نويسنده: موسوي ، آرش
ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
ناشر اصلي: قم
قطع: شوميز
تعداد صفحات: 140
نوبت و سال انتشار: نوبت اول 1388ش
قيمت: 16000
شابك: 5-28-5486-600-978
چكيده:
در اين پژوهش عوامل تأثير گذار بر معرفت شناسي و فرآيندهاي شناختي مانند فرآيندهاي اجتماعي ، تأثيرات زيستي ، رشد و شخصيت و همچنين عواملي كه بر نوع رفتار علمي افراد از لحاظ روانشناختي نقش ايفا ميكنند مورد بحث و بررسي قرار گرفته است .
موضوع: فلسفه علوم انساني ، فلسفه علم
توضيحات:
در اين پژوهش عوامل تأثير گذار بر معرفت شناسي و فرآيندهاي شناختي مانند فرآيندهاي اجتماعي ، تأثيرات زيستي ، رشد و شخصيت و همچنين عواملي كه بر نوع رفتار علمي افراد از لحاظ روانشناختي نقش ايفا ميكنند مورد بحث و بررسي قرار گرفته است . از نظر نويسنده رفتارهاي علمي دانشمندان در خلأ صورت نميپذيرد و عواملي مانند ژنتيك ، محيط كار و خانواده ، هيجانات و انگيزشها و عوامل ديگر در مكانيسم علمي و معرفتي او نقش دارند . نگارنده بر اساس مدلي كه آقاي فيست و آقاي گورمن از تأثيرات روانشناختي بر روي فعاليت هاي افراد در سال 1998 ميلادي ارائه داده اند و نقشه راه و نمايش كلي از مجموعه تأثيرات روانشناختي بر رفتار دانشمندان را ترسيم كرده اند، به تبيين عوامل تأثير گذار بر رفتارهاي علمي افراد پرداخته و از منظري روانشناختي به تبيين فلسفه علم و علوم انساني ميپردازد . بر اين اساس وي نخست مروري سريع بر فرآيند توسعه تاريخي روانشناسي علم و نيز مباني معرفت شناختي اتخاذ شده در آن مينمايد و تاريخچه اي از روانشناسي علم در انتهاي قرن بيستم ارائه ميدهد . آنگاه نسبت بين روانشناسي علم با معرفت شناسي را واكاوي ميكند و حوزه وظايف اين علم را در توصيف علم و رفتار علمي بيان ميدارد . وي در ادامه به سراغ روانشناسي زيست شناختي علم ميرود و ريشه هاي ژنتيكي استعداد علمي افراد و خلاقيت آنها را مورد كنكاش قرار ميدهد . ايشان در همين زمينه فرآيندهاي رشد عصبي و ساختار تخصصي شده مغز انسان و ارتباط اين موضوعات با بروز توانائيهاي علمي در نوع انسان را مورد تجزيه و تحليل قرار ميدهد. و در اين زمينه به جستجوي پاسخ مناسبي براي اين سؤال است كه آيا نرخ توليد علم و معرفت شناسي در زنان و مردان يكسان است و يا اينكه تفاوتهاي جنسيتي، باعث تفاوتهايي در زمينه استعداد علمي ميشوند ؟ نويسنده، در ادامه از منظر روانشناسي رشد علم به بازخواني فرآيندهاي تأثيرگذار در رفتار علمي پرداخته و نموداري از رشد سن افراد و ميزان توانائيهاي علمي آنان ترسيم نموده است و تأثير گذشت عمر بر فرآيندهاي معرفت شناسي افراد را مورد مطالعه قرار ميدهد. در فصل بعدي رابطه ميان روانشناسي شخصيت و علم، مورد بحث و بررسي قرار گرفته است و تفاوتهاي شخصيتي ميان دانشمندان و غير دانشمندان و تفاوتهاي ميان خود دانشمندان از لحاظ حوزه هاي گوناگون علم و دانش بررسي شده است . همچنين از لحاظ روانشناسي اجتماعي علمي نيز به ارزيابي تأثير اجتماع بر كيفيت و توسعه علم و معرفت شناسي پرداخته شده و قلمروي اجتماعي علم و الگو دادن جامعه به افراد براي ديدگاههاي علمي آنان مورد تحليل قرار گرفته است. در فصل بعدي، نويسنده، به كاربردهاي بالفعل و بالقوه روانشناسي علم اشاره نموده و از لحاظ درون رشته اي به تبيين آثار و كاربردهاي علمي و عملي روانشناسي علم پرداخته است . از نظر وي روانشناسي علم با ارائه تصويري غني از واقعيت رواني و شخصيتي دانشمندان ميتواند نقش به سزايي در ارتقاي ناظر بر نهاد علم و تئوري پردازي علم داشته باشد . در فصول پاياني به تأثيرات زيستي، رشد و شخصيت بر علم و معرفت علمي بر اساس نمودارهايي از فيست و گرگور پرداخته شده است .