهداف این طرح، یک ضرورت است. مراد از اصول، همان اصول عام اخلاقی و مورد اتفاق همگاناند (مانند اصل اخلاقی لزوم امانتداری) که درک اجمالی مشترکی از معنا و اهمیت آنها در همه سطوح وجود دارد، اما ارزشهای اخلاقی (مانند امانتداری)، بخشی از همان اصول اخلاقی هستند که در عرصۀ خاص تبلیغ دین، ضریب بالاتر و اهمیت بیشتری پیداکردهاند. کدهای اخلاقی نیز همان ارزشهای اخلاقی مربوط به حوزۀ خاصی – مانند حوزۀ تبلیغ دین – هستند که بهصورت ریز و جزئی درآمدهاند، مانند «مستند سخن گفتن» که از مصادیق ارزش امانتداری است که از اصول اخلاقی تبلیغ دین به شمار میآید.
مدل مفهومی و نظریه پایه در حل مسأله
مدل مفهومی در حل مسأله موردبحث را میتوان بر اساس سه محور بینشی، انگیزشی و مهارتی تحلیل کرد. بر اساس مطالعات آسیبشناختی صورت گرفته در حوزه اخلاق تبلیغ، ریشه مشکلات اخلاقی مبلغان و سازمانهای تبلیغی را میتوان در سه محور یادشده خلاصه کرد. بر این پایه مدلی که میتوان برای حل مسأله پیشنهاد کرد یک مدل چهار مؤلفهای است:
- تبیین جنبههای بینشی تبلیغ(مانند تبیین حقیقت تبلیغ و جایگاه تبلیغ در فرهنگ و اندیشه اسلامی)؛
- تقویت جنبههای انگیزشی تبلیغ(مادی و معنوی)؛
- ارتقاء درک اخلاقی مبلغان (از طریق تبیین اصول، ارزشها و کدهای اخلاقی تبلیغ)؛
- تقویت مهارتهای تبلیغی (مانند مهارتهای ارتباطی، مهارتهای علمی، مهارتهای بیانی و...).
نظریه پایه در حل مسأله ضعف اخلاق تبلیغ:
مبلغ دین، انسان است و مانند هر انسان دیگری، موجودی جسمانی ـ روحانی است که از سویی، نیازهایی جسمانی و از دیگر سوی، نیازهایی روحانی دارد. ابعاد جسمانی و روحانی او بر یکدیگر اثر میگذارند و از هم اثر میپذیرند. بعد روحانی آدمی نیز دارای ساحتهای سهگانه شناختی، انگیزشی و رفتاری است. از سوی دیگر، ضعف، معلول نیاز است و بر اساس مطالب بالا، مجموعه ضعفهای اخلاقی که از انسان مشاهده میشود یا منشأ مادی و جسمانی دارد و از تأمین نشدن درست نیازهای مادی او ناشی میشود و یا اینکه منشأ روحانی دارد که در این صورت یا مستقیماً از نقص و کمبودی در ساحت گرایشها و اخلاقیات او ناشی میشود و یا به ضعف و نقصانی دریکی از دو ساحت روحانی دیگر یا در هردوی آنها مربوط میشود.
بر مبنای این نظریه پایه، هرگونه سیاستگزاری یا برنامهریزیِ پیشگیرانه یا درمانگر، باید با توجه به ساحتهای یادشده وجود آدمی و نقاط ضعف و قوت آنها تنظیم و طراحی گردد. بر همین اساس است که در اقدامات پیشبینیشده در حل این مسأله، انواع و اقسام برنامههای اقتصادی (ناظر به تأمین نیازهای مادی و جسمانی مبلغان) و فرهنگی (اعم از پژوهشی، آموزشی، انگیزشی و غیره)، ناظر به تأمین نیازهای روحانی مبلغان، پیشبینی گردیده است تا درنهایت بتوان به سازمانهای تبلیغی و مبلغانی اصطلاحاً استاندارد دست پیدا کرد.
درجه اهمیت مسأله
میزان اهمیت و ضرورت اهتمام به اصلاح و ارتقای اخلاق تبلیغ دین از موارد زیر قابل اصطیاد است:
- تبلیغ دین و آموزه های سعادتبخش آن در منطق دین از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است؛
- فاصلۀ بین وضعیت تبلیغ موجود با وضعیت مطلوب و آرمانی، بسیار زیاد است؛
- اخلاقیات پسندیده یا ناپسند مبلغان تأثیر انکارناپذیری در نیل به اهداف تبلیغ مؤثر دارد؛
- رسیدگی به مسأله ضعف اخلاق تبلیغ دین، از وظائف اصلی و ذاتی دفتر تبلیغات اسلامی است.