در مدت قريب پنج سده تطور و تحول در حكمت متعاليه، عالمان ومتفكران برجسته اي به شرح و تفسير آن پرداخته اند، اما علل و عوامل علمي، اجتماعي و سياسي مختلف سبب شده است كه هنوز تمامي زواياي حكمت متعاليه، به ويژه وجوه سياسي آن، چنان كه بايد مورد توجه و تأمل واقع نشود. آشنايي با اين خلاها و زواياي مغفول، موجب شد به منظور توانمندسازي فلسفه سياسي اسلامي به ويژه با تأكيد بر ابعاد سياسي حكمت متعاليه به مثابه حكمتي زنده و پويا، طرحي نو درانداخته شود. مجموعه حاضر با تأكيد بر مباحث نظري، كاربردي و تاريخي، بر آن است تا گام هاي آغازين براي پردازش «حكمت سياسي متعاليه» را بردارد.