احمدزاده
به همت گروه حکمت و کلام جدید پژوهشکدۀ اسلام تمدنی برگزار شد؛ برگزاری نشست اعتبار روش فراترکیب در مطالعات تفسیری نشست تخصصی اعتبار روش فراترکیب در مطالعات تفسیری» از سلسله نشست‌های «نقد مبانی معرفت‌شناختی و روش‌شناختی علوم اسلامی» توسط گروه حکمت و کلام جدید پژوهشکدۀ اسلام تمدنی به‌صورت وبینار برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، در این نشست سیدمصطفی احمدزاده عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به ارائۀ بحث پرداختند و دبیر علمی جلسه نیز برعهدۀ اویس استادی، کارشناس ارشد فلسفه و حکمت اسلامی و کارشناس امور پژوهشی پژوهشکدۀ اسلام تمدنی بود.

دکتر احمدزاده بحث خود را با بیان مقدمه‌ای دربارۀ مطالعات میان‌رشته‌ای آغاز کرده و اظهار داشتند نخستین سؤالی که به ذهن قرآن‌پژوه و مفسر متبادر می‌شود این است که آیا این روش‌ها برای تفسیر قرآن کریم اعتبار دارد؟ قرآن‌پژوهان در پاسخ به این پرسش به دو دستۀ موافق و مخالف تقسیم شده‌اند.

وی در بیان هدف از برگزاری این نشست چنین عنوان کرد: بنده در این نشست می‌کوشم  به این پرسش پاسخ دهم که آیا روش فراترکیب از اعتبار کافی و لازم برای مطالعات تفسیری برخوردار است؟ به دیگر سخن، آیا پارادایم و روش‌شناسیِ روش فراترکیب با مبانی و اصول تفسیری قرآن کریم سازگار است؟

سه پارادایم اصلی وجود دارد: اثبات‌گرایی (پوزتیویسم)، تفسیری، انتقادی، البته دوستان توجه باشند پارادایم تفسیری در اینجا با علم تفسیر متفاوت است.

احمد زاده در ادامۀ بحث به تفاوت مطالعات اولیه و ثانویه اشاره کرد و به بیان الگوهای مختلف روش فراترکیب پرداخت و گفت: شناخته‌شده‌ترین الگوهای پیاده‌سازی روش فراترکیب را شامل الگوی سه مرحله‌ای نوبلت و هیر، الگوی شش مرحله‌ای والش و داون و الگوی هفت مرحله‌ای ساندلوسکی و باروسو است، همچنین الگوی مورد نظر ما، الگوی ساندلوسکی و باروسو است که مراحل آن عبارتند از تنظیم پرسش‌های پژوهش، بررسی نظام‍مند متون، جست و جو و انتخاب منابع مناسب، استخراج اطلاعات منبع، تجزیه و تحلیل و ترکیب یافته‌ها، کنترل کیفیت و ارائۀ یافته‌ها.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی یکی از مهم‌ترین مباحث را اعتبار روش فراترکیب دانسته و در توضیح و تبیین آن اظهار داشت: در تحقیقات کمّی و پارادایم اثبات‌گرایی برای اعتبارسنجیِ پژوهش از دو اصطلاح روایی و پایایی استفاده می‌شود. در پژوهش‌های کیفی منظور از اعتبار چیز دیگری است. در اینجا اعتبار مبتنی بر چند عنصر است: ۱. درگیری پیوسته پژوهشگر پژوهش، به این معنی که پژوهشگر باید پیوسته با داده‌ها و کدگذاری‌ها و رفت‌وآمد کند و همواره با اشخاص یا متون (بسته به نوع تحقیق) در ارتباط باشد. ۲. عنصر دوم مثلث‌سازی است که از یک‌سو شواهد مختل از منابع مختلف را بررسی می‌کند، از سوی دگیر نظریات مختلف را از منابع مختلف بررسی م‌نماید و در وهلۀ سوم از آدم‌ها و افراد مختلف استفاده می‌کند. ۳. عنصر بعدی گزارش‌گر شخص ثالث است به این معنا که در حین پژوهش فردی خارج از تیم تحقیق پیوسته وجود داشته باشد تا محقق یافته‌های خود را به او جهت بررسی ارائه نماید؛ ۳.عنصر دیگر، گروه کانونی است؛ یعنی افرادی که در فرآیند تحقیق دخالت داشته باشند، نظر بدهند و محقق از دیدگاه‌های آنها استفاده کند؛ ۴. عنصر آخر داوران بیرونی هستند که پس از پایان تحقیق، نتایج آن به برخی افراد مختصص عرضه می‌شود تا دربارۀ محتوای آن اظهارنظر کنند. در تحقیقات کیفی، «قابلیت اعتماد» را به عنوان معیاری برای جایگزینی روایی و پایایی مطرح ساخته‌اند که متشکل از چهار مفهوم جزئی‌تر است: «قابلیت اعتبار» که برای اعتبارپذیری از همان شیوه‌های سه‌وجهی استفاده می‌کنیم، «قابلیت انتقال» یا انتقال‌پذیری به این معنا که محقق شیوه‌های توسعه و توضیف غنی از مجموع داده‌ها داشته باشد و آن به دیگر افرادی که در این زمینه تحقیق می‌کنند، انتقال دهد، «قابلیت تأیید»: محقق طوری در کار خود میان داده‌ها رفت و آمد کند که این داده‌ها و فرآیندها و روشها از سوی محقق دیگر تأیید شود و «اطمینان پذیری» به این معنا که محقق از یافته‌های خودش اطمینان داشته باشد.

وی در ادامه افزود: اعتبار روش فراترکیب در مطالعات تفسیری بود که هدف از آن پاسخ به سه پرسش اصلی است: آیا روش فراترکیب، از اعتبار کافی برای پژوهش‌های تفسیری برخوردار است؟ آیا این روش با مبانی و اصول تفسیری سازگار است؟ آیا نتایج به دست آمده از این روش، برای پژوهشگر حجیت و مشروعیت دارد؟

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر

























کلیه حقوق این سایت در اختیار دفتر تبلیغات اسلامی شعبه خراسان رضوی می باشد


 

 

   
خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم (شعبه خراسان رضوي)
مجری سایت : شرکت سیگما